تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 594 از 640 اولاول ... 94494544584590591592593594595596597598604 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,931 به 5,940 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #5931
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    لمس کـــن کلماتے را

    کہ برایتـــــــــــــــ ـ ـ ـ مے نویسم

    تا بخوانے و بفہمے چقدر جایــتـــ خالیستــــ…

    لمس کن نوشتہ هایے را

    کہ از قلبم بر قلم و کاغذ مے چکــــــــــد

    تویے که مے دانے من چگونہ عاشقتـــــــــ هستم

    لمس کن این با تو نبودنـــــ ها را

    لمســــــــــــــــــــــ ـــــــــ کـــــــــــــــن…

  2. 6 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #5932
    داره خودمونی میشه Fеlicity's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    محل سكونت
    خانه ی پدری
    پست ها
    101

    پيش فرض

    با من راه بیا
    برای تو
    از بیراهه های زیادی گذشته ام (!)



    / نگار الهی /

  4. 6 کاربر از Fеlicity بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #5933
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    بعد از مرگم ...

    قلبم را جدا از من خاک کنید

    من و دلم هیچگاه ابمان توی یک جوی نرفت
    ...

  6. 5 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5934
    M Ơ Ɗ Є Ʀ ƛ Ƭ Ơ Ʀ VAHID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    "فروم" ها خانه دوم ما
    پست ها
    10,149

    پيش فرض



    چه شب ساکتی است...

    انگار هیچکس در دنیا نیست. یا شاید...
    "من" در دنیای کسی نیستم!!!

  8. 12 کاربر از VAHID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5935
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    گریه ام میگیرد ... وقتی میبینم,


    کسی که دنیای من بود, منت دیگری را می کشد ... !!!!

  10. 3 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #5936
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض

    افسوس هیچ چیز را نمی خورم ...

    حسرت هیچ چیز را ندارم ...

    به هیچ چیز فکر نمی کنم ....

    و همین "هیچ چیز" ها آزارم می دهند !

    م . محمدی مهر


  12. 7 کاربر از silver65 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #5937
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    دیر اومدی ...

    خیلی دیر ...نه اینکه کسی جات اومده باشه نه

    من دیگه اون ادم ساده ی سابق نیستم

    متاسفم برای دلم که مثل قدیما ساده نیست...

  14. 2 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #5938
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2013
    محل سكونت
    Eblis 2011
    پست ها
    754

    پيش فرض

    ₰₰₰₰₰₰
    دیگه دارم به خودم شک می کنم
    آخــه حرفامـــو نمی فهمــه کسی

    من کــه دست دلمــــو رو می کنم
    چــــرا دنیـــامو نمی فهمه کسی؟



  16. 5 کاربر از M £ H D I بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #5939
    M Ơ Ɗ Є Ʀ ƛ Ƭ Ơ Ʀ VAHID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    "فروم" ها خانه دوم ما
    پست ها
    10,149

    پيش فرض

    به‌وقتِ تنهایی:

    مَرد، زیرِ باران سیگار می‌کشد

    زن، پشتِ پنجره.

    اما، نه بارانْ مهم است،

    نه مرد، نه پنجره، نه زن.

    مهمْ

    تنهایی است، که دود می‌شود!

  18. 5 کاربر از VAHID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #5940
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض


    به گریه های تو سوگند، خسته ام دیگر
    و شاخه های ترَم را شکسته ام دیگر
    چه سبز بودم و شهره به ناز و طنازی
    به زخم ِ چشم ِ تبر ، ... دسته دسته ام دیگر
    همیشه سایه شدم تا زمین بیاساید
    ولی، به خاک سیاهش نشسته ام دیگر
    من از کشیده ی این بادِ سرکش ِ بدمست –
    ز ریشه های خودم هم، گسسته ام دیگر
    ندارم عاقبتی خوب و قصه ام خوش نیست...
    که از پناه ِ خدا نیز، رسته ام دیگر
    چه بد، که هیزم آماده ام و می سوزم –
    تو را و دفتر شعری که بسته ام دیگر
    مرا به حال خودم واگذار ... خواهم مُرد...
    از این سکوت پرازمرگ، خسته ام دیگر
    احمد فرنود

  20. 6 کاربر از silver65 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •