موافقم اما تا کی باید اینجوری باشدیه جمله ای رو استادم تو کلاس یه بار گفت :قانون بد از بی قانونی بهتر است اگر درست اجرا شود
موافقم اما تا کی باید اینجوری باشدیه جمله ای رو استادم تو کلاس یه بار گفت :قانون بد از بی قانونی بهتر است اگر درست اجرا شود
امروز توی خیابان یه صحنه جالب دیدم یه وانت چند تا شاخ تیر اهن بار داشت که از هر طرف چیزی حدود 4 متر بیرون بود
چرا کسی نباید جلوی اینها رو بگیرد
همه منتظر همدیگه هستیم
یه سری عکس از فهنگ رانندگی دارم بزارمهمه منتظر همدیگه هستیم
سلام.
متاسفانه من کمی دیر به این تاپیک رسیدم. ( به دلایلی که کم و بیش برای دوستان گفتم).
برم سر بحث اصلی تاپیک.
نمونه مشکلات رو دوستان و بخصوص پیرمرد جان گفتن. متاسفانه گریه باید کرد. اما گریه خالی واقعا فایده نداره.
اول از این بگم من با این حرف کاملا مخالفم که فرهنگ رانندگی ربطی به سیاست و قوانین نداره.
قانون رو سیاست مدارا میذارن و رایش رو هم از مردم میگیرن.
قانون و فرهنگ در اصل یه جور همسازی دارن... اینکه چجوری فرهنگ قانون رو میسازه در جوامع و حکومت های دموکراتیک کاملا مشخصه... در جوامع و حکومت های استبدادی بستگی به مستبد داره که ببینم فرهنگش تا چه حد به فرهنگ غالب ، مناسب، اقلیت پیشرفته، اقلیت پس مانده ، فرهنگ مترقی و ... نزدیکه...
اما قانون چطور فرهنگ رو میسازه؟؟ این هم زیاد نیاز به توضیح نداره و با یکم نظر کردن متوجه میشیم .
قانون هر چی مجال قانون گریزیش بیشتر باشه، رعایتش کمتر میشه... هر چی کامل تر باشه جایی به کسی برای تخلف نمیده. شاید این جمله براتون آشنا باشه که " قانون باید یک قدم از فرهنگ جلوتر باشه " .
اما در جوامع ما که قانون جلوتر نیست چی؟؟ در کشور ما که قانون تاکید فرهنگیش رو فقط روی قسمت ایدئولوژیک قانون گزاران قرار داده چی؟؟ در کشور ما که قانون به مسائل مدنی و شهروندی و حقوق شهروندی واقعی نظاره ای نداره چی؟؟ قانونی که مجریش هم رعایتش نمیکنه چه برسه به مردم...!!؟؟
اما ما باید چکار کنیم؟؟
به نظر من ما باید تا هر جایی که میتونیم در این امر و اصلاح به طرف مثبت تاثیر بذاریم.
مهم این نیست که ما بیوفتیم دنبال غالب و هر کاری که غالب میکنه ما هم انجام بدیم... ما باید سعی کنیم غالب رو به طرف خودمون بکشیم. اما درست...
روی بحثایی که تاثیرشون ساختارگرا تره زیاد کاری نداریم هر چند تاثیرشون فوق العاده بالاست.
مثلا نحوه برخورد با انتخابات ها، با منتقدان ، با گفتمان های مطالبه محور ، اعتراضات و ...
( یه نکته کوچولو اضافه کنم که رفاه اقتصادی تاثیر خیلی شدیدی رو فرهنگ داره. اکثر مردم هر چند اشتباه، وقتی مشکلاتمون خیلی زیاد میشه دیگران رو فراموش میکنیم و حقوق اونا رو به راحتی نادیده میگیریم)
تلاشمون برای رسیدن به قانونی درست، قانون گذارهایی مناسب، فرهنگ مناسب و ... به هیچ حدی نباید محدود بشه و ما باید تا جایی که میتونیم هزینه بدیم.
فکرشو کنیم که به طور مداوم تبلیغات فرهنگ رانندگی در میان برنامه های پر طرفدار پخش بشه.... بعد از چند سال مطمئنا تاثیر داره... اما تاثیر روی صدا و سیما باز به ساختار ها برمیگرده و جز با تاثیر بر روی قدرت امکان نداره...
.
اولین کار اینه که از خودمون شروع کنیم.
چیزایی که پیرمرد جان به عنوان مشکل گفتن انجام ندیم . اگر کسی کاری میکنه که حق ما رو به زیر میکشه، ما اون کار رو نکنیم.( از بی فرهنگان فرهنگ بیاموزیم) .
کارایی که حقوق دیگران رو رد نمیکنه انجام بدیم.
و ...
دوم اینکه به دیگران هم بیاموزیم.
اگه ما بخواییم به کسی بگیم رفتارش 1 رو کنار بذاره و یا به رفتار 2 تبدیل کنه . اول باید ثابت کنیم رفتار 1 اشتباه هست. بعد ثابت کنیم رفتار 2 درست/ بهتر است. این اثبات با تذکر، تشویق، گفت و گو و انجام رفتار 2 و رفتار 1 و مقایسه اونا، و ... ممکن میشه.
سوم احترام به قوانین خوب و اعتراض به قوانینی که مانع هستن.
( اعتراض نباید به معنی عدم رعایت قوانین تلقی بشه)
موظف کردن مجریان قوانین به رعایت آنها و اینکه دیگران رو هم به رعایت تشویق / وادار کنن.
راه های زیادی برای این که ما بتونیم نه تنها در زمینه رانندگی، در تمام زمینه های دیگر اجتماعی فرهنگی و ... وجود داره. ولی مهم اینه که ما بتونیم از این راه ها استفاده کنیم و تغییرات لازم رو انجام بدیم.
خیلی دلم میخواست که کامل به این بحث بپردازیم و ریشه یابی و راهیابی کنیم ولی افسوس که اینجا مجال نمیده و ... (البته تایپ کردن هم زیاد حال نمیده و خسته کننده هست)
ببخشید پر حرفی کردم.
![]()
به جمله روی تابلو نگاه می کنم خندم می گیرد (بین خطوط حرکت کنید ) شایدهم باید گریه کنم![]()
بچه ها بیایید کنترل راهنمایی رانندگی رو خودمون بر عهده بگیریم، یه حالی به ملت بدیم.![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)