تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 58 از 934 اولاول ... 84854555657585960616268108158558 ... آخرآخر
نمايش نتايج 571 به 580 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #571
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    کاش میشد عشق را تفسیر کرد

    خواب چشمان ترا تعبیر کرد
    کاش میشد در خراب آباد دل خانه احساس را تعمیر کرد
    کاش میشد همچو باران بی دریغ لحظه های سبز را تقدیر کرد
    کاش میشد عشق را با تمام وسعتش تکثیر کرد
    کاش میشد اشک را تهدید کرد
    مدت لبخند را تمدید کرد
    کاش میشد از میان لحظه ها لحظه دیدار را نزدیک کرد

  2. این کاربر از god_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #572
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    روی بخار شیشه می نویسی "دوستت دارم"و بعد

    پرده را که می کشی
    می روی سراغ درس و کتاب و
    این سوی پنجره می مانم من
    که تنهایی ام را تا تولد شعری تازه قدم بزنم
    باران می آید
    می دانم تو خواهی خوابید و
    شیشه را بخار خواهد گرفت و
    "دوستت دارم" را هم !
    و صبح که بیدار می شوی
    از هول مشق های نانوشته فراموشم خواهی کرد
    کاش فردا جمعه بود
    کاش می توانستم مشق هایت را بنویسم.

  4. #573
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    تا کدوم ستاره دنبال تو باشم
    تا کجا بی خبر از حال تو باشم
    مگه میشه از تو دل برید و دل کند
    بگو می خوام تا ابد مال تو باشم
    از کسی نیس که نشونی تو نگیرم
    به تو روزی میرسم من که بمیرم
    هنوزم جای دو دستات خالی مونده
    تا قیامت توی دستای حقیرم
    خاک هر جاده نشسته روی دوشم
    کی میاد روزی که با تو روبرو شم
    من که از اول قصه گفته بودم
    غیر تو با سایه م نمی جوشم

  5. #574
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    ز فراقت میسوزم
    همه شب در تنهایی
    به امیدی بنشستم
    که تو شاید باز آیی
    من اگر عاشق گشتم
    به هوای تو بود
    به خدا شور عشقت
    دل من بربود
    تب عشقت جانم را
    همه شب میسوزاند
    چه کسی در این دنیا
    غم من را میداند؟

    عشق تو زده آتش بر دلم
    لحظه ای بنشین در محملم
    ای شکفته در آوایم
    صبح روشن فردایم
    خواب خوب من رویا هایم
    چاچراغ من خورشیدم
    سایه سار من امیدم
    با تبسمت خندیدم
    از شکفتنت گلها چیدم

    دیگرم تو مسوزان بیش از این
    جان من به فدایت نازنین
    لحظه ای نتوانم بی تو زنده بمانم
    عاشقانه بگویم عاشقانه بخوانم
    بی تو من به دو عالم سرگردانم
    عاشقی سخن من جان من ز تو روشن
    چون روی ز کنارم بی سامانم

    عشق تو زده آتش بر دلم
    لحظه ای بنشین در محملم
    ای شکفته در آوایم
    صبح روشن فردایم
    خواب خوب من رویا هایم
    چاچراغ من خورشیدم
    سایه سار من امیدم
    با تبسمت خندیدم
    از شکفتنت گلها چیدم

  6. #575
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    گل در بر و مي در كف و معشوق به كام است
    سلطان جهانم به چنين روز غلام است
    گو شمع مياريد در اين جمع كه امشب
    در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
    در مذهب ما باده حلال است، وليكن
    بي‌روي تو اي سرو گل اندام حرام است
    گوشم همه بر قول ني و نغمه چنگ است
    چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است

    در مجلس ما عطر مياميز كه ما را
    هر لحظه ز گيسوي تو خوش بوي مشام است

    از چاشني قند مگو هيچ و ز شكر
    زان رو كه مرا از لب شيرين تو كام است

    تا گنج غمت در دل ويرانه مقيم است
    همواره مرا كوي خرابات مقام است

    از ننگ چه گويي كه مرا نام ز ننگ است
    وز نام چه پرسي كه مرا ننگ ز نام است

    ميخواره و سرگشته و رنديم و نظرباز
    وان كس كه چو ما نيست در اين شهر كدام است

    با محتسبم عيب مگوييد كه او نيز
    پيوسته چو ما در طلب عيش مدام است

    حافظ منشين بي مي و معشوق زماني
    كايام گل و ياسمن و عيد صيام است

  7. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #576
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    با قهر چه می‌کشی مرا
    من کشته‌ی مهربانیم
    یک خنده و یک نگاه بس
    تا کشته‌ی خود بدانیم


    ای آمده از سراب‌ها
    با خواب و خیال آب‌ها
    دارد ز تو بازتاب‌ها
    آیینه‌ی زندگانیم


    گر نیست به شانه‌ام سرت
    یا از دگری‌ست بسترت
    غم نیست که با خیال تو
    همبستر شادمانیم


    شادا‌!‌ تن بی‌نصیب من
    افسون زده‌ی فریب من
    مست است و ملنگ و بی‌خبر
    از دست و دل خزانیم


    انگار درون جان من
    سازی‌ست همیشه نغمه زن
    گوید به ترانه صد سخن
    از تاب و تب جوانیم


    افتاده چنین به بند تو
    می‌خواست مرا کمند تو
    گفتی که رهات می‌کنم
    دیدم که نمی‌رهانیم


    ای یار، تبم ز عشق تو
    شورم، طلبم، ز عشق تو
    اما ز پیت نمی‌دوم
    بیهوده چه می‌کشانیم


    فریاد، که جمله آتشم
    تا عرش لهیب می‌کشم
    با این همه نیست خواهشم
    تا شعله فرو نشانیم


    نزدیک‌ترین من! همان
    در فاصله از برم بمان
    تا یک‌ترین بمانمت
    تا دوست‌ترین بمانیَم

  9. #577
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    هر روز صبح از فرازِ پل
    در دور دستِ خیال

    سایه
    چمدانی پر از
    نامِ عشقش را
    به رود
    می سپارد.

    رود
    دریا
    باران
    بوی عشق می دهند.

  10. #578
    آخر فروم باز avril's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,185

    پيش فرض

    در اين فکرم که در يک لحظه غفلت
    از اين زندان خاموش پر بگيرم
    به چشم مرد زندانبان بخندم
    کنارت زندگي از سر بگيرم
    در اين فکرم من و دانم که هرگز
    مرا ياراي رفتن زين قفس نيست
    اگر هم مرد زندانبان بخواهد
    دگر از بهر پروازم نفس نيست


    تو را مي خواهم و دانم که هرگز
    به کام دل در آغوشت نگيرم
    تويي آن آسمان صاف و روشن
    من اين کنج قفس مرغي اسيرم

  11. این کاربر از avril بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #579
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در سرزمین مادری
    آرزومندانه استاده ام
    و سوگند میخورم
    که می مانم
    هر چند که تو نباشی
    میمانم و ثابت میکنم
    که هنوز زنده است
    عشق را میگویم
    هر چند که تومیخواهی
    فراموشش کنم!!!

  13. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  14. #580
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    روزگار

    تورا از من خواهد گرفت

    آنچنان که قفس

    پرواز را از کبوتر

    اما هیچ چیز نمی تواند تورا از خاطر من ببرد

    آنچنان که هیچ قفسی

    نمی تواند پرواز را از یاد کبوتر .

    مطمئن باش

    دوستت خواهم داشت

    و دوستت خواهم مرد

    با آنکه

    دوست داشتنها کوتاهند

    باور کن

    باور کن

    دوستت خواهم داشت

    و دوستت خواهم مرد .

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 8 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 8 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •