تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 589 از 2734 اولاول ... 8948953957958558658758858959059159259359963968910891589 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,881 به 5,890 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #5881
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    در پردۀ اسرار کسی را ره نیست
    زین تعبیه جان هیچ کس آگه نیست
    جز در دل خاک هیچ منزلگه نیست
    می خور که چنین فسانه کوته نیست

  2. #5882
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تا رنگ و روي خويش نمايد بر اين قياس
    بعضي از آن باده و بعضي از آن برف
    نه همچو من كه هر نفسش باد زمهرير
    پيغام هاي سرد دهد از زبان برف
    گر قوتم بدي ز پي قرص آفتاب
    بر بام چرخ رفتمي از نردبان برف

  3. #5883
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    فصل گل و طرف جویبار و لب کشت
    با یک دو سه اهل و لعبتی حور سرشت
    پیش آر قدح که باده نوشان صبوح
    آسوده ز مسجدند و فارغ ز کنشت

  4. #5884
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تا وارَهى از دَمِ ستوران‏
    وين مردمِ نحسِ ديو مانند
    با شيرِ سپهر بسته پيمان‏
    با اخترِ سعد كرده پيوند
    چون گشت زمين ز جورِ گردون‏
    سرد و سيه و خموش و آوند،
    بنواخت ز خشمْ بر فلك مشت‏
    آن مشت تويى تو، اى دماوند!

  5. #5885
    پروفشنال amir.ara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    511

    پيش فرض

    در بامداد رجعت تاتار
    دیوارهای پست نشابور
    تسلیم نیزه های بلند است
    در هر کرانه ای
    فواره های خون
    دیگر در این دیار
    گویا
    خیل قلندران جوان را
    غیر از شرابخانه پناهی نیست
    ای تک های مستی خیام
    بر دار بست کهنه ی پاییز
    من با زبان مرده ی نسلی
    که هر کتیبه اش
    زیر هزار خروار خکستر دروغ
    مدفون شده ست
    با که بگویم
    طفلان ما به لهجه ی تاتاری
    تاریخ پر شکوه نیکان را
    می آموزند ؟
    اهل کدام ساحل خشکی
    ای قاصد محبت باران

  6. #5886
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    می خواستم جمهوری رفاقت باشد ژالیزیانا
    با شعر دوست داشتم ، می خواستم
    این مرز بسته را بگشایم
    از پشت نرده های سفارتخانه
    صف های التماس و تقاضا
    صف های کار و ویزا را جبران کنم
    از گونه ی پسر ها سرخاب شرم
    از لاله زار دامن دخترها
    توهین بی پنهای را بزدایم
    تسلیم وهم های شبانه
    نشناختی حقیقت فردا را
    دستی به گونه ی من
    در تکیه گاه گردن و گوشم دهان تو
    از اعتماد می گفت
    اندیشه ات به دور سفر می کرد
    از اضطراب فاصله می باختی
    لطیف حضور را
    ما باختیم اما
    باید قبول کرد شکست ما
    انکار عشق نیست
    ما چرت می زدیم ولی خورشید
    در منتهای بیداری
    با شعله ی روانش می تافت
    نشناختیم و دور شدیم
    حتی بدون حرف خداحافظی
    دیوار ساز و زندان بان را
    در یکدگر سراغ گرفتیم
    تنها کسی که بیشتر از دنیا
    چشم و چراغ ما بود

    ...

  7. #5887
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    در من هزار حرف نگفته
    هزار درد نهفته
    هزاران هزار دریا هر لحظه در تپیدن و طغیانند
    در من هزار آهوی تشنه
    در خشکسال دشت پریشانند

  8. #5888
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    در زیر باران ابریشمین نگاهت
    بار دگر
    ای گل سایه رست چمنزار تنهایی من
    چون جلگه ای سبز و شاداب گشتم
    درتیرگی های بیگانه با روشنایی
    همراز مهتاب گشتم
    امشب به شکرانه بارش پر نثار نگاهت
    ای ابر بارانی مهربانی
    من با شب و جوی و ساحل غزل می سرایم
    زین خشک سالان و بی برگی دیرگاهان
    تا جوشش و رویش لحظه های ازل می گرایم
    در پرده عصمت باغ های خیالم
    چون نور و چون عطر جاری ست
    شعر زلال نگاهت
    دوشیزه تر از حقیقت
    آه ای نسیم سخن های تو
    نبض هر لحظه ی زندگانی
    در نور گلهای مهتاب گون اقاقی
    در سکت این خیابان
    با من دمی گفت وگو کن
    از پکی چشمه های بلورین کهسار
    وز شوق پوینده ی آوان بیابان
    از دولت بخت شیرین
    دراین شب شاد قدسی
    پیمان خورشید چشم تو جاوید بادا

  9. #5889
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    از پشت پنجره ی زندان
    حرف مرا بفهم
    که فریاد تمامی زندانیان
    در تمامی اعصار است
    در گیر و دار قتل عام کبوترها
    در سوگ شاخه های تکه تکه ی زیتون
    وقتی که از دل جوان ترین جوانه های عاشق باغ ماه
    بر مسلخ همیشگی انسان
    در لحظه ی شکفتن فریاد
    باران سرخی از ستاره سرازیر است
    آن سان که هر ستاره دلیل شرمساری خورشید های بسیاری
    از برآمدنشان است

  10. #5890
    آخر فروم باز soleares's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اراج ...
    پست ها
    3,803

    پيش فرض

    تا غم به سوی غم رود خرم سوی خرم رود

    تا گل به سوی گل رود تا دل برآید بر سما

    این دانه​های نازنین محبوس مانده در زمین

    در گوش یک باران خوش موقوف یک باد صبا

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 15 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 15 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •