تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 566 از 934 اولاول ... 66466516556562563564565566567568569570576616666 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,651 به 5,660 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #5651
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2004
    پست ها
    118

    پيش فرض

    اگر دریای دل آبیست تویی فانوس زیبایش
    اگر آیینه یک دنیاست تویی مفهوم و معنایش

    تو یعنی دسته ای گل را از آن سوی افق چیدن
    تو یعنی پاکی باران تو یعنی لذت دیدن

    تو یعنی یک شقایق را به یک پروانه بخشیدن
    تو یعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن

    تو یعنی یک کبوتر را ز تنهایی رها کردن
    خدای آسمان ها را به آرامی صدا کردن

    تو یعنی روح باران را متین و ساده بوسیدن
    و یا در پاسخ یک لطف به روی غنچه خندیدن

    اگر چه دوری از اینجا تو یعنی اوج زیبایی
    کنارم هستی و هر شب به خوابم باز می آیی

    اگر هرگز نمی خوابند دو چشم سرخ و نمناکم
    اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناکم

    ولی یادم نخواهد رفت که یاد تو هنوز اینجاست
    میان سایه روشن ها دل شیدای من تنهاست

    نباید زود می رفتی و از دل کوچ می کردی
    افق ها منتظر ماندن که از این راه برگردی

    اگر یک آسمان دل را به قسط عشق بردارم
    میان عشق و زیبایی تو را من دوست می دارم
    Last edited by 0511; 15-10-2010 at 14:15.

  2. 3 کاربر از 0511 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #5652
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    پست ها
    517

    پيش فرض

    آن یار عزیزی که قرارش بودم
    آسایش روز و روزگارش بودم
    امروز ببین چه میکند با دل من
    بیچاره منم که بیقرارش بودم///

  4. 2 کاربر از Last Night بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #5653
    داره خودمونی میشه narmine's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in your heart
    پست ها
    160

    پيش فرض

    تو سبز را به من آموختی
    حالا از هر درختی، سر بلندتَرم
    دیروز رکعت آخر باران دستم را بوسیدی
    و من عجیب دلم می‌خواست عشقم را واژه واژه لمس کنی
    نمی‌دانی چه قدر دلواپس پنجره‌ام
    وقتی خورشید از پیله‌ی آسمان در می‌آید
    پنجره‌ام باید یاد بگیرد
    با چه کسانی به لهجه‌ی دیوار حرف بزند
    و چه وقت خورشید عقیم را سرزنش کند
    نمی‌دانم به کدام پرنده معتقدی
    ولی تو را به جان هر چه چکاوک
    پر آواز پروانه را نبند
    هیچ کس آواز سبز پروانه‌ها را نمی‌فهمد
    تو دیگر چرا؟
    تو که از سلاله‌ی تابستانی
    و با تمام رنگین کمان‌ها نسبت داری
    آسمان بالغ می‌شود
    هیچ کس نمی‌پرسد باران اهل شمال است
    یا سیگار و ستاره !
    وقتی که قبل از آمدن اجازه می‌گیرد
    سلام می‌کند
    وای، باران، دلم برای لکنتت می سوزد
    نگاهم می‌کند باران
    نگاهی تَر ، عاشق و مبهوت
    خوابت نبرد، صبر کن
    هنوز هم خیلی از مردم
    باران روی شانه‌ی چترشان، جان می‌دهد
    تو را به جان سیب، مخاطب
    بیا برویم کمی از باران دلجویی کنیم
    بیا برویم از روی شانه‌ی یک شنبه چتر را برداریم
    سکوتی زلال زیر پیراهنم می‌وزد
    سکوتی از اردیبهشت کودکی‌ها
    که حوصله‌ی زمستان را سر برده
    خوابت برد ؟
    ببین دیوان پنجره را باز می‌کنم تا تفألی بر باد بزنم
    چرا نگرانی ؟
    نگران برهنگی پنجره‌ای یا آواز پروانه‌ها ؟
    شاید هم دل واپس عبور زمانی ؟
    نه ، ستاره‌ی سبز من آسوده باش
    این دختر ساده تمام سال‌هایی را که گذشت
    به حساب همان سیب کال می‌نویسد
    وقتی که دیدمت، کمی از بوی سازت را برایم کنار بگذار
    یک شنبه ما را گم نمی‌کند
    شاید ما او را…ـ
    خوابیدی گلم ؟
    شب به خیر …

