نوبت سوار كردن كيت جديد رسيد و تقريبا مثل روش قبلي، اول فلايويل بسته و پيچهاي اون خوب محكم شد، بعد صفحه (از طرف مسطح) روي فلايويل قرار ميگيره و بعد ديسك رو روي اون ميگذاريم و با دست نگه ميداريم( اگر كمك داشته باشيد بهتره) و چند تا از پيچها رو بصورت موقت ميبنديم تا كل مجموعه جاي خودش بيايسته.
يك شافت راهنما از هزار خاري صفحه عبور ميديم تا كيت بصورت متناسبي در جاي خودش قرار بگيره و براي ورود شافت گيربكس آماده باشه.
بقيه پيچها رو هم بسته و بخوبي سفت ميكنيم، گلداني رو هم بسته، دوشاخه و بلبرينگ كلاچ را هم سوار ميكنيم و گيربكس را جا زده و تمام متعلقات رو ميبنديم.
بعد از سوار كردن كامل و بستن تمامي پيچها و اتصال لينكها و رگلاژ كردن و ...نوبت به آزمايش كلاچ جديد رسيد كه ببينم بازهم لرزش و تكان شديد داره؟ و شتاب ماشين هنوز هم كم بود يا نه؟
خوشبختانه تمام موارد برطرف شده بود...
لرزش بكلي رفع شده و ديگه هيچ اثري از اون وجود نداشت، چندين كيلومتر رانندگي كردم تا كل مجموعه كلاچ گرم بشه و مرتبا در دنده يك نيم كلاچ حركت كردم، اما اثري از لرزشهاي شديد قبلي نبود.
و در مورد شتاب، بسيار خوب عمل كرده و شتاب خيلي بالاتر رفته بود، بخصوص براي تست، با شتاب و تخته گاز حركت كردم و ماشين بخوبي خودش رو از جا كند و با بكسواد شديد حركت كرد، در حاليكه در قبل خيلي بسختي شتاب ميگرفت.
البته هنوز بايد چند مدتي بگذره تا كيت جديد كاملا آب بندي بشه و از طرفي حس ميكنم هنوز كمي جا براي بهتر شدن هست كه اينو ديگه بايد به پاي كيفيت بد بنزينها و توان كمتري كه براي موتور ايجاد ميشه گذاشت.




حالا برميگرديم سر مشكل اصلي كه لرزش بود و اينكه بفهميم دقيقا كجاي سيستم ايراد داشته كه چنين موردي رو سبب شده؟
بيشترين تقصير ها معمولا به گردن ديسك ميافته چون بايد بالاترين سطح تماس رو با بيشترين هماهنگي و تراز ايجاد بكنه و اگر كمي در اين وضعيت ناهماهنگي و عدم توازن وجود داشته باشه، باعث لرزش و شتاب كم خواهد شد.
در آزمايشي كه چند بار انجام دادم، با استفاده از يك خط كش يا وسيله اي كاملا صاف ، و قرار دادن بر روي دو سطح بالاي بدنه ديسك، و اندازه گيري فاصله لبه اون تراز با سطح ديسك بوسيله يك شاخص، مقدار نامتوازن بودن ديسك نسبت به بدنه اون رو چك كردم.
اين كار رو در تمام سطح انجام دادم( هر دو محل پيچ كردن به سطح فلايويل در روبروي هم) و جالب اينجا بود كه در همان دو نقطه مورد نظر كه بيشترين مقدار فشار وارد شده بود، بيشترين كجي و انحراف هم وجود داشت.


با استفاده از اين روش مقدار تفاوت رو متوجه شدم و بر روي شاخص علامت زم كه چيزي حدود يك ميليمتر بود و اين مقدار كج بودن بر روي كار و زمان گرفتن كلاچ و فشار زياد وارد شده از سمت فنرهاي خورشيدي، ميتونه مشكلات زيادي مثل همان لرزش بوجود بياره.


با استفاده از يك گونيا مقوايي ساده، اين آزمايش رو تكرار كردم و باز هم همين مشكل رو در ديسك متوجه شدم،و كاملا مشخص شد كه عيب اصلي از اين قطعه بوده.
گاهي اوقات با بستن قطعه روي دستگاه تراشكاري و چرخش اون با سرعت بالا( مشابه وضعيت بسته شدن روي فلايويل و چرخش موتور) ميشه اين مشكل رو متوجه شد اما همين روش هم به سادگي ميتونه كيفيت بد و پايين قطعه رو نشون بده.