تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: ايا موقعيت مكاني ازادي براي شما مناسب است

راي دهنده
8. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله

    6 75.00%
  • خير

    2 25.00%
صفحه 547 از 870 اولاول ... 47447497537543544545546547548549550551557597647 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,461 به 5,470 از 8700

نام تاپيک: آرشیو / اخبار متفرقه و آرشیوی فوتبال داخلی

  1. #5461
    حـــــرفـه ای Majid393's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    P30\/\/0ЯLD
    پست ها
    4,108

    پيش فرض تذکره الروسا / محمد علی آبادی، پدر ورزش ایران(ویژه عید)




    آن مرد خدمتگزار در ورزش، آن عشق ساخت و ساز در ورزش، آن چند شغله خستگی ناپذیر، آن مرد توصیه ناپذیر، آن علاقمند به فوتبال، آن مشاور اعظم فدراسیون فوتبال، آن تغییر دهنده نام پرسپولیس به پیروزی، آن جلوه دهنده شکست در المپیک به پیروزی، آن پدر ورزش ایران، آن مبرز با روزنامه نگاران دلال، آن در افتاده با سازمان بازرسی، آن طرفدار مدیریت چند شغلی، مولانا و مدیرنا و رئیسنا محمد علی آبادی از بزرگان بود و صاحب مناصب و عناوین بسیار.


    انتخابات آزاد
    نقل است آنچنان دارای عظمت و شوکت بودی که کس را یارای مقابله با آن نبود و در کسب مناصب و پیروزی در انتخابات ورزشی چنان دموکراسی را رعایت کردی که او را مظهر آزادی و عدم توصیه در انتخابات قرار دادند و اینچنین شد که نماینده مجامع بین المللی ورزشی در سایر بلاد گشتی به جهت تائید انتخاباتی آزاد.


    بلدیه
    راویان شکرشکن پشت پرده ای گویند: مهندس را پست ریاست بلدیه تهران خوش آمدی و چنین بود که مقرر گردید تا مهندس رئیس بلدیه شوی و حاج حبیب مدیر پرسپولیس و چون اولی مقدر نشد و دومی شد، مهندس را خوش نیامد و فی الفور بر حاج حبیب غضب نمودی و حاجی را شرایط به گونه ای فراهم آمدی که فرار را بر قرار ترجیح دادی و تیم قهرمان را به مهندس سپردی الخ...


    داریوش مصطفوی
    گویند در جلسه ای نیم ساعته با داریوشی از تبار مصطفوی ها، به اندازه 30 سال از تجربه داریوش بهره ها بردی فراوان و اینچنین شد که برای خدمت به فوتبال و نیز تجربه اندوزی بیشترش، داریوش را مدیرعامل پرسپولیس کردی و بعد از گذشت چند ماه داریوش را امر مشتبه شدی مبنی بر تجربه اندوزی تمام و کممال مهندس، و اینچنین شد که داریوش نیز از مدیریت کنار رفتی.


    ارتباط نسیم و شقیقه
    مهندس را در ارتباط دادن نسیم به شقیقه تبحر بسیار بودی آنچنان که ساخت و ساز را موفقیت در ورزش دانستی و نتایج درخشان المپیک پکن را به هیچ انگاشتی و این چنین بود که سالنی را در حومه مرکز به 30 روز به سقف و بهره برداری رساندی که چون آوازه این هنر به آن سوی مرزها رسیدی، اجانب مدتها به دنبالش بودی تا او را بربایند و از محضر شریفش استفاده کنند در راه آماده سازی مسابقات جهانی.

    استقلال پیروزی جمهوری اسلامی
    مهندس را شبی رویای صادقه دست داد که به ریاست مجمع دو تیم آبی و قرمز خواهد رسید و بدینسان در تظاهرات علیه طاغوت وقتی همگان شعار" استقلال آزادی جمهوری اسلامی" سر می دادند،او می گفت: "استقلال پیروزی جمهوری اسلامی" وچنین شد که بعد از تحقق رویای صادقه اش و جلوس ملوکانه اش بر صندلی ریاست مجمع سرخابی پایتخت در تریبون رسانه های مختلف اینگونه نطق برآوردی که مردم در زمان انقلاب شعار دادندی اینگونه: "استقلال پیروزی جمهوری اسلامی".


    پدر ورزش ایران
    به مصداق آنکه اعتیاد پدر سلامتی است، ظریفی، مهندس را پدر ورزش ایران نامید و این لقب مهندس را چنان خوش امدی که عزم جزم نمودی برای تربیت فرزند ورزشی اش(فوتبال) و بدینسان و از فرط علاقه به فرزند، خود را به چاه ویل انتخاباتی بس عظیم افکندی ولی چه سود که این مظهر عدالت و آزادی را یارای مقابله با خوارجی چون صفایی فراهانی و نهادی بنام فیفا نبود و چنین شد که به توصیه رئیس الوزرا از این انتخابات بیرون کشیدی و خار در چشم و استخوان در گلو سکوت کردی تا روزی در همایشی داد سخن از مهم بودن غضنفر نسبت به رونالدو سر دادی و نبود عنصری بنام آنالیز در فوتبال باشگاهی.


    عشق خدمت
    مهندس چنان عشق به خدمت، وجودش را فرا گرفتی که به نامه های فدایت شوم سازمان بازرسی مبنی بر رعایت حال و احوالش وقعی ننهادی و ترک پستهای متعدد ننمودی و تاکید نمودی که مرا از این شغلها درآمدی نباشد و تنها به خدمت می اندیشم و بس. و این از عدم شیفتگی اش به قدرت بودی و عشق مفرط در طریق خدمت به خلق.از بهرام افشارزاده که کعروف است به کار کردن زیاد نقل است که:"من به گرد پای مهندس نمی رسم در کار". خب برادر جان! شما هم اگر تمام کار روسا را زیر نظر بگیری و در عین حال مشاوره رایگان ریاستی هم بدهی، وقت کم می آوری.

  2. #5462
    حـــــرفـه ای Majid393's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    P30\/\/0ЯLD
    پست ها
    4,108

    پيش فرض تذکره الروسا / در باب ژنرالنا امیر قلعه نوعی(ویژه عید)




    آن اردشیر دوران بچگی، آن امیر زمان بازیگری، آن دارای فراوان جاذبه و دافعه ، آن نقش اول سالاردره و زعفرانیه، آن اهل رفاقت خنجری، آن مبدع نیمکت شلوغ و اروپایی، آن داغ دیده از تیم ملی، آن ارادتمند درجه یک صفایی فراهانی، آن رفیق حاجی فتح اله زاده، آن مچ شده با واعظ، آن دوستدار پدر ورزش ایران، آن طعنه زننده به رئیس کمیته داوران، آن سلطان آپ دیت شده فوتبال ایران، آن ژنرال استقلال تهران، آن بکار برنده "کل یوم" بجای "کلهم"، آن یاد دهنده تربیت به خبرنگاران مسئله دار بوسیله "علی"، آن مشابه با حاجی مایلی، مولانا و ژنرالنا، امیر قلعه نوعی از اوتاد مربیان ایرانی بود و عاشق "روزهای FIFA DAY".

    نقل است آنچنان تعجیل برای پیشرفت داشتی که شش ماهه به دنیا آمدی و این است راز کوتاهی قدش و آنچنان سریع و جدی بودی که در سالاردره برنامه ها چیدی برای سرگروهی و کاپیتانی در جام باشگاههای آسیای وقت و این نشانه احساس مسئولیت فراوانش بودی برای موفقیت تیم.

    ژنرال را ورزشهای دیگر نیز خوش آمدی و در ایام فراغت بعد از تمرین مانند بعضی ها اوقات فراغت را به بطالت نگذراندی و به محلی رفتی زعفرانیه نام که دارای سونایی بود و ژنرال آنجا هم چربی های اضافه را آب می کردی و گفتمان ها می کردی بر مبنای برنامه ریزی برای آینده شخص شخیص خویش و این از آینده نگری او بود.

    ژنرال را در قطع ایادی آنها که استقلال را ارث و مایملک خود به حساب آوردی ید طولایی باشد. آنچنان که منصور و ناصر به طرفه العینی از تیم دور کردی تا مبادا که آمال میلیونها انسان بر باد برود و این از تعصبش بودی به رنگ آبی.
    گویند در اولین دوره لیگ برتر، آبی ها را در مصاف با ملوان باختی پدید آمد مشکوک، تا قرمزها را که در دوران جنگهای ژوراسیک مدیریتی بودند، قهرمان شدی و راز راه رفتن بازیکنان آبی در آن بازی بر هیچ کس مسجل نشدی تا اینکه ژنرال در گفتگویی از تهمتهای منتسب به او گله کردی و این اوج مظلومیتش بودی که وقتی در تیم هم نبودی به او اتهام کودتا بستندی هرچند بعدها گویند شب قبل از بازی بازیکنان مانند تیم ملی در بحرین کشک و بادمجان خوردی و در شنای کنار دریا، آب دریا زیاد خوردی و این بود راز راه رفتن بعضی ها در بازی با ملوانان.

    ژنرال در دستگیری از پائین دستان نیز از هیچ گونه کوششی فروگذار نکردی و به رسم جوانمردان، پنهانی به آنها که نیاز داشتند وجهی دادی تا اموراتشان بگذرد و آنان نیز به رسم تشکر و قدردانی در همه مسابقات استقلال چه ژنرال مربی اش بودی و چه نبودی(بالاخص در این چند ساله) حضور یافتی و هم او را تشویق نمودی و هم با اشعار نغز خود دشمنان ژنرال را براندی از مهلکه.

    گویند بعد از ظهور پدیده ای به نام قطبی، ژنرال را تحولی بس شگرف و بزرگ در گفتار پدید آمدی چنانکه در هر مصاحبه و گزارشی از واژه های از تمامی عوامل مرتبط و غیر مرتبط تشکر کردی و دوست گرامی و بزرگوار و ... از زبانش نیفتادی.

    به حق که ژنرال را باید نوستالژ قرن حاضر دانست. در جائیکه همگان 2-5-3 را فرستاده اند لابلای باقالی ها، ژنرال را رجعتی پدید آمده به این سیستم و این است راز بزرگ نوستالژی.

    ژنرال بر قیامت و وجود خدا و ملکوت نیز تاکید بسیار داشتی چندانکه از فرط این موارد آنچنان غرق در مراقبه و محاسبه گشتی که در مرتبه ای، ضجه ای سوزناک از اندرونی دل کشیدی و تا مدتها به بی هوشی فرو رفتی و این از خوفش بود نسبت به قیامت و محاسبه اعمال و در دل این آرزو کردی که شاید بواسطه این سوگند نامه ها، ناصرخان کاپلو را سوء ظن نسبت به او رفع گردیدندی.

    ژنرال را در راستگویی همتا نبودی و اگر سرش بر دار شدی، او از درستی و راستی ذره ای عدول نکردی و باری در لابلای یکی از مصاحبه هایش پرده از راز زخم های پشتش برداشتی که:"بنده همیشه معتقد بوده و هستم که انسان باید حقیقت رو بگه.چوب این راستگویی رو هم در بسیاری از مراحل زندگیم خوردم."
    گفته می شود که او را دشمن زیاد باشد و اصلی ترین آنها کسانی هستند به اسم "داور" نام، که چه در بازی های داخله و چه بازی های خارجه با دمیدن های عجیبشان در وسیله ای به نام سوت، بر اعصاب ژنرال راه رفتندی و اگر تیم های تحت امر ژنرال نتیجه نمی گیرند نه تعویض ها و ترکیبهای ژنرال که این داوران بخیل و حسودند که او را می آزارند.

    ژنرال را در پس هر ناکامی، فوبیایی بود(همان توهم بود در دایره لغات خودمان) توطئه نام با این واگویه که"دست های پشت پرده نمی خواهند من موفق شوم". از قضا اندکی قبل از بازی های تیم تحت امرش(آبی پوشان) در آسیا، دم برآوردی:"در آسیا دیگر دست های پشت پرده وجود ندارد". اما برق از آنجایمان پرید که به طرفه العینی پس از شکست برابر الاتحاد، خطابه ای جدید اعراض کردی مبنی بر تائید وجود دست های پشت پرده از نوع اینترنشنال و اینچنین عالمی را در پارادوکسی عظیم فرو کردی.

  3. #5463
    حـــــرفـه ای Majid393's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    P30\/\/0ЯLD
    پست ها
    4,108

    پيش فرض تذکره الروسا/در باب سلطاننا علی پروین (ویژه عید)



    آن بچه محل خیابان عارف، آن از مسافرت با هواپیما خائف،آن چشم تیله ای تپلی ، آن به همه کس داده دست یاعلی ، آن عاشق کباب کوبیده، آن یک تیم در صندوق عقب پیکان جای داده، آن عاشق نان خامه ای، آن زوج همیشگی ناصر ابراهیمی، آن ارادتمند به متعلقین بازیکنان، آن سرمربی سابق تیم ملی ایران، آن تهییج کننده غیرت بازیکنان، آن گیرنده حکم ریاست پرسپولیس از سعید فائقی، آن مبلغ عبداله جاسبی در انتخابات ریاست جمهوری، .... مولانا و سلطاننا علی پروین از بزرگان بود و سلطان بیشه قرمزها.

    نقل است که:سلطان را آنقدر در طفولیت انرژی زیاد بودی که زودتر از همگان به تاتی تاتی افتادی و شیطنت آغاز کردی و چنان می دویدی که بن جانسون را حسادت عارض آمد و تا مدتها به مرض افسردگی مبتلا.

    گویند بر لب جوی های قدیم با دوچرخه های عهد قلقله میرزا چنان تک چرخ زدی و ژانگولر بازی درآوردی که عابرین را انگشت به اقصی نقاط بدن شدی حیرت زده، در حالیکه هیچگاه در جوی نیفتادی.

    از نوجوانی اش چندان اطلاعی در دست نیست اما گویند روزی با رحمان نامی درافتاد و از آن به بعد در آغاز هر مصاحبه،"بسم اله الرحیم" بر زبان راندی و این از شیرینی ذاتی سلطان بود طول عمرش دهاد خداوند.

    سلطان را در پرسپولیس حکایت هایی بس عظیم باشد. از جای دادن تیم در صندوق عقب ماشین تا نقل و انتقالات در سورتمه و مانتوسرا!

    گویند انقدر فی سبیل الله برای پرسپولیس زحمت کشیدی و عرق جبین ریختی تا آخرالامر برای اولین بار شخصی بنام عباس انصاریفر به زور من بمیرم و تو بمیری در سال 79، 120 میلیون تومان ناقابل در جیب سلطان قرار دادی برای قدردانی در آن شرایط بی صاحبی تیم و بی پولی.

    سلطان را با آنان که خواسته و ناخواسته به مرز سلطانیش نزدیک گشتی خیلی روابط حسنه برقرار نبودی.
    به روزی عابدزاده و شاهرودی را در عید نوروز به خانه هایشان فرستادی برای کمک در امر خطیر خانه تکانی به همسرانشان و به روزی دیگر هاشمی نسب نامی را به حاجی فتح اله زاده هبه کردی و این از مرام فردینی سلطان بود نسبت به تیم های رقیب.

    سلطان را دامادی بود آرش نام که روزگاری در پرسپولیس نقش دیلماج داشتی و در عین ترجمه، امورات دیگری را نیز مدیریت می کردی چون زیر و رو کردن حرفهای سوبل(به قول سلطان زوبل) در نود و این از امانتداری مفرطش بود.
    گویند مشتی جوجه خبرنگار،آنقدر سر به سرش گذاشتندی و خونش به جوش آوردندی که سلطان را کف بر لب آمد و تیلیفون برداشتی و به آن جریده تماس برقرار نمودی و با همان لحن ملکوکانه فرمودی:" سه شنبه راس ساعت شیش بچه ها می ریزن اونجا و دفتر دستکتونو جمع می کنن."

    سلطان را مبدع درصدهای جدید به لحاظ آمادگی بازیکن و تیم می دانند چه آنکه در مصاحبه ای در اشاره با آمادگی بازیکنانش گفت:"بچه ها 80% آماده هستند که ایشالا تو چن روز دیگه اون 40% بقیه رو هم می گیرن" و این از ابتکارات سلطان بود در عرصه ریاضیات جدید.

    وارستگی و عدم تمایل به ریاست را ویژگی دیگر سلطان دانند چنانکه هرکس به مدیریت پرسپولیس رسیدی از او دعوت به همکاری کردی و هرچه هواداران هم اصرار بر ماندنش داشتی تصمیمش را گرفت و بالاخره از پرسپولیس رفت و با دو تیم هم شروعی دوباره نمود و خواست تیمداری یاد آقایان بدهد که بادمجان دور قاب چینان نگذاشتند و چنین شد که سلطان فی الحال ترک فوتبال کردی و سکوت و بیخبری بسر بردی.

    آخرین شاهکار سلطان را به ارادت خالصانه و خاضعانه اش به داریوش نامی نسبت دهند که در مراسم ختمی جلویش را گرفت و صورت مصطفوی را غرق بوسه کرد و یاد گذشتگانش را زنده ساخت و از اینکه "ممد شون" را به پرسپولیس نیاورد و راهی سایپا کرد تشکری کرد آشکارا همراه با کلماتی به وسعت کدو تنبل!

  4. #5464
    آخر فروم باز iman_s's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    کرجي يال
    پست ها
    3,185

    پيش فرض

    بسی مفیوض گشتیدیم

  5. #5465
    آخر فروم باز avecina.ir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    باس 1333
    پست ها
    1,283

    پيش فرض

    سلامم...
    این اقا زندگی نامه داره اومد تو ایران کلی پول به جیب زد درفت
    نوش جووونوش..عرضشه داشته لابد....تيم ره قهرمان آسيا كردن كار هر الاغي نيستش عزيزجان
    در ضمن ناراحتي نداره هر كي بخواد ميتونه بره تيم ملي تست بده شانسشه امتحان كنه ببينه عرضشه داره يا نه

  6. #5466
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم بردیا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    9,715

    پيش فرض

    کلی خندیدیم
    دمت گرم

  7. #5467
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    559

    پيش فرض

    جالب بود ای ول

  8. #5468
    پروفشنال sia-saketi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    3D Max!
    پست ها
    562

    پيش فرض

    خود مسولين سايت گل گفتن اين كار به خاطر اين بوده كه تعداد مراجعه كننده هاي ايراني به سايت خيلي زياد بوده.
    اینو کجا شنیدی؟ واقعاً؟ من همیشه وقتی توی سایتش نظر می دادم می نوشتم از ایرانم!

  9. #5469
    آخر فروم باز H A M A S's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    3,294

    پيش فرض مقایسه کاندیداها

    محمد مایلی کهن
    مربی اصولگرای ایرانی ، با اعتقادات شخصی غیر قابل تغییرش هنوز هم کاندیدای سرمربی گری تیم ملی ایران است.بعد از جام ملتهای 94 و ظهور نسلی که مدیون شجاعت مایلی کهن است ، بجز سقوط از او چیز دیگری به خاطرمان نمی آید. شکست با تیم ملی امید ، شکست با تیم سایپا و شکست با فولاد خوزستان.در کنار این کارنامه پر شکست باید جایی برای تجربه جدید حاجی با سایپا و چند برد ابتدایی این تیم باز کرد. پیروزیهای متوالی سایپا این تیم را از قعر جدول خارج کرد تا اشکهای مایلی برابر دوربین ها جاری شود .ولی پیش بینی کارشناسان که موفقیت سایپا با مایلی کهن را متاثر از شوک حضور مربی اصولگرا و تغییرات سیستمی این تیم می دانستند ، به واقعیت پیوست.افت سایپا شروع شد ، باختها و مساویها یکی یکی رسیدند تا باخت در برابر شموشک در جام حذفی که پایان آرزوهای باشگاه سایپا برای پایانی خوش برای این فصل اسفناک بود.

    در مورد مسائل تاکتیکی تیمهای مایلی کهن نمی توان حرف زیادی زد.شباهت عجیبی بین فرم فوتبال تیم ملی ایران در جام ملتهای 94 و تیم سایپا در این فصل مشاهده می شود که بیان کننده تفکرات مایلی کهن و دستیار همیشگی اش فریاد شیران است.

    2-5-3 سیستم مورد علاقه مایلی کهن است.سیستمی که به اعتقاد او مناسبترین سیستم برای تیمهای ایرانی است.زیرا مدافعین ایرانی بلد نیستند در دفاع 4 نفره خطی وظائف خود را اجرا کنند.در مرود فلسفه هجومی و دفاعی مایلی کهن ، تنها باید شانه ها را بالا انداخت.شاید هم این فلسفه ، استراتژی و تاکتیک بصورت بسیار پیچیده ای وجود داشته باشد که توسط کارشناسان قابل رویت نیست.

