سلام.
شما به جای اینکه کماکان به حرفهای بی سرانجام قبلیتون ادامه بدین، این 11 موردی رو که در پست قبل گفتم رو جواب بدین. البته اگه باز هم نمیخواین اغراض شخصیتون رو راجع به قرآن و اسلام تخلیه کنین.
موفق باشین.
91/3/8
سلام.
شما به جای اینکه کماکان به حرفهای بی سرانجام قبلیتون ادامه بدین، این 11 موردی رو که در پست قبل گفتم رو جواب بدین. البته اگه باز هم نمیخواین اغراض شخصیتون رو راجع به قرآن و اسلام تخلیه کنین.
موفق باشین.
91/3/8
با درود
به نظر من در مورد این موضوع ساده نیازی به این همه بحث و... نیست
فقط کافیه به این مورد پاسخ داده بشه که اولا ساز و کار تناسخ چیه و دوما چطور اثبات میشه؟
در بحث هایی که با جناب arzeva داشتیم، ایشون فرمودن که تنها راه اثباتش هیبنوتیزم هست و من همون موقع از ایشون پرسیدم هیبنوتیزم چیه و چه تعریفی داره؟ آیا چیزی جز خواب هست؟
جواب کاملا مشخصه! بله خواب هست و جالبتر اینکه هیبنوتیزم خود وابسطه به قسمتی از مغز که امروزه به ناخود آگاه شهرت داره هست که بعد از مرگ با از بین رفتن انسان و مغز در واقع از بین میره
متاسفانه این روزها تناسخ و به طور مشخصتر در ایران "عرفان حلقه" طرفداران زیادی پیدا کرده و گروه روشن فکران مذهبی رو به خودش جذب کرده که من به شخصه اینو از چاله به چاه افتادن تعبیر میکنم به دلیل اینکه چیزی که در واقع ساز و کار مشخص و علمی نداره و از طریق وحی بدست آمده و مشخصه با اعتقاداتی به ظاهر علمی تعویز میشه و باعث میشه شخص به اشتباه خودش پی نبره و اعتقادات خودش رو علمی بدونه در حالی که کاملا شبه علمی هستن
مسئله دنیاهای موازی در فیزیک کوانتوم کاملا مشخص توضیح داده شده و هیچ تناسبی با این شکل شبه علمیش نداره
انسان هیچ فرقی با دیگر موجودات نداره و هدفش فقط و فقط بقاست
دوستان هیچ معنویتی وجود نداره به دلیل اینکه کارکرد مغز ما کاملا مکانیکی و مادی و احساسات ما کاملا مادی و همه چیز مادی هستند
روزی مسیح و یارانش مرکز احساسات رو قلب میدونستند و امروز ما میدونیم که مرکز احساسات مغز ماست، امیدوارم در این مورد هم از توهمات فاصله بگیریم
ظاهرا علاقه ی شما به تخلیه ی اغراض شخصیتون با قرآن و افراد مذهبی پایان ناپذیره. نمیدونم اگه من عقاید شما رو همینطوری به سخره میگرفتم چه واکنشی نشون میدادین و همینطوری که من با متانت و آرامش برخورد کردم، برخورد میکردین یا زمین و زمان رو با تهمتهایی از جنس اونچه که با چشمهای خودتون مطمئنین که دیدین ولی امیدوارین که ایشالله اتفاق بیفته، مستفیذ میکردین؟ فرافکنی در سرتاسر قسمت نقل قول شده از شما موج میزنه.
---------------
این جوابهای شما رو هم که همه اش بر پایه ی شاید و نمیدونم و ممکنه بر پا شده، هر کس دیگه ای هم میومد مشابه همینا رو میتونست بده. خیلیهاش رو هم که عملا جواب ندادین و سوال منو با یه سوال دیگه از سر خودتون باز کردین. بالاخره بحث علمی و منطقی از نظر شما اینه؟؟ میتونم بپرسم اینطور بحثها علمی حضرتعالی تا حالا به چه نتایج معتبر علمی که قابل لمس برای همه باشه رسیده؟ کدوم یکی از فرضیات و حدسیات شما و دانشمندان و عالمان این زمینه با این روشها و پاسخها، از حد فرضیه بودن به حد نظریه بودن رسیده و یا میرسه و یا اینکه خواهد رسید؟
موفق و منطقی باشین.
91/3/8
دوست عزیز همین جور که شما خودتون هم می گین اینا همش فرضیند و ممکنه تغییر کنن همون جور که مثلا تو بحث شناخت اتم تغییر کردن و هنوز هم در حال تغییرند... و در ضمن حالا شما ناراحت بشی یا نشی تناسخ بحثیه که خوب خیلیا بهش اعتقاد دارن همون جور که خیلیا به قران اعتقاد دارن اگر شما همون عقیده رو داشتی می گفتی قران هم از کجا معلوم که درست باشه ووو
1- عزیز سوال شما 2 حالت داره 1- فرض می کنیم که روح کپی شده: خوب شما می گی طبق لانه کبوتری باید 1000 نفر باشن که این اصلا این ربطی به لانه کبوتر نداره پیشنهاد می کنم یکبار دیگه این قضیه لانه کبوتری رو بخونین لانه کبوتری می گه اگر 1000 تا لانه داشته باشیم و 1001 کبوتر حداقل یکیش توش 2 تا کبوتره > حالا من موندم این چه ربطی به لانه کبوتری داره ؟ مثال می زنم شما فرض کن 300 تا روح داری که 100 تاشون شبیه همن طبق لانه کبوتری شما اگر 202ازمایش بکنی 2 تاشون حداقل شبیه هم در میان حالا من جواب شما رو با همون ریاضی میدم شما فرض کن یک روح 1000 بار کپی شده حالا بحث اینه که اصلا ایا کامل کپی شده یا فرق جزیی داشته یا اصلا همه روح ها همون اول یکی بودن اعمالشون باعث تغییرشون شده و وو حالا ما باز فرض می کنیم که روح ها دقیقا یکسان بودن خوب این 1000 نفر توی 6 میلیارد نفر پخش شدن (البته باز معلوم نیست که فقط همین جهان باشه یا چند تا دیگه هم باشه که در این صورت 6 میلیارد ممکنه بشه 600 میلیارد!) خوب تعداد ازمایش هایش هایی که درباره هیپنوتیزم بوده چند تا بوده؟ اصلا ایا نتایج بدست امده رو کسی امده 2 به 2 مقایسه کنه؟ حالا اگر هم مقایسه کرده شانس این که 2 نفر شبیه هم باشن چقدره؟ چیزی که واضحه شانس این که 2 تا مثل هم بشن خیلی خیلی کمه ...
2- شما می گی کجا رفتن این الان به نظر شما اشکال منطقیه؟ مگه مشکل این که روح سرگردان باشه چیه ؟ کدوم منطقی می گه که روح نباید سرگردان باشه؟ اصلا از کجا معلوم چند صد تا دنیا مثل دنیای ما وجود نداشته باشه که روح های داخلش در تعادل باشن : با توجه به سوال مثلا منطقی شما جواب منم کاملا منطقیه ( یا به قول خودتون سوال مضحک خودتون همچین جواب ی هم میخواد!)
3- خوب شاید این که تبدیل به یک ادم شرور هم بشه خودش اموزشه این که شاید روح بعد از مردن بتونه درک کنه که با زور با کشتن با جنایت و این جور چیزا به جایی نمیرسه که خودش میشه یک جور اموزش!
4- این مورد هم در صورت فرض کردن به این که به غیر از زمین جاهایی دیگه ای هم وجود داره قابل حله... البته اصلا دلیلی نداره که همه برسن به کمال شاید یک سری روح ها باقی بمونن که به خاطر تصمیمات اشتباهشون تا ابد تو این چرخه بمونن!
5- این سوالتون هم جوابش خیلی شبیه سوال اوله... و در ضمن شاید روح می خواسته این که قبل از زندگی کردن بمیره رو تجربه کنه یا شاید قبلا نوزادی رو کشته حالا می خواد اینو تجربه کنه که بر می گرده به کارما
6- خوب حالا گیریم که تمام مواردی که گفتین صحیح باشه یعنی هم از یک کهکشان دیگه اند و اون جا هم انسان وجود داشته باشه و مثلا روح سرعتش از نور بیشتره یا این که می تونن تو زمان سفر کنن و سریع جابه جا بشن یا اصلا مدت زمان جابه جایی رو میخوابیدن که چی حالا این تناسخ رو رد می کنه
7- جواب این هم بر می گرده به سوال اول احتمال این که روحی که قبلا منگل بوده هیپنوتیزم بشه این قدرام زیاد نیست... یا خوب شاید اصلا همچین چیزی پیش امده و ثبت شده یا خواهد امد شما نتیجه همه هیپنوتیزم ها رو می دونی که این قدر صریح میای می گی چرا نبوده؟
8- این سوال هم واضحه دیگه خوب اگر تو جسم بمونه نمونه فرقی هم میکنه و باعث رد تناسخ میشه و در ضمن شاید روح خودش قبلا این که بره تو کما رو برنامه ریزی کرده بوده و تقدیر روح به دست خودش بوده همون جور که شما اعتقاد داری که خدا تقدیرش این بوده که طرف بره تو کما که این هم چیزیو رد نمی کنه!
این که روح منظم بوده حالا نیست ربطی به گذشته قبلی نمی تونه داشته باشه چون همه وقتی که به دنیا میان تمام خاطرات قبلیشونو فراموش می کنن و اگر هم ربطی داشته باشه این جور چیزا فقط به گذشته که ربط ندارن به صد ها عامل دیگه هم مثل خونواده- دوست محل زندگی و ... ربط داره! یا حتی ممکنه که خود روح این جوری صلاح میدونسته که بی نظمی رو هم تجربه کنه تا این جوری مسایل دیگری رو هم یاد بگیره و...
10و11- شما اگر نمونشو سراغ دارین بگین
سلام.
با توهین کردن به هیچ جایی نمیرسین. فقط ماهیت حقیقی خودتون رو نشون خواهید داد! ماهیتی که با ماهیت یک طالب علم و دوست دار دانش فرسنگها فاصله داره و به ماهیت قرون وسطایی بیشتر شبیهه.
تو دنیا امثال شما هم زیاد پیدا میشن. شما چه حرفتونو پس بگیرین یا اینکه پس نگیرین ولی بی تفاوت باشین و توهینها رو تکرار نکنین یا مثل الان مدام توهین کنین، به حال اسلام و قرآن فرقی نمیکنه. منتها اینو بدونین که روز به روز در جوامع بشری منفورتر میشین و گسترش معنویت و فرار از تفکرات مادی، در کشورهایی که افتخار سکولار بودن رو داشتند، هر روز بیشتر میشه. (شما هم این وسط مث اون کسانی که از روی عقده های شخصیشون سالی یکبار قرآن میسوزونن)
شما اگه یه دور قرآن رو خونده بودین (که بعید میدونم) حتما به این آیه ها از سوره ی زمر هم میرسیدین:
فَإِذَا مَسَّ الإنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (٤٩)قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (٥٠)فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُمْ بِمُعْجِزِينَ (٥١)أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (٥٢)
ترجمه اش رو هم به عهده ی خودتون میذارم که ادعا کردین که کل قرآن و ترجمه اش رو خوندین. (که مث روز برام روشنه که نخوندین) این آیات مصداق و شرح حال امثال کسانیه که تفکرات شما رو دارند.
شما از بحث کردن با من که ادعا میکنین چیزی از قرآنی که ازش دم میزنم رو نمیدونم، واهمه دارین و سعی در خفه کردن صدای من دارین. به جای جواب دادن هم فقط توهین میکنین (که البته معلومه ناشی از چیه. چون جوابی ندارید) اونوقت چطور با فلاسفه ی حوزه بحث کردین؟ و اونجا از زیر بحث با همچین توهین هایی فرار نکردین؟
فکر کنم هرچی که من بگم بر قلب سنگ شده و نفوذ ناپذیرتون تاثیر نمیذاره و بلافاصله موضع میگیرین. پس بهتره که یه رویداد علمی رو که حدود 30 سال پیش اتفاق افتاده رو براتون نقل کنم که در مورد یک دانشمند فرانسویه:
چطور ممکنه به قول شما تخیلات یک شخص در 1400 سال پیش که در همون ایام زندگیش هم نه به جنازه ی مومیایی فرعون دسترسی داشته که خودش بررسی کالبدشکافی بکنه و نه اینکه ماجرای فرعون در زمان او اتفاق افتاده باشه، به این دقت و صحت، درست از آب در بیاد؟؟«پروفسور موريس بوکاي» دانشمند و باستان شناس و جراح معروف فرانسوی هم در ابتدا همین تفکرات امثال شما رو نسبت به قرآن داشت، اما وقتی جسد کاملا سالم مانده ی یکی از پادشاهان مصر باستان رو که در سال 1898 کشف شده بود رو در کمال تعجب داشت در سال 1981 (که به درخواست مسلمانان مصری از رئیس جمهور وقت فرانسه آقای فرانسوا میتران برای بررسی جسد مومیایی در آزمایشگاه های این کشور به فرانسه منتقل شده بود) بررسی میکرد، دید که درون ریه ی این جسد، مقدار قابل ملاحظه ای نمک وجود داره که این برای یک فردی که پادشاه بوده، غیرعادیه و نشون میده که چنین شخصی در آب دریا دچار خفه گی شده اونهم در حالیکه چنین جسدی که معلومه از آب بیرون کشیده شده و بعد مومیایی شده، باید دچار فساد و زوال بیشتری نسبت به سایر مومیاییهای باشه ولی برعکس این یکی کاملا سالم تر از بقیه ی مومیاییهای گذشته بود. اما کدام پادشاه مصر باستان دچار غرق شدن در آب شده؟ و وقتی با حالت عادی و معمولی مسلمانان نسبت به این مساله مواجه شد، از اونها علت این امر رو پرسید که چطوریه که شما انگار از قبل این رو میدونستین و براتون تازه گی و تعجب نداره؟ و بعد با این آیات از قرآن آشنا شد:
فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک ءایه و ان کثیرا من الناس عن ءایتنا لغفلون (سوره ی یونس آیه ی 92)
موریس بوکای بعد از اینکه متوجه شد، قرآن در 1400 سال پیش، واقعه ای رو که او و تیم جراحان و باستان شناسان وی بعد از روزها و ساعتها کار کارشناسی، تونسته بودند بهش پی ببرند رو به درستی بیان کرده و وعده داده بوده (یعنی خفه شدن فرعون در دریا در ماجرای شکافته شدن آب برای حضرت موسی و قوم بنی اسرائیل که اونها سالم از کف دریا گذشتند و وقتی نوبت به فرعون و لشگریانش رسید آبها روی هم ریخت و اونها غرق شدند) و همچنین پیشبینی قرآن مبنی بر سالم ماندن جنازه ی فرعون برای درس عبرت گرفتن آیندگان، به دین اسلام گروید و کتابی تحت عنوان "قرآن، تورات و انجیل و علم بررسی کتب مقدس در پرتو علوم جدید" رو تالیف کرد.
منبع: نشريه انتظار نوجوان، شماره 59
پ.ن: انتظار ندارم که این نشانه های واضح هم در شما اثر کنه. چون در خود قرآن هم هست که: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا (باز هم ترجمه اش رو به عهده ی خودتون میذارم که ادعا کردین متن و ترجمه ی قرآن رو کامل بلدین و خوندین)
موفق باشین.
91/3/8
Last edited by davy jones; 28-05-2012 at 22:36.
سلام.
اگه دوست داشته باشین بازش میکنم ولی بعید میدونم که واقعا دوست داشته باشید. چون شما فقط منتظر توهین کردنید. تاپیک قبلی رو هم که با توهین هاتون به زباله دان فرستادید.
فکر کنم فقط اگه اون کتاب، قرآن کریم باشه این طور حرف زدن و حتی توهینهای بالاتر و زشت تر مجاز باشه تو ادبیات و قوانین شما نسبت به یک کتاب. توهین هاتون رو که یادتون نرفته.این چه طرز نظر دادنه ، چرا توهین میکنین به کتاب؟! کتاب داستان هم باشه باز اینطور حرف زدن در موردش اصلا خوب نیست !
![]()
موفق باشین.
91/3/9
1- اون تاپیک به خاطر توهین هاتون حذف شد وگرنه بحث دینی کردن و محترمانه به عقاید پرداختن هیچ منعی در این فروم نداره. ربطی به ناظر بازنشسته و کاربر عادی بودن هم نداره. جرم از خودتون بود. باز هم مث همیشه فرافکنی؟
2- شما لفظ چرت رو فقط کم مونده بود که به کار ببرین تا کلکسیون توهیناتون کامل بشه. البته اطلاق چرت بودن به قرآن در مقایسه با اینکه قرآن رو تخیلات شاعرانه موهوم بنامید تفاوت آنچنانی با هم نمیکنه. البته اون تاپیک دیگه حذف شده و دیوار حاشا هم برای شما بلنده. پس با خیال راحت میتونین توهین هاتون رو از سر بگیرین.
موفق باشین.
91/3/9
1- طبق اون ادعا روح شما در این چند صباح عمرتون درسها و تجربه ها و مهارتهایی کسب میکنه که وقتی مردین، فراموش میکنه اونها رو و مث یک روح صفر کیلومتر دوباره وارد بدن فرد دیگری میشه. پس نمیشه دیگه اسم این رو گذاشت رسیدن به درجه ی بالاتری از آگاهی، چون این آگاهی هایی که کسب شده، با مردن نفر قبلی از بین میره و با روح اون شخص به مقصد جسم نفر بعد کوچ نمیکنه. به همین سادگی. فکر کنم اون چند نفری هم که ظرف مدت این یکسال از ارسال اون پستم، ازش تشکر کردن هم این نکته ی ساده رو متوجه شده بودند. اگه چرت بود، حتما در ظرف این 1 سال و اندی، یه نفر نقل قول میگرفت و جواب میداد.
2- مگه از نظر شما خدایی هم هست؟ سوال دیگه اینکه از کی تا حالا توهین کردن به اشخاص و عقایدشون، اسمش شده بحث دینی؟
موفق باشین.
91/3/10
Last edited by davy jones; 30-05-2012 at 01:37.
زدی به خال آقا حمید!2- مگه از نظر شما خدایی هم هست؟
...
خیلی وقتها کافیه یه لحظه فکرش رو بکنیم اگه قبول داریم خدا خداس پس خیلی طبیعیه که نفهمیم موجودیت روح و خیلی چیزای دیگه چیه
البته کسی نمیگه تحقیق نکنید ولی این موضوعات هم مثل خیلی موضوعات دیگه ممکنه چندصد سال طول بکشه تا موشکافی بشه ( و یا حتی هیچ وقت بشر نتونه بفهمه چی به چیه) ولی اگه خدا رو قبول داشته باشیم ذهنمون کمتر مشوش میشه
سلام.
خود خداوند متعال در قرآن کریم خطاب بع پیامبر اکرم(ص) درباره ی مساله ی روح میفرماید:
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً (سوره : الاسراء آیه : 85)
ترجمه: و از تو در باره ى روح مى پرسند، بگو: روح از [عالم بالا و] فرمان خداى من است و شما از علم جز اندكى داده نشده ايد.
اما از طرف دیگه همون خدا در قرآن به ما انسانها و همه ی بشر میگه که علوم مختلف رو به دنبال کشف و موشکافیش باشین هر چند که خیلی سخت باشه:
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (سوره : الرحمن آیه : 33)
تزجمه: اى گروه جن و انس! اگر توانستيد از مرزهاى آسمانها و زمين بگذريد پس بگذريد، [ولى] نتوانيد گذشت، مگر با داشتن قدرت و دانش
موفق باشین.
91/3/12
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)