تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 579 از 640 اولاول ... 79479529569575576577578579580581582583589629 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,781 به 5,790 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #5781
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    تنهـــــایی ســــِزای من !
    وقتی غریبگــــی کردم با تـــو ،
    که دوستــــ تــر داشتــم
    خیــــــــــال َت را !

  2. 5 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #5782
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض

    هزار سال هم که بگذرد
    من همانم که بودم.
    تو همانی که،
    نبودی...!

    حسن خرّمی

  4. 6 کاربر از silver65 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #5783
    کاربر فعال انجمن شعر و داستان نویسی fati ghasemi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    زمین
    پست ها
    423

    پيش فرض

    روزگار هرگز نفهمید که عاشق شکست خورده بهترین برنده ست،هم عشق را برده و هم غم عشق را..

  6. 3 کاربر از fati ghasemi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5784
    M Ơ Ɗ Є Ʀ ƛ Ƭ Ơ Ʀ VAHID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    "فروم" ها خانه دوم ما
    پست ها
    10,149

    پيش فرض



    آرام شده‌ام
    مثل درختی در پاییز
    وقتی تمام برگ‌هایش را
    باد برده باشد!

  8. 7 کاربر از VAHID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5785
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    کسي که
    هر چه دست و پا ميزند ،
    آب از آب تکان نميخورد ،
    يعني
    آب از سرش گذشته است .

  10. 3 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #5786
    Banned
    تاريخ عضويت
    Sep 2013
    پست ها
    323

    پيش فرض



    این روزها زیادی ساکت شده ام
    حرفهایم نمیدانم چرا به جای گلو ،
    از چشمهایم بیرون می آیند


  12. 2 کاربر از shaparak13 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #5787
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    دلتـنگــــــــــــــــــم
    به قاعده ی یک سفر
    پر از جاده‌...
    پر از فاصله...
    به شماره ی اتوبوس‌های راهِ شب...
    کافه‌هایِ خمارِ در امتدادِ شب
    به اندازه تمامِ روز‌هایی‌ که ما از بین اینهمه نبودن ...
    باز نبودن را انتخاب کرده ایم
    دل‌ تنگم
    ...

  14. 4 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #5788
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض


    گاهی آنقدر بدم می آید
    که حس میکنم باید رفت
    باید از این جماعت پُرگو گریخت
    واقعا می گویم
    گاهی دلم می خواهد بگریزم از اینجا
    حتی از اسمم، از اشاره، از حروف،
    ازاین جهانِ بی جهت که میا،که مگو،که مپرس!
    گاهی دلم می خواهد بگذارم بروم بی هر چه آشنا،
    گوشه ی دوری گمنام
    حوالی جایی بی اسم،

    بعد بی هیچ گذشته ای به یاد نیارم از کجا آمده،کیستم، اینجا چه می کنم.
    بعد بی هیچ امروزی
    به یاد نیاورم که فرقی هست،فاصله ای هست،فردایی هست.
    گاهی واقعا خیال می کنم
    روی دست خدا مانده ام
    خسته اش کرده ام.
    راهی نیست
    باید چمدانم را ببندم
    راه بیفتم...بروم.
    ومی روم
    اما به درگاه نرسیده از خود می پرسم
    کجا...؟!
    کجا را دارم٫ کجا بروم؟
    سید علی صالحی




  16. 5 کاربر از silver65 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #5789
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    از میان هزاران درخت
    که روبه رویم ایستاده اند
    تنها تو را می شناسم
    که شاخه هایت هر یک
    اصالت چندین ساله ی تبری را
    در دست مخفی کرده است.

    آن دست ها
    که وحشیانه
    ایمانم را

    در رفت و آمد پنجه های طلایی خورشید
    به خاکستر می کشاندند.

  18. 3 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #5790
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    اگر سفر نكنی،
    اگر كتابی نخوانی،
    اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
    اگر از خودت قدردانی نكنی.

    به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    زماني كه خودباوري را در خودت بكشی،
    وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند.

    به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    اگر برده ی عادات خود شوی،
    اگر هميشه از يك راه تكراری بروی …
    اگر روزمرّگی را تغيير ندهی
    اگر رنگهای متفاوت به تن نكنی،
    يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.

    تو به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    اگر از شور و حرارت،
    از احساسات سركش،
    و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامیدارند،
    و ضربان قلبت را تندتر ميكنند،
    دوری كنی

    تو به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    اگر هنگامی كه با شغلت، يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی،
    اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
    اگر ورای روياها نروی،
    اگر به خودت اجازه ندهی
    كه حداقل يك بار در تمام زندگيات
    ورای مصلحتانديشی بروی .

    -

    امروز زندگی را آغاز كن!
    امروز مخاطره كن!
    امروز كاری كن!
    نگذار كه به آرامی بميری!
    شادی را فراموش نكن.

    ترجمه از احمد شاملو

  20. 5 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •