تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 18 اولاول ... 234567891016 ... آخرآخر
نمايش نتايج 51 به 60 از 176

نام تاپيک: مسابقه شعر متناسب با عکس

  1. #51
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    تشکر می کنم از Mobinoo عزیز به خاطر ایجاد این تاپیک زیبا

    و همه دوستایی که پست من رو اننتخاب کردن برای این دوره مسابقه


    با دیدن عکس حس کردم یه آدم تنها بلندترین مکان ممکن رو انتخاب کرده تا صداش رو به گوش خدا برسونه و اولین شعری که به ذهنم اومد شعر صدای فروغ فرخزاد بود و

    همه اون چیزی که تو عکس مورد نظر توجه من رو جلب کرده بود توی شعر هم دیده میشه و با رنگ مخالف مشخص کردم

    این هم عکس منتخب من :


  2. 16 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #52
    کاربر فعال گالری عکس attractive_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    FaR & AwAy حالت:TiReD
    پست ها
    1,754

    پيش فرض

    ترا من چشم در راهم

    شباهنگام

    که می گیرند در شاخ " تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی

    وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

    ترا من چشم در راهم.

    شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

    در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

    گرم یاد آوری یا نه

    من از یادت نمی کاهم

    ترا من چشم در راهم.


    نیما یوشیج

  4. 6 کاربر از attractive_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #53
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض

    یاد بگذشته به دل ماند و دریغ

    نیست یاری که مرا یاد کند

    دیده ام خیره به ره ماند و نداد

    نامه ای تا دل من شاد کند

    خود ندانم چه خطائی کردم

    که ز من رشته الفت بگسست

    در دلش جائی اگر بود مرا

    پس چرا دیده ز دیدارم بست

    هر کجا می نگرم، باز هم اوست

    که بچشمان ترم خیره شده

    درد عشقست که با حسرت و سوز

    بر دل پر شررم چیره شده

    گفتم از دیده چو دورش سازم

    بی گمان زودتر از دل برود

    مرگ باید که مرا دریابد

    ورنه دردیست که مشکل برود

    تا لب بر لب من م لغزد

    می کشم آه که کاش این او بود

    کاش این لب که مرا می بوسد

    لب سوزنده آن بدخو بود

    می کشندم چو در آغوش به مهر

    پرسم از خود که چه شد آغوشش

    چه شد آن آتش سوزنده که بود

    شعله ور در نفس خاموشش

    شعر گفتم که ز دل بردارم

    بار سنگین غم عشقش را

    شعر خود جلوه ئی از رویش شد

    با که گویم ستم عشقش را

    مادر، این شانه ز مویم بردار

    سرمه را پاک کن از چشمانم

    بکن این پیرهنم را از تن

    زندگی نیست بجز زندانم

    تا دو چشمش به رخم حیران نیست

    به چکار آیدم این زیبائی

    بشکن این آینه را ای مادر

    حاصلم چیست ز خود آرائی

    در ببندید و بگوئید که من

    جز او از همه کس بگسستم

    کس اگر گفت چرا؟ باکم نیست

    فاش گوئید که عاشق هستم

    قاصدی آمد اگر از ره دور

    زود پرسید که پیغام از کیست

    گر از او نیست، بگوئید آن زن

    دیرگاهیست، در این منزل نیست


    فروغ فرخزاد
    Last edited by Lady parisa; 19-09-2011 at 13:47.

  6. 6 کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #54
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    خورشيد خواب رفته مگر در مدار من
    اي صبح نارسيده و اي شام تارمن
    كم كم سكوت سرد تو آوار مي شود
    امشب كه لال مانده خدايا سه تار من
    آن جست وجوي هر شبه پايان گرفته است
    در جاده هاي شب زده گم شد غبار من
    يك يك دريچه ها همه تاريك مي شوند
    شايد به انتها نرسد، انتظار من
    روزي هزاربار نوشتم: ـ بيا ببين!
    ديريست رنگ واهمه دارد حصار من
    تقويم نانوشته من را ورق مزن
    ديگر تمام شد، گل نازم، بهار من
    با اين خيال خام ترا مي زنم صدا
    يك صندلي بياور و بنشين كنار من

    تيمور ترنج

  8. 2 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #55
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Mehrnaz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    matrix
    پست ها
    226

    پيش فرض

    آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
    ابر,با آن پوستین سرد نمناکش.
    باغ بی برگی,
    روز و شب تنهاست,
    با سکوت پاک غمناکش.
    ساز او باران, سرودش باد.
    جامه اش شولای عریانی ست.
    و رجز اینش جامه ای باید
    بافته بس شعله زر تار پودش باد.
    گو بروید, یا نروید,هر چه در هر جا که خواهد,یا نمی خواهد.
    باغبان و رهگذاری نیست.
    باغ نومیدان,
    چشم در راه بهاری نیست.
    گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد,
    ور برویش برگ لبخندی نمی روید
    باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
    داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید.
    باغ بی برگی
    خنده اش خونیست اشک امیز.
    جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در ان.
    پادشاه فصلها,پائیز.

    مهدی اخوان ثالث

  10. 4 کاربر از Mehrnaz1368 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #56
    داره خودمونی میشه MEHR IMAN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    70

    پيش فرض

    دلم می خواست، عشقم را نمی کشتند
    صفای آرزویم را - چون خورشید تابان بود –

    می دیدند.
    چنین از شاخسار هستیم آسان نمی چیدند
    گل عشقی چنان شاداب را پر پر نمی کردند.
    به باد نامرادی ها نمی دادند.
    به صد یاری نمی خواندند.
    به صد خواری نمی راندند.
    چنین تنها، به صحرا های بی پایان اندوهم نمی بردند.

    دلم می خواست، یک بار دیگر او را در کنار خویش می دیدم،
    به یاد اولین دیدار در چشم سیاهش خیره می ماندم،
    دلم یک بار دیگر، همچو دیدار نخستین،
    پیش پایش دست و پا می زد.
    شراب اولین لبخند در جام وجودم های و هو می کرد.
    غم گرمش نهانگاه دلم را جستجو می کرد.
    دلم می خواست، دست عشق – چون روز نخستین _
    هستی ام را زیر و رو می کرد!


    "فریدون مشیری"

  12. 2 کاربر از MEHR IMAN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #57
    حـــــرفـه ای Mohammad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2004
    پست ها
    9,311

    پيش فرض

    ممنون از دوستان بخاطر نظم حاکم بر مسابقه
    اینم اضافه کنم شعر های مسابقه این هفته بسیار زیبا بودن و اختلاف امتیاز نفرات اول و دوم ، دوم و سوم یک امتیاز بود .

  14. 11 کاربر از Mohammad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #58
    کاربر فعال گالری عکس attractive_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    FaR & AwAy حالت:TiReD
    پست ها
    1,754

    پيش فرض

    ممنون از تیم داوری
    خوشحالم برای بار دوم هم در این مسابقه اول شدم
    به امید پر رونق شدن این تاپیک

    در مورد عکس وقتی با تصویر فردی تنها مواجه شدم حسی که از عکس برداشت کردم چشم انتظاری طرف بود

    و این شعر معروف فریدون هم که به خصوص قسمت اولش رو خیلی دوست دارم و به این عکس هم مربوط میشد "تو را من چشم در راهم " رو نوشتم


    عکس بعدی :

    Last edited by F l o w e r; 25-01-2012 at 21:18. دليل: ضمیمه عکس

  16. 15 کاربر از attractive_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #59
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    می نویسم در کنار خاطراتم نامه ای
    نامه ای از شاهکار عاشق دیوانه ای
    او که روزی با نگارش عهدهایی بسته بود
    بعد با صدها بهانه عهد خود شکسته بود
    می نویسم در هجوم لحظه های بی کسی
    قصه درد جدایی با همه دلواپسی
    می نویسم تا بماند یادگار از باغ عشق
    آن غزالی که برون شد ناگریز از باغ عشق
    گر چه او قلب نگارش را شکست و رفت زود
    تا ابد می خواهمش هر چند او یک افسانه بود
    افسانه
    Last edited by vahidhgh; 27-09-2011 at 20:13.

  18. 2 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #60
    Moderator vahidgame's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    6,503

    پيش فرض

    اگر تو روی نیمکتی

    این سوی دنیا

    تنها نشسته ای

    و همه آن چه نداری کسی ست

    شاید

    آن سوی دنیا

    روی نیمکتی دیگر

    کسی نشسته است

    که همه آن چه ندارد

    تویی

    نیمکت های دنیا را بد چیده اند . . .



    ناشناس
    Last edited by vahidgame; 27-09-2011 at 20:26.

  20. 11 کاربر از vahidgame بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •