یارو ميره «استريپ شو» ، بعد از چند ساعت به رفيقش ميگه: پاشو بريم، از اول معلوم بود اين دختره زورش نميرسه ميله رو كج كنه .
تركه سوار تاكسي بوده ... بعد از مدتي يكي پياده ميشه و درو محكم ميبنده ... راننده ميگه : الاغ بي شعور ... يه كمي جلوتر يه نفر ديگه پياده ميشه و باز در و محكم ميبنده و بازم راننده ميگه : الاغ بي شعور ... خلاصه نوبت به تركه ميرسه و تركه هم با دقت در و آهسته ميبنده ميبينه راننده داره نگاش ميكنه به راننده ميگه : چيه ... الاغ باشعور نديدي.
يك دختر عروسي ميكنه همون شب اول فرار مي كنه . باباش مي پرسه چيه چرا فرار كردي؟ ميگه بابا عروسي فيلم و نقشه بود . ميخواست با من كارهاي غيربهداشتي بكنه.
طرف میره آزمایش خون،میان از نوک انگشتش خون بگیرن،خون نمیاد،پرستاره انگشت لره رو می ماله،لره میگه ببخشید آزمایش ادرار نمی گیرید