پينک فلويد مدت ها در کلوب هاي زير زميني لندن برنامه اجرا ميکرد و چندان شهرتي نداشت.در سال ۱۹۷۶ اولين آهنگ گروه ضبط و منتشر شد و از همان زمان ٫ علاقمندان موسيقي پاپ را به خود جلب کرد.
شعر و ترانه هاي پينک فلويد در اولين نظر عجيب نما بود چرا که نخستين شعرهاي سيد بارت شاعر گروه پينک فلويد ـ بيشتر حالت رويايي و خيالي داشت و قصد او ايجاد حالاتبياني شديد بود.او با بهره گيري از دنياي کودکانه ي آليس در سرزمين عجايب شعر هاي خود ميسرود.
شهرت بعدي گروه در اجرا ي زنده لندن بود که باعث شد تا عده ي بسياري هلاقهي شديدي نسبت به گروه پيدا کنند.
هدف گروه پينک فلويد نه شهرت بود نه پول بلکه نمايش يک دنيا ي عجيب پر از جنگ و استعمار.
همچنين نفرت از جنگ و دوست دار آزادي.
سید برت (syd barret ) به همراه راجر واترز(roger waters) و دیوید گیلمور(davidGilmour) در دبیرستانی در کمبریج هم مدرسه ای بودند.(سید برت متولد سال 1946، راجر واترز متولد سال 1944 ، دیوید گیلمور متولد سال 1945 ) بعد از اتمام دبیرستان سید به دانشکده هنردر لندن رفت و در رشته نقاشی مشغول به تحصیل شد ، واترز که به همراه نیک میسون (nick mason ) و ریچارد رایت (Richard wright) که هردو متولد سال 1945 بودند در لندن معماری می خواند گروهی به نام SIGMA تشکیل دادند که بعدها به
t.set-megadeath&screaming abdabs تغییر نام داد و سرانجام برت و یک گیتاریست جاز به نام « باب کلوز (bob close)« به آن گروه پیوستند. کمی بعد از آن« سید برت » گروه Pink Floyd را تشکیل داد که عنوان آن ترکیبی بود از نام دو نوازنده قدیمی موسیقی از جورجیای آمریکا به نامهای « پینک اندرسون» و« فلوید کانسل » .
این گروه اواخر سال 1966 به اجرای برنامه در کلوپهای زیر زمینی لندن پرداختند و در نخستین آلبوم خود آهنگ « آرنولد لِین» را بیرون داد. موسیقی ابتکاری ، اشعار نامتعارف و لهجه انگلیسی« سید برت» در تقابل با لهجه آمریکایی که بر تمامی آهنگهای راک چیرگی داشت، آنرا جزو بیست آهنگ پرفروش انگلستان قرار داد. در ما مه سال 1967 آهنگ « نواختن امیلی را ببین » منتشر شد و به جای ششم جدول صعود کرد ، دراوت همان سال نخستین آلبوم گروه « نی زن بر دروازه های سپیده دم نقش» غلبه « سید برت» را در گروه نشان داد. آوازهای این آلبوم سرشار از تصاویر کودکانه و انعکاسی از آثار« لوئیس کارول» آفریننده داستان« آلیس در سرزمین عجایب» بود و عناصر معصومیت وخوف را در هم می آمیخت. کار گیتار برت که با شیوه نامعمول ارگ نواختن ریچارد رایت کامل می شد بسیار چشمگیر بود . کمی بعد از انتشار این آلبوم رفتار برت به طرز عجیبی غیرعادی شد و رو به تباهی رفت و حتی در برخی از کنسرتها او اصلآ چیزی نمی نواخت وبی حرکت روی صحنه می ایستاد. در سال 1968 « دیوید گیلمور» که درآن زمان دانشجوی زبانهای مدرن بود به گروه ملحق شد. بدون اشعار برت گروه بخت چندانی برای موفقیت در آهنگهای تک نداشت درعوض گروه کار خود را بر اجراهای زنده متمرکز کرد و پیشگام کنسرت در هاید پارک لندن شد.آلبوم« یک نلعبکی پر از راز» نشان داد که گروه می تواند به حیات خود ادامه دهد ودر این آلبوم از کار الکترونیکی و همسرایی« راجر واترز» بویژه در آهنگ« دستگاهها را روی قلب خورشید تنظیم کن» بهره گیری شد. کنسرتهای بعدی نوآوری و قدرت تخیل گروه را در استفاده از نور پردازیهای مدرن و بکارگیری صوت شفاف نشان داد.
موسیقی این گروه از دیر باز برای شنوندگان بسیاری در بیرون از انگلستان که زادگاه آن بود وحتی جهان غرب جاذبه ای جادویی داشت.
گروهی این جاذبه را به کاربرد نوآورانه وهوشمندانه سازهای الکترونیکی مانند کیبورد و گیتار الکتریکی وترکیب آن با جلوه های صوتی مانند« صدای انفجار، تیک تیک ساعت ، گریه کودک و... نسبت می دهند وعده ای دیگر متفاوت بودن مایه ها و نغمه های موسیقیایی به کار رفته در تصنیف را در این امر سهیم می دانند. گروه سومی نیز بر این باورند که «اجراهای زنده و تکان دهنده ، ترکیب شگفت انگیزجلوه های نوری و جلوه های تأتری نمادهای آشنایی چون هواییمایی که منفجر میشود یا تصاویری که در بالای سر گروه نقش می بندد با کیفیت سحرانگیزی صدای کوادروفونیک وجه تمایز Pink Floyd از دیگران است ونیز هستند بسیار کسانی که اشعار معنی دار تلخ و نامتعارف گروه را همچون صدای اعتراضی علیه نظم موجود عامل موثری در گستردگی مخاطبان این نوع موسیقی می شمارند.
در کنار این برداشت ها عامل دیگری باعث شده تا افسانه ها و تصورات گوناگون درباره گروه و اعضای آن بر سر زبان ها بیافتد که در بیشتر موارد فرسنگها ازحقیقت دوراست این عامل ، گمنام و ناشناس بودن تک تک اعضای گروه است.
اعضای این گروه هرگز به صورت ستاره های موسیقی عامیانه مانند «بیتل ها» و یا « رولینگ استونز» مطرح نبودند و خود همواره بر این گمنامی اصرار داشتند. در نتیجه بعد از سی سال فعالیت خلاقانه هنری وآفریدن تعدادی از پرفروشترین آلبوم های دوران ، هویت و زندگی اعضای گروه همواره در سایه کیفیت آثار واجراهای زنده آن ها گم شده است.
Pink Floyd
پینک فلوید (انگلیسی: Pink Floyd) نام یکی از مشهورترین و خلاقترین گروههای موسیقی راک انگلیس است، که از سال ۱۹۶۵ به رهبری سید برِت نوازنده گیتار شروع به کار کرد و در دهه ۷۰ میلادی به اوج شهرت رسید
هسته اصلي گروه در دبيرستان كمبريج شكل گرفت.
Syd barrett متولد6 ژانويه 1946 كمبريج انگستان نوازنده گيتار (خواننده) راجرواترز
(Roger waters متولد 9 سپتامبر 1944 Great Bookham،انگلستان نوازنده باس، خواننده) و ديويد گيلمور David Gilmour متولد 6 مارس 1944 كمبريج انگلستان نوازنده گيتار و خواننده) شاگردان اين دبيرستان و باهم دوست بودند. برت و گيلمور قبل از ثبت نام در مدرسه هنر كمبرول Comberwell school of Art با هم بصورت نوازندگان دوره گرد به دور اروپاسفر كردند. در همين حين واترز كه در Regont street polytechnic نقشه كشي مي خواند به همراه همكلاسي هايش Nick Mason (متولد27 ژانويه 1945 بيرمنگهام، انگلستان، درامر) و Rick wright (متولد 28 جولاي 1945 لندن نوازنده كي بورد)گروه R&B به نام Sigma6 را تشكيل داده بودند.
دراولين برنامه آنها كليو متكالف Metcalfe باس مي زد. واترز دراين موقع به نواختن گيتار علاقمند شد و جوليت جيل Juliette Gale (كه بعدها با را يت ازدواج كرد) گيتار مي زد اما تحول اصلي در گروه زماني پيش آمد كه برايان كلوزBrian Close جاي مت كالف راگرفت.
بعد از اسامي مختلف مثل T- set و Screaming Abdabs بالاخره نام گروه به پيشنهاد barrett به Pinkfloyd تغيير يافت كه برگرفته از اسم نوازنده آلبوم جرجيا پينك آندرسون و فلويد کانسهيل است.
اولين كارهايشان را با همكاري كمپانيThompson Private Recording با نامهاي "Lucky love "عشق خوشبخت و من يک زنبور ملکه هستم (I am a king Bea) ضبط كردند . با نشر اين آلبوم توجه سازمان خودياری كه مركز آن در مدرسه آزاد لندن بود (Landon free school) را به خود جلب كردند. اعضاي اين موسسه John happy Hapkins و Perte Jenner (پيت جنر) اندروكنيگ Andrew king و جوبويد Joe Boyd بودند .شروع به چاپ روزنامه اي به نام International Times (تايمز بين المللي )نمودند. اين روزنامه در 5 اكتبر 1966 در رندهوس Round house لندن چاپ شد .
با كمك اين روزنامه بود كه Pink Floyd مهمترين كار خود را عرضه كرد در ماههاي بعد در كلوپ Ufo كه تازه تاسيس شده بود شوهائي را اجرا كردند. تك آهنگهايشان با شوها خيلي فرق داشتند تك آهنگ (Arnold Loyne) آرنولد ---- شماره 20 بريتانيا بود. “ بازي اميلي را تماشا كنيد“ ” See Emily Play“ در جولای سال 1967 آهنگ شماره 6 شد. ”سيبها و پرتقالها“ Apples and oranges و مرد سبزي "Vegetable man" آخرين جيغت را بكش “ Scream your last scream تك آهنگهاي بعدي بودند.
بالاخره برت در ماه آوريل همان سال از گروه جدا شد و به تنهايي به كاركردن ادامه داد. آنهابا نبودن ترانه سراي اصلي شان باز هم به كار خود ادامه دادند. و آهنگهاي " كنترل قلب خورشيد" را در دست بگير“Set the control for the heart of the sun “ و ” It would be so nice“(خيلي خوب مي شد) را اجرا كردند. در آسمان به من اشاره كن (Point me at the sky) اولين آلبوم از سري آلبومهاي آنها ساخته Ron Geesin رون گيسين بود. اين آلبوم شامل آهنگهاي كلاسيك بود كه يكي از برجسته ترين آنها ”يكي از همين روزها“ (One of these Days) و آهنگ حماسي Echoes (پژواك) نام داشت.
آلبوم "قسمت تاريك ماه" Dark side of the Moon بيش از 25 ميليون كپي فروش كرد كه يكي از پر فروش ترين آلبومها بود. بعد از آن آهنگ"الماس خارق العاده ات را بدرخشان" (Shine your Crazy Diamond) در تحسين و تشكر از برت ساخته شد.
بعد از آن آهنگ ” سيگار بكش“ (have a cigar) بود كه (روي هارپر) Roy Harper آن را ساخت و اوج هنر اين گروه محسوب مي شود. بعد از انتشار مجدد تك آهنگهاي Cats & Dogs سگها و گربه ها اين گروه بعنوان يكي از موفق ترين گروههاي دنيا به خاطر اينكه با جنبش بانك 1967 به مخالفت پرداخت مورد انتقاد قرار گرفت. تك آهنگ ”آجر ديگري در ديوار“ Another Brick in the wall نه تنها جان دوباره اي به گروه بخشيد بلكه آهنگ شماره 1 نيز شد.
اين موفقيتها دشمني داخلي كه بين اعضای گروه پيش آورده بود را حل نكرد. دشمني ديرينه بين وارترز و رايت كه همراه برت گروه را ترك كرد، منتهي به رفتن رايت در سال 1979 شد.
ريک رايت رفت و بعد از ان گروه البوم final cut را بيرون داد و بعد جدلها بيشتر از پيش قدرت گرفت.راجر فکر می کرد که گروه در حال منحرف شدن از مسير اصلی خود است و گيلمور راجر را به خودخواهی و تک روی متهم می کرد.فلسفه ی اوليه پينک فلويد را راجر اين طور بيان کرده بود: ((اگر ما نتوانيم اشعاری در مورده مسايل گريز ناپذير زندگی بشر بسرايیم و بخوانيم ديگر کاری برای انجام نخواهيم داشت))گيلمور در جايی گفته:((او گروه را قائم به خود ميدانست و همين امر ادامه ی کار را ناممکن ميکرد راجر ميخواست پينک فقط با نام او باشد))
راجر از ابتدای شهرت گروه اعتراض خودش را چه در اهنگها و چه در مصاحبه ها اعلام ميکرد:((در يک تور[در امريکا] دائم به افراد ميگفتم:از اين تور خوشم نمی ايد...و انها ميگفتند:ا!راستی؟ميدونی امروز بيشتر از چهار ميليون دلار کاسب شديم؟..ميدونی ۹۸۰۰۰ هزار تماشاچی يعنی چه؟؟...و به مرور زمان برای من معلوم شد که تنها چيزی که برای انها مهم است پول است که دليل روی اوردن من به موسيقی نبود))
بعد از البوم final cut راجر اعلام ميکند که گروه از مسير خودش کاملا منحرف شده و بايد گروه منحل بشه.دو مرد ديگر (گيلمور و ميسون)مخالفت می کنند .راجر در يک سمت خواهان امتياز پينک بوده و ان دو نفر در سمتی ديگر.سرانجام راجر در انتها اعلام کرد که امتياز استفاده از نام پينک را نمی خواهد.گيلمور در اين مورد می گويد:((وکلايش به او فهماندند که هيچ شانسی برای پيروزی ندارد در نهايت پولی هم به او داديم او دليل محکمه پسندی برای دادگاه نداشت.گروهی که توانسته سالهای سال با موفقيت به کارش ادامه دهد دليلی ندارد به دليل خروج يکی از اعضايش متوقف شود و بقيه اعضای گروه از کار بازبمانند))
شايد بزرگترين گروه موسیقيه راک با رفتن نظريه پرداز -اهنگساز و ترانه سرای خود به پايان راه رسيد.راجر بعد از ان با گروهی جديد مسير قبلی خويش را ادامه داد و ديگر اعضا نيز با نام پينک کار خود را ادامه دادند.
مانسون و گليمور هم آلبومهاي شخصي توليد كردند.اما هيچكدام از اينها به اندازه كار گروهي شان موفق نبود.
در سال 1987 Gilmour و Mason تصميم گرفتند دوباره كار با يكديگر با نام Pink floyd را شروع كنند. Wright هم برگشت اما اين بار استخدام قرار دادي شد.
اين بار برنامه هاي آنها مانند قبل موفق نبود. در سال 1994 (ناقوس جدائي)Division bell را منتشر كردند كه يكي از بهترين آثار Pink floyd شناخته مي شود.
تورهاي جديد و شوهاي جديد آغاز شد ولی موزيك Pink Floyd زماني قابل توجه تر است كه نتيجه يك كار گروهي باشد.
آلبومها
نیزن بر دروازههای سپیدهدم (۱۹۶۷)
یک نعلبکی پر از رازها (۱۹۶۸)
موسیقی متن فیلم بیشتر(۱۹۶۹)
اومماگومما (۱۹۶۹)
مادر قلباتمی (۱۹۷۰)
فضولی(۱۹۷۱)
پوشیده در ابرها (۱۹۷۲)
نیمهٔ تاریک ماه (۱۹۷۳)
کاش اینجا بودی (۱۹۷۵)
حیوانات(۱۹۷۷)
دیوار(۱۹۷۹)
برش نهایی (۱۹۸۳)
لغزش آنی در عقل(۱۹۸۷)
ناقوس جدایی (۱۹۹۴)