    بهرحال با توجه به شرایط حال حاضر تیم ملی ایران ، مایلی کهن شاید بتواند تاثیری مشابهه با آنچه در تیم ساپا از خود به جای گذاشت ، بگذارد ولی گزینه مناسبی برای تیم ملی بعد از مرحله مقدماتی نیست.چه ایران از این مرحله صعود کند و چه صعود نکند.مایلی کهن در خوشبینانه ترین حالت می تواند مهمان چند ماهه نیمکت تیم ملی ایران باشد.


    امیر قلعه نوعی
    مربی سابق تیم ملی ، کاندیدای مناسبی برای این پست به نظر می رسد. هرچند که اگر فرصت مناسب انتخاب سرمربی خارجی بود ، قلعه نوعی جز کاندیداها قرار نمی گرفت ولی در این شرایط شاید ، بتوان روی قلعه نوعی حساب باز کرد.روحیه برتری جویانه قلعه نوعی می تواند شوک مناسبی برای موفقیت تیم ملی در برابر 2 کره باشد.آشنایی او با بازیکنان ایرانی ، شرایط بازیهای بین المللی و جو تیم ملی پوئن مصبت دیگری است که به یرمربی فعلی تیم استقلال تعلق می گیرد. مخصوصا زمانیکه به نتایج این تیم بعد از فصل فاجعه بار گذشته نگاه می کنیم و پیروزیهای پر گل استقلال را مرور می کنیم ، احساس می کنیم شاید او لیاقت این را داشته باشد که دوباره سکان هدایت تیم ملی را در اختیار بگیرد.

    امیر قلعه نوعی همیشه با 2-5-3 معروفش شناخته و حتی تحت فشار قرار می گیرد،بعنوان مربی ای که تفکرات سنتی دارد. ولی طرفدارانش نمایش فصل اخیر استقلال را جوابی مناسب برای مخالفان او می دانند.در اینکه سیستم 2-5-3 استقلال ، محدودیتهای فراوانی برای این تیم ایجاد می کند شکی نیست.کافیست به چند بازی اخر این تیم نگاه دوباره ای بیندازید تا متوجه شوید که چرا این سیستم در فوتبال روز دنیا منسوخ شده است. تکیه بیش از حد بر یکی ، دو بازیکن مانند خسرو حیدری و جان واریو باعث شده که تیمهای مقابل استقلال در لیگ ایران کم کم راههای مقابله با برنامه های تهاجمی این تیم را بیابند.

    نمایش استقلال در جام باشگاه های آسیا تا به امروز رضایت بخش نبوده است.و الاتحاد و الجزیره نشان دادند که استقلالی که بر اساس تفکرات تاکتیکی امیر قلعه نوعی بنا نهاده شده ، نمیتواند مدعی جیامهای بین اللملی بالشد.انگار این تفکرات تنها در داخل مرزهای فوتبالی ایران ، موفق است.

    باید گفت که قلعه نوعی دارای پوئن های مثبت و منفی زیادی است که هر ذهنی را را بخود مشغول میکند.باید به تجربه او با تیم ملی اعتماد کنیم ، یا از تفکرات تاکتیکی سنتی اش بترسیم. با روحیه برتری طلب اش به صعود امیدوار باشیم یا دوباره منتظر تعداد زیادی مربی بدون شرح وظیفه و مسئولیت بر روی نیمکت تیم ملی باشیم ؟


    افشین قطبی
    دست تقدیر بازهم اورا به یک قدمی نیمکت تیم ملی رساند. افشین قطبی با آن اخلاق و رفتار منحصر به فرد و خواستنی اش در جامعه فوتبال ؛ با آن شور و هیجانش در کنار زمین و با آن معیارهای فوتبال مدرنش بر روی تخته ، آیا برای سرمربیگری تیم ملی ایران شایسته است؟

    از جدای او از پرسپولیس ، زمان زیادی نگذسته.قطبی که بعد از قهرمانی و جدایی از تیم ، خیلی زود به پرسپولیس برگشته بود ، خیلی زود هم در برابر مشکلات همیشگی تیمهای بزرگ این فوتبال ، تسلیم شد. حاشیه ها قطبی را از ایران فراری داد ولی در کنار تمام مشکلات این تیم ، نمیتوانیم از ضعفهای قطبی در دومین حضورش در این تیم ساده عبور کنیم.مربی ای که در بخش زیادی از دوران حضورش در فوتبال دنیا ، بعنوان آنالیزور شناخته می شد.در پرسپولیس به این اسلحه مخفی و پر قدرت توجه ای نمی کرد.

    او نتوانست پرسپولیس را در فصل دوم حضورش به تیمی بین اللملی تبدیل کند.اشتباهات تاکتیکی اش مخصوصا زمانیکه می دید رقیبان از این اشتباهات بهره مناسبی می برند ، تا روز آخر پا برجا ماند.بطور مثال ، مشکل پرسپولیس در فاز انتقال که موجب شده بود این تیم بعد از دست دادن توپ ، بر روی ضد حملات حریف بسیار ضربه پذیر شود، تا روز آخر حضور قطبی پا برجای بود.

    افشین قطبی توان تاثیر گزاری بر تیم ملی را در شرایط کنونی دارد.او میتواند تیم را از لحاظ روحی بالانس کند.می تواند با تغییرات تاکتیک ، تبم را در برابر رقیبان در موضع برتری قرار دهد و آشنایی کاملی با فوتبال ایران دارد. فوتبالی که پرسپولیس قطبی اجرا می کرد ، صاحب معیارهای بود که آنرا به فوتبال روز دنیا نزدیک میکرد.فوتبال فشرده ، فرم های مختلف بازیسازی از انتهای زمین ، فوتبال ترکیبی در یک سوم دفاعی حریف و استفاده از برنامه های مختلف برای رسیدن به گل. ولی در کنار تمام این نقاط مثبت نمیتوان از اشتباهات شخص قطبی در ماههای اخر حضورش در پرسپولیس گذشت.حضور دو کارمو و مارکو که با نظر و اصرار قطبی به پرسپولیس پیوستند ، نقطه تاریکی در کارنامه این مربی بحساب می آید. ولی بهرحای وسوسه حضور مربی بین اللملی و با پرستیژی مانند قطبی بر روی نیمکت تیم ملی ، رهایمان نمی کند.

    هر 3 کاندیدا صاحب نقاط مثبت و منفی هستند.داستان مایلی کهن که اتفاقا پر شانس ترین فرد از این جمع است ، از سه نفر دیگر جداست.مربی ای که بهیچ عنوان برای این پست مناسب به نظر نمیرسد. تیم ملی در این برهه زمانی به شوک روانی مثبت احتیاج دارد و هر 3 مربی توان این کار را دارند ولی افشین قطبی از 2 رقیب دیگر خود ، مقبولیت بالاتری در جامعه دارد و این می تواند کلید انتخاب سرمربی جدید تیم ملی ایران باشد.مطمئنا انتخاب قطبی کمترین مقاومت را بین روزنامه نگاران و طرفداران فوتبال ایجاد میکند.

    نکته ای جالب در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی که شاید دانستنش لازم باشد اینکه معمولا برای انتخاب هر میئولی ، با توجه به شرایط معیارهای مدنظر قرا می گیرد که کاندیداها باید دارای آن معیارها باشند.بهمین دلیل کاندیداهای یک پست معمولا در کلیات شباهتهای انکار ناشدنی با یکدیگر دارند و این تفاوت در جزئیات تفکر آنهاست که موجب تمییز آنها از یکدیگر می شود ولی بعد از اعلام کاندیداهای سرمربی گری تیم ملی ایران ، آنچه کاملا مشهود است مدنظر نبودن معیار از طرف مسئولین تصمیم گیرنده است وگرنه مگر می شود کاندیداهای یک پشت ، 180 درجه با یکدیگر تفائت داشته باشند.یک بار دیگر به تفاوتهای قطبی و قلعه نوعی فکر کنید.

    سعید الهویی - سایت گل

  10. #5470
    اگه نباشه جاش خالی می مونه cj-afshin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    395

    پيش فرض

    چی میگی؟امکاناتش چیه؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •