بله ... اول هر راهرو اسم ناشرهایی که اونجا هستند رو نوشته
همیشه ترتیب ناشرها بر اساس حروف الفبا ست ...
برای همین حدودی میتونین بفهمین کجاست و از روی لیست ها هم جای دقیقش رو پیدا میکنین![]()
بله ... اول هر راهرو اسم ناشرهایی که اونجا هستند رو نوشته
همیشه ترتیب ناشرها بر اساس حروف الفبا ست ...
برای همین حدودی میتونین بفهمین کجاست و از روی لیست ها هم جای دقیقش رو پیدا میکنین![]()
نه متاسفانه، فرصتش تموم شده ...
.
.
هنوز تصمیم قطعی برای بازدید از نمایشگاه نگرفتم، ولی اگر گذرم خورد و حوصله یار بود، حتما" به نشر چشمه (برای داستان های ایرانی)، نشر قطره (برای نمایش نامه) و نشر مروارید سر خواهم زد.
و در کنارش، سری هم به نشر افق میزنم برای تهیه ی "بی بال پریدن" از "قیصر امین پور" که به تازگی از طریق یکی از دوستان باهاش آشنا شدم. شامل یازده نثر ادبی.
![]()
دیروز نشر قطره رو پیدا نکردم تا کتابهای آنا گاوالدا رو بخرم خوشبختانه امروز که بچه ها رفتم برام خریدن ، واقعا این کتاب فوق العاده است از دست ندید ، "دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد"
کتاب جدیدش" من او را دوست داشتم" :
قسمت های زیبایی از کتاب
چه قدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد ؟ و چه قدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت ؟
زندگی همین است ... اراده راسخ تان را در ترک سیگار تحسین می کنید و بعد یک صبح سرد زمستان تصمیم می گیرید چهار کیلومتر پیاده بروید تا یک پاکت سیگار بخرید . مردی را دوست دارید ، از او دو بچه دارید و یک صبح زمستانی ، در می یابید که او خواهد رفت چون زن دیگری را دوست دارد . عادت ندارم گذشته رامرور کنم ، انگار احساس مرگ به من هجوم می آورد ...
ترجیح می دهم تو امروز خیلی رنج بکشی تا این که همه عمرت ، همیشه کمی رنج بکشی .
زندگی حتی وقتی انکارش می کنی ، حتی وقتی نادیده اش می گیری ، حتی وقتی نمی خواهی اش از تو قوی تر است . از هر چیز دیگری قوی تر است . آدم هایی که از بازداشتگاه های اجباری برگشته اند دوباره زاد و ولد کردند . مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند ، که مرگ نزدیکانشان و سوخته شدن خانه هاشان را دیده بودند ، دوباره به دنبال اتوبوس ها دویدند ، به پیش بینی هواشناسی با دقت گوش کردند و دخترهایشان را شوهر دادند . باور کردنی نیست اما همین گونه است . زندگی از هر چیز دیگری قوی تر است .
---------------------------------------------------------
کسی نمیدونه کتابهای اردلان سر افراز رو چه انتشاراتی چاپ کرده ، یا شهیار قنبری رو !
بلندی های بادگیرو من دارم می خونم حوالی 500 صفحس نوشته بود متن کامل
یکی دیگه توی یه سایت دیدم 650 صفحه بود
غرور و تعصب متنش روونتره این یه کم خشکه !!
من میگم پنماریک بخر
سلام دوستانمن میخوام کتاب تاریخ باستان ایران یعنی تاریخ قبل از اسلام رو بخرمکتابی میخوام که درمکورد جنگهای باستان هم مطلب داشته باشه مثل جنگهای کوروش و خشایار شاه و حتی در مورد چگونگی فتح ایران توسط اسکندر
سال گذشته، من بیشترین خریدم را از نشر چشمه داشتم. و بخصوص داستان های ایرانی. که یکی از دلایل خریدم از این انتشارات، طراحی جلدش بود که صادقانه، تاثیر خیلی زیادی در انتخاب کتاب ها داشت برام ، و البته از خریدشون خیلی هم راضی بودم.
سه کتاب بهار 63، یوسف آباد خیابان سی و سوم و شب ممکن
سه داستان کاملا" ایرانی از هم نسل های خودمون. اکثرشون نویسنده های دهه ی شصت و شاید اواخر پنجاه باشن.
داستانهایی که در کوچه و خیابون های خودمون با آدمهایی که در طول روز باهاشون ارتباط داریم اتفاق میفته.
به شخصه یکی از دلایلی که تونستم با این سه داستان ارتباط برقرار کنم، نزدیکی داستان ها به زندگی حال خودم بود. نویسنده ، از خود ماست و هم سن و سال خود ماست به همین دلیل شخصیت ها و موقعیت هایی که خواننده باهاش مواجه میشه خیلی نزدیک به زندگی کنونی خانواده ها بخصوص جوان های ایرانی داره.
سایت انتشارات چشمه را که نگاه کردم، این چند کتاب همچنان به قوت خود باقی ست و چاپ میشه. بنابراین در نمایشگاه هم میتونین به راحتی تهیه کنید:
خواندن این کتاب ها برای افراد کم حوصله ای چون منکه حجم کتاب را هم در نظر میگیرن، توصیه میشه. هر سه کتاب کم حجم است.
اول عذر میخوام که در دو پست جدا این کتاب هارو معرفی میکنم
چرا که فکر کردم برای تفکیک انتشازات و همینطور نوع اثار ادبی بهتر باشه در دو پست جدا معرفی بشه
...
باز هم تجربه ی سال گذشتم ، اینبار از انتشارات قطره که سلیقه ی بسیار خوبی در انتخاب نمایش نامه دارند.
مرگ فروشنده (آرتور میلر) // باغ وحش شیشه ای (تنسی ویلیامز) // باغ آلبالو (چخوف) // سه خواهر (چخوف) // ایوانف (چخوف) // ملاقات با بانوی سالخورده ( فریدریش دورنمات)
راستش شخصا" به عنوان دانشجوی ادبیات انگلیسی به جرات میتونم بگم که این چند نمایش نامه ای که نام بردم، از بهترین نمایش نامه ها در تاریخ نمایش نامه نویسی به شمار میان. (بعد از چهار سال ، تنها اسم چند اثر شاخص ادبی را یاد گرفتیم...
..
)
البته آثار شکسپیر از جمله اتللو و هنری پنجم هم در این انتشارات هست که اگر علاقمند به آثار شکسپیر باشید میتونین تهیه کنید.
....
البته در کمال تعجب الان اثری از "مرگ فروشنده" بین نمایش نامه ها نمیبینم![]()
Last edited by sepid12ir; 06-05-2011 at 21:50.
من دو یا سه انتشاراتی رو پیشنهاد می کنم
انتشارات بلخ و کتاب هاش درباره ی تاریخ و فرهنگ ایران
انتشارات هزار کرمان و کتاب هاش درباره ی تاریخ و فرهنگ ایران. به ویژه همین کتابی که توی امضام گذاشتم و کتاب های دکتر طالع
خرید کتاب شاهنامه از هر انتشاراتی رو هم پیشنهاد می کنم به ویژه چاپ مسکو
---------- Post added at 11:00 PM ---------- Previous post was at 10:58 PM ----------
اینم معرفی همون کتابی که گفتم:
درباره ی تاریخ و فرهنگ ایران و آذربایجان هست و به نظرم بسیار آموزنده هست.
دیروز بالخره وقت شد و رفتم کتاب های که میخواستم رو تقریبا گرفتم:
جهان هولوگرافيك/ مايكل تالبوت /ترجمه:داريوش مهرجويي /انتشارات هرمس
رومن به روایت پولانسکی/رومن پولانسکی/آزاده اخلاقی/نشرچشمه
امید بازیافته: سینمای آندری تارکوفسکی /نشر مرکز
اقتباس برای فیلمنامه/محمد خیری/انتشارات سروش
جنگ و صلح/لئون تولستوی/انتشارات دبیر
+
کتاب داستان اتاق افسران از مارک دوگن / نشرچشمه که تعریف این کتاب رو زیاد شنیده بودم و تا جای که خلاصه داستان رو فهمیدن خیلی داستان جالب و غمگینی داره و پیشنهاد میشه
«اتاق افسران» روایتی است از سربازان جنگ جهانی اول؛ از مهندس نظامی که دقیقاً در روزهای اول جنگ مورد اصابت ترکش خمپاره قرار میگیرد و بخشهای مهمی از صورت و دهانش را از دست میدهد. این نقص که برآیندی است از ویژگیهای خاص جنگ جهانی اول، انسان خاصی را هم به وجود میآورد. بیشتر فضای رمان در بیمارستان نظامی میگذرد، در سالنی که صورت ازدستدادههایی همچون شخصیت اول در آن بستری هستند و آرامآرام ناچار میشوند با زیست جدید خود خو کنند. دوگن از امر خشن در رمان بسیار استفاده میکند و در این امر نیز خونسرد است. به همین دلیل «اتاق افسران» نوعی رمان جنگ است که در آن انسان حاضر در متن ترحم نمیکند، درگیر استعارههای کلان نمیشود، اما به وضعیت خود فکر میکند. هر چند این را هم باید گفت که رمان بههیچعنوان جزء رمانهای رئالیستی سیاه یا اکسپرسیونیستی طبقهبندی نمیشود.
پ.ن :از نکات قابل توجه نمایشگاه زیاد شدن غرفه های اسلامی نمایشگاه نسبت به سالهای پیش بود که تقریبا بیشرشون هم بازدید کننده آنچنانی نداشت.
غرفه نشر چشمه یکی از بهترین و شلوغ ترین غرفه های نمایشگاه بود + غرفه دبیر که بیشتر رمان های معروف رو داشت و یکی از خوب های نمایشگاه بود.
این هم کتاب هایی که من گرفتم :
ایلیاد و اودیسه هومر - بازنوشته ی نیک مک کارتی و یاروسلاو هولاک - ترجمه حسین ابراهیمی(الوند)- نشر افق
اتاق روشن - (اندیشه هایی درباره ی عکاسی ) - رولان بارت - نشر چشمه
روزگار عکس،روزگار انقلاب ها ، منازعات ، ترور ها و انفجار ها هم هست ؛ یک کلام ، روزگار بی تابی ها و ناشکیبایی ها ، روزگار هر آنچه که بالاندن و به ثمر رسیدن را به هیچ می گیرد و انکار می کند
پرتره ی مرد ناتمام (مجموعه داستان ) - امیرحسین یزدان بد - نشر چشمه
ازمتن کتاب : بعد ها خیلی چیز ها فهمیدم.بعد ها ...خیلی به آن روزها فکر کردم ... بارها و بارها آن صحنه ها در ذهنم تکرار شدند :
وقتی پشت لبم سبز شد.وقتی خط ریش چکمه ای می گذاشتم ، آدامس می جویدم و رمان می خواندم.وقتی دانشکده را شروع کردم.وقتی پدرم مرد و زنم زیپ کاور کت و شلوار میهمانی ام را کشید و گره کروات مشکی ام را زیر چانه ام سفت کرد . وقتی بارها و بارها در ازدحام کلاس ها ، با ماژیک وایت برد روی میز استاد کوبیدم و توجه دانشجو ها را جلب کردم.وقتی طرح صورت مادر را زیر ملافه ی سفید بیمارستان دیدم.
لب بر تیغ - حسین سناپور - نشر چشمه
یوسف آباد خیابان سی و سوم - سینا دادخواه - نشر چشمه
از متن کتاب : سامان ، برای آخرین بار از خودت بپرس این جا توی پاساژ گلستان چه می کنی .هر پاساژ اقیانوسی است و خیابان های شهر رودخانه هایی بزرگ اند که آخرش به پاساژ ها می رسند. همه ی رود ها به اقیانوس می رسند.من با قایقی سوراخ وسط اقیانوس چه می کنم؟
منهای دو - ساموئل بنشریت - نشر قطره ( نمایشنامه )
دو مرد میان سال که به بیماری لاعلاجی مبتلا هستند تصمیم می گیرند بیمارستان را ترک کنند تا آخرین روزهای زندگی خود را به گشت و گذار بگذرانند.در این سفر هر یک به گذشته و آرزوهای تحقق نیافته ی خود می نگرد ... سفری عجیب پر از حوادث غیر مترقبه و طنزآلود.
نوای اسرار آمیز - اریک-امانوئل اشمیت - نشر قطره ( نمایشنامه )
دلباختگی چیست ؟ از دلدار چه می دانیم ؟
دو مرد رو در رو می کوشند تا پرده از راز دلباختگی بردارند.یکی از آن دو مرد نویسنده ایست برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات که به دور از انسان ها در جزیره ای دور افتاده زندگی می کند ، مرد دیگر خود را روزنامه نگاری معرفی می کند که برای انجام مصاحبه آمده است.چه رابطه ی مرموزی بین این دو مرد وجود دارد ؟
عشق لرزه - اریک-امانوئل اشمیت - نشر قطره ( نمایشنامه )
چگونه در یک چشم بر هم زدن احساسات دگرگون می شود ، نفرت جای عشق را می گیرد و بنای آرزوها درهم می ریزد ؟
هنگامی که احساس شخصی دگرگون می شود ، زندگی سایر شخصیت ها نیز دچار زلزله و آتشفشان می شود.
مهمانسرای دو دنیا - اریک-امانوئل اشمیت - نشر قطره ( نمایشنامه )
هیچ یک نمی دانند چگونه گذارشان به مهمانسرای دو دنیا افتاد و چه زمانی از آن خارج خواهند شد و سرانجام به کجا خواهند رفت. شخصیت ها در این مکان رازآمیز گرد هم آمده اند تا درباره ی زندگی خود تامل کنند و به دغدغه های همیشگی بشر بیندیشند.نمایشنامه ی مهمانسرای دو دنیا حکایتی پر رمز و راز ، شگفت انگیز و غافلگیر کننده در فضایی میان رویا و واقعیت ، مرگ و زندگی ، کمدی و تراژدی.
اینم هدیه دادن بهمخروس سحر - عبدالحسین نوشین - نشر قطره ( نمایشنامه )
نمایشنامه ای اجتماعی و کارگری ست ، که در سال های اوج فعالیت عبدالحسین نوشین در حزب توده ی ایران نوشته شد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)