تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 55 از 60 اولاول ... 545515253545556575859 ... آخرآخر
نمايش نتايج 541 به 550 از 598

نام تاپيک: اصطلاحات مفید پزشکی

  1. #541
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 بیماریهایی که می توانند مانع بارداری گردند

    بيماري هايي که روي باروري خانمها موثراست


    الف) بسته شدن سلول هاي فالوپ:
    لولۀ فالوپ مسير ارتباطي تخمدان و رحم است و اسپرم ها شناکنان از اين مسير عبور مي کنند تا براي عمل لقاح خود را به تخمک برسانند.
    در صورت بسته شدن اين مسير مشکلات جدي براي باوري زن ايجائ مي شود و مداخلۀ پزشکي جهت رفع آن لازم است.ب)
    سندرم تخمئان پلي کيستيک (PCOS ):
    اين بيماري علت اصلي تخمک گذاري در بسياري از خانم ها است. زنان مبتلا به اين بيماري ممکن است دچار افزايش وزن، کاهش يا توقف عادت ماهيانه و رشد ناهنجار موهاي بدن در ناحيۀ ميان پاها، صورت و روي پستان ها شوند. اين بيماران مستعد نوسانات خلقي و احساسي نيز هستند.
    ج) فيپروئيدها :

    اين بيماري عبارت از رشد وخيم (غير سرطاني) بافت هاي فيبروئيد در داخل رحم يا روي آن است. اين عارضه خيلي شايع است و اگر باعث فشار به اعضاي مجاور خود نشود مي توان سال ها بدون علامت و بدون نياز به درمان باقي بماند.
    معذالک در مواردي ممکن است فيبروئيد ها منجر به ناباوري يا سقط شوند(به بخش۵ مراجعه شود). رشد زياد فيبروئيدها مي تواند باعث بزرگ شدن رحم يا پيچ خوردن آن شود که باعث مي شود رويان نتواند در ديوارۀ رحم کاشته شود.
    در چنين حالتي شما ممکن است به راحتي باردار شويد اما به علت عدم امکان کاشته شدن تخمک لقاح يافته در ديوارۀ رحم، در همان مراحل اوليه دچار سقط شويد. بافت فيبروئيدها معمولاً با حجم جنين هم سن خود قابل مقايسه است.
    د) اندومتريوز:

    در اين بيماري بافت بافت پوششي داخل رحم در مکان هايي خارج از رحم، مثل: لوله هاي فالوپ، تخمدان ها، مثانه، روده ها و حتي جاهايي مثل مخاط بيني رشد مي کند؛ سپس اين بافت ها در پاسخ به تحريکات هورموني (همانند پوش داخلي رحم)، شروع به خونريزي و ايجاد علائم مي کنند که اين وضعيت در جاهايي که امکان خروج خون وجود ندارد مي تواند باعث درد و التهاب شود.
    من زني را ديده ام که به علت مهاجرت بافت اندومتر(پوشش داخلي رحم) به راه هوايي بيني، در ايام قاعدگي دچار خونريزي از بيني مي شد.
    چون اندومتريوز مي تواند باعث ايجاد ضايعات ناشي از زخم و نيز انسدادهايي در ناحيۀ حفرۀ لگن شود؛ مي تواند روي باروري اثر منفي داشته باشد.
    به نظر مي رسد۵۰درصد زنان مبتلا به اندومتريوز مشکلاتي از نظر بارداري داشته باشند. اين بيماري در زنان بالاي۳۰ سال که بچه دار نشده اند خيلي شايع تر است.
    در برخي مبتلايان ممکن است لوله هاي فالوپ چنان آسيب ببينند که ديگر نتوانند تخمک را عبور دهند.
    اگر سندرم تخمدان پلي کيستيک باعث ضايعات شديد در تخمدان شود، مي تواند باعث فقدان تخمک گذاري شود.

    کاشته شدن بافت هاي اندومتري (پوشش داخلي رحم) بر روي تخمدان، مي تواند باعث تشکيل کيست هايي شود که از خون قهوه اي تيره پر شده که کيست هاي شکلاتي ناميده مي شوند.
    ذ) بيماري سلياک:

    اين بيماري در اثر عدم تحمل ماده اي به نام گلوتن ايجاد مي شود. گلوتن جرئي مهم از گندم است و غلات ديگر مثل: چاودار، جو و جودو سر نيز حاوي گلوتن بوده مي توانند همين مشکل را ايجاد کنند، البته برنج و ذرت مشکلي در اين زمينه ايجاد نمي کنند .
    گلوتن از طريق وارد کردن آسيب به پرزهاي ديوارۀ روده و توقف جذب مواد غذايي حياتي ، باعث ايجاد اين بيماري مي شود.
    تشخيص آن از طريق نمونه داري از بافت روده و بررسي آن صورت مي گيرد.
    متأسفانه بيماري سلياک به طور غير مستقيم مي تواند اثر منفي بر قابليت باروري داشته باشد.

    علائم کلينيکي سلياک شامل:
    مدفوع چرب و بدبو، کاهش وزن، کم خوني، نفخ، خستگي و علائم کمبود و يتامين ها و مواد معدني مي باشند.
    اين بيماري مي تواند خطر مرده زدايي و مرگ قبل از تولد را افزايش دهد.

  2. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #542
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 علل نازایی در زنان#1

    علل نازايي درزنان علل در زنان به ترتيب شيوع عبارتند از :
    ۱ ـ اختلالات مربوط به لوله هاي رحمي
    ۲ ـ عدم تخمك گذاري (اختلالات مربوط به تخمدان(
    ۳ ـ اختلالات گردن رحم
    ۴ ـ آندومتريوز
    ۵ ـ علل رحمي
    نيمي از موارد نازائي به علت اختلال در کار تخمک گذاري تخمدانها است . اگر زن به طور منظم قاعده شود ، دليل بر تخمک گذاري مناسب است و اگر قاعدگي او نامرتب باشد ، تخمک گذاري مناسبي وجود ندارد که بايد علت آن بررسي شود . فقط حاملگي نشان قطعيت تخمک گذاري است.

