تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آيا اين تاپيك نياز شما را برآورده كرده است؟

راي دهنده
436. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بلي

    328 75.23%
  • خير

    67 15.37%
  • نه كاملا، پيشنهاداتي براي بهتر شدن اين تاپيك دارم

    66 15.14%
Multiple Choice Poll.
صفحه 537 از 923 اولاول ... 37437487527533534535536537538539540541547587637 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,361 به 5,370 از 9225

نام تاپيک: سوالات به زبان فارسی فقط در این تاپیک

  1. #5361
    پروفشنال singleguy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    ٍEsfahan
    پست ها
    807

    پيش فرض

    سلام
    به نظر شما بهترین معادل فارسی برای part load توی جمله زیر چی هست؟

    At part-load conditions, a lean mixture in the cylinder, which would produce lower HC and CO emissions and moderate NOx emissions, could be used

  2. #5362
    English | Active member sajjad1973's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,855

    پيش فرض

    سلام
    به نظر شما بهترین معادل فارسی برای part load توی جمله زیر چی هست؟

    At part-load conditions, a lean mixture in the cylinder, which would produce lower HC and CO emissions and moderate NOx emissions, could be used

    در مواقعی که سیلندر نسبتا پر است

  3. 4 کاربر از sajjad1973 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #5363
    ناظر انجمن زبان pro_translator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    شمال
    پست ها
    2,150

    پيش فرض

    سلام
    به نظر شما بهترین معادل فارسی برای part load توی جمله زیر چی هست؟

    At part-load conditions, a lean mixture in the cylinder, which would produce lower HC and CO emissions and moderate NOx emissions, could be used
    حالت برخه بار

    بار جزئی / نیمه‌بار / برخه‌بار / بارهای میانی هم می‌گن...

  5. 6 کاربر از pro_translator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #5364
    اگه نباشه جاش خالی می مونه m-a-88's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    زیر آسمان خدا
    پست ها
    270

    پيش فرض

    با سلام
    توي سوالات كنكور گروه زبان امسال ، چند تا سوال تو قسمت گرامر و ساختار جمله داشتم.ممنون ميشم دوستان جواب اين قسمتها را برام توضيح بدهيد.ممنون
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  7. #5365
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    183

    پيش فرض

    سلام دوستان
    برای یادگیری لغت چه نرم افزاری رو پیشنهاد میدید که به فارسی باشه؟
    اصلا هست همچین نرم افزاری؟
    می خوام به روش حافظه لایتنر که در نرم افزار نارسیس به کار رفته هر روز چند لغت جدید رو یاد بده یا اگر روش بهتری هم هست ارائه بدید.
    ولی در نارسیس تعداد لغت ها محدوده فقط 2 هزار و خورده ای.می خوام کامل باشه و حتی المقدور سطح بندی شده باشه لغت ها.

  8. #5366
    حـــــرفـه ای sepid12ir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    تورنتــو
    پست ها
    3,590

    پيش فرض

    با سلام
    توي سوالات كنكور گروه زبان امسال ، چند تا سوال تو قسمت گرامر و ساختار جمله داشتم.ممنون ميشم دوستان جواب اين قسمتها را برام توضيح بدهيد.ممنون
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    سوال یک.
    اشاره به یک غیر ممکن داره. در واقع از طریق معنای همون جمله ی اول میشه فهمید که با یک جمله ی شرطی غیر ممکن طرف هستیم: Supposing ........ born a century ago
    بنابراین باید جمله ی شرطی نوع سوم را براش بکار ببریم که Past Perfect + Would Have + P.P هست ..

    ...

    سوال دو.
    باز هم با توجه به معنی باید دنبال یک جواب مجهول بگردیم.
    چه واژه هایی کمکمون کرد که به این نتیجه رسیدیم: lock up، کابوسی در مورد اسیر شدن و گیر افتادن اون هم تو قفسه. شما که به خودی خود ، خودتون را تو یه قفسه اسیر نمیکنین، یکی دیگه اینکارو میکنه و یا شاید خود در خودبخود قفل شده بنابراین تا اینجا to be locked up را داریم. بنابراین گزینه ی یک و دو بیرون میرن
    حالا بین گزینه ی سه و چهار
    از طرفی در آخر به یک بازه ی زمانی در گذشته اشاره شده. for hours last yr
    این بازه ی زمانی بهمون کمک میکنه تا گزینه ی چهار را انتخاب کنیم، چون being locked اشاره به حال خاضر داره
    ولی having been locked مطمئنمون میکنه از کاری که در گذشته در یک بازه ی زمانی انجام شده.

    ...

    سوال سه.
    نمیدونم... یعنی اصلا" نمیتونم توضیحش بدم. ببخشید

    دوستان کمک
    ...

    سوال چهار.
    باید ترتیب صفتها را تو ذهن بسپارید دیگه:
    Opinion, Size, Age, Shape, Colour, Origin, Material, Purpose

    over-crowded little dark bedroom
    ...

    سوال پنج.
    که کاملا" واضح هست. جمله ای که با فعل شروع بشه، اون فعل همیشه با ing میاد
    بنابراین گزینه ی دو و چهار اشتباه هست.
    و گزینه ی سه هم که اصلا" کامل نیست، بی معنی ست...

  9. 8 کاربر از sepid12ir بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #5367
    ناظر انجمن زبان pro_translator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    شمال
    پست ها
    2,150

    پيش فرض


    سوال چهار.
    باید ترتیب صفتها را تو ذهن بسپارید دیگه:
    Opinion, Size, Age, Shape, Colour, Origin, Material, Purpose

    over-crowded little dark bedroom
    ...

    DESCRIPTIVE ADJECTIVES IN SUBORDINATED ORDERING IN ENGLISH AND PERSIAN LANGUAGES

    «ترتیب قرار گرفتن معرف‌ها و صفت‌ها پیش و پس از اسم و فعل در زبان انگلیسی»

    * معرف‌های پیش از اسم:


    تعداد + of + شناسه (حروف تعریف یا صفات ملکی) + کیفیت یا نظر + شخصیت / احساسات + صدا + مزه + لامسه (=حالت / احساس بساوشی - خصوصیات هر چیز از نظر لامسه مانند نرمی و زبری) + اندازه و وزن + بو + سرعت + دما + سن و قدمت + فاصله + شکل + صفت‌های گوناگون + روشنی + رنگ + زمان + صفت فعلی + ملیت یا ریشه + وابستگی (دین / عضویت در حذب سیاسی) + جنسیت + هدف (منظور) + اسم (اسم مرکب) + گزاره (خبر یا مسند)

    مثال برای هر صفت
    * تعداد:

    few, no, one, two, three, four, several, many, all, some, every, each

    * کیفیت یا نظر
    :

    good, better, best, bad, worse, worst, mediocre, awful, fantastic, pretty, ugly, clean, dirty, wasteful, difficult, comfortable, valuable, worthless, useful, useless, important, evil, angelic, rare, scarce, poor, rich, lovely, disgusting, amazing, surprising, loathsome, unusual, usual, pointless

    * شخصیت و احساسات
    :

    happy, sad, excited, scared, frightened, outgoing, funny, sad, zany, grumpy, cheerful, jolly, carefree, quick-witted, blissful, lonely, elated


    * صدا:


    loud, soft, silent, vociferous, screaming, shouting, thunderous, blaring, quiet, noisy, talkative, rowdy, deafening, faint, muffled, mute, speechless, whispered, hushed

    * مزه:


    sweet, sour, acidic, bitter, salty, tasty, delicious, savory, delectable, yummy, bland, tasteless, palatable, yummy, luscious, appetizing, tasteless, spicy, watery

    * لمس (=حالت / احساس بساوشی - خصوصیات هر چیز از نظر لامسه مانند نرمی و زبری):


    hard, soft, silky, velvety, bumpy, smooth, grainy, coarse, pitted, irregular, scaly, polished, glossy, lumpy, wiry, scratchy, rough, glassy