    مریم اسدی


  6. 3 کاربر از narmine بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5654
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    امشب دوباره دلم بی صدا شکست
    امشب دلم باز بی صدا شکست
    امشب دوباره دلم بی صدا شکست
    با گریه ای غریب و غمی آشنا شکست
    تا کهکشان غرقه شدن در خیال تو
    پرواز کرد و چون مرغی رها شکست
    یک عمر من شکستم و با درد ساختم
    اما کسی نگفت چرا بینوا شکست
    ماندم میان موج غریبی ز اشک و آه
    کشتی صبرم از ستم ناخدا شکست امشب ستاره ها پی دلداری آمدند
    اما ز داغ من دلشان تا خدا شکست
    باز به داد دلم رسی........ای کاش
    امشب دوباره دلم بی صدا شکست!

  8. این کاربر از M3HRD@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #5655
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    پست ها
    125

    پيش فرض

    پشت شیشه برف می بارد
    پشت شیشه برف می بارد
    در سکوت سینه ام دستی
    دانه ی اندوه می کارد

    مو سپید آخر شدی ای برف
    تا سرانجامم چنین دیدی
    در دلم باریدی ..... ای افسوس
    بر سر گورم نباریدی

    چون نهالی سست می لرزد
    روحم از سرمای تنهایی
    می خزد در ظلمت قلبم
    وحشت دنیای تنهایی

    دیگرم گرمی نمی بخشی
    عشق ، ای خورشید یخ بسته
    سینه ام صحرای نومیدیست
    خسته ام ، از عشق هم خسته

    غنچه ی شوق تو هم خشکید
    شعر ، ای شیطان افسونکار
    عاقبت زین خواب درد آلود
    جان من بیدار شد ، بیدار

    بعد از او بر هر چه رو کردم
    دیدم افسون سرابی بود
    آنچه میگشتم به دنبالش
    وای بر من نقش خوابی بود

    ای خدا .... بر روی من بگشا
    لحظه ای درهای دوزخ را
    تا به کی در دل نهان سازم
    حسرت گرمای دوزخ را ؟

    دیدم ای بس آفتابی را
    کاو پیاپی در غروب افسرد
    آفتاب بی غروب من !
    ای دریغا ، در جنوب ! افسرد

    بعد از او دیگر چه می جویم ؟
    بعد از او دیگر چه می پایم ؟
    اشک سردی تا بیفشانم
    گور سردی تا بیاسایم

    پشت شیشه برف می بارد
    پشت شیشه برف می بارد
    در سکوت سینه ام دستی
    دانه ی اندوه می کارد ...


  10. این کاربر از ilta بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    GsM

  11. #5656
    داره خودمونی میشه narmine's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in your heart
    پست ها
    160

    پيش فرض

    حرف که می زنی انگار
    سوسنی در صدایت راه می رود
    حرف بزن
    می خواهم صدایت را بشنوم
    تو باغبان صدایت بودی
    و خنده ات دسته کبوتران سفیدی
    که به یکباره پرواز می کنند .
    تورا دوست دارم
    چون صدای اذان در سپیده دم
    چون راهی که به خواب منتهی می شود
    ترا دوست دارم
    چون آخرین بسته سیگاری در تبعید .
    تو نیستی
    و هنوز مورچه ها
    شیار گندم را دوست دارند
    و چراغ هواپیما
    در شب دیده می شود
    عزیزم
    هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر می گیرد
    از ریل خارج نمی شود .
    و من
    گوزنی که می خواست
    با شاخ هایش قطاری را نگه دارد .



    رضا بروسان

  12. 3 کاربر از narmine بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #5657
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض

    هميشه يكي از ما چشم مي گذاشت،

    تا بي نهايت بوسه مي شمرد

    و ديگري

    در حول و حوش شهامت سايه ها پنهان مي شد!

    ساده ٬ساده پيدايم مي كردي! پونه پنهان نشين من!

    پس چرا در سكوت اين خانه پيدايم نمي كني؟

    بيا و سرزده برگرد!

    بگو: «-سك سك! مسافر ساده سرودنها!»

    من هم قوطي ِ قرصهايم را در جوي روبروي خانه مي اندازم!

    قلمم را،

    چركنويس هاي تمام ترانه هاي تنهايي را!

    بعد شانه شعر را مي بوسم!

    مي گويم: «-خداحافظ! واژگان نمناك كوچه و باران!

    آخر فرشته فراموشكار من برگشت!»

    پياده راه مي افتيم!

    از دره گرگها،

    تا كوچه دومين پرنده تنها

    راه دوري نيست!

    كنج دنج كوچه مي نشينيم!

    من برايت از تراكم تنهايي اين سالها مي گويم

    و تو برايم از حضورِ دوباره بوسه!

    ديگر «كبوتر باز برده» صدايت نمي زنم!

    بر ديوار ِ بلند كوچه مي نويسم,

    »كبوتر با كبوتر، باز با باز«

    باور ميكنم كه عاقبت علاقه به خير است!

    كف دست راستم را نشان فالگير پير پُل مي دهم،

    تا ببيند كه خط عمرم قد كشيده است

    و ديگر مرا از نزديكي نزول نفسهايم نترساند!

    آنوقت، ما مي مانيم و تعبيرِ اين همه رؤيا!

    ما مي مانيم و برآوردِ اين همه آرزو!

    ما مي مانيم و آغوش ِ امن علاقه...



  14. 2 کاربر از Miss Artemis بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #5658
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    نور را پیمودیم ، دشت طلا را درنوشیتم .
    افسانه را چیدیم ، و پلاسیده فکندیم .
    کنار شن زار ، آفتابی سایه بار ، مارا نواخت . درنگی کردیم .
    بر لب رود پهناور رمز ، رویاها را سر بریدیم .
    ابری رسید ، و ما دیده فرو بستیم .
    ظلمت شکافت ، زهره را دیدیم ، و به ستیغ بر آمدیم .
    آذرخشی فرود آمد ، و ما را در نیایش فرو دید .
    لرزان ، گریستیم ، خندان ، گریستیم .
    رگباری فرو کوفت ، از در همدلی بودیم .
    سیاهی رفت ، سر به آبی آسمان سودیم ، درخور آسمان ها شدیم .
    سایه را به دره رها کردیم . لبخند را به فراخنای تهی فشاندیم .
    سکوت ما بهم پیوست . و ما ((ما)) شدیم .
    تنهایی ما تا دشت طلا دامن کشید .
    آفتاب از چهره ی ما ترسید .
    دریافتیم ، و خنده زدیم .
    نهفتیم و سوختیم .
    هرچه بهم تر ، تنها تر .
    از ستیغ جدا شدیم
    من به خاک آمدم ، و بنده شدم
    تو بالا رفتی ، و خدا شدی

    سهراب

  16. #5659
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض

    يادم نرفته است!
    گفتي : از هراس باز نگشتن،
    پشت سرم خاكاب نكن!
    گفتي : پيش از غروب ِ بادبادكها برخواهم گشت!
    گفتي: طلسم تنهاي تو را،
    با وِردي از اُراد آسمان خواهم شكست!
    ولي باز نگشتي
    و ابرِ بي باران اين بغضهاي پياپي با من ماند!
    تكرارِ تلخ ترانه ها با من ماند!
    بي مرزي اين همه انتظار با من ماند!
    بي تو،
    من ماندم و الهه ي شعري كه مي گويند
    شعر تمام شاعران را انشاء مي كند!
    هر شب مي آيد
    چشمان منتظرم را خيس گريه مي كند
    و مي رود!
    امشب، اما
    درِ اتاق را بسته ام!
    تمام پنجره ها را بسته ام!
    حتي گوشهايم را به پنبه پوشانده ام،
    تا صداي هيچ ساحره اي را نشنوم!
    بگذار الهه ي شعر،
    به سروقت شاعران ديگرِ اين دشت برود!
    مي خواهم خودم برايت بنويسم!
    مي بيني؟ ديگر كارم به جوانب جنون رسيده است!
    مي ترسم وقتي كه - گوش شيطان كر!!!
    از اين هجرت بي حدود برگردي،
    ديگر نه شعري مانده باشد،
    نه شاعري!
    كم كم ياد گرفته ام به جاي تو فكر كنم،
    به جاي تو دلواپس شوم،
    حتي به جاي تو بترسم!
    چون هميشه كنار مني!
    كنارمي، اما...صد داد از اين:
    «اماچه روزهاي زلالي بود»

  17. #5660
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض

    میتوان راحت از این دنیای فانی دل گسست


    میتوان چشم را بر این دنیای بی مقدار بست


    میتوان در آن جهان در انتظار تو نشست


    آری ای زیبای من ای حسرت فردای من


    میتوان با عشق تو از جاده های شب گذشت


    میتوان جای غمت با یاد تو همخانه گشت


    میتوان مانند مجنون سر نهاد بر کوه و دشت


    میتوان ای جان من ای نیمه پنهان من

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 6 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 6 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •