تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 552 از 934 اولاول ... 52452502542548549550551552553554555556562602652 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,511 به 5,520 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #5511

    پيش فرض

    بازگشتی در کار نیست

    یک بار که بروی،

    برای همه ی عمر

    رفته ای !

    حتی اگر برگردی..

  2. #5512

    پيش فرض

    مطمئن باش برو

    ضربه ات کاری بود

    دل من سخت شکست

    و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی

    به من و عشقی پاک که پر از یاد تو بود

    وبه یک قلب يتيم که خیالم می گفت تا ابد مال تو بود

    تو برو

    برو تا راحت تر تکه های دل خود را

    آرام سر هم بند زنم

  3. #5513
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض

    معنای زنده بودن من با تو بودن است
    نزدیک ـ دور
    سیر ـ گرسنه
    رها ـ اسیر
    دلتنگ ـ شاد
    آن لحظه ای که بی تو سر آید مرا مباد!
    مفهوم مرگ من
    در راه سرفرازی تو در کنار تو
    مفهوم زندگی ست .
    معنای عشق نیز
    در سرنوشت من
    با تو همیشه با تو
    برای تو زیستن...

    فريدون مشيری

  4. #5514

    پيش فرض

    حیرت آهنگم كه می فهمد زبان راز من ؟

    گوش بر آیینه نه تا بشنــــــــوی آواز من

    ناله ها در سینه از ضبط نفس خون كرده ام

    آشیــــــــان لبریز نومیدی است از پرواز من

    شمع را در بزم بهــــــر سوختن آورده اند

    فكر انجامم مكن گر دیده ای آغـــــاز من

    چشـــم تا بر هم زنم زین دامگه آزاده ام

    در خــم مژگـــــــان وطن دارد پر پرواز من

    اینقدر بیدل به دام حیرت دل می تپــــــــم

    ره ز من بیرون ندارد فكــــر گردون تاز من

  5. #5515

    پيش فرض

    زان لحظه كه ديده بر رخت وا كردم

    دل دادم و شعر عشق امضا كردم

    ني ني،‌ غلطم!

    كجا سرودم شعري؟

    تو شعر سرودي و من امضا كردم...

  6. #5516

    پيش فرض

    خوابم یا بیدارم تو با منی با من

    همراه و همسایه نزدیک تر از پیرهن

    باور کنم یا نه حرم نفسهاتو ایثار تن سوزه نجیب دستاتو

    خوابم یا بیدارم لمس تنت خواب نیست

    این روشنی از توست بگو از آفتاب نیست

    ای مثل من عاشق همتای من مجنون

    بمون بمون با من ای بهترین ای خوب

    اگه این فقط یه خوابه تا ابد بذار بخوابم

    بذار آفتاب شم و تو خواب از تو چشم تو بتابم

    بذار اون پرنده باشم که با تن زخمی اسیره

    عاشق مرگ که شاید توی دست تو بمیره

    خوابم یا بیدارم لمس تنت خواب نیست

    این روشنی از توست بگو از آفتاب نیست

    بگو که بیدارم بگو که رویا نیست

    بگو که بعد از این جدایی با ما نیست

  7. #5517
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض

    ابان در تنهايي خود غرق است
    و نگاه منتظرش بر رهگذريست
    كه ناداني به او جرأت داده است
    تا بر سنگفرش صبورانه قدم بگذارد
    خانه در تنهايي خود غرق است
    و حضور ره نوردي را مي نگرد
    كه گامهايش لحظه اي
    سكوت سنگين خانه را شكسته است
    آسمان در تنهايي خود غرق است
    و گذار پرنده اي را مي خواهد
    كه بال افشان آغوش فروبسته او را بگشايد
    و من در تنهايي خودم غرقم و به روزي مي انديشم
    كه ديگر نباشم

    شاعر پيمان آزاد

  8. #5518
    داره خودمونی میشه narmine's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in your heart
    پست ها
    160

    پيش فرض

    - چشمان ِ تو -

    در بیشه یی اندوه اگر گم شوم
    به دریای توفانی اگر کشتی ام
    گرفتار گرداب شود
    ملالینیست ...
    تا که چشمان ِ توام قطب نماست
    تا که چشمان توام
    نزدیک ترین بندرگاه است
    ملالی نیست.
    مردمان
    با هواشناسی
    آب و هوا را پیش بینی می کنند
    من اما شامگاهان
    با دیدن ِ دیده ی تو درمی یابم:
    باد
    از چه سمتی می وزد ...
    دما
    از کجا تا کجا می رود ...
    باران
    کدام کشتزار را آب می دهد ...
    کدام باغ و کدام کوه را می شوید !

  9. این کاربر از narmine بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #5519

    پيش فرض

    مي نويسم چنان زيبايي

    كه صخره ها سر راهت آب مي شوند

    تا با تو راهي دريا شوند

    كرجي ها به صخره پناه مي برند تا پيشت بمانند و به بستر دريا نيفتند

    مي نويسم چنان زيبايي

    كه تمامي آب ها دهانه ي دريا جمع مي شوند تا ورود تو را ببينند

    اي رود!

    انگشتت را به من ده

    به ساحل شعرهاي من قدم نه

    نمي توانم از تو چنان بگويم كه دفتر اشعارم تر شود

    انگشتت را به من ده

    بر پله هاي دفتر من قدم نه

    مي خواهم گل هايي در شعرم برويد

    كه كرك ملتهبش را

    زير سرانگشتانم حس كنم


    محمد شمس لنگرودي

  11. #5520

    پيش فرض

    هركجا هستي باش

    عشق تو مال من است

    خاطر ياد تو در ياد من است

    چه اهميت دارد كه تو از من دوري؟

    كه من اينجا تنهام؟

    اين مهم است كه تو در ياد مني!

    اين مهم است كه تو مي آيي!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •