تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 58 از 137 اولاول ... 84854555657585960616268108 ... آخرآخر
نمايش نتايج 571 به 580 از 1366

نام تاپيک: نثرهای عاشقانه

  1. #571
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    کاش از فرداها خبری هم به ما می رسید...
    کاش می دانستیم روز وصال در چه تاریخی ثبت گردیده..
    کاش می دانستیم تا به کی دست هایمان باید رو به آسمانش برای خواسته یمان بالا باشد..
    کاش می توانستیم هر چه زودتر به روهایای قشنگ در ذهنمان رنگ حقیقت بپاشیم...
    کاش زودتر بیایی..
    منتظر می مانم

  2. 4 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #572
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    باغ این عشق پاک نیازی به باران آسمان آبی ندارد
    اشک های من و تو برایش کافی است
    نیازی به گرمای خورشید تابناک آسمان هم ندارد
    شعله عشق ما برایش کافی است
    این یعنی تمام زندگی...این یعنی آخر خوبی های یک عشق..این یعنی بودن..زیستن..حس کردن
    ای تمام زندگی من دوستت دارم.

  4. 2 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #573
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    هر کجا هستی به آسمان آبی خدا بنگر..بگذار دلخوشیم این باشد که به همان صفحه ی پاکی که تو می نگری نگاه من هم خیره می شود...
    هر جا هستی به یادم باش تا بدانم بعد از مرگم کسی بود در این دنیا که دوستم داشت و مرا فقط و فقط به خاطر خودم می خواست و می خواهد.
    اجازه نده که از خاطرات پاک تو محو گردم و من را برای همیشه در در گوشه ای از آن نگه دار و هر از گاهی به یادم بیاور.

  6. 2 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #574
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    اينقدر عا شقت بودم اسم خودم يادم رفت نميدوني بي تو شبها چه جوري خوابم رفت
    هر چه بد کردي بد گفتي شکستي دلمو از تو رنجيدمو اما روز بعد يادم رفت
    اينقدر عاشقت بودم نفهميدم فقط منم که از اين عشق داره ميسوزه
    تنم قصه ما دو تا رو هر کي شنيد گفت بايد از عاشقي دل بکنم

  8. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #575
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    تمام لحظات بارانی توی پياده روهای خيس يادت هست ؟
    خاطره آن درخت سبز را که کنارش قول دادی به اندازه همه روزهای بارانی با هم باشيم ؟
    حالا هر روز صبح به انتظار ابری ... پنجره را باز می کنم
    اما سالهاست که ابر تنها می آيد ...
    ولی باران ...... هيچ
    و هر شب دعا می کنم که فردا باران بيايد
    حتی از روی دلتنگی
    قول می دهم که بگويم :
    هنوز هم دوستت دارم ......

  10. #576
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    شبي از پشت يك تنهايي نمناك و باراني ترا با لهجه گلهاي نيلوفر صدا كردم
    تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم
    پس ازيك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس
    تو را از بين گلهايي كه در تنهايي ام روييد با حسرت جدا كردم
    و تو در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي
    دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي
    و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم
    تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها كردم
    همين بود آخرين حرفت
    و من بعد از عبور تلخ و غمگينت
    حريم چشمهايم را بروي اشكي از جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم
    نمي دانم كه چرا رفتي
    نمي دانم چرا شايد خطا كردم
    و تو بي آن كه فكر غربت چشمان من باشي
    دانم كجا تا كي براي چه
    ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
    و بعد از رفتنت يك قلب دريايي ترك برداشت
    و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمي خاكستري گم شد
    و گنجشكي كه هر روز از كنار پنجره با مهرباني دانه بر مي داشت
    تمام بال هايش غرق در اندوه غربت شد
    و بعد از رفتن تو آسمان چشمهايم خيس باران بود
    و بعد از رفتنت انگار كسي حس كرد من بي تو تمام هستي ام از دست خواهد رفت
    كسي حس كرد من بي تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد
    كسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد
    و من با آنكه مي دانم تو هرگز ياد من را با عبور نخواهي برد
    هنوز آشفته چشمان زيباي توام
    برگرد ....
    ببين كه سرنوشت انتظار من چه خواهد شد
    و بعد از اين همه طوفان و وهم و پرسش و ترديد
    كسي از پشت قاب پنجره آرام و زيبا گفت
    تو هم در پاسخ اين بي وفايي ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا كردم
    و من در حالتي ما بين اشك و حسرتو ترديد
    كنار انتظاري كه بدون پاسخ و سردست
    و من در اوج پاييزي ترين ويراني يك دل
    ميان غصه اي از جنس بغض كوچك يك ابر
    نمي دانم چرا شايد به رسم و عادت پروانگي مان باز
    براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم

  11. 3 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #577
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    به رهایی سوگند ...!!! واژه ایی در قفس است ! به رهایی سوگند ...!!!
    قلب من در دستت ... یاد تو در قلبم ...!
    اوج پرواز راها یی است ولی ...
    باورش در من نیست که در این فاصله ها ...
    یاد مهتاب به اندازه ی شبها غم به اندازه ی شادی باشد به رهایی سوگند ...!!!
    من کلامم پی تو می گردد پی جا پای تو
    در کلبه ی تاریک دلم
    من به آغاز زمین نزدیکم .... و به پایانی دور ... تشنه ی زمزمه ام.....
    .... لحظه ها می گذرد .... آنچه بگذشت نمی آید باز !
    به رهایی سوگند ...!!! که اگر می خندم خنده ام بی ثمر است !!!
    و اگر می گریم گریه ام .....

  13. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #578
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    من تو را به کسي هديه مي دهم که از من عاشق تر باشد و از من براي تو مهربان تر.
    من تو را به کسي هديه مي دهم که صداي تو را از دور، در خشم، در مهرباني،در دلتنگي، در خستگي، در هزار همهمه ي دنيا، يکه و تنها بشناسد
    .
    من تو را به کسي هديه مي دهم که راز معصوميت گل مريم و تمام سخاوت هايعاشقانه اين دل معصوم دريايي را بداند؛ و ترنم دلپذير هر آهنگ، هر نجوايکوچک، برايش يک خاطره باشد
    .
    او بايد از نگاه سبز تو تشخيص بدهد که امروز هواي دلت آفتابي است؛ يا آندلي که من برايش مي ميرم، سرد و باراني است
    .
    ،اي بهانه ي زنده بودنم؛ من تو را به کسي هديه مي دهم که قلبش بعداز هزار بار ديدن تو، باز هم به ديوانگي و بي پروايي اولين نگاه من تپد ...

  15. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #579
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    باور کن دل من اتفاقي نيست.
    مي تواني از گل سرخي که در ترانه هايم شکفته است بپرسي.
    يا نه ، از اولين پرنده اي که فردا بيدار مي شود
    و يا از همه رهگذراني که در پياده رو هاي دلتنگي زير باران مانده اند بپرسي.
    من هفت هزار سال است که تو را مي شناسم .
    شبي همراه يک شهاب کوچک بر پشت بام خانه تو افتادم.
    هر روز صدايم را در بوته هاي ياس پنهان مي کردم و تو بي آنکه مرا بشناسي.
    از حياط که مي گذشتي صدايم را مي بوئيدي.
    کاش مي توانستم هفت هزار سال ديگر در باغچه اي که رو به روي توست ساکن باشم
    و شاخه در شاخه ميخکها و رازقي ها به تو صبح بخير بگويم.
    وقتي نگاهم مي کني چندين سياره در قلبم به دور خورشيد مي گردند
    و هنگامي که از من روي بر مي گرداني حرفهايم منجمد مي شوند.
    باور کن من يک شعر نا تمام هستم که از آسماني ديگر بر زمين افتاده ام.
    اگر روزي نام تو در کنارم بنشيند غزلي خواهم شد که حافظ به آن رشک ببرد.
    مي دانم دير کرده ام ، خيابانها تمام شده اند و تو پشت يک درخت مديترانه اي سکوت کرده اي.
    دهانم در اندوه غرق شده است
    به اشکهايي که در دلم خانه کرده اند مي گويم تو را صدا کنند.
    اگر نگاهم کني دنيا را در قايقم مي نشانم و به سوي لبخندتو پارو ميزنم .
    اگر نگاهم کني دستهايم را به تماشاي ماه مي برم و آسمان را به هيچکس نمي فروشم.
    خوب من!
    مرا بخاطر تمام نامه هايي که براي تو ننوشته ام ببخش...


  17. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #580
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض


    معنی دوستت دارم یعنی چه؟
    د : داشتن تو حتی برای لحظه ای که به تمام عمر بی کسی ام می ارزد.
    و : وابسته ی تپش های قلب عاشقت هستم که به روح ساکن من حیات می بخشد
    س : سرسپرده ی برق نگاه تو ام. لحظه ای که مرا در آغوش گرمت مهمان کنی.
    ت : تک ستاره ی شب های بی فانوسم شدی.روزی که از خدا تکه ای نور طلب کردم.
    ت : تپش های قلبم در گرو عشق توست که در رگ های زندگیم جاری است.
    د : دوری از تو را باور ندارم حتی در رویا که من ذره ای از وجود عاشقت گشته ام.
    آ : آرام دل بی قرار و عاشقم در چشمان روشن تو موج می زند وقتی به دریای نا آرام اشک هایم می نگری.
    ر : راز مرگ دلتنگیهایم..روزی است که دستان گرم تو پناه دستان سرد و بی نصیبم باشد.
    م : مهتاب می شورد تا ابد در آتش عشقت که درد را به جان خریده است در بازار عاشقی.

  19. این کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •