تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 552 از 640 اولاول ... 52452502542548549550551552553554555556562602 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,511 به 5,520 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #5511
    اگه نباشه جاش خالی می مونه aliaghil's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    360

    پيش فرض

    گفتی بمان تا از نو بسازیم
    من مانده بودم،
    نرفته بودم تا که برگردم
    فقط، روحم از همه دردها خسته است
    ولی حالا تو نیستی
    تنها گذاشتی مرا
    باز من دوباره
    خسته از ضربان این قلب خسته
    خسته ام از تکرار این دلتنگی
    خسته از زمین و زمان
    خسته ام از این تن و جان
    خسته از این زندگی
    خسته از این همه بارندگی

  2. 5 کاربر از aliaghil بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #5512
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض


    بسته راهِ نفسم بغضُ و دِلم شعلهِ وَر است
    چون يتيمي كه بهِ او،
    فُحشِ پدر
    داده كسي...


    مهدي اخوان ثالث

  4. 8 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #5513
    اگه نباشه جاش خالی می مونه aliaghil's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    360

    پيش فرض

    از این دردی که داری تو
    خدایت هم خبر دارد
    تحمل کن،
    تحمل کن که هر کاخی
    حریم و آخری دارد
    اگر تلخ است زمین خوردن
    زمین هم عالمی دارد
    به جانت خورده سوگندی
    که جانت ارزشی دارد
    تحمل کن که این دنیا
    امید آخری دارد
    اگر زندان تن تنگ است
    خدایت هم خبر دارد
    تحمل کن که هر عمری
    وجود و قصه ای دارد
    تو فصل آخرش هستی
    تحمل کن که حد دارد
    نفس تلخ است، دمت سنگین
    جنون هم آخری دارد
    تحمل کن که هر زجری
    به جانان آخری دارد...

  6. 6 کاربر از aliaghil بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5514
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض


    اميدم را مگير از من خدايا خدايا خدايا
    دل تنگ مرا مشکن خدايا خدايا خدايا
    من دور از آشيانم
    سر به آسمانم
    بی نصيب و خسته

    ماندم جدا ز ياران
    از بلای طوفان
    بال من شکسته

    اميدم را مگير از من خدايا خدايا خدايا
    دل تنگ مرا مشکن خدايا خدايا خدايا

    از حريم دلم
    رفته رنگ هوس
    روز و شب به که گويم
    در درون قفس آه، در درون قفس

    وه که دست قضا
    بسته بال مرا
    روز و شب ز گلويم
    ناله خيزد و بس آه، ناله خيزد و بس


    ميزنم فرياد
    هرچه باداباد
    وای از اين طوفان
    وای از اين بيداد آه، وای از اين بيداد
    Last edited by Atghia; 30-06-2013 at 16:32.

  8. 5 کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5515
    اگه نباشه جاش خالی می مونه ツツツ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    Թեհրանը
    پست ها
    341

    پيش فرض

    نگران شب هایم نباش...
    تنها نیستم!
    بالشم...
    هق هق سکوتم...
    قرص هایم...
    پاکت سیگارم...
    لرزش دستانم...
    همه هستن، تنها نیستم

  10. 5 کاربر از ツツツ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #5516
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    بعید نیست سرم را غزل به باد دهد
    و آبروی مرا در محل به باد دهد
    بعید نیست و بگذار هرچه می‌خواهد
    قبیله‌ام به دروغ و دَغَل به باد دهد

    زبان سرخ و سرِ سبز و چند نقطه...، مرا
    دوصد کنایه و ضرب‌المثل به باد دهد

    قفس چه دوره‌ی سختی‌ست، می‌روم هرچند
    مرا جسارت این راهِ‌حل به باد دهد
    ...
    چه‌قدر نقشه کشیدم برای زندگیم
    بعید نیست که آن را اجل به باد دهد
    بعید نیست که آن را اجل به باد دهد

    بعید نیست که آن را اجل به باد دهد


  12. 3 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #5517
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض

    سُر مي خورم به گوشه اي از وحشت خودم

    ترديد لحظه هاي مرا سر كشيده است

    از دست اين گذشته ي سرشار ِ حادثه

    پشت تمام خاطره هايم خميده است

    در كنج بي كسي ِ خودم دفن مي شوم

    سيگار مثل هستي ِ من دود مي شود

    من در هجوم فاصله از بين مي روم

    وقتي كه جاده پشت تو مسدود مي شود

    كز مي كنم درون اتاقي كه سالهاست

    اندوه من ميان تنش جا گرفته است

    ياد تو ميهمان و منم محو ديدن ِ

    جشن غمي كه در سر من پا گرفته است

    چسبيده ام به گوشه اي از خاطرات تو

    حالا كه هيچ چيز به جز غم نمانده است

    اين وحشت نبودن آغوش گرم تو

    من را به سمت لمس ِ تن مرگ رانده است

  14. 4 کاربر از silver65 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #5518
    اگه نباشه جاش خالی می مونه aliaghil's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    پست ها
    360

    پيش فرض

    هيچ كس دفترچه عمر مرا امضا نكرد
    هيچ دستی دست تنها یی مرا پيدا نكرد
    آنقدر درحجم سنگين سكوتم مرده ام
    که سنگ حتی اين سكوت سرد را معنا نكرد
    موج دريا پشت درهای دلم در انتظار
    اين كوير خسته را ابر كسي دريا نكرد
    بس غزل ها گفتم و بس راه ها رفتم ولی...
    شعر حتی راز چشمان تو را افشا نكرد
    ذره ذره آب شد برف سكوت سرد تو
    رودها يه خلوتت باغ مرا زيبا نكرد...

  16. 3 کاربر از aliaghil بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #5519
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    چقدر سخته که بارونی بشی هر شب

    نتونی آسمون باشی


    چقدر سخته که زندونی بمونی

    بی در و دیوار نتونی هم زبون باشی

    چقدر سخته….

    چه بد بخته قناری که بخونه

    اما رؤیاش حس بیرونه

    چه بد بخته گلی که مونده تو گلدون

    غمش یک قطره بارونه

    چقدر سخته که چشمات رنگ غم باشه

    ولی ظاهر پر از خنده

    چقدر سخته که عشقت آسمون با باشه

    ولی آسون بگن چنده

    چقدر سخت کلامت ساده پرپر شه

    نتونی ناجیش باشی

    چقدر سخته که رفتن راه آخرشه

    نتونی راهیش باشی

    Last edited by raha bash; 03-07-2013 at 17:12.

  18. 2 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #5520
    کاربر فعال انجمن ادبیات Puneh.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    فیس آباد
    پست ها
    1,303

    پيش فرض

    می دونم برات عجیبه ، این همه اصرار و خواهش
    این همه خواستن دست هات ، بدون حتی نوازش
    می دونم که خنده داره ، واسه تو گریه ی دردم
    می گذری از من و میری ، اما باز من بر می گردم


    می دونم برات عجیبه ، من با اون همه غرورم
    پیش همه ی بدی هات ، چه جوری بازم صبورم
    می دونم واست سواله ، که چرا پیشت حقیرم
    دور می شی منو نبینی ، باز سراغتو می گیرم


    می دونی چرا همیشه ، من بدهکار تو می شم
    وقتی نیستی هم یه جوری ، با خیالت راضی می شم
    می دونی واسه چی از تو ، بد می بینم و می خندم
    تا نبینی گریه هامو ، هر دو چشمامو می بندم

    چاره ای جز این ندارم ، آخه خون شدی تو رگهام
    میمیرم اگه نباشی ، بی تو من بدجوری تنهام
    می دونم یه روز می فهمی ، روزی که دنیا را گشتی
    من چه جوری تو رو خواستم ، تو چه جور ازم گذشتی....

  20. 3 کاربر از Puneh.A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •