کلا نظراتت منحصر به فرد هست
تو یه تاپیک در مورد سریال دودکش هم گفتی :
با توجه به اواتارت فکر کنم دم افطار یه برنامه با حضور در و داف ها بسازن بپسندی![]()
کلا نظراتت منحصر به فرد هست
تو یه تاپیک در مورد سریال دودکش هم گفتی :
با توجه به اواتارت فکر کنم دم افطار یه برنامه با حضور در و داف ها بسازن بپسندی![]()
من خیلی برای مادرش ناراحت شدم که اون جوری شده بود![]()
برنامه چهارم یادتونه از اون مهمونه پرسید که در آمد کارت توی ارتفاع بلند چقدره جواب داد متر مربعی 30 هزار تومن که گفت اون پروژه ای که روی صخره های کوه کار می کردیم 14000 متر مربع بود یعنی 420 ملیون تومن فقط برای یه پروژه گرفته بود ...![]()
مشکل ما رنگ شلوار علیخانی است؟
«حاشیه علیه متن؛ نخستین بار نیست که این اتفاق میافتد و احتمالا آخرین بار هم نخواهد بود. عادت کردهایم روی حاشیهها مکث کنیم و متن را به فراموشی بسپاریم. فرقی هم نمیکند، مدیر فلان بخش باشیم یا مخاطب ساده یک تلویزیون 32 اینچی.»
به گزارش ایسنا، محمدرضا رستمی طی یادداشتی در خبرآنلاین با ذکر این مقدمه نوشت: «دیروز تماشاگران والیبال مساله بودند و امروز رنگ شلوار احسان علیخانی، فردا هم که ... خدا بزرگ است. انگار باید این شعر سهراب را عوض کرد و به جای شقایق نوشت حاشیه و بعد آن را با صدای بلند خواند؛ "تا حاشیه هست، زندگی باید کرد."
اصلا باید فراموش کرد که متن، زیر فشار حاشیهها به نفس نفس افتاده و نه یارای ورق خوردن دارد و نه میتواند فصلهایش را به هم پیوند بزند. رنگ شلوار احسان علیخانی آنقدر مهم هست که باعث شود نه تو اجرایش را ببینی و نه مهمانانش را. اصلا این رنگ شلوار مگر میگذارد صدای مردی به گوشت برسد که از دل ویرانی و تباهی راهی به سمت نور و زیبایی گشوده و حالا در قاب «ماه عسل» روبروی احسان علیخانی نشسته است؟ رنگ شلوار یک مجری آنقدر قدرت دارد که سفری به این زیبایی را پس میزند و تبدیل میشود به دغدغه اصلی، به بحث روز، به متن ...
ماجرا فقط ماجرای احسان علیخانی و ماه عسل و تلویزیون نیست که اگر بود، نه جای نگرانی داشت و نه دلیلی برای قلمفرسایی. خوب که دور و برت را رصد کنی، در مییابی که در حوزههای دیگر هم آش همان است و کاسه همان. سینما، تئاتر، موسیقی، ادبیات و حتی نقاشی و عکاسی هم حالا آنقدر حاشیه دارند که راحت میشود روزها و شبهایت را با این حاشیهها پر کنی و یاد متنی نیفتی که روز به روز نحیفتر میشود. اصلا انگار باید این حاشیهها باشند تا تو یادت نیاید که همین سیمای ما زمانی محلی بود برای تولید سریالهایی از جنس «سربداران»، «هزاردستان»، «میوه ممنوعه»، «روزگار قریب» و ...
حاشیهها اگر نباشند، احتمالا فرصت داری به نام مهران مدیری و رضا عطاران فکر کنی و جای خالیشان را در بین انبوه تولیدات مناسبتی ببینی. اصلا ممکن است در غیاب این حاشیهها یاد سروش صحت بیفتی و «ساختمان پزشکان»ی که قرار بود ادامه پیدا کند و سریال «پژمان»ی که خبری از آن نیست. در غیاب حاشیهها هوای تئاتر شهر که سرت بزند، ممکن است یادت بیفتد که سالهاست اجرایی از محمد رحمانیان، حمید امجد، علیرضا نادری نجفآبادی و فرهاد مهندسپور ندیدهای، متن تازهای از محمد یعقوبی، نغمه ثمینی و محمد رضاییراد نخواندهای و به جایش تا دلت بخواهد شاهد حاشیههایی بودهای که چیزی نه به تو اضافه کردهاند و نه به تاریخ این ساختمان.
حاشیهها اگر نباشند، ممکن است یاد خیلیهای دیگر هم بیفتی که در این سالها جایشان در متن سینما، ادبیات، موسیقی و فرهنگ و هنر این مملکت خالی بوده. حاشیهها اگر نباشند ... نه، نمیشود، انگار باید باشند تا ...»
من خیلی کم توی فروم ها پست میدم و اکثرا نظرات دیگران رو میخونم .. ولی یه چیزی ته دلم مونده باید حتما بگم !
سانسور نکردن بعضی صحنه ها توی بازی والیبال ایران - ایتالیا فقط یه تست ساده برای سنجیدن میزان جنبه ی مردم بود ( و نه مسئولینی که برای مطرح شدن همیشه سر این موضوع ها گارد میگیرن )
طنز ها و جوک های بعدش رو هم دیدیم که توسط همین مردم غیور ساخته شده بود و نه مسئولین !
اولی زنگ میزنه به دومی
-«چیه بیداری؟ داری ماهواره نگاه میکنی؟»
-«نه!منتظرم خانم بچهها بخوابن ،بزنم شبکه سه!»
همین صدا و سیمایی که این همه انتقاد میشه بهش یکی دو سال پیش یه کانال ماهواره ای زده بود ( با هدف مبارزه و رقابت با برنامه های مزخرف شبکه هایی مثل Farsi1 ) که توش کنسرت های Yanni رو پخش میکرد. فیلم و سریال نشون میداد با کمترین مقدار سانسور !
بعضی از افراد جنبه ی دیدن رنگ شلوار رو هم ندارن ! برنامه ی بدون سانسور که دیگه ...
تو این 3-4 قسمت که از برنامه گذشته اینقدر موضوعات و داستان های زیبا تو ماه عسل نشون داده شده ولی دریغ از یک خبر در مورد داستان ها و سرگذشت های ماه عسل تو سایت های خبری
ولی یه شلوار تا 3-4 روز شده بود سوژه اخبار و کلیک های اینترنتی
کلا ما ایرانیا همیشه اصل ول میکنیم فرع میچسبیم
کودکی احسان علیخانی
مرسی این متن خیلی خوب بودحرفای من هم بود
نه نگفتن به پلیس قول داده بودن که چیزی راجع به چگونگی عملکرد پلیس نگن تا بقیه گروگانگیرا یاد نگیرن
توی برنامه قبل یک خانم قصاب رو آورده بودند
احسان گفتش که خانمها "نباید "بعضی از شغل ها رو انجام بدنچون زمخت میشن و احساساتشون از بین میره و از حس لطافت و ظریف بودن و زنانگیشون کم میشه
مشکل اینجا بود که ایشون تاکید داشت که نباید اصن بعضی کارها رو خانما سراغشون برن و نکته اینه که یک خانم خودش میفهمه که چه کاری باید بکنه چه کاری نباید بکنه خود این خانم قصاب هم گفت تاثیری تو اخلاقش نداشته و اخلاقش از وقتی قصاب شده با قبل فرقی نکرده ولی احسان یجوری حرف میزد که ایشون مجبور بوده چون پسر نداشتن وگرنه خیلی کار درستی نیست
این همون قضاوتیه که خودشم میگه نباید راجع ب ادمها داشته باشیم که دیشب بالاخره درست شدو برعکس گفت کسی حق نداره به شما بگه چی کار باید بکنین و چی کار نباید بکنین
اشکم به سختی در میاد ولی بعد پایان ماه عسل امروز نتونستم جلوی اشکام بگیرم
بهترین ماه عسل این چند سال بود به نظرم
مهمونای فوق العاده ای که شاید زیبایی چهره نداشته باشن ولی زیبایی درونشون از من و خیلی های دیگه بهتر و بیشتره
سلام
برنامه امشب ماه عسل اشک رو به چشمام آورد...
زندگی دشواری دارن این خواهر و برادر...اما درورد به انسانیتشون...
قطعا اگر من همچین تجربه ای داشتم تنها کاری که میکردم شکوه از خدای بزرگ بود...
اما اینان بندگی رو تمام کردن...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)