[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خدای من!
بیا و بار دیگر
با من عهدی تازه کن
محتوای مخفی: قول
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خدای من!
بیا و بار دیگر
با من عهدی تازه کن
محتوای مخفی: قول
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زندگی بهانه است
شاید که بهانه ای
عاشقانه است
و تو بی دلیل
دلیل این بهانه ای
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهمن ها همیشه عظیمند
چه سیگار باشد چه برف یا که انقلاب !
اینبار بهمنی دیگر برای من و توست
ببینیم
از نتیجه کارم خواهم گفت : بَه من!
یا تو خواهی گفت ازموفقیت کارت بِه من!
و دگر بار بهمن...
یکی بود
وقتایی که وقت اضافه داشت بود
وقتای دیگه انگار کلا نبود
یکی بود
میخواست هروقت میخواد باشه
وقت من براش مهم نبود
یکی بود
دلم خواست تمام وقت باشه
یا که هیچوقت نباشه
نفس های به شماره افتاده
دوان دوان در دالانی تاریک
پشت سر صدای خاطراتی که به دنبالت شتابان می آیند
پیش رو سیاهی که نمیدانی رو به روشنیست یا باز هم سیاهی
گویی در خوابی
همان کابوس ها همان تعقیب و گریزها
که مثلا جنگ است و من فراری
یا من قاتلم و ماموران پلیس در تعقیب من!
من تنها قاتل نفس خود بوده ام بی شک
اما
در پس ترس های همیشگی
ترس از دست دادن تو
ترس نبودنت
این التهاب بهر چیست؟
به کجا میگریزم؟ به کدام پناه؟ به کدام امید؟
کجاست کورسوی روشنی که به آن دل ببندم؟
نفس به شماره افتاده
پاها از رمق ایستاده
گوشه دالان تاریک مینشینم
بلکه خاطرات در تعقیبم مرا ندیده رد شوند
بگذرند برسند به آینده همان آینده نا پیدا
من میمانم
من هستم
همینجا
در سکون
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوستت میدارم و دوستم میدارند
عشق می ورزم و به من عشق می ورزند
دوست میدارم عاشقی را
با اینکه بلندی و عزت در معشوق بودن است!
آه که لذت عاشق بودن هرگز
در معشوق کسی شدن نیست...
عزرائیل؟
کمی مرگ لطفا
شیرین باشد
آخر میدانی؟
روزگارم خیلی تلخ بود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انتخاب آخرِ او بودن را
به انتخاب اولِ تو بودن ترجیح میدهم!
مرا انتخاب کردی و به سراغ دیگران رفتی
فهمیدی بهتر از من نیست
دیگران را دید و رد کرد تا به من رسید
فهمید بهتر از من نیست
این است
برتری آخر > اول
پایان دفاع
اوله جنگ من با زندگی
تو چه میدانی که دانشگاه تنها
سنگر من بود!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تو همان حس خوبی
مثل رنگین کمان بعد باران
مثل یک چای داغ قند پهلو
روی بالکن یا لب ایوان
تو همان لحظه نابی
مثل اوج پرواز یک سار
مثل شوق چشمان عاشق
وقته دیدنه دلدار
تو همان والاترین خواهش
مثل رویای شبهای تنهایی
مثل مقصود یک تشنه
در رسیدن به چشمه آبی
تو نوری، تک ستاره من
مثل خورشید عالمتاب
عزیزه من ،نازنینم
دگر بار، بر من بتاب!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)