  4. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #543
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 علل نازایی در زنان#2

    دسته بندي اختلالات تخمك گذاري بر اساس طبقه بندي WHO بدين ترتيب مي باشد:
    گروه (I)
    Hypothalamic amenorrhea Hypogondotropic hypogonadal anovulation
    اين گروه، ۵ تا ۱۰ درصد موارد را شامل مي شود. در اين افراد سطح سرمي FSH پايين يا طبيعي و سطح سرمي استراديول پايين مي باشد كه ناشي از كاهش ترشح هورمونهاي GnRH (هورمون آزاد كننده گونادوتروپين) و يا بي تفاوتي هيپوفيز در پاسخگويي به GnRH مي باشد. افراد اين دسته معمولاً آمنوره دارند.
    گروه (II)
    Normogonadotropic normoestrogenic anovulation
    گروه دوم، ۶۰ تا ۸۵ درصد موارد را شامل مي شود. ممكن است ترشح گونادوتروپين ها و استروژنها در اين زنان طبيعي باشد ولي ترشح FSH طي مرحله فوليكولي چرخه، زير مقدار طبيعي آن باشد. زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلي كيستيك در اين گروه قرار مي گيرند. تعدادي از افراد اين گروه تخمك گذاري طبيعي دارند به خصوص آنهايي كه اليگومنوره دارند.
    گروه (III)
    Hypergonadotropic Hypoestrogenic anovulation
    گروه سوم، ۱۰ تا ۳۰ درصد موارد را شامل مي شود. از علل اصلي آن نارسايي زودرس تخمدان (فقدان فوليكول هاي تخمداني به خاطر يائسگي زودرس) و مقاومت تخمداني (شكل فوليكولي) مي باشد. اكثر اين زنان آمنوره دارند و معمولاً به درمان پاسخ نمي دهند.
    گروه (IV)
    Hyperprolactinemic anovulation
    اين گروه، ۵ تا ۱۰ درصد موارد را شامل مي شود. به علت هيپرپرولاكتينمي، گونادوتروپين ها و در نتيجه ترشح استروژن مهار مي شود. اين افراد ممكن است داراي چرخه هاي بدون تخمك گذاري منظم باشند اما اكثراً داراي اليگومنوره يا آمنوره هستند. غلظت سرمي گونادوتروپين هاي اين گروه معمولاً طبيعي مي باشد.

  6. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #544
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 علل نازایی در زنان#3

    علل اختلالات تخمك گذاري شامل موارد زير مي باشد:
    * نشانگان تخمدان پركيستي (PCOS يا Polycystic Ovary Syndrome)
    نشانگان تخمدان پركيستي(PCOS) وضعيتي است كه تخمدان‌هاي زنان و در برخي موارد غده‌هاي فوق‌كليه بيش از اندازه‌ي عادي هورمون‌هاي آندروژن توليد مي‌كنند. مقدار بالاي اين هورمون‌ها در فرآيند آزادسازي تخمك از تخمدان‌ها تداخل ايجاد مي‌كند و كيسه‌هايي پر از مايع به نام كيست(سيست) درون تخمدان‌ها پديد مي‌آيد. چون زنان داراي تخمدان‌هاي پركيستي در جريان تخمك‌گذاري نمي‌توانند تخمك آزاد كنند، اين وضعيت عامل بسياري از نازايي‌ها در زنان است.
    در زناني كه دچار تخمدان‌هاي پركيستي شده‌اند، فوليكول‌هاي نارس به هم مي‌پيوندند و كيست‌هاي بزرگ‌تر يا توده‌هايي از كيست مي‌سازند. درون فوليكول‌هاي به هم پيوسته، تخمك‌ها مي‌رسند، اما فوليكول‌ها نمي‌تركند تا آن‌ها آزاد شوند. در نتيجه، زني با تخمدان‌هاي پركيست اغلب بي‌نظمي‌هاي قاعدگي، مانند قطع خونروش(آمنوره) يا خونروش گاه‌گاهي(اليگومنوره)، را تجربه مي‌كنند. اين دسته از زنان به دليل آزاد نكردن تخمك اغلب باردار نمي‌شوند.زناني كه چاق هستند خطر دچار شدن به تخمدان پركيستي در آن‌ها بيشتر است.گرچه باردار شدن براي زناني با تخمدان‌ پركيستي دشوار است، برخي از آن‌ها به طور طبيعي يا با كمك روش‌هاي درماني پيشرفته، باردار مي‌شوند. البته، احتمال سقط چنين در اين زنان از زنان ديگر بيشتر است.
    خطر دچار شدن زني با تخمدان پركيستي به وضعيت‌هاي زير نيز بالاست:
    · ديابت(بيماري قند(
    · شانگان سوخت و سازي(Metabolic syndrome) كه گاه پيش‌ساز ديابت ناميده مي‌شود. اين نشانگان نشان مي‌دهد كه بدن نمي‌تواند مقدار هورمون انسولين را در خون به خوبي تنظيم كند.
    · بيماري‌هاي قلب و عروق و فشار خون بالا
    *آمنوره( (amenorrhea
    آمنوره اوليه: هنگامي ست كه دختر نوجوان نخستين عادت ماهانه خود را تجربه نميكند. (فقدان كامل قاعدگي در زمان بلوغ).
    آمنوره ثانويه: هنگامي ست كه زن قبلا قاعدگي را تجربه كرده است اما ناگهان قاعدگي وي قطع مي گردد.
    علل كلي آمنوره ثانويه عبارتند از:
    ۱-تومورهاي غده هيپوفيز.
    ۲-اختلالات تغذيه اي نظير پرخوري عصبي وبي اشتهايي عصبي.
    ۳-مصرف برخي داروها مانند كورتيكواستروئيدها و داروهاي ضد افسردگي.
    ۴-اختلالات و نارساييهاي تخمداني. كيست و تومورهاي تخمداني.
    ۵-اختلالات غدد درون ريز نظير نشانگان كوشينگ(CUSHING`S SYNDROME) كه در آن سطح كورتيزول و هورمون آدرنال(فوق كليوي) افزايش مي يابد. و يا كم كاري و پر كاري تيروئيد.
    ۶-استرس ها و تنشهاي جسمي و عاطفي. استرسهاي ناشي از سفر، شغل و يا امتحان دادن.
    ۷-كاهش سريع وزن.و يا چربي ناكافي در بدن.
    ۸-چاقي و افزايش وزن ناگهاني. ميزان زياد چربي در بدن فرآيند تخمك گذاري را مختل ميكند.
    ۹-ورزش و فعاليتهاي بدني شديد، سنگين و مستمر.
    ۱۰-بيماريهاي مزمن نظير ورم مخاط روده بزرگ(COLITIS)، نارسايي كليوي، ديابت كنترل نشده، سل، كم خوني و امراض كبدي.
    ۱۱-شيمي درماني.
    ۱۲-بيماريهاي مزمن رواني نظير افسردگي.
    ۱۳-افزايش هورمونهاي پرولاكتين و تستوسترون.

  8. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #545
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 علل نازایی در زنان#4

    اهميت ورزش ووزن ايده آل دربهبودباروري :
    در تحقيقي كه توسط متخصصين غدد داخلي انجام شد ۲۹ نفر از خانمهايي كه به شدت لاغر بودند و تخمك گذاري نداشتند، انتخاب شدند.آنها وقتي وزن كافي به دست آوردند و به ۹۰ % از وزن
    ايده آل خود رسيدند در طول ۳ سال ۲۴ نفر از آنها حامله شدند.در يك تحقيق ديگر در يازده نفر از ۱۳ نفر خانمي كه داراي وزن بالايي بودند و تخمك گذاري نداشتند، بعد از كاهش وزن ، تخمك گذاري انجام شد و باردار شدند. انجام ورزش متعادل اهميت دارد به دو دليل،اول آنكه ورزش زياد منجر به لاغري شده و مي تواند تخمك گذاري را متوقف كند و دوم اينكه حتي اگر وزن طبيعي بدن حفظ شود فعاليت شديد ورزشي بيش از يك ساعت در روز ( دويدن، اسكي، شنا ) در تخمك گذاري مشكل ايجاد مي كند.
    در يك بررسي از ۳۴۶ خانمي كه مشكل تخمك گذاري داشتند، نشان داده شده است كه اكثر آنها روزانه بيش از يكساعت ورزش شديد انجام مي دهند.بررسيها نشان مي دهند كه ورزش شديد اثر خود را بر ناباروري از طريقي ديگر و مستقل از كاهش وزن اعمال مي كند.احتمالا آندورفين ها ( مخدرهاي طبيعي بدن )مي توانند در اين امر دخيل باشند.آنها با افزايش سطح (( پرولاكتين )) خون در زنان تخمك گذاري ايجاد اختلال مي كنند. عدم تخمك گذاري يكي از علل شايع ناباروري در زنان است. بيش‌تر زنان با عدم تـــخمك گذاري مزمن، داراي دوره‌هاي قاعدگي نامنظم و FSH طبيعي هستند(تيپ ۲ تعريف سازمان بهداشت جهاني).
    پيش بيني وقوع تخمك گذاري در نحوه درمان اين بيماران مفيد بوده و توانايي پزشكان را در انتخاب
    داروي مــــناسب و بي خطـــر افزايش مي دهد. هدف از اين مطالعه بررسي برخي عوامل مؤثر بر
    تخمك گذاري در بيماران اليگومنوره نابارور بود که از آبان ۱۳۸۱ لغایت آبان ۱۳۸۲ به پزوهشکده
    رویان مراجعه کرده بودند.
    مواد و روش‌ها : درمجموع ۷۴ بيمار با قاعدگي هاي نامنظم و عدم تخمك گذاري مراجعه‌كننده، تحت
    درمان با تاموكسي‌فن قرار گرفتند. عوامل مورد بررسي شامل علائم باليني مانند رويش غيرعادي مو در ناحيه صورت(Hirsutism) و نمايه توده بدني(BMI)، آندوكرين (FSH, LH, تستوسترون و انسولين)‌ و يافته هاي سونوگرافيك (اندازه گيري حجم و استروماي تخمدان) قبل از درمان بود.
    پاسخ دهي تخمدان و تخمك گذاري با پايش سونوگرافي و اندازه گيري پروژسترون (در فاز لوتئال)
    تعيين شد.
    يافته‌ها : براساس آناليزهاي آماري,‌هيرسوتيسم,‌ BMI, غلظت LH سرم و نسبت LH/FSH و حجم تخمدان به عنوان پارامترها ي پيش بيني كننده تخمك گذاري شناخته شدند ( ۰۵/۰ (P≤. تفاوت آماري معني داري بين سن,‌ مدت ناباروري,‌ نسبت FBS به انسولين ناشتا و تخمك گذاري مشاهده نشد.
    استنتاج : نتايج حاصل از اين مطالعه نشان مي دهد كه علائم بالینی شامل BMI و هيرسوتيسم‌ ،
    وضعيت آندوكرين و شاخص‌هاي سونوگرافيك تخمدان زنان اوليگومنوره در مرحله قبل از درمان
    مي تواند در پيش‌گويي پاسخ تخمدان‌ها پس از تحريك با داروي تاموكسي فن مؤثر باشد.
    *كاهش ذخيره ي تخمدانها
    *نارسايي زود رس تخمدانها
    *نقص فاز لوتئال
    داروهاي مصرفي
    آنتي استروژنها
    احتمالا با اشغال گيرنده هاي استروژني هيپوتالاموس و هيپوفيز از ايجاد پس خور منفي به وسيله استراديول جلوگيري مي كنند. بنابراين، سطح سرمي FSH افزايش مي يابد كه منجر به تحريك رشد فوليكولي و توليد استراديول فوليكولي مي شود.

  10. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #546
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 علل نازایی در زنان#5

    هر چند مكانيسمهاي ديگري نيز ممكن است دست اندركار باشند ۱ـ كلوميفن: مؤثرترين دارو در درمان گروه ۲ است. اين دارو در بيماريهاي كبدي و وجود كيست هاي تخمداني منع مصرف دارد. مقدار مصرف آن در شروع mg/day ۵۰ طي ۵ روز متوالي مي باشد.
    در زناني كه داراي چرخه قاعدگي طبيعي هستند تجويز آن در هر زمان امكان پذير است ولي اغلب در روز سوم تا پنجم قاعدگي طبيعي يا خونريزي هاي القا شده توسط پروژسترون تجويز مي گردد. اگر تخمك گذاري صورت نگرفت مقدار مصرف آن در دوره بعدي (خون ريزي طبيعي يا القا شده توسط پروژسترون) افزايش مي يابد. اگر تخمدان باز هم پاسخ نداد مي توان افزايش دوز را تا مقدار mg/day ۱۰۰ طي ۵ روز متوالي در دوره بعدي ادامه داد. اگر تخمك گذاري صورت گرفت اين دوز را مي توان به مدت ۶ تا ۱۲ ماه يا تا بروز حاملگي ادامه داد. مطالعات نشان داده كه اكثر زنان در طول شش دوره درمان با دوزهاي تا mg/day ۱۰۰ به كلوميفن پاسخ مي دهند. دوزهاي بيشتر از mg/day ۲۰۰ و رژيم هاي طولاني تر ممكن است در بعضي زنان مقاوم به درمان موفقيت آميز باشد. زنان چاق با سندرم تخمدان پلي كيستيك ممكن است به خوبي به القا تخمك گذاري توسط كلوميفن پاسخ ندهند. اين زنان به انسولين مقاوم هستند و هيپرانسولينمي مربوط ممكن است در هيپراندروژنيسم وابسته به سندرم تخمدان پلي كيستيك نقش داشته باشد. طي مطالعه اي تحقيقاتي نقش متفورمين در القا تخمك گذاري در زنان
    چاق با سندرم تخمدان پلي كيستيك بررسي شده است (۱). هرچند ظاهراً متفورمين به منظور القا تخمك گذاري در اين زنان موثر واقع شده است ولي اثرات تراتوژنيسيته داروهاي خوراكي پايين آورنده قند خون در گسترش روز افزون مصرف آنها وقفه انداخته است.
    ۲ـ تاموكسيفن: تاموكسيفن نيز همانند كلوميفن يك آنتي استروژن است كه قادر به القا تخمك گذاري مي باشد. دوز معمول آن در شروع mg/day ۲۰ براي ۵ روز متوالي از روز سوم قاعدگي مي باشد. تاموكسيفن كمتر از كلوميفن جهت القا تخمك گذاري استفاده مي شود.
    ارزيابي درمان با آنتي استروژنها
    تقويمي كه خون ريزي منظم در هر ۴ هفته را نشان مي دهد، بيانگر چرخه هايي با تخمك گذاري است. همچنين افزايش دو مرحله اي دماي بدن مي تواند شاهدي بر بروز تخمك گذاري باشد. همچنين انجام آزمايشاتي از قبيل سونوگرافي و ارزيابي سطح سرمي پروژسترون طي مرحله mid-luteal چرخه مي تواند تعيين كننده باشد. هر چند سودمندي استفاده از روش تعيين LH در منزل سؤال برانگيز است ولي بعضي از زنان به تشخيص سريع تخمك گذاري اهميت مي دهند.تقريباً در ۸۰ درصد از زنان گروه II طي سه دوره درمان با كلوميفن تخمك گذاري صورت مي گيرد. بعد از شش ماه درمان، احتمال وقوع حاملگي در هر دوره بدون توجه به تخمك گذاري منظم كاهش مي يابد. به علاوه، در موارد درمان با دوز بالاي كلوميفن احتمال بروز حاملگي كمتر مي باشد كه شايد به اين علت باشد كه دوزهاي بالاي كلوميفن باعث آسيب به موكوس گردن رحم و آندومتر مي شود. وقوع حاملگي دو قلو و سه قلو به ترتيب ۹ و ۳ درصد است. احتمال بروز نقص در تولد مشابه حاملگي طبيعي است، بروز حاملگي نابجا افزايش نمي يابد و خطر سندرم تحريك بيش از اندازه تخمدان كمتر از ۱ درصد مي باشد.

  12. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #547
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 علل نازایی در زنان#6

    گونادوتروپين ها از سال ۱۹۶۱ كه از ادرار زنان يائسه گونادوتروپين هايي با فعاليت بيولوژيك LH و FSH به نسبت ۱:۱ استخراج شد (hMG)، اين داروها در القاي تخمك گذاري نقش اساسي را ايفا نموده اند. طي خالص سازي هاي انجام شده FSH خالص و خيلي خالص از ادرار استخراج شد تا اين كه در سال ۱۹۹۶ FSH نو تركيب انساني با درصد خلوص بالاي ۹۹ درصد توليد شد. موارد مصرف گونادوتروپين ها عبارتند از: ■ افراد گروه اا كه به درمان با كلوميفن پاسخ نداده اند.
    ■ افراد گروه ا كه ترشحات هيپوفيزي كمي دارند و يا به عنوان خط دوم درمان در زناني كه داراي آمنوره وابسته به هيپوتالاموس مي باشند.
    مقدار مصرف: هدف از القاي تخمك گذاري با گونادوتروپين ها (همانند كلوميفن) تشكيل يك فوليكول غالب مي باشد. در يك چرخه قاعدگي طبيعي اين هدف با افزايش گذراي غلظت سرمي FSH در ابتداي دوره به وجود مي آيد (۲). سپس غلظت كاهش مي يابد تا از رشد فوليكولهاي ديگر جلوگيري شود.
    جهت دستيابي به يك فوليكول رشد يافته توسط گونادوتروپين هاي اگزوژن نياز به رژيم هاي درماني خاص مي باشد. اين رژيم ها عبارتند از:
    ۱ـ Low dose step up protocol
    ۲ـ Low does step down protocol
    در رژيم درماني Low does step up ابتدا FSH با دوز lu/day ۷۵ ـ ۵/ ۳۷ به صورت زير جلدي يا عضلاني تجويز مي شود و پس از ارزيابي با سونوگرافي و تعيين سطح استراديول سرم اگر پاسخ مستدلي ديده نشد، مقدار مصرفي FSH بعد از ۱۴ روز افزايش مي يابد.
    افزايش تدريجي ۵ /۳۷ واحد در فواصل هفتگي تا حداكثر lu /day ۲۲۵ ادامه مي يابد تا اينكه فوليكول غالب تشكيل شود سپس با تجويز h CG تحريك تخمك گذاري انجام مي گيرد.
    در رژيم درماني Low dose step down مدت كوتاهي بعد از خونريزي طبيعي يا القا شده توسط پروژسترون FSH با دوز lu /day ۱۵۰ تجويز مي گردد و تا زماني كه اندازه فوليكول غالب به بيشتر از ۱۰ ميلي متر برسد درمان ادامه مي يابد، سپس دوز مصرفي به lu/day ۵/ ۱۱۲ كاهش يافته و سه روز بعد به lu/day ۷۵ رسانده مي شود. در نهايت، با تجويز hCG تخمك گذاري القا مي شود.
    اين پروتكل درماني، تقليدي از چرخه طبيعي مي باشد. در مقايسه با رژيم step _ up از لحاظ كمتر بودن شيوع تحريك بيش از اندازه تخمدان و بيشتر بودن احتمال بروز رشد يك فوليكول ارجح مي باشد، در نتيجه در اين رژيم درماني خطر حاملگي چند قلويي نيز كمتر است.
    دوز كلي r FSH (FSH نو تركيب) مورد نياز كمتر از FSH خالص شده از ادرار مي باشد ولي ميزان بروز مشكلات درماني در هر دو يكسان است. مطابق تحقيقي كه انجام گرفته، كارآيي FSH خالص شده از ادرار و r FSH معادل يكديگر مي باشد (۳). FSH خالص شده از ادرار تا اندازه اي فعاليت LH نيز دارد در حالي كه r FSH فاقد خاصيت LH مي باشد.
    تجربيات نشان داده كه افراد گروه ا (دسته بندي WHO) كه سطح سرمي LH در آ‎نها بسيار پايين مي باشد (كمتر از IU/L ۵/۰) جهت تثبيت مقدار استراديول فوليكولي نيازمند به hCG اگزوژن (يا LH نوتركيب) مي باشند).
    رژيم معمولي كه براي درمان با گونادوتروپين ها به كار مي رود به اين صورت است كه ۲، ۳ يا ۴ روز بعد از قاعدگي يا قاعدگي القا شده تجويز ۱ يا ۲ آمپول hMG (IU/day ۱۵۰ ـ ۷۵)
    شروع مي شود و دوز مصرفي آن تا ۷ روز ثابت نگه داشته مي شود. پس از آن، پاسخ دهي تخمدان با تعيين سطح سرمي استراديول ارزيابي مي شود. اگر پاسخي مشاهده نگرديد افزايش مقدار h MG به اندازه ۱ يا ۲ آمپول در هر ۳ تا ۴ روز ادامه مي يابد تا پاسخ مستدلي ديده شود. زماني كه حداكثر قطر فوليكول به mm ۱۸ـ ۱۶ رسيد و سطح سرمي استراديول به ميزان pg/ml ۲۵۰ ـ ۱۵۰ در هر فوليكول رسيده مطابقت كرد، IU ۱۰۰۰۰ ـ ۵۰۰۰ از hCG به صورت عضلاني تجويز مي شود، متعاقب آن همانطوري كه انتظار مي رود تا ۳۶ ساعت بعد از تخمك گذاري، صورت مي گيرد.

  14. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #548
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 علل نازایی در زنان#7

    پايش رژيم هاي درماني
    با اندازه گيري قطر فوليكول ها با سونوگرافي مي توان از چگونگي پاسخگويي تخمدان به گونادوتروپين هاي درماني آگاه شد. اسكن ها معمولاً هر دو يا سه روز روي فوليكول هاي با اندازه متوسط انجام مي گيرد. تجويز hCG (Iu ۱۰۰۰۰ به صورت عضلاني) در روزي كه قطر فوليكول به بيشتر از ۱۸ ميلي متر مي رسد انجام مي گيرد. اگر بيشتر از سه فوليكول بزرگتر از mm ۱۶ شده باشند تحريك بايد متوقف شود و h CG تجويز نگردد و استفاده از كاندوم جهت جلوگيري از حاملگي چند قلويي و تحريك بيش از اندازه تخمدان الزامي مي باشد. اندازه گيري استراديول سرمي ممكن است مفيد باشد، زيرا غلظت بالاتر از حد طبيعي (n g/dl ۴۰ ـ ۱۴) مي تواند پيش درآمدي براي تحريك بيش از اندازه تخمدان باشد.
    درمان ضرباني با GnRh: تجويز ضرباني GnRh با استفاده از پمپ انفوزيوني باعث تحريك توليد FSH و LH مي شود، غلظت سرمي FSH و LH در حد طبيعي باقي مي ماند و در نتيجه احتمال رشد چند فوليكول و تحريك بيش از اندازه تخمدان كمتر مي شود. تجويز ضرباني GnRh در زنان گروه ا با ساختار هيپوفيزي سالم صورت مي گيرد. تجويز داخل وريدي نسبت به تجويز زير جلدي آن ارجح مي باشد. جهت تقليد حالت طبيعي مقدار ۵/۲ تا ۱۰ ميكروگرم GnRh در فواصل زماني ۶۰ تا ۹۰ دقيقه تزريق مي گردد. جهت جلوگيري از حاملگي چند قلو ابتدا بايد از دوز پايين شروع كرده و به تدريج مقدار مصرفي را افزايش داد تا به حداقل دوز لازم جهت القاي تخمك گذاري رسيد، تجويز ضرباني GnRh ممكن است بعد از تخمك گذاري قطع شود و جسم زرد با hCG حمايت شود. خون ريزي كه به شكل منظم هر چهار هفته رخ مي دهد دليل بر چرخه هايي با تخمك گذاري است. معمولاً اولتراسونوگرافي و اندازه گيري پروژسترون سرم براي پايش درمان لازم نمي باشد. ميزان تخمك گذاري ۹۰ درصد و حاملگي ۸۰ درصد با اين روش گزارش شده است.
    آگونيست هاي دوپامين
    آگونيست هاي دوپامين باعث مهار سنتز پرولاكتين و آزاد سازي آن از هيپوفيز مي شوند و
    جايگزيني براي دوپامين درون زا و آزاد شده از نورون هاي اينفنديبولار هيپوتالاموس به گردش خون باب مي باشند. بروموكريپتين اولين آگونيست دوپامين به صورت گسترده جهت درمان هيپرپرولاكتينمي و عدم تخمك گذاري ناشي از آن استفاده مي شود. اخيراً داروي كابرگولين از اين دسته در دسترس قرار گرفته كه به صورت اختصاصي تر به رسپتورهاي D۲ متصل مي شود. مقدار مصرف بروموكريپتين در شرو ع mg ۲۵/۱ هنگام خواب مي باشد و طي ۳ تا ۵ روز قابل افزايش به حداكثر mg/day ۱۰ مي باشد. مقدار مصرف
    كاربرگولين در شروع به مقدار mg ۵/۰ در هفته مي باشد. بسته به نوع پاسخ، دوز مصرفي به mg ۱ در هر هفته يا ۲ بار در هفته قابل افزايش مي باشد. درمان در شروع حاملگي معمولاً قطع مي گردد مگر در مواردي كه ماكروپرولاكتينوما وجود داشته باشد كه در اين صورت طي حاملگي ادامه مي يابد.
    در پايان مروري گذرا بر القاي تخمك گذاري در بيماران داوطلب براي IVF و رژيم درماني آنها خواهد شد.
    IVF Protocol
    براي كنترل هرچه بيشتر چرخه تخمك گذاري يك آگونيست GnRh (مثل ۱ mg/day لوپرولايداستات به صورت S.C. ) به مدت دو هفته تجويز مي گردد تا توليد گونادوتروپين هاي درون زا مهار شود.
    در افرادي كه داراي چرخه هاي بدون تخمك گذاري هستند و يا غلظت سرمي پروژسترون در آنها كمتر از nanomoI/L (۳ng/ml) ۵/۹ مي باشد، تجويز نوراتيندرون (۵ ميلي گرم به صورت خوراكي به مدت ۱۰ روز) از سه روز قبل از شروع تجويز GnRh انجام مي گيرد.
    تجويز عضلاني h MG به مقدار IU/day ۳۰۰ ـ ۲۲۵ باعث تحريك رشد فوليكولي مي شود و تجويز هم زمان آگونيست GnRh با حداقل مقدار، باعث پيش گيري از ترشح ناگهاني LH مي شود.
    مقدار تجويز hMG مطابق رشد فوليكولها (با بررسي سونوگرافي) و سطح سرمي استراديول تنظيم مي گردد. FSH نوتركيبي مؤثرتر از hMG مي باشد و به زودي به عنوان فرآورده انتخابي خواهد شد (۵،۴).
    هنگامي كه فوليكولهاي تخمداني به بلوغ كامل رسيدند، تجويز hCG باعث تحريك تخمك گذاري مي گردد. اندازه فوليكول (mm ۱۸) و غلظت سرمي استراديول (pg/ml ۲۰۰) دو عامل تعيين كننده براي زمان بلوغ فوليكولها مي باشد.

  16. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #549
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 خارش پوست در دوران حاملگی


    آيا خارش پوست در دوران بارداري طبيعي است؟ وجود خارش در دوران بارداري در بعضي از نواحي بدن بخصوص دور شكم و پستانها كه در حال بزرگ شدن هستند نادر نيست زيرا پوست بايد براي هماهنگي با رشد اين نواحي كشيده شود.
    هورمون هاي دوران بارداري نيز تا حدي در اين امر مؤثرند. در حدود دوسوم از خانم هاي باردار در طول دوران بارداري دچار قرمزي و گاهـي خارش كـف دست ها و پاها مي شوند.
    كارشنـاسـان براين باورند كه علت اين اختلالات كه بلافاصله پس از زايمان از بين مي رود افزايش سطح استروژن خون است.
    خانم هاي سياهپوست نسبت به سفيد پوستان كمتر دچار اين حالت مي شوند. گاهي ممكن است بيماريهاي پوستي كه بطور طبيعي با خارش همراه است نظير خشكي پوست، اگزما، يا آلرژي غذايي در دوران بارداري، با خارش شديدي بروز كند.
    چگونه ميتوان خارش را تسكين داد؟
    از گرفتن دوش و حمام داغ بپرهيزيد زيرا مي تواند پوست را خشك تر كرده و خارش را تشديد كند. از صابون هاي ملايم استفاده كنيد و دقت كنيد كه آنرا بخوبي آب كشي كنيد و سپس به آرامي پوست را خشك كنيد.
    پس از استحمام از كرم هاي مرطوب كننده استفاده كنيد و ترجيحاً انواعي را كه معطر نيستند انتخاب كنيد زيرا بعضي از انواع عطريات مي توانند پوست را تحريك كنند. گاهي از وان شاه بلوط استفاده كنيد (فرآورده هاي شاه بلوط مخصوص استحمام را مي توانيد از داروخانه ها تهيه كنيد).
    لباسهاي نخي و گشاد بپوشيد و هنگام گرماي روز از خانه خارج نشويد زيرا حرارت خارش را تشديد مي كند.
    آيا بروز بثورات برآمده و خارش دار بر روي شكم امري شايع است؟
    در حدود ۱ درصداز خانم ها به چنين عارضه اي دچار مي شوند. اين بثورات بصورت لكه هاي قرمز رنگ، برآمده و خارش دار شبيه به كهير در طول ماه آخر يا دو ماه آخر سه ماهه دوم بارداري بر روي شكم ظاهر مي شوند.

    اين بثورات كه پاپول ها يا كهيرهاي خارش دار دوران بارداري (PUPPP) يا بثورات چند شكلي دوران بارداري ناميده مي شوند، ابتدا در محل خطوط كشيدگي پوست شكم ظاهر مي شوند و بعد به ران ها، باسن و گاهي بازوها كشيده مي شوند.
    اين بثورات خطري براي شما يا جنين ندارند ولي ممكن است خارش شديدي داشته باشند.
    پزشك يا ماما پوست شما را معاينه مي كند و احتمالاً يك پماد تجويز مي كنند تا خارش تسكين يابد. در موارد شديد بايد يك دوره استروئيد خوراكي به شما تجويز شود.
    PUPPP در اكثر خانم ها در عرض چند روز پس از زايمان از بين مي رود و ناپديد مي شود و خوشبختانه بندرت در بارداري هاي بعدي ظاهر ميگردد.
    بيماري پوستي كه با شيوع كمتري خانم هاي باردار را گرفتار مي كند خارش بارداري (prurigo gestationalis) نام دارد كه با برآمدگي هاي كوچك و متعدد شبيه گزش حشره تظاهر مي كند. اين بثورات ممكن است هر يك از نواحي بدن را گرفتار سازد ولي احتمال بروز آنها در روي دست ها، پاها، بازوها، و ساق پاها بيشتر است.
    اين بثورات با وجود اينكه آزاردهنده و خارش دار هستند خطري براي جنين ندارند. خارش بارداري در هر زماني در طول بارداري ممكن است بوجود آيد ولي احتمال بروز آن در سه ماهه دوم بارداري بيشتر است.
    در موارد بسيار نادر بثورات بسيار خارش داري بوجود مي آيند كه ابتدا به شكل كهير هستند و بعد تبديل به تاول هاي بزرگي مي شوند. اين بثورات كه به نام pemphigoid gestationalis ناميده مي شوند (عليرغم آنكه اين بيماري هيچ ارتباطي با ويروس تبخال (هرپس) ندارد herpes gestationalis نيز ناميده مي شود)، معمولاً از ناحيه شكم و اغلب دور ناف شروع مي شوند و گاهي به بازوهـا و ساق پاها كشيده مي شوند.
    اين بيماري جدي تر از PUPPP است زيرا احتمال زايمان زودرس و نيز احتمال اختلال رشد جنين در آن بيشتر است. اين بيماري معمولاً در سه ماهه سوم بارداري شروع مي شود ولي ممكن است در هر زمان ديگري حتي در هفته اول پس از زايمان نيز شروع شود.
    اين بثورات در طول دوران بارداري ممكن است چند بار ظاهر شوند و سپس فروكش كنند و اغلب بعد از زايمان نيز شعله ور مي شوند. بروز اين بثورات در بارداري هاي بعدي امري شايع است و معمولاً در بارداري هاي بعدي شديدتر خواهد بود.
    در صورت وجود هر گونه بثورات آن را به اطلاع پزشك خود برسانيد. حتما اگر بثورات به بارداري مربوط نباشد بازهم بهتر است كه پزشك آن را بررسي كند و در اين زمينه توصيه هاي لازم را به شما بدهد و يا شما را به متخصص پوست ارجاع دهد.
    آيا مي توان خارش شديد را نشانه اي از يك اختلال شديد تلقي نمود؟
    خارش شديد در سه ماهه دوم و يا از آن شايعتر، در سه ماهه سوم مي تواند نشانه اي از كلستاز داخل كبدي در دوران بارداري محسوب شود كه اختلالي كبدي است كه ۲% خانم هاي باردار به آن مبتلا مي شوند و جنين را در معرض خطر قرار ميدهد.

    اين اختلال هنگامي بوجود مي آيد كه صفرا بطور عادي در داخل مجاري صفرا به جريان در نمي آيد و در نتيجه املاح صفراوي در پوست تجمع مي يابند و به خارش كلي بدن مي انجامد.
    خارش ممكن است خيلي شديد باشد. اين حالت بخودي خود بثوراتي ندارد ولي ممكن است بعلت خاراندن، پوست قرمز و ملتهب شود و خراشيدگي هايي در آن ديده شود.
    اگر تصور مي كنيد كه كلستاز داريد، بايد خيلي سريع به پزشك يا ماما خبر دهيد و تحت آزمايشات كبدي براي بررسي كار كبد و سونوگرافي براي كنترل وضعيت جنين قرار گيريد. درمان بستگي به جواب آزمايش و وضعيت جنين دارد و ممكن است لازم باشد كه زايمان زودتر از موقع انجام گيرد.
    بعد از زايمان مشكل از بين مي رود و البته ممكن است در بارداري هاي بعدي مجدداً اين مشكل بوجود آيد .

  18. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #550
    آخر فروم باز raz72592's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    dreamland
    پست ها
    1,007

    12 پارگي‌ پرده‌ گوش‌

    پارگي‌ پرده‌ گوش‌ عبارت‌ است‌ از پاره‌ شدن‌ پرده‌ نازك‌ گوش‌ كه‌ قسمت‌هاي‌ داخلي‌تر گوش‌ را از گوش‌ خارجي‌ جدا مي‌كند.
    علايم‌ شايع‌
    درد ناگهاني‌ درگوش‌
    ناشنوايي‌ نسبي‌
    خونريزي‌ يا ترشح‌ از گوش‌. ترشح‌ گوش‌ ممكن‌ است‌ در عرض‌ ۴۸-۲۴ ساعت‌ پس‌ از پارگي‌، شبيه‌ چرك‌ شود.
    وزوز گوش‌
    سرگيجه‌
    علل‌
    پاره‌ شدن‌ پرده‌ گوش‌ به‌ دنبال‌ وارد كردن‌ يك‌ شي‌ء مثل‌ گوش‌ پاك‌كن‌ يا گيره‌ كاغذ براي‌ تميز كردن‌ يا رفع‌ خارش‌ گوش‌
    وارد آمدن‌ فشار ناگهاني‌ به‌ پرده‌ گوش‌ به‌ سمت‌ داخل‌، مثلاً در اثر سيلي‌، حادثه‌ به‌ هنگام‌ شنا يا شيرجه‌، يا وقوع‌ انفجار در نزديكي‌ فرد
    وارد آمدن‌ فشار ناگهاني‌ به‌ پرده‌ گوش‌ به‌ سمت‌ خارج‌ (مكش‌ به‌ سمت‌ خارج‌) مثلاً در اثر بوسيدن‌ گوش‌
    عفونت‌ شديد گوش‌ مياني‌
    عوامل‌ افزايش‌دهنده‌ خطر
    عفونت‌ اخير گوش‌ مياني‌
    صدمه‌ به‌ سر
    پيشگيري‌
    هيچ‌ شئي‌ را درون‌ مجراي‌ گوش‌ فرو نكنيد.
    از صدماتي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ باعث‌ پاره‌ شدن‌ پرده‌ گوش‌ شوند اجتناب‌ كنيد.
    در صورت‌ بروز عفونت‌ گوش‌ مياني‌، سريعاً براي‌ درمان‌ مراجعه‌ كنيد.
    عواقب‌ مورد انتظار
    اگر پرده‌ گوش‌ پاره‌ شده‌ عفوني‌ نشود، معمولاً خود به‌ خود در عرض‌ ۲ ماه‌ ترميم‌ صورت‌ مي‌گيرد. اگر پرده‌ گوش‌ پاره‌ شده‌ عفوني‌ شود، عفونت‌ را مي‌توان‌ درمان‌ كرد و شنوايي‌ نيز معمولاً مشكل‌ دايمي‌ پيدا نمي‌كند.
    اگر پارگي‌ خود به‌ خود ترميم‌ نشود نياز به‌ جراحي‌ وجود دارد.
    عوارض‌ احتمالي‌
    عفونت‌ گوش‌، همراه‌ با تب‌، استفراغ‌ و اسهال‌
    ندرتاً خونريزي‌ زياد
    مننژيت‌
    ماستوئيديت‌ (عفونت‌ ماستوئيد، ناحيه‌ استخواني‌ درست‌ پشت‌ گوش)
    ندرتاً ناشنوايي‌ دايمي‌
    درمان‌

    اصول‌ كلي‌
    تشخيص‌ با معاينه‌ گوش‌ با اتوسكوپ‌ (دستگاه‌ مخصوص‌ ديدن‌ داخل‌ گوش‌) تأييد مي‌شود. همچنين‌ ممكن‌ است‌ مايع‌ داخل‌ گوش‌ كشت‌ داده‌ شود.
    درمان‌ شامل‌ دارو براي‌ پيشگيري‌ از عفونت‌ و مراقبت‌ حمايتي‌ براي‌ درد است‌.
    حتي‌المقدور فين‌ نكنيد. اگر اين‌ كار ضرورت‌ داشته‌ باشد، آن‌ را به‌ ملايمت‌ انجام‌ دهيد.
    مجراي‌ گوش‌ را خشك‌ نگاه‌ داريد. شنا نكنيد، دوش‌ نگيريد، يا در باران‌ بدون‌ چتر راه‌ نرويد.
    اگر پرده‌ گوش‌ خود به‌ خود ترميم‌ نشود، عمل‌ جراحي‌ ظريفي‌ براي‌ ترميم‌ آن‌ صورت‌ خواهد گرفت‌.
    داروها
    آنتي‌بيوتيك‌ براي‌ پيشگيري‌ از عفونت‌
    داروهاي‌ ضد درد. براي‌ درد خفيف‌ مي‌توانيد از استامينوفن‌ استفاده‌ كنيد.
    فعاليت‌
    با رو به‌ بهبود گذاشتن‌ علايم‌، فعاليت‌هاي‌ عادي‌ خود را از سر گيريد.
    رژيم‌ غذايي‌
    رژيم‌ خاصي‌ توصيه‌ نمي‌شود.
    در اين‌ شرايط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ نماييد
    اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ تان علايم‌ پارگي‌ پرده‌ گوش‌ را داريد، خصوصاً اگر ترشح‌ چرك‌ مانند از گوش‌ خارج‌ شود.
    اگر يكي‌ از موارد زير هنگام‌ درمان‌ رخ‌ دهد:
    ـ تب‌
    ـ دردي‌ كه‌ علي‌رغم‌ درمان‌ ادامه‌ يابد.
    ـ سرگيجه‌اي‌ كه‌ بيش‌ از ۲۴-۱۲ ساعت‌ طول‌ بكشد.
    ـ اگر دچار علايم‌ جديد و غيرقابل توجيه شده ايد‌. داروهاي‌ مورد استفاده‌ در درمان‌ ممكن‌ است‌ عوارض‌ جانبي‌ به‌ همراه‌ داشته‌ باشند.

  20. این کاربر از raz72592 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •