سلام
همین الان که هر کدام از ما با یک ترجمه خونده این کتاب رو
انتشارات جامی با ترجمه اقای لنکرانی یک ترجمه 315 صفحه ای داره و انتشارات چشمه از اقای قندهاری یک ترجمه 353 صفحه ای .
ترجمه اقای قندهاری که من خوندم که به نظرم خیلی خوب بود
سلام
همین الان که هر کدام از ما با یک ترجمه خونده این کتاب رو
انتشارات جامی با ترجمه اقای لنکرانی یک ترجمه 315 صفحه ای داره و انتشارات چشمه از اقای قندهاری یک ترجمه 353 صفحه ای .
ترجمه اقای قندهاری که من خوندم که به نظرم خیلی خوب بود
ها!
آره این قسمت که می گفت نمی تونه رو واقعی بودن این اتفاقات قسم بخوره و ممکنه بخشی از خیال پردازی هاش باشه هم برام خیلی جالب بود
و یا این که با وجود تمام مخالفت هاش با کاتولیک ها ماری رو صبح ها بیدار می کرد که به موقع به مراسمات مذهبی اش برسه
+
مثل این که ترجمه ای که فرانک جان خونده هم کامل تره و هم قشنگ تر
لازم شد اون ترجمه اش رو هم گیر بیارم و بخونم
کلیسای جامع
ریموند کارور
فرزانه طاهری
کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه کارور است . بیشتر به تنهایی و سرگشتگی آدمها و نا پایداری اوضاع پرداخته .... ناپایداری اوضاع اطرافمون ، احساساتمون و خیلی زیاد تنهایی و سرگشتگی.....
عالی بود حتما توصیه می کنم بخونید .... داستان های خوبی داشت و عمیق ......بخ خصوص از داستان "هیچ کس حرفی نزد"، " وقتی از عشق حرف می زنیم از چه حرف می زنیم" ،" کلیسای جماع" و " خانه چف" خوشم اومد ..... یعنی همشون خوب بودند نمی تونم انتخاب کنم ... اگه به داستان کوتاه علاقه مندید این کتابو از دست ندهید اگه هم نیستید شاید بتونه علاقه مندتون کنه ..... به خصوص یک داستان داره که دوبار توی کتاب نوشته شده یکی کوتاه تر یکی بلندتر و ... به نظرم اومد چه قدر کوتاه بودن یک داستان کوتاه و نا پیدا بودن اخرش چیز جالب و دوست داشتنی هست
ریموند کارور را پدر موج نو در ادبیات داستانی و استاد مینی مالیسم شمرده اند .
جالبه بدونید اولین باری که داستانش توی یک مجله چاپ می شه مجله رو با خودش می بره توی تخت خوابو این طوری جشن می گیره
داستانهای کارور همه دارای خصوصتی خاص هستن. و اون عدم اطمینان از همه چیزه. نوعی ترس درونی از وقایع که شاید باشند و شاید هم نباشند.
نوعی تنهایی در دنیای جدید و بهتر بگم ترس از آن.
این کتابو خوندم ولی یادم نبود بگم
اولین بار که فیلم " کاغذ بی خط" از تقوایی را دیدم حس کردم که ردپای سبک کارور تو فیلمنامه هست و بعدا خوندم که فیلمنامه نوع ایرانیزه شده یکی از داستانهای کارور بوده هست.
من داستانهاشو یادم نیست دقیقا. ولی این حس خاص را یادم هست. بخصوص در داستانی که مرد خونه با چنتا از دوستاش مرد میرن تفریح و جسد یه زن را در رودخانه پیدا میکنن. جمله آخر زن یادمه که فکر کنم حس میکرد که جای ان زن در رودخانه هست.
راستش این کتابو حدود 5 سال پیش خوندم.
اما واقعا زیباست. یه داستان دیگه هم هست که فکر نکنم تو این کتاب باشه. لینکشو میذارم.
ممنون از فرانک که این کتاب هم به یادم اورد.
پاكتها
ريموند كارور
ترجمه: مصطفي مستور
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
وقتی از عشق حرف می زنیم
ریموند کارور
پریسا سلیمان زاده – زیبا گنجی
مجموعه ای از داستان های کوتاه ریموند کارور هست . چند تایی از داستانهاش هم با کتاب کلیسای جماع ترجمه خانم طاهری مشابه است .
من ترجمه های خانم طاهری را بیشتر پسندیدم
داستان های ریموند هم که حرف ندارند و درون مایه اونها تنهایی و خلا و ناکامیست
کجا ممکن است پیدایش کنم
هاروکی موراکامی
بزرگمهر شرف الدین
کتاب شامل 5 تا از داستان های موروکامیست که اقای شرف الدین انتخاب کرده و ترجمه نموده . کتاب قشنگیه و ترجمه اش هم روونه . به جز فاجعه معدن در نیویورک که اصلا باهاش ارتباط برقرار نکردم بقیه داستان های خوبی بودن راستش پایانشو زیاد نمی پسندیدم اما خوب ماجرا و سبک نوشتنش خوب بود . کتاب خوبیه در کل . ادمهای داستانش به دنبال تنهایی و ارامش خیالند .....
کتاب های داستان کوتاه خیلی برای من سریعتر از رمان ها پیش می رند هرچند رمان را بیشتر دوست دارم و خوب جذابیتش بیشتره .... نمی دونم چرا ...
موراکامی از مشهورترین نویسندگان ژاپنی است که به دلیل علاقه اش به شعر و نویسندگی روسی و غربی و کلاً سبک زندگی غربی ، روشن فکران ژاپنی میانه خوبی با او ندارند و معتقدند به اسطوره های ژاپن توجهی ندارد . اون نویسنده موفقیه کتابهاش اصولا هم فروش خوبی می کنند هم جوایز زیادی را می برن و نقدهای خوبی را به همراه دارند .
نویسنده مورد علاقه اش ریموند کارور است
چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد
واقعا کتاب ساد و روانی است که بنده فقط یک نکته بزرگ از اون کتاب برداشت کردم
نکته : همیشه با تغییرات سازگار باش
اگر نیاز هست تا کتاب را اپلود کنم
یک موضوع خیلی جالب که بعد از خوندن کتاب های شرقی و غربی ادم باهاش مواجه می شه اون اخلاقیات مورد احترام بین شرقی ها است
یک جورایی قبلا که کارور را می خوندم فضای اخلاقی غربی بود مثلا ساده ترین نمونه اش اینکه زن خیلی راحت جلوی شوهرش از شوهر قبلیش و عشق رماتیکش به اون صحبت می کرد و همه شون چند بار ازدواج کرده بودن و کلا رابطه ها ازاد بود .......
اما وقتی وارد داستان یک نویسنده شرقی حتی غرب گرا بشید می بینید جز خصوصیات شوهر خوب مطرح می کنه که حواسش به حساسیت های یک زن هست و با زن دیگه ای بگو بخند نمی کنهحتی بگو بخند
جالبه
کافکا در ساحل
هاروکی موراکامی
گیتا گرکانی
کتاب 2 داستان موازی را دنبال می کند که جایی به هم گره می خورند . کافکا نوجوانی کتاب خوان و بسیار تنها با پدری که هیچ درکی از او ندارد . پدر پیش بینی می کند که کافکا روزی او را خواهد کشت و با مادر و خواهر خود هم خوابه می شود . کافکا برای جلوگیری از این پیش بینی و ..... از خانه فرار می کند . ناکاتا نیز پیرمردی است که در اثر اتفاقاتی هوش طبیعی خود را از دست داده ولی به جای ان قادر است با گربه ها صحبت کند .....
کتاب خاصیه یک ریتم کلاسیک داره فرار از خانه و جستجوی مادر و .... غالب کار کلاسیک هست اما نمادها و درون مایه هاش نو هست ترکیب جالبیه . خیلی کتاب جذاب و پر جادثه ای هست من به شخصه واقعا از خوندنش لذت بردم چیز جدیدی بود
پرنده خارزار
کالین مکالو
ترجمه مهدی غبرایی
این کتاب زندگی مگی کلیری دختر 4 ساله ای را دنبال می کند که با شش برادر و خانواده گله چران خود زندگی می کند.روزی خبر می رسد که عمه ی آنها که در استرالیا صاحب ملک و سرمایه زیادی است در حال مرگ است و قصد دارد که تمام اموال خود را به برادرش به سپارد به همین خاطر آنها روانه ی استرالیا می شوند....در استرالیا مگی که حالا بزرگ شده با کشیشی به نام رالف دوبریکاسار آشنا می شود و رالف با این که یک کشیش است و کشیش ها اجازه دلبستگی به زن ها و ازدواج با آنها را ندارند سخت به مگی دل می بندد و مگی نیز به او شدیدا علا قه مند می شود....داستان به همین منوال تا پیری مگی ادامه می یابد و زندگی بچه هایش را نیز دنبال می کند.....![]()
کتاب فوق العاده قشنگی بود که در 2 جلد و 764 صفحه نوشته شده....من نه که یک ماه تموم بود داشتم این کتاب رو می خوندم خیلی بهش وابسته شدم و وقتی تموم شد کلی ناراحت شدم...به نظر من بعضی شخصیت ها مثل فرانک به باید بهتر کار می شد و مرگ بعضی از شخصیت ها باید با تفاصیل بیشتری بیان می شد و به طور کلی من نیمه دوم کتاب که راجع به بزرگی مگی و بچه هاش بود رو بیشتر دوست داشتم اما در هر حال کتاب خیلی خیلی قشنگی بود......
![]()
از داستان این کتاب فیلم و سریال تلویزیونی هم ساخته شده است......
یک نکته ای که این کتاب برای اولین بار من رو متوجه خودش کرد این بود که هر کدوم از شخصیت ها در هنگام مرگ یه فکری داشتند و به یک چیزی فکر می کردند...من تاحالا به این توجه نکرده بودم که آخرین چیزی که آدم بهش توی این دنیا فکر می کنه و آخرین مطلبی که از ذهنش قبل از مرگ می گذره چیه......خیلی جالبه نه؟! آخرین فکر آدم ..... مثلا می گه خداحافظ مامان ....یا نه من نمی خوام بمیرم و غیره......![]()
ویرایش: کتاب فوق العاده ای بود ......آخه ی ی ی.....کاشکی تموم نمی شد...بهش عادت کرده بودم.....![]()
Last edited by zooey; 26-07-2008 at 10:31.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)