چه تفاوت عمیقیستبین تنهایی قبل از نبودنت وتنهایی پس از نبودنت.....
چه تفاوت عمیقیستبین تنهایی قبل از نبودنت وتنهایی پس از نبودنت.....
مرا اعدام كنيد...
جرمم؟...
فريادي را در گلويم خفه كرده ام...
كجایی؟!!!
توکه نیستی هَمه می خواهَند جای تو را پَر كنند!!
بیا!...
بِ هَمه بگو!!
تو تكرار شَدنی نیستی!!!
جای تو جز با خودت پر نِمیشود...!!
![]()
چه سخت استهم پاییز باشد،،،هم ابر باشد،،،هم بارانهم خیابان خیسامـــــا...نه تـــــو باشی،،،نه دستی برای فشردنو نه پایی برای قدم زدنجاده هنوز خيس است...و من همچنان ميروم به خيال رد پاي اشكهايت،،ولي ترديد مرا زجر ميدهد،،
نميدانم اين خيسي اشكهاي توست يا خيسي شرم اين جاده از شكست دوباره من...!!!
این روزها گویا خسته ایموهای سیاهت را کوتاه کرده اینمی خندیشعر نمیگوییمرا به نام نمیخوانیبهانه میگیریآغوشم را نمیخواهیصدایت میزنمجز سکوتکلامی برایم نداریبا این حال هنوز بانوی منیبانوی منکه موهای سیاهش را کوتاه کردهنمی خنددشعر نمیگویدبهانه میگیردسکوت کردهمراو نامم راو آغوشم رانمی خواهدبانوی منکه این روزها فقط کمی خسته است...
دلم برای خنده ی زیبای چشمانی که تا به حال ندیده ام تنگ شده.
شبی خواهد آمد
و خیل خماران و تشنگان و افسردگان و جذامیان و گدایان را با لگد به دریا خواهد ریخت
آنگاه تا صبح به موج های بلند خیره خواهیم ماند.
دکتر vv
باران میبارد
دل من غمگین است
مرگ را می طلبم
بی تو بودن سخت است
ای پایــــیز
ابرهایت را زود بفرست
شستن این گرد غم از دل من
چندین پایــــیز باران میخواهد...
قطره اشکی از چشم میچکد آهسته
مرد خوبی تنها می نشیند خسته
خسته از رنگ و ریا، قلب او پژمرده
جسم او می میرد، روح او افسرده
دیگر ؛
هیچ کس ؛
برایم تو نمی شود
حتی "تـــــــــــــــــــــــ ــو"
.
.
.
.
.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)