باران كه مي بارد
بايد آغوشي باشد
پنجره ي نيمه بازي
موسيقي باران
بوي خاك.....
سرماي هوا......
صداي تپش قلبها
باران كه مي بارد بايد كسي باشد ...
باران كه مي بارد
بايد آغوشي باشد
پنجره ي نيمه بازي
موسيقي باران
بوي خاك.....
سرماي هوا......
صداي تپش قلبها
باران كه مي بارد بايد كسي باشد ...
خاطرات نه سر دارند نه ته!
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند!!
میرسند گاهی وسط یک فکر.. گاهی وسط یک خیابان.. سردت میکنند! داغت میکنند! رگ خوابت را بلدند..زمینت میزنند.. خاطرات تمام نمی شوند.. تمامت می کنند!!!!ا
چک چک
آمدنت را
ناودان می خواند
آهنگ قدم هایت را تندتر کن!
زمین تشنه ی توست ....!
چگونه بفرستم باورم را برای تو ؟؟؟
تا تو...
باور کنی
از یاد بردنت...حتی برای ثانیه ای...
کار من نیست......!
برای کشتن یک پرنده ، یک قیچی کافیست .
لازم نیست آن را در قلبــــ❤ـــــش فرو کنی یا گلویش را با آن بشکافی . پرهایش را بزن ...
خاطره پریدن با او کاری می کند که خودش را به اعماقدره ها پرت کند .
پ ن : پرتگاهیــــــــم و گاهـــی دَم از پروازهــــایی خیالی میزنیم کاش بالیـــــــ بود امیـــدی بود دلـــی بود ای دریـــــغ !
بــــــا دیدنِ بـــــعضی صحـــنه هـا نه حق داری داد بـــــزنی
نـه حـــــق داری گـــــله کنی
چــــــون دیگـــه بــــه تـ ـو هیچ ربطی نــــداره
بـــا دیدنِ بــــعضی صحــــنه هــا فقـــط خــُرد می شی!
یــــــه صحنه مثــل
دیــــدنش بـــا یـ ـه غــــریبـــه:|
وقتی نیستی از یادت ...
از عطرت...
از عکسهایت ...
از نگاههای توی دوربینت...
از خنده های توی فیلمهایت...
کاری بر نمی آید
شيطان نيستم ...
فرشته هم نيستم ...
خدا هم نيستم ...
فقط دخترم ؛
از نوع ساده اش ...
حوّا گونه فكر مي كنم ؛
به خاطر يك سيب تا كجآ بايد تاوان داد ؟
رویـا هـا را ول کن دلم
هـیـچ " تـو "یی دوستت نداشته
حـتـی " تـو"هـای رویــاهـایـت نـیـز
بـا " تـو " هـای دیگر رفـتـه انـد
بـلـند شـو
رویـــا دیـدن بس اســــــت !!!
دلم میخواهد در کافه ی دلتنگی منتظر ِ آمدنت بنشینم ُاز پشت ِ شیشه به رفت ُ آمد ِ مردم نگاه کنم
و هرکس که شبیه به تو دیدم ناخود آگاه از جایم نیمخیز شوم !
وقتی دیدم اشتباه کردم
با شانه های افتاده سرجایم بنشینم و دوباره با فنجان ِ قهوه در دست به بیرون خیره شوم
من به بودنت قانعم !!
تو باش ;
فقط باش
برای ِ من هم نبودی
مهم نیست
من در این کافه
می مانم
و همچنان به امید ِ آن روزی که از پشت ِ این شیشه ببینمت مدام نیم خیز می شوم !
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)