خودکار من قدیمی است گاهی نمی نویسد
یک مارک بی خریدار سیگار پشت سیگار
اعتبار
خودکار من قدیمی است گاهی نمی نویسد
یک مارک بی خریدار سیگار پشت سیگار
اعتبار
باده خور غم مخور و پند مقلد منیوش
اعتبار سخن عام چه خواهد بودن
سخن
طوطی نگوید از تو دلاویزتر سخن
با شهد میرود ز دهانت به در سخن
کلام
ای عارف خوش کلام برگو
ای فخر همه کرام برگو
ویرانه
سیلاب گرفت گرد ویرانهی عمر
وآغاز پری نهاد پیمانهی عمر
بیدار
« ای به دیدار فتنه چون طاووس// وی به گفتار غرّه چون کفتار// عالمت غافلست و تو غافل// خفته را خفته کی کند بیدار»
انقلاب
ز انقلاب زمانه عجب مدار که چرخ
از این فسانه هزاران هزار دارد یاد
سفر
«جز در غم عشق تو سفر مینکنم// جز بر سر کهسار گذر مینکنم// در عشق تو جز بجان خطر مینکنم// گر من زاغم چرا حذر مینکنم»
عذاب
Last edited by M3HRD@D; 26-10-2010 at 23:40.
پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه
مهر
من در دلتنگی تو
درد می کشم
عذاب می کشم
سکوت می کنم
وتو ساکتتر
درد می کشی
عذاب می کشی
و هیچ نمی گویی
این حلقه ها
کاری نیست
تنگ می شود
اما من هنوز زنده ام
قلب تو گشاد می شود
جا می دهی مرا در خود
اما هنوز صندلی زیر پای من است!
درد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)