تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 571 از 934 اولاول ... 71471521561567568569570571572573574575581621671 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,701 به 5,710 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #5701
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    دلتنگ که می‌شوی
    چشم‌هایت را ببند.
    مثلِ یک عکسِ فوری؛
    فوری ظاهر می شوم.

  2. 8 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #5702
    پروفشنال ALIBOZORG's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    574

    پيش فرض

    ز چشمت اگر چه دورم هنوز….پر از اوج و عشق و غرورم هنوز
    اگر غصه بارید از ماه و سال….به یاد گذشته صبورم هنوز
    شکستند اگر قاب یاد مرا…..دل شیشه دارم بلورم هنوز
    سفر چاره دردهایم نشد….. پر از فکر راه عبورم هنوز
    ستاره شدن کار سختی نیست…. گرشتم ولی غرق نورم هنوز
    پر از خاطرات قشنگ توام…..پر از یاد و شوق و مرورم هنوز
    ترا گم نکردم خودت گم شدی……من شیفته با تو جورم هنوز
    اگر جنگ با زندگی ساده نیست…..در این عرصه مردی جسورم هنوز
    اگر کوک ماهور با ما نساخت…..پر از نغمه پک و شورم هنوز
    قبول است عمر خوشی ها کم است…..ولی با توام پس صبورم هنوز

  4. این کاربر از ALIBOZORG بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #5703
    در آغاز فعالیت hayla's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    آسمون
    پست ها
    12

    پيش فرض

    خودم کوتاه

    شعر هام کوتاه تر

    و کوتاه تر ازهمه

    لحظه های با هم بودنمان

  6. 3 کاربر از hayla بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5704
    در آغاز فعالیت hayla's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    آسمون
    پست ها
    12

    پيش فرض

    هر شعر

    گریز از یک گناه بود

    هر فریاد

    گریز از یک درد

    و هر عشق

    گریز از یک تنهایی عمیق

    افسوس که تو

    هیچ گریزگاهی نداشتی...!

  8. این کاربر از hayla بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #5705
    در آغاز فعالیت Mahtab-14's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    16

    پيش فرض

    نَبُوَد هیچ مرا صبر و قراری، ای دل

    تا که در بندِ سر زلف و کمانت باشم

    میزنی گر تو به مژگان سیَه تیر به صید

    شَوَد آیا که من آن صیدِ نشانت باشم ؟

  10. #5706
    داره خودمونی میشه violi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2010
    محل سكونت
    between color
    پست ها
    28

    پيش فرض نامه به مردی که نمی شناسم

    ظهر كه از دیوار بالا رفت
    ساعت كه پا روی پا انداخت
    با خودم گفتم
    مرگ می تواند منتظر باشد
    تا حرف های ناگفته تمام شود
    ما این همه منتظر فردا شدیم
    تا شب از موهای مان پرید
    حالا برف می بارد
    و مرگ باید منتظر شود



  11. این کاربر از violi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #5707
    داره خودمونی میشه violi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2010
    محل سكونت
    between color
    پست ها
    28

    پيش فرض گراناز موسوی

    حالا عصراست و از بتونه كردن روزها به خانه می آیم
    و بودنت بوته ای است
    كه به زندگی سنجاقك اضافه می شود
    تا مرگ روی زندگی ناچیز شب پره نیفتاده
    بیا
    تا كنار این همه گیاه وزمین و آدم
    تنها نمانم
    این جا
    اگرچه انتظار را با آهی كه پشت پنجره هاست
    می كشیم و تمام می شویم
    بیا
    مثل آسمانی كه یك عمر روی بام ایستاده
    آخرین حرفم
    نشستن كنار توست.

  13. #5708
    در آغاز فعالیت mohammad borvayeh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2010
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    5

    پيش فرض

    من منتظرت شدم ولي در نزدي

    بر زخم دلم گل معطر نزدي

    گفتي كه اگر شود مي آيم اما

    مرد اين دل و آخرش به او سر نزدي

  14. 2 کاربر از mohammad borvayeh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #5709
    در آغاز فعالیت mohammad borvayeh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2010
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    5

    پيش فرض

    من واین داغ در تکرار مانده /من واین عشق دربیدار مانده/ مپرس از من چرا دلتنگ هستم/ دلم بین در ودیوار مانده!

  16. این کاربر از mohammad borvayeh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #5710

    پيش فرض

    تا به حال نوشته بودم ؟

    به گمانم نـــــــه ...

    پس اینبار برایــــــــت می نویسم که

    گاه چنان آشفته و گنگ می شوم که تردید در باورهایـــــــم ریشه می دواند

    اما باز هم در آخرین لحظه تــــــکرار می کنم که حتی اگر چشمانت بیگانه بنگرند

    میخوانمت هنوز ، حتـــــــی اگر دستانت مرا جستجو نکنند

    هیچ بارانـــی قادر نخواهد بود تو را از کوچه اندیشههایم بشوید

    و اینها برای یک عمر سرخوش بودن و شـــــیدایی کردن کافی است

    به گمانم در ورای این کلمات می خواستم بگویم که

    دلــــــتنگت شده ام به همیـــــن سادگی

  18. 10 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 5 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 5 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •