تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 594 از 722 اولاول ... 94494544584590591592593594595596597598604644694 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,931 به 5,940 از 7212

نام تاپيک: تاپیک اختصاصی محسن چاوشی

  1. #5931
    کاربر فعال انجمن آفیس ebibarati's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    مالمير - MIR
    پست ها
    625

    پيش فرض

    ستمگر
    شهریار

    برو ای یار که ترک تو ستمگر کردم/حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم
    عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران/ساده* دل من که قسم های تو باور کردم
    به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود/زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم
    تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار/گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم
    این بیت یعنی تو همسر دیگران (اغیار) شدی و به این دلیل من آواره شدم از شهر و دیار و هم تورو هم خودم رو ترک کردم و رها کردم

    از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران/رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
    میگه رفتم ولی دل نگرون توام و دلم پشت سرم مونده
    ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی/تو بمان و دگران وای به حال دگران





    شیر مردا
    مولانا
    چون ملک ساخته خود را به پر و بال دروغ .. همه دیوند که ابلیس بود مهترشان
    میگه مثله فرشته ها (یا شایدم منظورش شیطانه چون شیطان هم ملک بوده در ابتدا) خودشو با دروغ پوشونده
    اینجا همه دیوند واسه همین ابلیش بزرگترشون شده و اینجوری تحت فرمان دارتشون


    همه قلبند و سیه چون بزنی بر سر سنگ .. هین چرا غره شدستی تو به سیم و زرشان
    همه تقلبی اند(قلبند) مثله پول سیاه .. که بمثله سکه تقلبی بزنی به سنگ صدا میده و معلوم میشه ... آگاه باش(هین) که چرا گول خوردی (غره شدستی) تو به این پول و مادیات تقلبیشون

    شیرمردا تو چه ترسی ز سگ لاغرشان .. برکش آن تیغ چو پولاد و بزن بر سرشان
    تو یه شیرمردی گول ظاهرشون رو نخور که مثه سگ لاغر و فریاد توو خالی هستش ! حرف برن و دهان باز کن (تیغ چو پولاد استعاره از زبان) و جوابشونو بده
    Last edited by ebibarati; 05-03-2013 at 09:18.

  2. 9 کاربر از ebibarati بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #5932
    کاربر فعال انجمن آفیس ebibarati's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    مالمير - MIR
    پست ها
    625

    پيش فرض

    من خود آن سیزدهم
    شهریار

    یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم/تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
    شاید خیلی ها مضمون مصرع اول رو نفهمند !! میگه یا رو همسر نگرفتم با کسی دوست نشدم چون ( که یعنی به چونکه) دل و حواسم چایی گیر بود !!! مصرع دوم هم میگه تو برام مثه مادر شدی و من با همه ی بزرگیم مثه یه بچه که تو مادرشی بهت نیاز دارم مثه نیاز یه بچه به مادرش

    تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز/من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
    حالا اینجا تشبیه رو برعکس میکنه ! معشوقشو به بچه تشبیه میکنه و میگه از شیر من بریدی یعنی دیگه منو نخواستی و من بیچاره اما هنوز مثه یه مادر دوست دارم

    پدرت گـوهـر خود تا به زر و سیم فروخت/پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
    عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر/عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
    سیزده را همه عالم به در امروز از شهر/من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم
    تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
    /گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم
    تو از آن دگری رو مرا یاد تو بس/خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
    مصرع دوم یعنی اما خودت میدونی که عشق من یه چیز دیگه بود از یه دنیای دیگه بود پاک و صادقانه

    از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر/شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
    شکار دیگران یعنی چیزی که بقیه پسند کردن منظورش به معشوقشه !! میگه من چشمم دنبال چیزی که بقیه خواستن نیس و اینجا یه ذره به معشوقش بد حرف میزنه و میگه من شیرم با چیزی که شغالایی مثه این نامردا دنبالشن یعنی تو که نخواستی باهام بمونی دیگه کاری ندارم



  4. 6 کاربر از ebibarati بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #5933
    کاربر فعال انجمن آفیس ebibarati's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    مالمير - MIR
    پست ها
    625

    پيش فرض

    قراضه چین
    مولانا

    ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او/شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او

    معشوق را جویان شود دکان او ویران شود/بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او
    در کل میگه کسی که روی او را ببینه عقلشو از دست میده اخلاقش عصبی میشه و دنبال معشوق به قدری میره که از کار و زندگیش میقته و دکانش ویران میشه و سرورووش عجول و به هم ریخته میشه مثه آبی که توی جوبه و هر حالتی جوب بگیره آب هم همون حالتو میگیره

    شاهان همه مسکین او خوبان قراضه چین او/شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او
    شاهان پیش دارایی های او ( زیبایی و .. ) فقیرند و شیران در مقابل حتی سگان محل زندگی او حرفی برای گفتن ندارند

    این عشق شد مهمان من زخمی بزد بر جان من/صد رحمت و صد آفرین بر دست و بر بازوی او



    بهرام گور
    خیام

    آن قصر که جمشید در او جام گرفت /آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
    میگه قصری که اونقدر مجلل بود یعنی قصری که جمشید در ان پادشاهی میکرد
    امروز آهو در آن بچه کرده و شیر زندگی میکنه یعنی ویرانه شده خرابه شده جای حیووناس


    بهرام که گور می گرفتی همه عمر /دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

    بهرام که این همه وخت عمو اینو اوونو میگرفت دیدی آخر سر چطوری مرگ بهرام رو گرفت ؟
    البته اینو میشه یه جور دیگه هم معنی کرد
    میگن که بهرام عاشق شکار گورخر بوده و مرگش اینجوری بوده که وختی دنبال یه گور خر بوده تو یه مرداب گیر میکنه !
    ممکنه معنی بیت این باشه که بهرام که این همه وخت گور خر میگرفت دیدی اخرش یه گور خر باعث شد بهرام بمیره ؟؟


    ای دیده اگر کور نئی گور ببین/وین عالم پر فتنه و پر شور ببین
    میگه اگه کور نیستی این عالم پر از فتنه و دشمنی رو ببین

    شاهان و سران و سروران زیر گلند/روهای چو مه در دهن مور ببین

    شاهان و سرواران همشون اخرش مردن و مردم زیبا رو مثله ماه همشون خوراک مورچه ها شدند

  6. 6 کاربر از ebibarati بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5934
    اگه نباشه جاش خالی می مونه vahid_ba's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    پست ها
    333

    پيش فرض

    من خود آن سیزدهم
    شهریار

    یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم/تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
    شاید خیلی ها مضمون مصرع اول رو نفهمند !! میگه یا رو همسر نگرفتم با کسی دوست نشدم چون ( که یعنی به چونکه) دل و حواسم چایی گیر بود !!! مصرع دوم هم میگه تو برام مثه مادر شدی و من با همه ی بزرگیم مثه یه بچه که تو مادرشی بهت نیاز دارم مثه نیاز یه بچه به مادرش

    تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز/من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
    برداشت من با توجه به اینکه شهریار روز 13 ، عشق قدیمش رو با بچش میبینه این شعر رو میخونه اینجوریه :

    یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم : منظورش اینکه همسر و دوست نگرفتم چون حواسم پیش تو بود

    تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم : یعنی تو ازدواج کردی بچه دار شدی (مادر شدی ) اما من با اینکه پیر شدم اما هنوز ازدواج نکردم (پسره هنوز )

    تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز : یعنی تو بچت رو از شیر گرفتی (بچش 2 سالش شده ) نکته : یعنی میخواد به مدت زمانی که هنوز عاشقه اشاره کنه

    من بیچاره همان عاشق خونین جگرم:اما من هنوز هم عاشق دل خستم
    پدرت گـوهـر خود را
    به زر و سیم فروخت/پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم : پدرت دخترش رو داد به یه ادم پولدار و ... ( یعنی داده به یه داماد پولدار : ) ... لعنت به این عشق که پدرم رو دراورد

    عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر/عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم : عشق و ازادگی و جوانیم و هنری که داشتم هیچکدوم ارزشی نداشتن چون من مال و اموال نداشتم

    سیزده را همه عالم به در امروز از شهر/من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم : 13 به در رو همه عالم و ادم از خونه هاشون میزنن بیرون به خاطر نحصی اما من خودم نحصم که از همه عالم دورم

    تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم/گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم: واسه اینکه نحصی خودم رو دوباره یادم بیاد گاهی وقتا از کوچه معشوقه خودم رد میشم

    تو از آن دگری رو مرا یاد تو بس/خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم : تو مال کَس دیگه شدی اما یادِ تو بس خواهد بود / خودت میدونی که من با بقیه فرق دارم

    از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر/شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم: اینجا هم که درسته حرف شما : شکار دیگران یعنی چیزی که بقیه پسند کردن منظورش به معشوقشه !! میگه من چشمم دنبال چیزی که بقیه خواستن نیس و اینجا یه ذره به معشوقش بد حرف میزنه و میگه من شیرم با چیزی که شغالایی مثه این نامردا دنبالشن یعنی تو که نخواستی باهام بمونی دیگه کاری ندارم

  8. 11 کاربر از vahid_ba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5935
    آخر فروم باز Alireza_SA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    پست ها
    1,301

    پيش فرض


  10. 3 کاربر از Alireza_SA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #5936
    آخر فروم باز h-blade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    همدان
    پست ها
    1,486

    پيش فرض

    كسي آماري از فروش آلبوم نداره؟؟؟؟

  12. #5937
    آخر فروم باز Alireza_SA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    پست ها
    1,301

    پيش فرض

    كسي آماري از فروش آلبوم نداره؟؟؟؟
    دیروز محسن گفتش تیراژ اول تموم شده و آلبوم رفته برا تیراژ دوم ...

    ولی کسی نمیدونه تیراژ اول چند نسخه بوده ... کسی میتونه زنگ بزنه به شرکت؟


  13. 2 کاربر از Alireza_SA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #5938
    اگه نباشه جاش خالی می مونه e.s.e.t's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    ?
    پست ها
    202

    پيش فرض

    هدیه ی محسن چاوشی و کوشان حداد

    ورژن هاوس آهنگ ستمگر! همانی که آن را قبل از آلبوم برگ برنده ی سیزده نام برده بودیم ولی تنظیم آن در آلبوم عوض شد که حالا با تصمیمی جالب این شاهکار امروز برای دانلود روی سایت ها قرار خواهد گرفت

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  15. 5 کاربر از e.s.e.t بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #5939
    اگه نباشه جاش خالی می مونه abdolahe's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    محل سكونت
    Helm's Deep
    پست ها
    300

  17. 5 کاربر از abdolahe بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #5940
    آخر فروم باز iman_s's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    کرجي يال
    پست ها
    3,185

    پيش فرض

    شعر من خودآن سیزدهم در سیزده بدر در طی این اتفاق از جانب شهریار سروده شده است که شنیدن داستان آن خالی ازلطف نیست.

    خیال شهریار در آسمان جوانی هایش بال می گشاید ،شادابی کمرنگی در چهره اش پدید می آید وزبانش عنان اختیار از کف می دهدو می گوید:
    وقتی که در کشاکش میدان عشق مغلوب شدم واطرافیان نامرد معشوقه ام به نا مرادی ام کشاندند وحسن و جوانی وآزادگی وعشق وهنرم همه در برابر قدرت اهریمنی زر وسیم تسلیم شدند در خویشتن شکستم،گویی که لاشه خشکیده ام را برشانه های منجمدم انداخته وبه هر سو می کشاندم.بهارم در لگدکوب خزان،تاراج طوفان ناکامی شده بود ونیشخند دشمنانم،چونان خنجر زهر آلود دلم را پاره پاره می کرد.
    روزگار طاقت سوزی داشتم،آواره شهرها شده بودم،ازادامه تحصیل در دانشکده طب وا مانده بودم وازعشق شورآفرینم هیج خبری نداشتم .ازدواج کرده بود نمی دانستم خوشبخت است یا نه؟

    تقریباً سه سال پس از این شکست سنگین به تهران سفر کرده بودم،روزسیزده بدر بادوستان تصمیم گرفتیم که برای گردش به باغی واقع درکرج برویم تا انبساط خاطری شود.
    در حلقه دوستان بودم اما اضطرابی جانکاه مرا می فرسود، تشویشی بنیان کن به سینه ام چنگ انداخته وقلبم را می فشرد،از یاران فاصله گرفتم،رفتم در کنج خلوتی زیر درختی، تنها نشستم وبه یاد گذشته های شور آفرین اشک ریختم،پر ازاشتیاق سرودن بودم،ناگهان توپی پلاستیکی صورتی رنگ به پهلویم خورد و رشته افکارم را پاره کرد،دخترکی بسیار زیبا وشیرین با لباسهای رنگین در برابرم ایستاده بود وبا تردید به من وتوپ مينگریست ،نمی توانست جلو بیاید وتوپش را بردارد. شاید از ظاهر ژولیده ام میترسید،توپ را برداشتم و با مهربانی صدایش کردم،لبخند شیرینی زد،جلو آمد تا توپ را بگیرد،از معصومیت وزیبایی خاص دخترک،دلم به طرز عجیبی لرزید.دستی به موهایش کشیدم،توپ را از من گرفت وبه سرعت فرار کرد.
    با نگاه تعقیبش کردم تا به نزدیک پدر ومادرش رسید.وخود را سراسیمه در آغوش مادر انداخت.وای ...
    ناگهان سرم کیج رفت،احساس کردم بین زمین وآسمان دیگر فاصله ای نیست...
    استاد در این لحظه مثل صاعقه زدگان به نقطه ای خیره شد،دیگر زبانش نمی جنبید،گویی حس بودن به حس فرسودن مبدل شده بود!!
    گفتم:استاد...استاد...چرا ؟چراسرتان گیج رفت؟ تمنا دارم،ادامه دهید.
    من ودوستم،دیدیم که گوهرهای اشک در لابه لای چشمهایش درخشیدن گرفت وباصدای خفه ای که انگار ازدرون چاهی عمیق شنیده می شود،گفت:
    اوبود...عشق از دسترفته من...همراه با شوهر وفرزندش...!
    مو براندام من ودوستم راست شده بود،ما نیز درد عشق را همنوا باگریه استاد میگریستیم!!
    استاد تکرار کرد:آری...اوبود،کسی که سنگ عشق در برکه احساسم افکند وامواج حسرت آلود ناکامیش،مرزهای شکیبایم را ویران ساخت واین غزل را در آن روز در باغ کرج سرودم.

    یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
    تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم

    تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و
    هنوزمن بیچاره همان عاشق خونین جگرم

    خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
    جرمم این است که صاحبدل و صاحب نظرم

    منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
    هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرم

    پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
    پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم

    عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
    عجبا هیچ نیارزید که بی سیم و زرم

    هنرم کاش گره بند زر و سیم بود
    که به بازار تو کاری نگشود از هنرم

    سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
    من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم

    تا به در و دیوارش تازه کنم عهد قدیم
    گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم

    تو از آن دگری رو مرا یاد تو بس
    خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم

    از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
    شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم

    خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
    شهریارا چکنم لعلم و والا گهرم...

    سیزده را همه عالم بدر امروز از شهر
    من خود آن سیزدهم كز همه عالم به درم...

  19. 9 کاربر از iman_s بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •