يك اتفاق ساده از دست دادن موقت هوشياري مي تواند براي بيمار خيلي ترسناك باشد و در عين حال خيلي راحت ميتواند به عنوان يك حمله غشي تعبير شود.
سنكوپ عارضه جانبي يك اختلال مي باشد كه ممكن است بين حملات مشخصه هاي قابل كشفي داشته باشد
يك اتفاق ساده از دست دادن موقت هوشياري مي تواند براي بيمار خيلي ترسناك باشد و در عين حال خيلي راحت ميتواند به عنوان يك حمله غشي تعبير شود.
سنكوپ عارضه جانبي يك اختلال مي باشد كه ممكن است بين حملات مشخصه هاي قابل كشفي داشته باشد
سلام دوستان
of sorts یا of a sort یعنی چی ؟
با تشکر
syncope is an episodic manifestation of a disorder that may have few if any detectable features between spells
میشه یه توضیحی بدید در مورد قسمت that may have few if،میخوام بدونم اینو چجوری ترجمه کردید و چرا توی جمله اصلی اینطوری اورده شده....ممنون
منظور از may have few if مشخصه هاي اين عارضه هستش كه ميگه بعضي ها ممكنه قابل تشخيص باشه
نويسنده مي خواد بگه كه همشون قابل تشخيص نيست
اميدوارم اين توضيح كمكي بهت بكنه
تمام چیزی که براش باقی مونده بود آئورا بود , و به عنوان یک حرکت جداگانه, خودش رو می سوزونه تا موجب احساس دلسوزی او ( آئورا) بشه و او را مجبور کند که به عنوان بخشی از زندگی اش باشد.کسی اینو برای من ترجکه نمی کنه؟؟
All she had left was Aurora, and as a desperate move, she burns herself in order to cause Aurora to pity her and to force to be part of her life
حرکت یا اقدام بسیار سخت
desperate فکر نکنم معنی جداگانه بده اینجا
سلام دوستان
of sorts یا of a sort یعنی چی ؟
با تشکر
سلام. این متن رو هم اگر می شه به انگلیسی ترجمه کنید، خواهر کوچیکم داره منو می کشه!
"سلام. من حدود 6، 7 سال پیش توی یکی از شبکه های شما Italia 1 یا canale 5 یا reteqattro (درست یادم نیست کدومشون بود!) سریال کارتونی دیدم که برای کشور کره یا ژاپن بود، ولی اسمش رو متاسفانه نمی دونم. این کارتون رو از دوشنبه تا جمعه، عصرها ساعت 5 پخش می کردید. موضوعشهم در بارهء چند تا دختر و پسردبیرستانی بود که ماجرای عشق و عاشقی اونها رو نشون می داد که توی یک خوابگاه یا یه همچین جایی بودند. هم زندگی مدرسه اشون رو نشون می داد، هم زندگی خصوصیشون رو. این رو هم یادمه که یکیاز دخترها (که فکر کنم نقش اصلی بود!) هم توی شیرینی فروشی کار می کرد، هم مدرسه میرفت. یه چیز دیگه هم که از این کارتون یادمه این بود که این دختر و پسرها به مسافرتکنار دریامی رفتن، پارتی می گرفتن و...
و باز هم اینکه یه روز توی اون خوابگاه که این دختر و پسرهابودن یه پسر چشم آبی از نیویورک میاد که اسمش هم فکر کنم "مایکل" بود، این دختر نقشاصلی عاشقش میشه. یکی از پسرهای این کارتون هم پیانو می زد و....
این کارتون از اون دسته کارتون هایی که مجیکتوش باشه نبود، عادی بود. یعنی جادو و این چیزا توش نداشت. امیدوارم توضیحاتم کافی بوده باشه و اسم اینکارتون رو به من بگید، چون خیلی توی اینترنت دنبالش گشتم ولینتونستم هیچ جا پیداش کنم. ازتون خواهش می کنم اسم این کارتون رو فقط به من بگید. شدیداً منتظر جوابتونهستم"
ببخشید اگر جمله بندی هاش یه خورده عجیب غریبه، آخه خود خواهرم نوشته و اصرا کرده که همینو باید برام ترجمه کنی! منم مجبور شدم از شما کمک بگیرم.
Hello
About 6-7 years ago, I watched an animation in one of your tv channels, canale 5, Retequattro or Italia 1 (I'm not sure which was the one). It was a product of Japan or Korea, but unfortunately I don't know its name. This animation was broadcasted from Monday to Friday at 5 p.m. Its story was around some high school boys and girls in a dormitory or something and their romantic relationships. Either of their educational or private life was shown.
:These are the things I remember
One of the girls (who I guess was the main character) worked in a confectionary beside going to schoolIt wasn't a cartoon full of magics or such stuffs. It was real! I hope my explanation to be enough and you can tell me the name of this animation. Because I searched a lot in the internet and couldn't find anything about it. Please just tell me the name. I'm waiting for your reply eagerly
They travelled to the beach and took parties
One day in that dormitory, a blue-eyed boy came from Newyork whose name was Michael, the main girl role fell in love with him
One of the boys of this animation played piano
Thanks a lot
واقعاً ازتون ممنونم که اینقدر سریع ترجمه کردید، خیلی ممنون.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)