صدای شکم، نفخ و مشکلات مشابه

[:SAEED:]

من فرق نمیکنه دختر باشه یا پسر - بچه باشه یا بزرگ ... دوست ندارم جلو کسی صدا بده ... ولی تو مطب میدونستم حالم خوبه و صدا نمیده ولی از ترس شروع کردم به عرق ریختن . قبل از این بیماری اصلا یادم نمیاد سر هیچ چیزی استرس داشته باشم و اگرم داشتم دیگه اصلا یادم نمیاد که عرق کرده باشم به خاطرش ولی از موقعی که دچار این مشکل شدم و احساس کنم کسی حواسش به من هست شروع میکنم به عرق کردن جوری که انگار از مسابقه دو اومدم ...
یه خاطره هم گم دور هم باشیم ... یه بارتو دانشگاه یه درسی رو کنفرانس داشتم - اقا هنوز شروع نکرده بودم به حرف زدن که عرق ریختنم شروع شد دیگه اصلا یادم رفت کلاس چی هست , چیو دارم کنفرانس میدم ,استاد کیه , شاگرد کیه ... یه تیکه از اول مطلبم میگفتم یه تیکه از اخرش یه تیک از خاطراتم ... هیچی دیگه کنفرانس تموم شد رفتم نشستم دوستام همه مونده بودن چرا من انقدر عرق کردم این فکر کنم اوایل شروع به عرق کردنم بود - حالا جالب اینجاست که من اصلا بدنم چربی نداره یا حداقونموقع نداشت ولی جوری عرق میکردم که انگار 100 کیلو اضافه وزن دارم .
این بود یکی از خاطرات من ...

جناب ORP منم مثل شما زیاد عرق میکنم دقیقا تو همچین موقعیتهایی عین همین علایم رو که گفتین پیدا میکنم . پس بیشترمون ادمای حساس و استرسی هستیم , و این موارد هم مشکل و زیاد میکنه . یادمه از دکترم پرسیدم چرا رودم مشکل پیدا کرده گفت از استرس اینجوری میشه ....

[SLZ]

من فرق نمیکنه دختر باشه یا پسر - بچه باشه یا بزرگ ... دوست ندارم جلو کسی صدا بده ... ولی تو مطب میدونستم حالم خوبه و صدا نمیده ولی از ترس شروع کردم به عرق ریختن . قبل از این بیماری اصلا یادم نمیاد سر هیچ چیزی استرس داشته باشم و اگرم داشتم دیگه اصلا یادم نمیاد که عرق کرده باشم به خاطرش ولی از موقعی که دچار این مشکل شدم و احساس کنم کسی حواسش به من هست شروع میکنم به عرق کردن جوری که انگار از مسابقه دو اومدم ...
یه خاطره هم بگم دور هم باشیم ... یه بارتو دانشگاه یه درسی رو کنفرانس داشتم - اقا هنوز شروع نکرده بودم به حرف زدن که عرق ریختنم شروع شد دیگه اصلا یادم رفت کلاس چی هست , چیو دارم کنفرانس میدم ,استاد کیه , شاگرد کیه ... یه تیکه از اول مطلبم میگفتم یه تیکه از اخرش یه تیک از خاطراتم ... هیچی دیگه کنفرانس تموم شد رفتم نشستم دوستام همه مونده بودن چرا من انقدر عرق کردم . این قضیه فکر کنم مربوط به اوایل شروع به عرق کردنهام بود - حالا جالب اینجاست که من اصلا بدنم چربی نداره یا حداقل اونموقع نداشت ولی جوری عرق میکردم که انگار 100 کیلو اضافه وزن دارم .
این بود یکی از خاطرات من ...

کی دوست داره جلوی دیگران ضایع بشه آخه؟! ولی وقتی چاره ای نیست تو یه سری از موقعیتا!! دیگه باید بیخیال بود (موقتی).

فکر کنم این مشکل عرق بین همه ما مشترک باشه، منم دقیقا همینطوری بودم. اون اوایل هم کلی لاغر بودم و بدون چربی ولی مثل چی عرق میکردم اگه تو جمع بودم. تو این لحظه که آدم میدونه الانه که صدا بیاد، تمرکز حواس کلا از بین میره، حافظه کلا از بین میره، آدم فقط به این فکر میکنه که میشه یکم کمتر ضایع بشم! یا اینکه صدای بعدی که قرار تا چند ثانیه دیگه بیاد مردم چی فک میکنن.

[SLZ]

جناب ORP منم مثل شما زیاد عرق میکنم دقیقا تو همچین موقعیتهایی عین همین علایم رو که گفتین پیدا میکنم . پس بیشترمون ادمای حساس و استرسی هستیم , و این موارد هم مشکل و زیاد میکنه . یادمه از دکترم پرسیدم چرا رودم مشکل پیدا کرده گفت از استرس اینجوری میشه ....

من باز هم نظرم اینه که این مشکل استرس رو بوجود میاره و نه برعکس.

[orp]

جناب ORP منم مثل شما زیاد عرق میکنم دقیقا تو همچین موقعیتهایی عین همین علایم رو که گفتین پیدا میکنم . پس بیشترمون ادمای حساس و استرسی هستیم , و این موارد هم مشکل و زیاد میکنه . یادمه از دکترم پرسیدم چرا رودم مشکل پیدا کرده گفت از استرس اینجوری میشه ....

نه سعید جان من تا قبل این بیماری اصلا ادم حساس و استرسی نبودم , اصلا . ولی این مشکل منو به این حال رسوند ...

[SLZ]

من خرمالو زیاد دوست نداشتم - ولی جدیدا خوشم میاد .... ولی رابطه ای با صدای معدم نمیبینم ...

تو اون مقاله نوشته که چون خرمالو میوه نرمی هست، به راحتی همه قورت میدم بدون اینکه کامل بجوند. کلی هم فیبر و مواد دیگه داره که میتونه انسداد موقت یا دائم بوجود بیاره. اگه علتش این باشه (یا هر علت دیگه ای که انسداد موقت رو بوجود آورده) روده ها تنگ میشن، حرکات دودی روده باید با فشار مواد رو از یه سوراخ تنگ عبور بده که این باعث ایجاد صدا های روده میشه، مخصوصا اگه کمی گاز هم همراهش باشه. مصرف آنتی بیوتیک (که خودش میتونه انسداد موقتی ایجاد کنه طبق سایتهای خارجی) از حجم باکتری ها کم میکنه و در نتیجه گاز کمتری تولید میشه و صداها کم میشن.

[orp]

کی دوست داره جلوی دیگران ضایع بشه آخه؟! ولی وقتی چاره ای نیست تو یه سری از موقعیتا!! دیگه باید بیخیال بود (موقتی).

فکر کنم این مشکل عرق بین همه ما مشترک باشه، منم دقیقا همینطوری بودم. اون اوایل هم کلی لاغر بودم و بدون چربی ولی مثل چی عرق میکردم اگه تو جمع بودم. تو این لحظه که آدم میدونه الانه که صدا بیاد، تمرکز حواس کلا از بین میره، حافظه کلا از بین میره، آدم فقط به این فکر میکنه که میشه یکم کمتر ضایع بشم! یا اینکه صدای بعدی که قرار تا چند ثانیه دیگه بیاد مردم چی فک میکنن.

نمیدونم چی بگم ولی من شخصا آبرومو از جونم بیشتر دوست دارم ...

[SLZ]

نمیدونم چی بگم ولی من شخصا آبرومو از جونم بیشتر دوست دارم ...

کاملا صحیحه! ولی چاره چیه؟ چاره؟

[orp]

[QUOTE=SLZ;7931234]تو اون مقاله نوشته که چون خرمالو میوه نرمی هست، به راحتی همه قورت میدم بدون اینکه کامل بجوند. کلی هم فیبر و مواد دیگه داره که میتونه انسداد موقت یا دائم بوجود بیاره. اگه علتش این باشه (یا هر علت دیگه ای که انسداد موقت رو بوجود آورده) روده ها تنگ میشن، حرکات دودی روده باید با فشار مواد رو از یه سوراخ تنگ عبور بده که این باعث ایجاد صدا های روده میشه، مخصوصا اگه کمی گاز هم همراهش باشه. مصرف آنتی بیوتیک (که خودش میتونه انسداد موقتی ایجاد کنه طبق سایتهای خارجی) از حجم باکتری ها کم میکنه و در نتیجه گاز کمتری تولید میشه و صداها کم میشن.[/QUOT

ببین واقعا میگم من دیگه وقتی به عواملی که میتونه باعث ایجاد این مشکل بشه فکر میکنم سرم گیج میره ... انقدر عوامل زیادی میتونه باشه که بعد از یه مدت خودم فراموش میکنم چه چیزهایی بود ...
ولی اون حرکاتی که گفتم رو حتما بکنید و حتما هم ریلکسیشن و مدیتیشن انجام بدید - من دیشب بعد از این که دست از پا دراز تر از مطب دکتر برگشتم رفتم تو مجتمع قبلیمون که خیلی جای باحالی هست - یکی از دوستامو دیدم نشستم 1-2 ساعت باهاش صحبت کردم بدون اینکه صدای معده و روده داشته باشم و خیلی خوب بودم درحالی که همین 1 سال پیش وقتی همونحا با کسی بودم و صحبت میکردم بعد از یک ربع دیگه کمکم صداها شروع میشد و من باید سریع به هر بهانه ای شده خداحافظی میکردم و میرفتم ...
با غذا هم اصلا مایعات نخورید تا یه نیم ساعت بعدش- اینم فکر کنم کمک کرد و .............................................

[orp]

کاملا صحیحه! ولی چاره چیه؟ چاره؟

واقعا چاره چیه ؟

[SLZ]

یکسری از مواقع آدم دیگه باید بیخیال بشه، مثل مطب دکتر که دیگه قرار نیست همون آدمای قبلی رو بازم ببینه. دایورت