اقا من ديگه كم كم ميرم ميخوام برم بهشت زهرا
ديروز فاميلمون با موتور تصادف كرد خودش مرد زنش كمرش شكست پسرش خوبه
براشون دعا كنيد باي.
اقا من ديگه كم كم ميرم ميخوام برم بهشت زهرا
ديروز فاميلمون با موتور تصادف كرد خودش مرد زنش كمرش شكست پسرش خوبه
براشون دعا كنيد باي.
خدارحمتش کنهباشه براشون دعامی کنیم
![]()
چهارشنبه 06 / 06 / 87
فرافکنی بامدادی
قصدم این بود تا بعد از بازی روز جمعه مقابل برق شیراز قید نوشتن را بزنم
فکر می کردم تا آن روز حرفی برای گفتن نیست،یعنی حرف که زیاد است
باید عمل کنیم،ما باید کار و تلاشمان بیشتر شود تا تیم را به جایی که
می خواهیم برسانیم اما اتفاقاتی که در 90 رخ داد دوباره من را دست
به قلم کرد.نمی دانم چرا به یک باره حدود ساعت 3،4 بامداد سه شنبه
یاد آن برنامه معروف پس از جام ملتهای آسیا افتادم.
آقایان حاج رضایی،ذوالفقارنسب و فردوسی پور عملکرد تیم ملی را مورد
انتقاد قرار می داند اما آن خدای بالای سر به من ظرفیتی داده بود که با
خونسردی به پرسش هایشان پاسخ بدهم.خداراشکر مردم همه چیز را
به یاد می سپارند.
همان شب در برنامه 90 مسابقه sms بود با این سئوال که به نظر مردم
به قلعه نوعی در تیم ملی فرصت کافی داده شده یا نه؟که عمده
شرکت کنندگان گفته بودند این فرصت برای من کافی نبود.
همه اینها بعد از آن مکالمه های تلفنی شکل گرفت. نمی دانم چرا این آقا
همه چیز را قاطی کرده بود وداشت آسمان و ریسمان را بهم می دوخت.
من حرفم رازدم،همان موقع هم گفتم اگر بحث شخصی بود خدارا شاهد
می گیرم حرفی نمی زدم.کما این که اوایل امسال این آقا مصاحبه ایی
کرد و هر چه توانست علیه من گفت ،من هم مطلع شدم اما چندروز بعد
بدون توجه به این مساله در کرمان برایش دسته گل بردم ،
همان مسابقه ایی که با مس مقابل سایپا پیروز شدیم.
به هر حال من به شخصه نمی دانم در این شرایط که تیم ملی نیاز به
آرامش دارد،احتیاج به دوری از حواشی دارد وباید با همه تعامل داشته
باشد ، این آقا با کل جامعه فوتبال دعوا دارد ، اگر همه این مسائل چند
روز گذشته با کمی تدبیر همراه میشد هیچ مشکلی به وجود نمی آمد و
تیم ملی هم بدون دغدغه به عربستان می رفت.تا حرفی زده می شود
هم بحث منافع تیم ملی را پیش میکشند، اینطوری نیست آقا،تیم ملی
ومیهن دوستی باید در قلب آدمها باشد باید در کردار باشد.
این فرافکنی است.
دراین موارد طی روزهای آینده حرف های دیگری هم دارم فقط به
بچه های تیم می گویم که حق ندارند خود را وارد این معرکه کنند و فکر و
ذکرشان باید بازی جمعه وکسب هر سه امتیاز آن باشد.
از هوادارن هم تشکر می کنم که به من لطف داشتند اما از آنها جدا
می خواهم نگذارند فضای بازی جمعه را گروهی تخریب کنند تا به نام
ما تمام شود.
پنجشنبه 07 / 06 / 87
انتخاب بد یا بدتر
پرسش روزاین می تواند باشد،با لغو بازی های لیگ در هفته پنجم
چه باید کرد؟
قبل از جواب دادن به این سئوال این را بگویم که اصولا من همیشه از
به تعویق افتادن لیگ گریزان بوده ام.
چه وقتی در استقلال بودم،چه وقتی در مس مربیگری می کردم و حتی
زمانی که در تیم ملی حضور داشتم.
دلیلش هم واضح است.لیگ باید کارخانه بازیکن ساز باشد،در لیگ است
که همه ما آماده می شویم،من مربی،بازیکن وحتی خبرنگاران که در
کوران اتفاقات قرار می گیریم اما به هر حال در این شرایط عجیب و غریب
که از دید من در فوتبال ما سابقه نداشته است سازمان لیگ ناگریز به
لغو بازی ها شد.در واقع این انتخابی بود که بیاد از بین " بد " و " بدتر "
صورت می گرفت.ما هم بر همین اساس برنامه کاری و تمرینی مان
را تنظیم کردیم.
اولین چیزی که پس از لغو بازیهای هفته پنجم به ذهنم رسید استراحتی
بود که باید به تیم می دادم.
در این شرایط خسته کننده و دشوار چهار هفته آغاز فصل،بازیکنان تیم
باید در شرایط آرام سازی روحی و روانی قرار می گرفتند.
برای هفته بعد هم از روز شنبه کارمان را آغاز می کنیم وسعی دارم
در طول هفته ایرادات تیم هم در بعد تاکتیکی و هم در وجه بدنی را به
حداقل برسانیم.
امیدواریم از بازی مقابل صباباتری شاهد اتفاقات تازه ای باشیم.
من که خیلی امیدوارم...
شنبه 09 / 06 / 87
بازی خوب ، نتیجه گیری خوب
فرصت ایجاد شده تا دیدار صبا باتری،زمان مناسبی است تا نقاط ضعف
وقوت تیم را در محیطی آرام بررسی کنیم.
اینکه در 4هفته نخست دقیقا چه اتفاقاتی افتاد،جریان بازی در این
4مسابقه چگونه بودواصولا تیم در چه زمان هایی خوب وچه وقتی دور از
انتظار ظاهر شد.به شخصه این هفته های آغازین را تدارکاتی مناسب
برای ادامه فصل می دانم.در واقع برنامه اولیه کادر فنی هم این بود که از
هفته ششم در برابر صبا،چهره واقعی استقلال را نشان دهیم.
برای من نتیجه گیری وبازی خوب به صورت همزمان اهمیت دارد.
یعنی اگر در زمانی هر کدام نباشد رضایت کامل من حاصل نمی شود.
فکر میکنم سال 85 بود،وقتی تیم قهرمان شد یکی از قدیمی ترین هوادران
تیم از کانادا با من تماس گرفت وبابت شرایط آن زمان استقلال تبریک گفت
او می گفت:سالیان سال در استقلال بودم اما از سالهای خیلی دور تا
آن زمان به یاد نداشتم تیم اینقدر زیبا بازی کند.
این جمله خستگی آن سه سال را از تن من بیرون آورد چون به هر دو
هدفمان که بازی خوب و کسب نتیجه بود رسیدیم.
برای استقلال امسال هم فکر های زیادی در سردارم ،جنس تیم کاملا
جوراست وبر این باورم هرچه از مسابقات بگذرد،
هوادارن تیم بهتری خواهند دید.
چهارشنبه 13 / 06 / 87
نقش " استقلال جوان " در موفقیت تیم
طی روزهای گذشته درتمامی محافل فوتبالی که رفته ام گوشه ای
از بحث مربوط به روزنامه «استقلال جوان» بوده است.
درواقع این روزنامه همانطور که از نامش بر می آید وآنطورکه از اهدافش
معلوم است به دو مقوله مهم یعنی «استقلال و هوادار» مربوط است.
بنابراین وظیفه بسیار مهمی بردوش دوستان عزیزم در این نشریه
قدیمی است.قدیمی را از این جهت گفتم که «استقلال جوان» از
سالهای دور درکنار باشگاه وهوادار بوده است و فکر میکنم از سال 69
به صورت هفتگی مسائل مربوط به تیم را بررسی میکرد من به شخصه
درزمانی که بازیکن بودم و بعدها که کاپیتان استقلال شدم وبقیه ماجرا
درسال های بعدتر همیشه به این نشریه به دیده احترام نگاه میکردم.
بهر حال بسیار خوشحالم که «استقلال جوان»مدتی است با نگاه
تازه وجدیدی به مسائل نگاه می کند که این مساله تاثیر مستقیم درپ
موفقیت استقلال خواهد داشت بعد از بازی مس کرمان تاثیر مثبت
انتقاد واقعی را که به تیم کمک می کند،دیدم ودر روزهای بعدتر هم
روزنامه دوباره در صدد تزریق روحیه به بازیکنان تیم برآمد همه اینها
عواملی است در تائید این مساله مهم که کار دوستان روزنامه بسیار
دشوار است یک حد وسطی باید برای انتقاد وتعریف به وجود بیاید
همانطور که تا به امروز بوده وامیدوارم این روند ادامه داشته باشد.
ازمن خواسته بودند درباره بازی آتی تیم ملی مقابل عربستان بنویسم
اما حیفم آمد از این سوژه بگذرم.
یکشنبه 10 / 06 / 87
ببخشید،کار من نیست
حجم انبوه مطالب و روزنامه های ورزشی در این چند روز بر میگشت
به موضوع جاسوسی،مساله ای که از دیدمن در فوتبال ما در سالهای
گذشته هم وجود داشت و موضوع جدیدی نیست.درواقع خود من وقتی
بازی میکردم خیلی اتفاقات را در همین مورد در گوشه و کنار میشنیدم.
البته اینجا قصد بازکردن خیلی از آن خاطرات را ندارم اما همین قدر
بگویم که یکی از مسائل در چارچوب همین موضوع بود در دهه 60 رخ داد.
من آن زمان بازیکن خیلی جوانی بودم وخوب دقیقا به همین دلیل از
خیلی پشت پرده ها و شرایط خاص حاکم بر فوتبال خبر نداشتم.
دریکی از روزهایی که در تیم حضورداشتم مربی تیم آقای .... من راصدا
زدو گفت:فلانی بگو ببینم این درگیری بازیکنان واینکه گفته اند علیه
فلانی در تیم بزنیم چه بوده ؟!
من یک لحظه ماندم چه بگویم،فقط تنها کاری که کردم وآن را هم از لطف
پروردگار می دانم این بود که رو به مربی بزرگوار کردم و
گفتم:ببخشید استاد،کارمن آدم فروشی نیست!
بنده خدا به من گفت تو به من بگو و مطمئن باش بین خودمان می ماند
اما هرچه کلنجار رفت من حرفی نزدم وترجیح دادم با آنکه از کل ماجرای
مورد نظرخبرداشتم ،سکوت کنم.حالا کاری به این ندارم که بعدها چه
رخ دادوبه نوعی از چشم آن مربی افتادم اما همین قدر می دانم خیلی
چیزها در زندگی گذراست.درواقع اگر آدم چشم روی برخی مسائل ببندد
می تواند در آینده حداقل پیش وجدان خود بدهکار نباشد.
آرزو می کنم این پدیده شوم جاسوسی و جاسوس بازی ازکل فوتبال
ایران رخت بربندد.
شنبه 16 / 06 / 87
می روند روی اعصاب حریف!
فکر میکنم امروز یکی از مهمترین روزهای تاریخ فوتبال کشورمان باشد،
پیکاربا عربستان صرف نظرازحساسیتی که همیشه در دیدار هایمان با
این تیم داشته ایم می تواند خیلی از مسایل را روشن کند.این که پس
از چند سال نبت به این حریف سنتی در چه جایگاه و وضعیتی قرار داریم
و به طور کل از رقابت های گذشته درس های لازم را گرفته ایم یا نه؟
بازی با تیم های عربی یک ویژگی ثابت دارد و آن این که باید مراقب
نوسان روحی تیم خودی بود.
من در موقع بازی و مربیگری تجربه رویا رویی با این تیم ها را داشته ام
حتما می دانید نخستین هدف انها پایین آوردن ظرفیت روانی حریف است
واین کار را چنان با حوصله و به تدریج انجام می دهند که به هدفشان
برسند.به ویژه مسابقه امروز در خاک عربستان برگزار می شود ومطمئن
باشید آنها از همه پتانسیل های میزبانی درجهت جنگ روانی علیه تیم
میهمان با تمام ابزارشان استفاده خواهند برد.فکرمی کنم دراین شرایط
وظیفه بزرگترهای تیم خیلی بیش تر از قبل میشود،آنها هستند که باید
آرامش را به اردو بیاورند و ازدرگیری و تنش پرهیز کنند.
درهمان بازی 4 – 3 معروف در قطریادم هست که عرب ها چگونه با روح
وروان ما ازدقیقه 1بازی کردند.حتی برخی تماشاگران همراه آنها متاسفانه
الفاظی رابه فارسی بیان می کردند،که این مساله بچه های ما را برای
لحظاتی در شوک فرو برد.به هر حال من به شخصه اگر چه درباره تیم
ملی حرفهای دیگری هم دارم و انتقاداتی را به شرایط آماده سازی تیم،
اردوهای مکرر،روند تطبیق پذیری و پروازهای متعدد وارد می دانم اما در
این شرایط دشواروحساس به خاطر شادی دل 70میلیون ایرانی از ته
دل آرزو می کنم بتوانیم در اولین گام ،حریفمان را مغلوب کنیم.
یک بار دیگر هم این را گفته بودم که قلعه نوعی ها می آیند و می روند
وهمه ما باید فدای نام بزرگی به نام ایران شویم.
یکشنبه 17 / 06 / 87
کاپیتان وقتی متولد می شود
خدا پدر و مادر حشمت خان مهاجرانی را بیامرزد که همیشه می گوید: کسی که مورد نفرین والدین باشد مربی فوتبال می شود! من با اجازه سرور عزیزم آقا حشمت می نویسم. کسی که نفرین والدین شود اصلا فوتبالیست می شود!
فکر می کنم فوتبال روز به روز سخت تر می شود.منظور فقط شرایط فنی و مساثل تاکتیکی نیست بلکه در مجموع همه حواشی و اتفاقات پشت پرده را می گویم.یعنی من وقتی به عنوان یک بازیکن جوان ، فوتبال را شروع کردم درصدی از موقعیت های امروز در فوتبال وجود نداشت... اما درباره موضوع بحث ، بحث کاپیتانی در فوتبال.
شدیدا بر این باورم که مدیریت یک مسئله ذاتی است. یادش بخیر روز هایی که تازه فوتبالم را شروع کرده بودم، مربی داشتم که می گفت: کاپیتان یک تیم وقتی متولد می شود ، کاپیتان است. در سال های دور همیشه رویکرد اخلاقی فرانس بکن باوئر را دوست می داشتم.عاشق سیستم اخلاقی میشل پلاتینی بودم. معتقدم کاپیتان جور تیم را می کشد.اشتباهات بقیه را جبران می کند و باید عصای دست مربی باشد. من تا زمانی که سال 75 بازی می کردم سعی داشتم با همین نگاه کارم را انجام بدهم ، البته آن زمان ها صفا و صمیمیت در کل فوتبال بیشتر بود اما کلا از دیدگاه من کاپیتان مهم ترین نقش را در تیم دارد ، همپای کادر فنی و همپای ستارگان یک تیم.
دوشنبه 18 / 06 / 87
تیم ملی پس از بازگشت نکونام و شجاعی
بازی شنبه صرف نظر ازابعاد تاکتیکی وروند حرکتی تیم ملی نکات مهمی
درپی داشت.نمی خواهم زیاد به حواشی بحث فکر کنم و معتقدم در
این باره حرف های لازم زده شده است.من از دیدگاهی دیگر می خواهم
به موضوع بپردازم وآن بازشگت جواد نکونام ومسعود شجاعی به ترکیب
تیم ملی بود.شما دیدید با حضوراین دونفر تیم ملی چقدر متحول شد
ودرنهایت با پاس مجتبی جباری وهمکاری آنها توانست به گل برسد.
حال اینکه گروهی مارا متهم می کردند که اگر دونفر ملی پوشان
استقلال نباشند اتفاقی نمی افتد ویک تیم نباید وابسته به دونفر باشد.
شما دیدید با حضور نکونام وشجاعی چرخ حرکتی تیم ملی با سرعت
بیشتری حرکت کرد پس در فوتبال امروز همه زنجیره ها به یکدیگر متصل
هستند واینطور نیست که بگوییم یک تیم بدون دو بازیکن با کیفیت و
اصلی خود حق افت ندارد!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)