گيرم كه خلق را به طريقي فريفتي
با انتقام دست زمانه چه ميكني///
طناز
گيرم كه خلق را به طريقي فريفتي
با انتقام دست زمانه چه ميكني///
طناز
Last edited by Last Night; 21-10-2010 at 18:16.
طناز منی ناز منی ناز
باز از تو میگم تو شعر و آواز
باز با هم میخندیم
باز با هم میرقصیم
اما نه به این ساز اما نه به این ساز
شاپرک
شاپرک دیگر نبینم من تورا چون خواسته ای!
گویی این دل قفل شده تو خواسته ای!
پارو
با خبر از راز ما گردید شب
بوسه ای دادیم و آن را دید شب
بوسه را شب دید و با مهتاب گفت
ماه خندید و به موج آب گفت
موج دریا جانب پارو شتافت
راز ما گفت و به دیگر سو شتافت
جهل
چشم تدبيرم نميبيند به تاريکي جهل
جرم بخشايا به توفيقم چراغي پيش دار
جاوید
حسن تو دایم بدین قرار نماند
مست تو جاوید در خمار نماند
خاطره
از دس اون چشای دور از وفات خسته شدم
مثلا من از تو و خاطره هات خسته شدم
کی می دونه تو پشیمون شدی و نوشتی که
حتی از دیدن عکس و هدیه هات خسته شدم
ای خدا ، اینو فقط من و تو و اون می دونیم
نشونم بده یه جور راه نجات ، خسته شدم
مریم
گل مریم تنت دلتنگ باغه
میدونم قصر اونجا بیچراغه
میگن آب و هوای قلبا سرده
گل یخ روی خاکش خونه کرده
تموم لحظهها از جنس سنگه
برای اون دلی که تنگ تنگه
گل مریم ببین راهت چه دوره
فضای خونه بی تو سوت و کوره
گذشتی از همه بارت رو بستی
غریبونه یه جای نو نشستی
.
.
.
تنگنا
.
در درون تنگنا، با کوره اش، آهنگر فرتوت
دست او بر پتک و به فرمان عروقش دست
دائماً فریاد او این است، و این است فریاد تلاش او:
" ـــ کی به دست من
آهن من گرم خواهد شد
و من او را نرم خواهم دید؟
قدم
این دیگه فکر نداره وقتی می شنوی می گم
تو برو باهام نمون حتی اسممو نیار
اگه یک شبه دیگه زیر بارونا قدم زدی بدون
که تمام فکر من پیش تو بود
مثل تو تو زندگیم هیچکی نبود
می دونی حرفی ندارم اگه زمزمه هامون شده یخ تو دلامون
می دونی جایی ندارم جز امشب زیر بارون برم پیش خدامون
.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)