تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 6 از 17 اولاول ... 234567891016 ... آخرآخر
نمايش نتايج 51 به 60 از 161

نام تاپيک: ماجراهاي رانندگي

  1. #51
    داره خودمونی میشه amins2007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    گیلان - لاهیجان
    پست ها
    150

    پيش فرض

    حالا من یه بار تو خیابون داشتم میرفتم دیدم یه ماشین میخواد دور بزنه. پشتم هم ماشینی نزدیکم نبود. وایسادم و واسش چراغ زدم که بره. دیگه داشتم راه میوفتادم که دیدم یکی زد پشتم. من پراید هاچ بک داشتم و اون سورن بود. دیدم یه خانم پشت فرمونه. گفتم خانم حواست کجاست؟ دیدم میگه بچم پشت داشت گریه میکرد داشتم اونو نگاه میکردم.
    من مونم چی بگم بهش.
    چون عجله داشتم یه نگاه انداختم دیدم ظاهرا چیزی نشد, گفتم اشکال نداره و رفتم.
    ولی رفتم خونه دیدم صندوق عقب وا نمیشه... زده بود از داخل پدر قفلشو در آورده بود...

  2. 9 کاربر از amins2007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #52
    داره خودمونی میشه moonfairy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    ye jaie kheili door
    پست ها
    150

    پيش فرض

    1 بار تو ترافیک گیر کردم با دوستم بودیم 1 دفعه دوستم بم گفت اون ورو نگا کن منم سرمو برگردوندوم اونور دیدم 1 405 زده به 1 bmw منم به دوستم گفتم بیچاره 405 ... حواسم به اونا بود که پامو از رو ترمز ور داشتم گذاشتم رو گاز اصلا حواسم نبود که هنوز ماشینا را نیوفتادن منم زدم به ماشین جلویی 1 زانتیا بود رانندشم 1 خانوم . زنه پیاده شد بم گفت الاهی بمیری ماشین دستم امانت بود ! منم هم خندم گرفته بود که مسه اسکلا تو ترافیک زدم به 1 ماشین هم از طرز حرف زدن زنه خندم گرفته بود شانس آوردم که سرعتی نداشتم ماشینه اون چیزیش نشد اما ماشین خودم چون یکم خوابیدس کاپوتش 1 کم رفت تو.

  4. 10 کاربر از moonfairy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #53
    آخر فروم باز rozy_1500's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    ♪♫
    پست ها
    1,003

    پيش فرض

    این داستان منو بخونید و درس عبرت از کل انداختن و مردم آزاری تو خیابون بگیرید !!
    دوستان دیشب ساعت حدودای 10 تو راه بودم داشتم میومدم خونه
    یه سمند سفید توش دو تا جوون هم سن و سال خودم حالا یکی دو سال بزرگتر(حدود 21 22) یکمی تنش میخارید هی میومد پشتم نور بالا میزد ماشینشو گاز گازی میکرد راهنمای چپ و راست و...(سوناتا دستم بود)
    پیش خودم گفتم برو پی کارت حالو حوصلتو ندارم ! چون نمیخواستم باهاش در بیوفتم پامو گذاشتم رو گاز و جاش گذاشتم اونم بهم نرسید
    رسیدم به فلکه و شلوغی سرعتمو کم کردم بالاخره بهم رسید
    من که آروم میروندم و اون اومد پشت سرم چسبوند و نور بالا رو زد تو چشم
    نمیدونم شما اینجوری هستید یا نه ولی اگه منو جو بگیره دیگه کاریم نمیشه کرد
    پیش خودم گفتم سرعت کمه و اینم چسبونده پشت سرم بذار بزنم رو ترمز بکوبونه پشتم یکم لجش در بیاد فوق بالاش سپر خراب میشه
    آقا محکم زدم سر ترمز اونم کوبوند پشتم(خدا رو شکر سپر چیزیش نشد فقط رنگ سفید ماشینش رو ماشینم جا گذاشت که با پنبه و الکل کامل پاکش کردم)
    نایستادیم و تو راه اومد بغلم شروع به فحش دادن کرد منم گفتم بچرخ تا بچرخیم
    گازشو گرفتم و دوباره بهم نرسید از تو آینه نگاش کردم مثله گاو نر شده بود که رنگ قرمز نشونش بدی! جدی وحشی وحشی شده بود هی گاز میداد چپ و راست میشد و...
    اومدم به رانندگیم ادامه بدم دیدم صدای کشیدن ترمز میاد
    تو آینه نگاه کردم دیدم از لاین راست داشت سبقت میگرفت و تعادلش رو از دست داد ماشینش سر خورد و رفت بین بلوار (جدول و شمشاد های بین دو راه خیابون
    چیزی که تو آینه عقب دیدم خاک و ترافیک و اون سمنده بود که داشت تو جدول و شمشاد ها کله ملق میزد
    بد تصادفی بود یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید البته به احتمال زیاد زنده موندن ولی ماشین له و لورده شده بود و مطمئنا خودشون هم زخمی شدن
    علاوه اینکه دلم براشون سوخت و ترسیده بودم با خودم گفتم آخیییییییییش جیگرم حال اومد تا تو باشی بخای اذیت کنی
    خدا شاهده که تو تصادفش من هیچ نقشی نداشتم و خیلی باهاش فاصله داشتم
    گفتم تو که رانندگی بلد نیستی چرا میخوای کل بندازی
    ولی دارم جدی بهتون میگم اگه اهل کل کل با مردمید(تو ماشین) بدونید آخر عاقبتت در همین حد میشه حالا به بهتر و یا خدایی نکرده بد تر از این
    چندین ماه پیش سر همین قضیه کل انداختن تصادف کرد(البته به بدی این یارو نبود)
    سر چی؟ سر اینکه یه پراید پسر جوون داشت تند تر از خودش میرفت
    نمیدونم چرا ماها به جوونای هم سن و سال خودمون ویار داریم؟ تا یکی رو میبینیم به اجبار باید باهاش کورس بذاریم!! همین یارو هم همین طور شد دیده من جوونم گفته بذار یکمی باهاش کل بندازیم ! (که دیدم چجوری کل انداخت )
    جدی میگم بیخیال شیییییییییییییییید
    من خودمم هنوز بچم و ذوق اینچیزا تو دلم هست ولی خیلی وقته دیگه بیخیال شدم حتی قبل از گرفتن گواهینامم چون قبلنا یه قضیه ای برام پیش اومده

  6. 12 کاربر از rozy_1500 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #54
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Reza Razor's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    یجا ...
    پست ها
    444

    پيش فرض

    توی یه خیابون خیلی باریک بودم و سرعتم نسبتا زیاد از راست از یه 405 داشتم سبقت میگرفتم که توی سبقت دیدم جلوتر یه ماشین بدجوری پارک کرده و اگه همینجور برم ناجور میزنم بهش بخاطر همین از ترس اون زودتر خواستم برگردم که زدم به سمت راست سپر جلویی 405 ...
    منکه اولینبارم بود تصادف میکردم بدجوری هل کردم پامو گذاشتم رو گاز که مثلا در برم! یه نگاهی هم از آینه کردم فکر کردم رانندش زن باشه (نگو هواسم نبود که آینه برعکس نشون میده و زنه سرنشین بود و یه مرده راننده بود)
    من هی گاز دادم و ویراژ و از این کوچه رفتم اون کوچه ولی اون فاصلش بیشتر نمیشد که هیچ بهم نزدیکتر میشد!!!
    خلاصه طرف هم از اونایی بود که بخورش نبود و با سپر جلوی نیمه افتاده همینطور دنبالم میومد و ول نمیکرد دیگه آخر مجبور شدم بزنم کنار و فیلم بازی کنم که اصلا هواسم نبود که به شما زدم و خیلی عجله داشتم که با این سرعت میرفتم و این حرفا ...!
    خوشبختانه طرف 405ـش اوراقی بود و ریلکس بود و گفت من فقط میخواستم بگم نمیتونی بزنی و بری ... 10 تا عابر روهم مجبور میشدم زیر میکردم ولی نمیذاشتم در بری
    اگه در نمیرفتم بیمه پولشو میداد در رفتم 100تومن پیاده شدم!

    نتیجه ی اخلاقی : در نرین!

  8. 6 کاربر از Reza Razor بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #55
    آخر فروم باز M A M M U T's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    پست ها
    1,393

    پيش فرض

    این داستان ماله خودم نیست.بابام همیشه تعریف میکنه.
    بابام حدودا سال 61-62 یه پیکان داشت(تا سال 81 نگه داشتش).اون موقع همه ی فامیل با هم زندگی میکردند و متاسفنه همشون با هم میرفتن مسافرت.یکی از این مسافرت ها سفر مشهد بود.تو راه برگشت حوالی ساعت های 1 ناهار می خورن.بعدش که راه میوفتن که برگردن توی راه میرسن به یه تونل.ساعت حدودا 2 بوده و ناهار هم که خورده بودن و هوای تونل هم خنک بوده در نتیجه بابام برای یه لحظه چرت میزنه! وقتی به خودش میاد میبینه که با سرعت داره به یه ژیان نزدیک میشه و دیگه وقتی هم برای سبقت گرفتن نیست.تو این موقع دیگه دل میزنه به دریا و با همون سرعت از پشت سر میزنه به یه ژیان.
    ژیانه خیلی آروم میرفته و متوجه نشده که بابام پشت سرشه در نتیجه یه نیش ترمز میکنه و پیکان بابام با همون سرعتش می خوره بهش.
    خلاصه هر دو ماشین داغون میشن.
    بابام هم که میدونه مقصره، از در دوستی وارد میشه و به اون یارو میگه که یا خسارت رو بهت میدم(توافقی) یا اینکه وایسیم پلیس بیاد.(اون موقع موبایل نبوده در نتیجه به یکی از اون ماشین های می گفتن که به اولین پلیسی که رسیدی گزارش بده)اما اون یارو برای این که قیمت رو بالا ببره پاشو میکنه تو یه کفش که باید 1500 تومن به من بدی.(1500 تومن تو اون موقع ها حدودا 400 هزار تومن الآن میشده)و با اومدن پلیس مخالفت میکنه
    بحث بالا میگیره که یهو یکی میاد به بابام میگه که طرف احتمالا گواهینامه نداره و الکی پر رویی میکنه.بابام هم که می فهمه قضیه بو داره الکی عصبانی میشه و میگه که اصلا وای میسیم تا پلیس بیاد.یا رو هم که گواهینامه نداشته میبینه اوضاع خطریه و دوباره فضا رو متشنج میکنه.اما بابام کوتاه نمیاد و میگه که باید افسر بیاد.در نتیجه یارو یکی از افرادی که اونجان رو میفرسته پیش بابام تا یه طوری قضیه رو حل فصل کنه.اون آقاهه میاد پیش بابام و بهش میگه که این آقاهه زن و بچه داره و اینا یه خسارتی بهش بده که بره.بابام هم چون تو مسافرت بوده و حوصله ی درد سر رو نداشته و مقصر واقعی هم بوده 500 تومن به یارو میده و قضیه تموم میشه.
    نتیجه:هیچ وقت در مقابل جو سازی های دیگران کوتاه نیاید و هیچوقت هم از حق خودتون کوتاه نیاید.در ضمن از هر کسی که زیاد پر رویی میکنه بدونید که یه ضعفی داره

  10. 5 کاربر از M A M M U T بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #56
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    پست ها
    491

    پيش فرض

    این داستان منو بخونید و درس عبرت از کل انداختن و مردم آزاری تو خیابون بگیرید !!
    دوستان دیشب ساعت حدودای 10 تو راه بودم داشتم میومدم خونه
    یه سمند سفید توش دو تا جوون هم سن و سال خودم حالا یکی دو سال بزرگتر(حدود 21 22) یکمی تنش میخارید هی میومد پشتم نور بالا میزد ماشینشو گاز گازی میکرد راهنمای چپ و راست و...(سوناتا دستم بود)
    پیش خودم گفتم برو پی کارت حالو حوصلتو ندارم ! چون نمیخواستم باهاش در بیوفتم پامو گذاشتم رو گاز و جاش گذاشتم اونم بهم نرسید
    رسیدم به فلکه و شلوغی سرعتمو کم کردم بالاخره بهم رسید
    من که آروم میروندم و اون اومد پشت سرم چسبوند و نور بالا رو زد تو چشم
    نمیدونم شما اینجوری هستید یا نه ولی اگه منو جو بگیره دیگه کاریم نمیشه کرد
    پیش خودم گفتم سرعت کمه و اینم چسبونده پشت سرم بذار بزنم رو ترمز بکوبونه پشتم یکم لجش در بیاد فوق بالاش سپر خراب میشه
    آقا محکم زدم سر ترمز اونم کوبوند پشتم(خدا رو شکر سپر چیزیش نشد فقط رنگ سفید ماشینش رو ماشینم جا گذاشت که با پنبه و الکل کامل پاکش کردم)
    نایستادیم و تو راه اومد بغلم شروع به فحش دادن کرد منم گفتم بچرخ تا بچرخیم
    گازشو گرفتم و دوباره بهم نرسید از تو آینه نگاش کردم مثله گاو نر شده بود که رنگ قرمز نشونش بدی! جدی وحشی وحشی شده بود هی گاز میداد چپ و راست میشد و...
    اومدم به رانندگیم ادامه بدم دیدم صدای کشیدن ترمز میاد
    تو آینه نگاه کردم دیدم از لاین راست داشت سبقت میگرفت و تعادلش رو از دست داد ماشینش سر خورد و رفت بین بلوار (جدول و شمشاد های بین دو راه خیابون
    چیزی که تو آینه عقب دیدم خاک و ترافیک و اون سمنده بود که داشت تو جدول و شمشاد ها کله ملق میزد
    بد تصادفی بود یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید البته به احتمال زیاد زنده موندن ولی ماشین له و لورده شده بود و مطمئنا خودشون هم زخمی شدن
    علاوه اینکه دلم براشون سوخت و ترسیده بودم با خودم گفتم آخیییییییییش جیگرم حال اومد تا تو باشی بخای اذیت کنی
    خدا شاهده که تو تصادفش من هیچ نقشی نداشتم و خیلی باهاش فاصله داشتم
    گفتم تو که رانندگی بلد نیستی چرا میخوای کل بندازی
    ولی دارم جدی بهتون میگم اگه اهل کل کل با مردمید(تو ماشین) بدونید آخر عاقبتت در همین حد میشه حالا به بهتر و یا خدایی نکرده بد تر از این
    چندین ماه پیش سر همین قضیه کل انداختن تصادف کرد(البته به بدی این یارو نبود)
    سر چی؟ سر اینکه یه پراید پسر جوون داشت تند تر از خودش میرفت
    نمیدونم چرا ماها به جوونای هم سن و سال خودمون ویار داریم؟ تا یکی رو میبینیم به اجبار باید باهاش کورس بذاریم!! همین یارو هم همین طور شد دیده من جوونم گفته بذار یکمی باهاش کل بندازیم ! (که دیدم چجوری کل انداخت )
    جدی میگم بیخیال شیییییییییییییییید
    من خودمم هنوز بچم و ذوق اینچیزا تو دلم هست ولی خیلی وقته دیگه بیخیال شدم حتی قبل از گرفتن گواهینامم چون قبلنا یه قضیه ای برام پیش اومده
    با سلام .اینجور که گفتی ..... شک نکن میایند دنبالت . تا مدتی مثلاً یکسال ! در ان مسیر رفت و امد نکن .
    اگر پلاکت را هم برداشته باشند ..... همگی یک فاتحه برای این دوستمان بخوانید .

  12. این کاربر از Namdarian بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #57
    آخر فروم باز rozy_1500's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    ♪♫
    پست ها
    1,003

    پيش فرض

    با سلام .اینجور که گفتی ..... شک نکن میایند دنبالت . تا مدتی مثلاً یکسال ! در ان مسیر رفت و امد نکن .
    اگر پلاکت را هم برداشته باشند ..... همگی یک فاتحه برای این دوستمان بخوانید .
    بله شما درست میگید امکانش خیلی زیاده ماشینم هم تو این جاده تابلوهه
    از اونطرف مسیر همیشگیمه مسیر دیگه ای ندارم

    اما اینو هم بدونید که از نظر قانونی نباید کاری با من داشته باشن
    هم خودش مقصر خودش بود هم این که به تنهایی برای خودش تصادف به بار اورد که پلیس به اینا میگه حواس پرتی و رانندگی بلد نبودن و... و البته وقتی میبینه دوتا جوون تو ماشین بودن و شواهد بر ویراج دادن و لایی کشیدن بوده جرم های زیادی پاشون میوفته

    اما قانون کجا بود انقدر میگردن تا به قول شما پیدام کنن اینجا هم مثل جاهای دیگه مثل تهران نیست که هیچکی هیچکی رو نشناسه
    حتی حواسم نبود پلاکشو بردارم که حداقل اگه جایی دیدمش بشناسمش
    یعنی میگین از همه سمند های lx سفید باید بترسم

  14. #58
    کاربر فعال انجمن تلویزیون و رادیو shahab_f's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    پست ها
    2,986

    پيش فرض

    به عنوان تجربه ، هر وقت دیدین بچه طرفای خیابونه حتما سرعتتون رو خیلی خیلی کم کنین ، اینا اصلا عقل ندارن ! دو بار برای من پیش اومده یه بچه اومده از خیابون رد شه ، دیده من دارم میام ، برای همین وایستاده ، منم با خیال راحت که خب صبر میکنه تا من رد شم ، دیدم یه دفعه شروع کرد به دویدن ! کلا بچه ها دوست دارن موقع رد شدن بدون

  15. 3 کاربر از shahab_f بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #59
    اگه نباشه جاش خالی می مونه vb-sosol's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    IR
    پست ها
    359

    پيش فرض

    یکبار من داشتم توی خیابان اصلی میرفتم با پراید بودم بعد یهو یه پیکان از فرعی بدون توجه به این که نگاهی به سمت چپ خودش بکنه وارد اصلی شد و محکم کوبوند به در جلو سمت شاگرد
    من خیلی عصبانی شدم موقعی که پیاده شدم که راننده را نگاه کنم ببینم چرا این کار رو کرده دیدم از این آدمهای پرت هست که عینک ته استکانی زده بود
    بعد با پا کوبوندم توی آینه سمت راننده پیکانه البته کنده نشد بهش گفتم چرا توی این بی صاحب رو نگاه نمی کنی بعد داشتم پیش خودم فکر میکردم حالا در ماشین خودم رو چکار کنم
    یه نگاهی به در ماشین انتداختم اینجوری شدم
    هیچش نشده بود !
    زدم بغل از وسط خیابون بعد رفتم در پیکانه رو نگاه کردم دیدم رفته تو
    درست همانجایی که زوار مشکی رنگ پراید روی در هست جاش انداخته بود روی در پیکانه و رفته بود تو
    خودم نگاهی باز به ماشین خودم کردم دیدم هیچیش نشده کلی تعجب کردم طرف هم دید مقصر هست و دستش جای بند نیست ولکرد رفت
    من بردم پیش صافکار ماشین رو نشون دادم گفت که هیچیش نشده

    نتیجه : همیشه پراید رو دست کم نگیرید

  17. 8 کاربر از vb-sosol بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #60
    آخر فروم باز hamed malekpour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    ....
    پست ها
    2,676

    پيش فرض

    خاطره ی برادرم ودوستاش برادرم ودوستاش با ماشینشون داشتن تو کوچه چرخ می زند که یه یه سایپا بهشون بوق می زنه که برادر من با دوتا دوستش شاکی می شند ومی رند یکم جلو تر که 3نفر هم سوار سایپا بوند پیاده می شند ودر گیر بعد از یکی دو روز دیدیم از برادرم ودو تا دوستش شکایت کردند و........... که کم مونده بود که به زندان هم بیافتنند که 1ملیون برادرم و3.5ملیون یه دوستش و200هزار توامن هم اون یکی دوستش به طرف دادن و رضایت گرفتتند.

    نتیجه:دعوا نکنید

  19. 2 کاربر از hamed malekpour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •