جنگ اول به از صلح آخر
اگه الان لطمه بخوره بهتر از اینه که پس فردا مهریه رو بذاره اجرا و شوهر بدبخت هم کل زندگیش رو بذاره رو هم که بشه یه ربع سکه.بعد بگه بفرما این تمام زندگیمه. تو که از اول میدونستی
جنگ اول به از صلح آخر
اگه الان لطمه بخوره بهتر از اینه که پس فردا مهریه رو بذاره اجرا و شوهر بدبخت هم کل زندگیش رو بذاره رو هم که بشه یه ربع سکه.بعد بگه بفرما این تمام زندگیمه. تو که از اول میدونستی
که میگن وخداوند مهریه رو آفرید
نظرت در مورد خانوم هایی که امروز از این راه تجارت میلیونی میکنند و شده بهترین منبع درآمد برای عده ای از خانوم های محترم چیه ؟
و نظرت در مورد آقایونی که سالیان زیاد پشت میله های زندان هستند و یا در بهترین حالت سهمشون از زندگی بر باد رفتشون پرداخت حداقل ماهی یک سکه به مدت نامعلوم هستش چیه ؟
و به نظرت همچین فردی امیدی برای شروع مجدد زندگی داره ؟ (سنت ها به جای خود محترم اما یک کم واقعه بین بودن بد نیستا )
خداوند در این باره احیانا حکمی نفرمودند ؟
با تشکر از شما![]()
نه دیگه آقا این که نمیشه! اگه گفتن حقایق گذشته بده باید برای زن و مرد واسه جفتشون بد باشه !
چرا فرق قائل میشید؟اگه مرد میخواد دید بهتری پیدا کنه زن هم باید دید بهتری پیدا کنه و بدونه!
من شخصا اعتقاد دارم باید روابط جدی گذشته طرفین بیان بشه(معمولی اگه بوده باشه لزومی نداره) ولی اگر قرار بر نگفتن باشه باید دوطرفه باشه!
بعد هم در رابطه با بند اول صحبتتون من حرف خاصی ندارم چون بنظرم یک نظر و دیدگاهی هست که مورد استقبال آقایون واقع میشه و تایید میشه برعکس خانوما هم اکثریت رد میکنن و ...جای بحثی نداره چون هرسمت قضیه خودشون رو محق میدونن.از طرفی حق باشماست این یک دیدگاه شخصی میتونه باشه
در مورد اون قضیه که با کسب تجربه میخواید در اینده اقدام کنید و از تجربیات استفاده،بسیار کار مناسبیه
ارزوی موفقیت برای شما دوست عزیز
من 52 درصد مخالفم
گیریم یه بدبختی بخواد زندگی جدیدی رو شروع کنه و دیگه دنبال ...کاریهای گذشته خودش نره. این وسط چه دلیلی داره بیاد گذشته رو مطرح کنه؟
فکر میکنید زن و شوهری که زندگی رو شروع کردند درست هست که بیان در مورد گذشته خودشون (هرچقدر بد ) صحبت کنند؟
مطرح کردن این مباحث در خوشبینانه ترین حالت قبل از ازدواج موضوعیت داره نه بعد از ازدواج
چه عجب یه نفر پیدا شد قبول کرد که خانوم ها آگاهانه وارد رابطه دوستی میشند. معمولا یه طوری حرف میزنن که 100 درصدشون از جانب آقایونی که به قصد ازدواج اونها رو فریب میدن فریب داده میشند(فعل رو داشتید)
بنظرم اگه اون دسته از خانومایی که به منظورهایی که بطور کلی میتونیم باج گیری اطلاق کنیم رو کنار بگذاریم(که کم هم نیستن البته!)
در خیلی موارد هم خب زن حق داره مهریه داشته باشه و بگیره (شما فکر نکن قانونی که بیش از نصف قانونگزاراش اقایون بودن و در جامعه ای که همیشه حق و هوای مرد رو داشتن به همین راحتی ها در اثر جدایی و طلاق به زن مهریه میدن!من شخصا خیلی طلاق هایی رو دیدم که هیچ چیزی به زن تعلق نگرفته!!! شما متاسفانه فقط اون بخش خاص که زن مهریه اجرا میگذاره رو در بحث مهریه میبینید)
حتی حتی چه بسا مردهایی که توانایی پرداخت رو دارن اما باز پرداخت نمیکنن! با حربه هایی که قانون هم خوب میدونه! میرن ملک و دارایی شون رو به اسم کسی دیگه میکنن تا دادگاه ازشون نگیره و...
نمیدونم چرا شما همتون مطلق نگاه میکنید به قضایا
چرا کسی این چیزای دیگه رو نمیبینه اخه؟!
یعنی چی که یکدونه سکه هم توان پرداخت ندارن؟! خب خیلی عذرمیخوام روزی که تشریف میبرن خواستگاری مثل اون دوستمون که اسم کاربریشون یادم نیست اما اواتارش پرچم ایران بود و از شهر اردبیل و حرفش با سوت و کف مرتب اقایون تاپیک مواجه شد، درست!!! برخورد کنن و زیربار نرن! وقتی یک مرد! قبول میکنه و میپذیره پس باید هم فکر بقیه جاهاش رو بکنه(دیگه حالا میگن 1000زیاده 500زیاده شما من نمیدونم توقعتون دیگه چی چیه والا یکدونه هم نباشه یعنی؟؟؟!!! یک شاخه نبات کافیه یا اونم زیاده؟)
به نظرم اینجا همه دارن همه چیو سخت می گیرن. واقعــــــــــــــــــــا ً سخت رفیق!!! نصف بیشترشم به خاطر عدم درک طرف مقابله. منظورم زن ومرد به لحاظ شخصیتی هست.
حاضرم شرط ببندم بهترین شناخت از طرف جنس مخالف در بهترین شرایط به 10 درصد اونم در کل تاریخ می رسه!!! ما همدیگه روعمیقاً! سطحی می شناسیم.
فکرم نکنم هیچ وقت درس شه مگر اینکه هر دو طرف سخت نگیرن!!!
شما 52درصد مخالفتت رو داشته باش اشکالی نداره نظرتون هست دیگه بسیار هم محترم
ولی من حرفم این بود یا نگن جفتشون یا بگن هردوشون! و من شخصا مورد دوم رو میپسندم
چرا؟یه وقتایی موضوعاتی پیش میاد(فرض کنید مرد قبلا با دخترخالش فصد ازدواج و...)بعد اگر همسرش از قبل درجریان نباشه قضیه به صورت تحریف شده بعدها به گوشش برسه میدونید چه فاجعه ای میشه؟اگه مرد حقیقت رو هم بگه باز همسرش اعتماد نمیکنه و هزارمدل فکر و حالتهای بدتر رو متصور میشه (و مثالهای بلعکس رو هم مثلا در مورد خانوم لحاظ کنید)
پس چه کاریه از همون اول همه چیز رو باشه که بعد شر نشه! من میگم این
شما میگی غیراین
مشکلی نیست ما موجودات مختاری هستیم
الان نقل قولی که گرفتید چه ربطی داشت عزیز؟شازده خانوم فرمودن خواستگاری و این حرفا شما میگی دوستی اگاهانه؟؟؟؟!!!
من نمیدونم کی گفته عشق مثل نواختن پیانو هستش هر چند فرقی هم نداره پیانو یا گیتار و .... البته این نظر محترم اما از نظر من عشق وجود نداره به غیر از 20 دقیقه آخر فیلم های هندی که معمولا هم سانسور میشه
احتمالا شما بهتر از من از گذشته خود من خبر دارید و اینکه کسی رو دوست داشتم یا نه و یا اینکه همه چیز رو به بازی گرفتم و ... در کل تو هر رابطه ای احتمال لطمه دیدن هستش چه دوستی چه ازدواج شما فقط دنبال تضمین تو یک رابطه هستین البته خوشبختانه من توی حرفای شما ندیدم که دنبال این تضمین از طریق مهر باشید
شما اگر خیلی احساسی برخورد کنی احتمال لطمه خوردنت زیاد میشه و در مورد لطمه خوردن (هم خانوم هم آقا) شما نگران نباشید همیشه که قرار نیست که همه تجربها خوب و شیرین باشند (که اگر این جوری بود الان نه تنها جامعه ما بلکه کل دنیا باید گل و بلبل میشد) و یا همه رابطه ها رابطه لیلی و مجنون باشه (که اینم فیلمه نه واقعیت) توی جامعه امروز ما در مورد رابطه خانوم و آقا انسان موفق کسی هستش که از شکست درس بگیره نه اینکه یک اشتباه رو دوبار تکرارا کنه و هر بار هم به خاطر تکرار اشتباه ماه ها از زندگی عادی ساقط بشه (که زیاد دیدم)
خیلی ها میگن در مورد رابطه دختر و پسر لازم نیست خودمون هر چیزی رو تجربه کنیم (تجربیات تلخ) و از تجربیات دیگران استفاده میکنیم آره این خوبه اما نظر من اینه که تجربیات تلخ اما واقعی باعث میشه از اون رابطه شکست خورده درس بگیریم تا یک اشتباه رو دوبار تکرار نکنیم
در ضمن قبلا هم گفتم یکی از صفات خوب انسان ذهن فراموش کارش هست پس کسی هم که توی یک رابطه از طرف شما شکست خورده خیلی زودتر از اون که شما فکر کنی گذشته رو فراموش میکنه آقایون گول نخورند و الکی وجدان درد نگیرن قبلا هم میخواستم این رو بگم اما نگفتم اما (خانوم ها توی این ضمینه خوب بلدن اشک تمساح بریزن) بدی ما پسره ها اینه که فکر میکنیم خیلی زرنگیم و همیشه هم چوبش رو میخوریم و اون موقست که پشیمونی دیگه فایده ای نداره
درمورد وجدان هم من نمیگم آدم بی وجدان باشه اما خیلی راها وجود داره که اگرحتی تموم کردن رابطه از طرف (چه خانوم - چه آقا ) باشه میشه طوری عمل کرد که بعدا هم وجدان درد نگیرم و طرف هم زیاد آزرده خاطر نشده باشه
من اگر این حرفها رو میگم برای اینه که چشم آقایون به روی حقایق تلخ اجتماع باز شه
بهتره از رویا بیایم بیرون جامعه واقعی و آدمای واقعی خیلی فرق دارند
حق با شماست. ولی موضوع مهریه بحثی هست که باید ریشه ای حل بشه.
ریشه ی این مشکل جای دیگریست؛ اینکه زوجین و خانواده ی اون ها در درجه ی اول هدف از ازدواج رو جلوگیری از ترشیدگی و همینطور عمل به آداب و رسوم و سنت و این حرف ها میدونن. یکی نیست بگه آخه این چیزی که داره تو جامعه اجرا میشه سنت نیست بلکه بدعت هست.
مشکل اینه که ما در زندگی بیشتر از هوای نفسمون تبعیت میکنیم تا خدا
وقتی زن و مرد از ازدواج هدفی غیر از اهداف والای الهی و فطری داشته باشند هزار و یه بلا سر هم میارند.
حالا فکر میکنید فقط مهریه هست؟ نه ؛ هزار و یک داستان دیگه وجود داره که مهریه فقط یکی از اون هاست.
متأسفانه ما هر روز بیشتر از آموزه های دین فاصله میگیریم و در عوض تمام مشکلات و گرفتاری های خودمون رو به گردن دین میندازیم.
ضمناً این که گفتم 1 سکه ،برای نشون دادن عمق فاجعه بود وگرنه منظورم چیز دیگه ای بود![]()
بله باید واقع بین باشیم اما عشق وجود داره بنظرم و فقط به فیلم برنمیگرده چرا که فیلم ها را برمبنای واقعیات میسازن!
همه ی فیلم ها که در ژانر تخیلی نیستن مثل بت من و آواتار و ...خیلی ها هم میشن رمئو و ژولیت و شکسپیر عاشق و ...((مزاحی برای عوض شدن بحث بود اینارو خواهشا نقد نکنید))
من اما با اون بخش از حرفتون مشکل دارم که میگید زود فراموش میکنن!!! دوست خوبم همه که مثل هم نیستند! هزار مدل روحیه وجود داره(اصطلاحی)
شما نمیتونی فرضا چون بعضی ها خیلی راحت میتونن از روابطشون بگذرن به همه تعمیم بدید! بعضی ها حتی دراثر یک رابطه شکست خورده(چه زن چه مرد) سالهای سال روحا درگیرن! باور کنید !
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)