تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 59 از 123 اولاول ... 94955565758596061626369109 ... آخرآخر
نمايش نتايج 581 به 590 از 1224

نام تاپيک: Grammatical Problems

  1. #581
    داره خودمونی میشه jinn's king's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    INFERNO
    پست ها
    188

    پيش فرض

    من فکر کنم این طوری درست بشه:
    I have two books which one is so informative
    چون which را آوردی، به them نیازی نیست
    نه عزيزم اينكه شما مي گي نيست شايد them اضافي باشه ولي جمله ي شما هم نمي تونه درست باشه .

  2. #582
    داره خودمونی میشه jinn's king's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    INFERNO
    پست ها
    188

    پيش فرض

    به نظر من ادبیات بهتری برا برخورد هست...!!
    منم نگفتم حفت کتابها که دوست عزیز...
    من گفتم چون which به حفت کتابها برمیگرده ، بنابراین بجاش and بزار که جمله درست بشه...
    حالا which باید باشه! scythe جوابتون را داد....

    فکر نمیکنم نیازی باشه ، به هر حال این کاملش:

    Novermber 2 is the day when people in the US celebrate thanksgiving

    Valentine day is a day when people give gifts to eachother
    خيلي ببخشيد من منظوري نداشتم .
    مي دوني اشكال كار كجاست اينكه شما لحن من و وقتي كه اين جمله رو نوشتم نمي دوني كه چي بود از كجا مطمئني كه من قصد بدي داشتم ؟؟؟1
    به هر حال اگه ناراحت شدي معذرت مي خوام .
    ولي هنوز هم به جواب درست نرسيدم .
    از scythe هم براي نظرش ممنونم

  3. 2 کاربر از jinn's king بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #583
    آخر فروم باز SCYTHE's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    formidable paths
    پست ها
    1,744

    پيش فرض

    " i have two books which one of them is so informative "

    اشكال اين جمله كجاست ؟؟؟؟؟؟
    من سوال شما را یه جا پرسیدم، این جوابشون بود حالا ببینیم تا نظر بقیه چی باشه:

    The phrase "which one of them is . . " is hopelessly bad grammar.

    This would have to be completely re-written.

    "I have two books. One of them is so informative."
    "I have two books, of which one is so informative."
    "I have two books, one of which is so informative." l

  5. 6 کاربر از SCYTHE بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #584
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    من سوال شما را یه جا پرسیدم، این جوابشون بود حالا ببینیم تا نظر بقیه چی باشه:

    The phrase "which one of them is . . " is hopelessly bad grammar.

    This would have to be completely re-written.

    "I have two books. One of them is so informative."
    "I have two books, of which one is so informative."
    "I have two books, one of which is so informative."
    می خواستم اون سومی رو بگم که دیدم SYTHE عزیز ذکرش کرده .. مرسوم ترین گزینه اس به نظرم ...

  7. 4 کاربر از seymour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #585
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    یه سوال...

    Valentine day is a day when people ...l

    Fall is the season when people ....l

    Novermber 2 is the day when ....l

    میخوام بدونم با توجه به چی ما اینجا a , the را به کار میبریم؟!
    ولنتاین مگه یک روز شناخته شده نیست؟! پس چرا the بکار نرفته؟!
    کلا توضیح بدید ممنون میشم
    for the sake of argument :

    به نظرم میاد که فرضاً هم با the و هم با a/an در موقعیت های مختلف استفاده بشه و اینطوری نباشه که حتما یکی یا دیگری ضروری باشه ... ها ؟ ...


    اول : (بعنوان یه نکته فرعی) مثلا تو فارسی هم می تونیم با معرفه/نکره همینطوری بازی کنیم :

    * ولنتاین روزیه که ملت میرن از مغازه هایی که تا دیروز خرازی بودن و صرفا بخاطر همین یه روز تغییر شغل دادن کادو می خرن...

    * ولنتاین روز ِخرید از مغازه هایی که تا دیروز ... (ادامه ماجرا)

    ...


    دوم : در مورد Fall حدس می زنم قرار بوده جمله ای مطرح بشه که قرار نبوده خصوصیات ماه پاییز رو واسه یکی که تا حالا نمی دونسته پاییز چی چیه (؟!) توضیح بده ... منظورم اینه که شاید خیلی ها ندونن ولنتاین چیه و یه توضیح بد نباشه (hence the a/an is used!)... اما شک دارم کسی نیاز به تعریف ماه پاییز داشته باشه !! ... بنابراین مثلا می خواسته یه واقعه ای رو مطرح کنه که صرفاً در پاییز رخ داده ... یعنی پاییز نقش اول جمله نبوده و معرفه فرض شده! ... مثلا:

    * پاییز فصلیه که طراح های مد لباس های جدیدشون رو عرضه می کنن ... پاییز فصلیه که ملت توش فلان کار رو می کنن ..




    داشتم بلندبلند فکر می کردم ...

  9. 3 کاربر از seymour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #586
    داره خودمونی میشه jinn's king's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    INFERNO
    پست ها
    188

    پيش فرض

    یه سوال...

    Valentine day is a day when people ...l

    Fall is the season when people ....l

    Novermber 2 is the day when ....l

    میخوام بدونم با توجه به چی ما اینجا a , the را به کار میبریم؟!
    ولنتاین مگه یک روز شناخته شده نیست؟! پس چرا the بکار نرفته؟!
    کلا توضیح بدید ممنون میشم
    منم نظر خودمو مي گم :
    به نظر من اسم اگه خيلي خاص باشه بايد از a استفاده كنيم مثلا همين مثال خودتون valentine شايد كسي ندونه ولنتاين چيه و ما مي خواهيم براش توضيح بديم
    يا مثلا easter - عيد پاك يا thanksgiving - روز شكر گزاري يا هر روز خاص ديگري عيد مبعث ، روز طبيعت ، روز عاشورا و .....
    ولي پائيز و ماه نوامبر به نظرم شناخته شده تر هستند نسبت به اون روزهاي خاصي كه مثال زدم

  11. 3 کاربر از jinn's king بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #587
    داره خودمونی میشه StudioX's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    یه گوشه از ملک خدا
    پست ها
    27

    پيش فرض

    با سلام

    میشه ساختار این سه نوع فعل توی انگلیسی رو بگید چه جوریه ؟


    خورده باشم ... خورده شده است ... خورده میشود

    در ضمن این دو تا فعل هم به فارسی ساختارش رو بگید ممنون میشم :

    Have been sold ... Have had sold

    مرسی

  13. #588
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    230

    پيش فرض

    با سلام

    میشه ساختار این سه نوع فعل توی انگلیسی رو بگید چه جوریه ؟


    خورده باشم ... خورده شده است ... خورده میشود

    در ضمن این دو تا فعل هم به فارسی ساختارش رو بگید ممنون میشم :

    Have been sold ... Have had sold

    مرسی
    من با اجازه اساتید چند موردش رو میگم..منتظر بمونید تایید بشه.

    خورده باشم: فکر میکنم اینو تو جمله بهتر بشه واسش معادل پیدا کرد!. مثلاً توی یه جمله ی شرطی

    خورده شده است: has been eaten

    خورده میشود: is being eaten
    .............

    Have been sold: فروخته شده است.
    Have had sold: این عبارت فکر کنم درست نباشه!!

  14. 4 کاربر از baran_1000 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #589
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    در راستای پست بالا ، تطبیق زمانها در دو زبان ساده نیست ... این وارد وجهی از زبانشناسی کاربردی میشه که بحث میکنه که یه چیزی دقیقا مطابق حالت التزامی در انگلیسی نداریم ... بلکه برحسب مورد و کاربرد میشه با استفاده از زمانهای موجود ترجمه اش کرد ...

    حالت اول شخص و فعلی که مطرح کردید (خوردن) ، کار رو از این هم سخت تر می کنه ؛ اما به نظر میاد بشه به یه جمع بندی رسید روش :


    من شاید همه غذام رو نخورده باشم = I might not have eaten all of my food
    فقط وقتی سیگار تعارف کن که غذام رو خورده باشم = ... offer cigars only when I've eaten

    من هرچی فکر کردم حالت دیگه ای به ذهنم نیومد ... اگه به نظرتون چیزی می رسه خوشحالم میشم در موردش بخونم ...

  16. 5 کاربر از seymour بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #590
    داره خودمونی میشه jinn's king's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    INFERNO
    پست ها
    188

    پيش فرض

    با سلام

    میشه ساختار این سه نوع فعل توی انگلیسی رو بگید چه جوریه ؟


    خورده باشم ... خورده شده است ... خورده میشود

    در ضمن این دو تا فعل هم به فارسی ساختارش رو بگید ممنون میشم :

    Have been sold ... Have had sold

    مرسی
    سلام به همگي

    اين عباراتي رو كه شما دنبالشون هستي زياد كاربردي ندارن و شايد فقط در موارد خاصي بشه ازشون استفاده كرد
    اوليش "خورده باشم " ماضي التزامي هست و براي شك و يا اميد و آرزو استفاده ميشه مثلا
    دلم مي خواد تا وقتي شوهرم نيامده غذامو خورده باشم (بيان خواسته و آرزو )
    i wish i ate my meal before my husband comes
    همون طور كه دوستمون گفت بايد زمانها را با هم تطبيق بديم و اينجا گذشته ي ساده در انگليسي با ماضي التزامي در فارسي برابر شد .
    دلم مي خواد الان كنار ساحل باشم
    i wish i was on beach
    دلم مي خواد فردا جمعه باشه
    i wish it was friday tomorrow


    فعل گذشته ي ساده اي كه بعد از "i wish i " مياد دقيقا با "باشم" برابر است

    "خورده شده است"
    نمي دونم اين فعل هارو از كجا آوردي ولي حداقل مي دونم توي اين بيست سالي كه از عمر با عزت من گذشته حتي يه بار هم از اين فعل استفاده نكردم
    ماضي نقلي براي دو عمل به كار مي ره
    1- عملي كه هنوز تمام نشده
    2- عملي كه كاملا به پايان رسيده
    مثلا
    حسن در حياط ايستاده است
    Hassan is standing in the yard
    حسن رفته است
    Hassan is gone
    خوردن فعليه كه بيشتر به صورت معلوم به كار ميره و تازه اگه براي غذا باشه از eat اصلا استفاده نميشه از have استفاده ميشه .
    ولي فعلي مثل write رو ميشه بگي كابرد مجهولش زياده مثلا "اين كتاب توسط حسن نوشته شده است "
    this book is written by Hassan
    اين جمله ها خطرناكن حسن اينا كاربرد ندارن حسن

    كاش براي اين فعل هايي كه گفتي حداقل مصال فارسي مياوردي تا افراد بي ثوادي مصل بهتر متوجه بشن
    اون جمله اي هم كه دوستمون گفت براي "خورده شده است " يعني "has been eaten " مي تونيم بگيم كه eat در اينجا بيشتر معني "پوسيدن و تحليل رفتن رو ميده "
    my car has been eaten
    ماشينم فرسوده شده است
    و يا براي اين به كار ميره كه مثلا بگيم گرگ گوسفند رو خورد
    the sheep has been eaten by wolve
    اميدوارم منظورم رو فهميده باشي ( جانوري كه توسط جانور ديگري خورده ميشه )
    گربه موش رو خورد
    عقاب خرگوش رو خورد و .....

    "خورده مي شود"
    تو فارسي نداريم يا حداقل كابرد نداره

    have been sold عمرا كابرد داشته باشه تو انگليسي. چي مي خواي بگي ؟؟ كجا شنيدي اين و ؟؟؟
    تا اونجا كه من مي دونم بعد از have been فعل ing دارمياد و ماضي نقلي استمراري رو ميسازه
    ماضي نقلي استمراري براي عملي كه در گذشته شروع شده باشه تا به حال ادامه داشته و در آينده ممكن است ادامه داشته باشه سا نداشته باشه
    مثلا
    10 سال دارم انگليسي مي خونم
    i have been studying eng for 10 years
    شايد ادامه داشته باشه شايدهم نه
    have bben sold اينطوري به نظر مي رسه كه بخواي بگي يه چيزي براي يه مدت براي فروش بوده و كسي نخريده هنوز.
    اگه بخواي اين جمله رو بگي بايد بگي
    it has been on sale for 2 months
    يا يه چيزي شبيه اين

    have been sold , have had sold و " خورده مي شود" بيشتر شبيه به جك هاي دسته اول هستن

    به جاي اينكه سعي كني لفظي كار كني برو كابردها رو ياد بگير تا بتوني بفهمي كجا بايد كدومو به كار ببري و كدوم با كدوم برابري مي كنه
    موفق باشي



  18. 2 کاربر از jinn's king بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •