تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 595 از 2734 اولاول ... 9549554558559159259359459559659759859960564569510951595 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,941 به 5,950 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #5941
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    مگر آن خوشه گندم
    مگر سنبل مگر نسرین تو را دیدند
    که سر خم کرده خندیدند
    مگر بستان شمیم گیسوانت را
    چو آب چشمه ساران روان نوشید
    مگر گلهای سرخ باغ ریگ آباد
    در عطر تن غوطه ور گشتند
    که سرنشناس و پا نشناس
    از خود بی خبر گشتند
    مگر دست سپید تو
    تن سبز چناران بلند باغ حیدر را نوازش کرد
    که می شنگند و می رقصند و می خندند
    .....
    حمید مصدق

  2. #5942
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    34

    پيش فرض

    در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
    کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی

  3. #5943
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    یاد من باشد کاری نکنم که به قانون زمین بر بخورد
    یاد من باشد فردا لب جوی حوله ام را هم با چوبه بشویم
    یاد من باشد تنها هستم
    ماه بالای سر تنهاییست

  4. #5944
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    نگه دگر به سوی من چه میکنی؟
    چو در بر رقیب من نشسته ای
    به حیرتم که بعد از آن فربیها
    تو هم پی فریب من نشسته ای
    به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا
    که جام خود به جام دیگری زدی
    چو فال حافظ آن میانه باز شد
    تو فال خود به نام دیگری زدی
    برو ... برو ... به سوی او مرا چه غم
    تو آفتابی ... او زمین ... من آسمان
    بر او بتاب ز آنکه من نشسته ام
    به ناز روی شانه ستارگان
    بر او بتاب ز آنکه گریه میکند
    در این میانه قلب من به حال او
    کمال عشق باشد این گذشتها
    دل تو مال من تن تو مال او
    تو که مرا به پرده ها کشیده ای
    چگونه ره نبرده ای به راز من ؟
    گذشتم از تن تو زانکه در جهان
    تنی نبود مقصد نیاز من
    اگر بسویت این چنین دویده ام
    به عشق عاشقم نه بر وصال تو
    به ظلمت شبان بی فروغ من
    خیال عشق خوشتر از خیال تو
    کنون که در کنار او نشسته ای
    تو و شراب و دولت وصال او
    گذشته رفت و آن افسانه کهنه شد
    تن تو ماند و عشق بی زوال او

    ...

  5. #5945
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    وفادار تو بودم تا نفس بود
    دریغا همنشینت خار و خس بود
    دلم را بازگردان
    همین جان سوختن بس بود بس بود

  6. #5946
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در روزگاری دور
    بی هیچ حرفی
    مردکی بود بی نام
    پشت پنجره
    سیگاری بر لب
    روزها را می شمرد
    شاید میخواست دیگرگونه باشد
    اما برفی نبود
    بارانی نبود
    شاید روز و شبی هم نبود
    آری ، هیچ نبود
    تنها دود سیگار بود که در هوا پر میزد
    و مردکی که دیگر نبود
    شاید محو شده بود در سرزمین و دنیایی دیگر گونه
    آری،هیچ نبود

  7. #5947
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست
    جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست
    اشکم که به دنبال تو آواره ی شوقم
    یارای سفر با تو و رای وطنم نیست
    این لحظه چو باران فرو ریخته از برگ
    صد گونه سخن هست و مجال سخنم نیست
    بدرود تو را انجمنی گرد تو جمع اند
    بیرون ز خودم راه در آن انجمنم نیست
    دل می تپدم باز درین لحظه ی دیدار
    دیدار ‚ چه دیدار ؟ که جان در بدنم نیست
    بدرود و سفر خوش به تو آنجا که رهایی ست
    من بسته ی دامم ره بیرون شدنم نیست
    در ساحل آن شهر تو خوش زی که من اینجا
    راهی به جز از سوختن و ساختنم نیست
    تا باز کجا موج به ساحل رسد آن روز
    روزی که نشانی ز من الا سخنم نیست

  8. #5948
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تو مگه قسم نخوردی دلمو تنها نذاری
    هرگز از روز جدایی سخنی به لب نیاری
    حالا روبروم نشستی حرف تو فقط جداییست
    تو قسم نخورده بودی که یه دنیا بی وفایی
    تو قسم نخورده بودی روزی عشق تو میمیره
    نور یک ستاره شب جای مهتاب و میگیره

  9. #5949
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    هر چند امیدی به وصال تو ندارم
    یک لحظه رهایی ز خیال تو ندارم
    ای چشمه ی روشن منم آن سایه که نقشی
    در اینه ی چشم زلال تو ندارم
    می دانی و می پرسیم ای چشم سخنگوی
    جز عشق جوابی به سوال تو ندارم
    ای قمری هم نغمه درین باغ پناهی
    جز سایه ی مهر پر و بال تو ندارم
    از خویش گریزانم و سوی تو شتابان
    با این همه راهی به وصال تو ندارم

  10. #5950
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من ؛ ترا برای شعر بر نمی گزينم
    شعر ؛ مرا برای تو برگزيده است !
    در هوشياری
    به سراغت
    نمی ايم !
    هر بار
    از سوزش انگشتانم در می يابم
    که باز
    نام ترا
    می نوشته ام !......

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •