مخالفم !!!
دلیلم اینه که ما حق نداریم جون کسی رو بگیریم !! چه با رضایت خود شخص چه بدون رضایت ..
اگه حتی با رضایت هم اینکارو انجام بدیم یه نوع قتل انجام دادیم .....
بلی
خیر
نمیدونم
مخالفم !!!
دلیلم اینه که ما حق نداریم جون کسی رو بگیریم !! چه با رضایت خود شخص چه بدون رضایت ..
اگه حتی با رضایت هم اینکارو انجام بدیم یه نوع قتل انجام دادیم .....
کلمهی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به معنی قتل یکنفر دیگر هست که شامل انواع مختلفی (عمد،غیرعمد، اعدام و ...) میشود ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
حرف شما به نظر من درسته، بحث سر اینه که آیا این قتل توسط تیم پزشکی{که تحت شرایط خاص و به درخواست خود فرد هست} میتواند مثل اعدام در برخی کشورها وجاهت قانونی/اخلاقی/فلسفی/دینی(که بحث نمیکنیم اینجا) داشته باشد؟ ما هم راجع به همین بخش بحث میکنیم.
واقعا نمیشه نظر خاصی داد در این مورد امین جان؛
گاهی یه فرد به جنون میرسه و اصلا به این فکر نمیکنه که قراره سر خودش و اطرافیانش چی بیاد و سعی در خلاص شدن خودش به هر قیمتی میکنه (حتی گاها تن به مرگ های درد ناکی میدن بعضی ها)
ولی یه وقت هایی هم شرایط روحی یه فرد؛قدرت تصمیم درست رو میتونه ازش بگیره؛گاها میتونه ادامه ی زندگی بهترین تصمیم باشه؛
در هر صورت به نظرم باید دید شرایط چی ایجاب میکنه!!
گاهی مثل خیلی ها باید راحت قید زندگی رو زد؛
بعضی ها هم از روی اجبار این کار رو میکنن!
و بعضی ها بسته به اعتقاد های خودشون ادامه ی زندگی رو درست ترین تصمیم میدونن!!
بنابر این به گزینه ی "نمیدونم" یا بهتره بگم گزینه ی "بستگی داره" رای میدم!
پ.ن:
الان که فکر میکنم؛(یعنی خیلی وقت بود به این قضیه فکر نکرده بودم)؛ به نظرم ما در هر موقعیتی که باشیم؛با هر دیدی که به زندگی داریم؛نباید به خودمون اجازه بدیم در مورد زندگی کردن یا زندگی نکردن یه فرد تصمیم بگیریم!! به نظرم همه چیز رو باید به طبیعت سپرد ...
Last edited by S0R3N4; 16-07-2013 at 01:46.
من معتقدم ، طرف تو هر حالت روحی و روانی که باشه ؛ اگه خودش اینکارو انجام بده خودکشی حساب میاد و اگه این اجازه رو بده که دیگران اینکارو انجام بدن ، قتل محسوب میشه !!!!
به هر دیدی بخوای قضیه رو نگاه کنی ؛ کاملا مخالفم !!!!
خوب من هم ذکر کردم در زمینه اخلاقی: اخلاق زیستی، انسانی و فکری، نه حقوقی(مابعد اون قرار میگیره*).
ببینید من طور دیگر مطرح میکنم، فرض میکنیم اوتانازی در منطقه مورد بحث ما قانونی است.
یک بیمار که شرایط اوتانازی رو داره(فرض میکنیم قانون بحث لاعلاج بودن و درد مزمن و یا مرگ زودرس رو تبصره قبول اوتانازی کرده و همینطور عدم در اختیار گذاشتن دارو و دستگاه خودکشی در اختیار شخص بیمار یا اینکه بیمار توان استفاده از این قبیل رو نداره)
در این حالت فرد از پزشکش، پرستارش و یا مسئول مربوطه درخواست اوتانازی میکنه...این درخواست میتونه تنها در حد قطع کردن یک لوله تنفسی متصل به بیمار باشه.
این فرد چالش حقوقی و سیستماتیک نداره: مامور و معذور...اما شاید با خودش چالشی داشته باشه،
حالا اون میتونه(چه این عمل رو انجام داده چه سر باز زده و بیمار خودش خودش رو راحت کرده یا نفر مسئول دیگری اینکار رو کرده) بحث داشته باشه آیا کار من درست است یا نه؟
من این رو گفتم که مساله شخصی فرد نیست و دیگران حق دارند اوتانازی رو بررسی کنند، چون وابسته به همین دیگرانه.(الان شما دستت از آن خودته ، اگر از من درخواست کنی اونرو قطع کنم، قبل از در نظر گرفتن قبول کردن یا نکردن یا مسائل حقوقی یا انجام این عمل توسط دیگری، حق خودم میدونم که چون و چرا کنم)
نه که حقوق شخصی فرد رو مورد چون و چرا قرار بدیم(البته اون هم از مباحث پیش شرط تایید حقوق قانونی اشخاصه)
ضمن اینکه اوتانازی مراتب داره و من اینرو با در نظر گرفتن لایتترین و متداولترین تلقی از اوتانازی میگم..
این بحث میتونه به سقط جنین، اوتانازی کودکان و... هم برسه و باید با دقت بررسی بشه...
اما در مورد مثالتون...خودتون هم ذکر کردید دیگر اوتانازی نیست، مرتبط با بیماری و حتی ناتوانی نیست، این بحث خودکشی است و در مرتبه بعد بخشی که بولد کردم بطور کلی کمتر کسی قبولش میکنه(بغیر از فرهنگهای مانند ژاپن) و تا جایی که میدونم در بحث حقوقی در اکثر جهان غیر قانونی است(در سویس، و با شرایط خاص گویا قانونی است)
البته در این مورد {اوتانازی} داریم این حق رو بیمار میدیم که مسئولیت جان خودش رو بر عهده داره یا این که در شرایط حاد اطرافیان اون مسئول هستن.من معتقدم ، طرف تو هر حالت روحی و روانی که باشه ؛ اگه خودش اینکارو انجام بده خودکشی حساب میاد و اگه این اجازه رو بده که دیگران اینکارو انجام بدن ، قتل محسوب میشه !!!!
به هر دیدی بخوای قضیه رو نگاه کنی ؛ کاملا مخالفم !!!!
از دید پزشکی هم مشکلی با این قضیه وجود نداره و فکر نکنم بشه اسمش رو قتل گذاشت .
شاید از بعضی لحاظ با معیارهای ما همخوانی نداشته باشه و اخلاقی به نظر نیاد , ولی این که بخوایم اسمش رو قتل بذاریم به نظرم زیاده رویه .
در حالت عادی هم ، من و شما مسئول جان خودمون هستیم و دراین موضوع شکی نیست !!!
از دید عقلانی دقیقا میشه اینجوری تعریف کرد که تا زمانی که عجل انسان فرا نرسیده ، دست به اینکار بزنه یا اجازه به انجام چنین کاری توسط دیگران بده ، در حالت اول خودکشی و در حالتدوم قتل محسوب میشه !!!
زیاده روی؟شما اسمش رو چی میزاری؟
اگه اینکار به این راحتی بود و عواقبی نداشت که در همین کشورمون ایران ، هزاران نفر به راحتی تن به این کار میدادن!!!!
قتل به کشتن انسانی توسط انسانی دیگر گفته میشود اعم از اینکه به صورت طراحی شده باشد (قتل عمد) و یا اینکه بصورت تصادفی باشد (قتل غیر عمد). [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خودکشی عمل یا رفتاری آگاهانه (عامدانه) است که انسان برای مردن انجام میدهد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شما این مبنا رو به من نیشانش بده ....
خیر ، استدلال بازگشتی و برهان خلفه ....شک خودم مغلطهی مصادره به مطلوب هست ولی باید بیشتر بررسی کنم.
کاری که آخرش غلطه ، اولش نمیتونه درست باشه ....
اصول رو با نظرات شخصی نمیسنجند ، به نظر من این یک اصله ، که زندگی بهتر از مرگ هستش .... نه بر مبنای مذهبی که اگه بر مبنای مذهبی بریم نظر شما درسته و مرگ میتونه بهتر از زندگی باشه .... اما از نظر من یه متغییر همیشه قدرمطلقش همیشه بزرگتر مساوی صفره .... یه سهامی که حتی داره ضرر میکنه بهتر از سهامی هستش که بسته میشه و تا ابد دیگه معامله نمیشه ....خوب از نظر من این استدلال که مرگ بر زندگی هیچ برتری نداره و بعد نتایج متعاقبش بنا به توضیحاتی که توی پست قبلی دادم فقط میتویم از طریق به میان آوردن نظر مذهبی توجیهاش کنیم. شاید شما نظرتون این نبوده ولی به نظر من این استدلال طوری دیگهای نمیتونه همواره برقرار باشه
۱. شما نمیتونید (اگر کاری به مباحث مذهبی و حقالله و ... نداشته باشیم و از دایرهی بحث خارجش کنیم) حکم کنید که برای فلان کیس خاص (که بالاتر بچهها سعی کردن بگن چه نمونههائی) مرگ هیچ ارجحیتی به زندگی نداره!! مبنای این مسئله چی بوده؟ اینجا وقتی مردن حق خود فرد باشه بنابراین راجع به این موضوع هم خود فرد تصمیم میگیره. ما میتونیم تحلیل کنیم کارش رو ولی اگه دیدگاه مذهبیی رو فاکتور بگیریم نمیتونیم روش برچسب خوب/بد (حالا هر نوعیش) بذاریم یا قضاوت کنیم...
۲. مشکل من اینه که این مسئله که مرگ بر زندگی برتری نداره ۱. در حوزهی تصمیم خود فرد هست ۲. همواره درست نیست بحث ما افرادی هست که زندگی بسیار دردآوری دارن و هیچ لذت و امیدی در زندگی ندارند. در واقع زندگی واسشون جهنمه خوب مرگ و پایان برای این افراد در صورتی که بخوان بهتر از زیستنی هست که چنین باشه. چطور میشه گفت مرگ بر زندگی که همش شکنجه است و امیدی هم به بهبود نیست ارجحیتی نداره.
من حتی با در اختیار گذاشتن این خدمات هم مخالفم چون یک فرد بیمار اصلا خودش حالت روحی خوبی نداره که بخواد تصمیم هم بگیره !این حرف شما به نظر من واسه کسی مصداق داره که در معنای عام خودکشی میکنه ولی ما داریم راجع به افرادی صحبت میکنیم که زندگی به معنی حتی خنثی هم ندارن و به نوعی شکنجهاست و مهمتر از همه هیچ امیدی هم ندارن. بحث اینکه مصداقهای این شرایط خاص چی هست رو بحث میکردیم که چه افرادی اتفاقا دیگه این گزارهی شما در موردشون صادق نیست و مستحق دریافت خدمات اوتانازی از جامعهی پزشکی هستند.
کسی که درمعنای عام خودکشی میکنه مگه شاخ و دم داره ....کسی که در معنای عام خودکشی میکنه هم فشار روحی داره و هیچ امیدی نداره ...
من یه چند تا سوال میپرسم که یکم بیشتر با نظراتتون آَشنا بشم .
به نظر شما تصمیم خودکشی تحت فشار شدید روحی کار درستی هست (بدون هیچ فشار جسمی )؟
شخص تحت فشار روحی ، قادر به گرفتن تصمیم درست هست یا نه ؟
....نا امیدی یعنی از دست دادن باور به وجود اومدن شرایط مثبت .....
به نظر شما بیمار باید صرف داشتن یا نداشتن این باور ، بمیره یا زندگی کنه ؟
سوال...
بیماری ها شامل بیماری های روحی روانی هم میشه ؟(اونجور که من فهمیدم نباید بشه )
شخص باید تا چه حد وضعیت روحی و روانییش درست باشه برای تصمیم برای خودکشی ؟ کی تشخیص میده درست بودن تصمیمش رو ؟
از نظر عقلانی که فرمودین به نظرم بیشتر شما جنبه های دینی و عقیده ای رو دخیل دونستین .
شما در نظر بگیر که یک نفر مجبور باشه به مدت 30 سال بدترین امراض رو تحمل کنه ... حالا خود فرد بیمار از این مسئله رنج زیادی میبره و از طرف دیگه اطرافیانش هم در نگهداری از اون دچار مشکل شدن و زمان و هزینه زیادی رو برای نگهداری از این شخص متحمل شدن . (جنبه اخلاقی و بایدها و نبایدهای نگهداری از والدین و روایط بین فرزند و پدر/مادر رو فاکتور گرفتم}
حالا این شخص یک جایی و یا یک وقتی دیگه توانش رو نداره که ادامه بده ... یا شخص بیمار از این وضعیت خسته میشه یا این که فرزندانش دیگه کشش گذشته رو ندارن.
اوتانازی هم به عنوان مرگ ترحمی و یا مرگ آسان و برای همچین شرایطی در نظر گرفته شده .
ادیان سامی همچین چیزی رو قبول نمیکنن و از اونجایی که اسلام هم جزو این ادیانه و ایران کشوری مسلمانه که ستون اصلی قوانین کشوری روی دستورات دینی بنا شده و در هر موردی پای دین وسط هست , حتی موارد پزشکی .
پس مشخصه که توی ایران همچین موردی در حال حاضر انجام نخواهد شد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)