    * اندازه:


    heavy, light, big, small, tiny, tall, short, fat, thin, slender, willowy, lean, svelte, scrawny, skeletal, underweight, lanky, wide, enormous, huge, vast, great, gigantic, monstrous, mountainous, jumbo, wee, dense, weighty, slim, trim, hulking, hefty, giant, plump, tubby, obese, portly

    * بو:


    perfumed, acrid, putrid, burnt, smelly, reeking, noxious, pungent, aromatic, fragrant, scented, musty, sweet-smelling

    * سرعت:


    quick, fast, slow, speeding, rushing, bustling, rapid, snappy, whirlwind, swift, hasty, prompt, brief

    * دما:


    hot, cold, freezing, icy, frigid, sweltering, wintry, frosty, frozen, nippy, chilly, sizzling, scalding, burning, feverish, fiery, steaming

    * سن و قدمت:


    young, old, baby, babyish, teenage, ancient, antique, old-fashioned, youthful, elderly, mature, adolescent, infantile, bygone, recent, modern

    * فاصله:


    short, long, far, distant, nearby, close, faraway, outlying, remote, far-flung, neighboring, handy

    * شکل:


    round, circular, square, triangular, oval, sleek, flat, rotund, globular, spherical, wavy, straight, cylindrical, oblong, elliptical, zigzag, squiggly, crooked, winding, serpentine, warped, distorted

    * صفت‌های دیگر:


    full, empty, wet, dry, open, closed , ornate

    * روشنی:


    light, dark, bright, shadowy, drab, radiant, shining, pale, dull, glowing, shimmering, luminous, gleaming

    * رنگ:


    pink, red, orange, yellowish, dark-green, blue, purple, black, white, gray, brown, tanned, pastel

    * زمان:


    early, late, morning, night, evening, everlasting, initial, first, last, overdue, belated, long-term, delayed, punctual
    * ملیت / ریشه:

    lunar, northern, oceanic, polar, equatorial, Floridian, American, Spanish, Canadian, Mexican, French, Irish, English, Australian
    * وابستگی (دین / عضویت در حذب سیاسی):
    Muslim, Christian, Jewish, Buddhist, Taoist, pagan, atheist

    * جنس:


    glass, wooden, cloth, concrete, fabric, cotton, plastic, leather, ceramic, china, metal, steel
    * هدف / منظور:

    folding, swinging, work, racing, cooking, sleeping, dance, rolling, walking

    :Example
    Several of the first two good big old square red neglected Jamaican stone houses or plantation houses fell down


    از اونجايي كه در زبان فارسی ترتیب صفت‌ها قطعی نیست صفت‌های متعددی که ویژگی‌های یک اسم رو بیان کنن ممکنه به هر ترتیبی بیان...

    این ترتیب بیشتر به آهنگ صفت‌ها برمی‌گرده... یعنی هر جوری که دلنشین‌تر باشه...

    * ترجمه ۱: دو تا ساختمان کشتزاری خوب بزرگ قدیمی چھار گوش قرمز چشم پوشیده شده جامائیکایی
    * ترجمه ۲:
    دو تا ساختمان کشتزاری قدیمی چھار گوش خوب بزرگ قرمز چشم پوشیده شده جامائیکایی
    * ترجمه ۳:
    دو تا ساختمان کشتزاری قرمز جامائیکایی خوب بزرگ قدیمی چھار گوش چشم پوشیده شده
    * ترجمه ۴:
    دو تا ساختمان چھار گوش جامائیکایی قرمز چشم پوشیده شده کشتزاری خوب بزرگ قدیمی

    برای آگاهی بیشتر به مقاله‌ی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مراجعه کنید...


    * معرف‌های پس از اسم:

    حرف تعریف
    + اسم + قید

    :Example
    The winter in America

    معرف‌های پس از فعل:

    ساختار اول:

    فاعل + افعال کمکی غیر وجهی + Not + قید تکرار (تک‌کلمه‌ای) + فعل اصلی + مصدر یا اسم فعل + مفعول بی‌واسطه یا صریح + قید مکان + قید وصفی + قید زمان + قید تکرار (چندکلمه‌ای مانند Everyday)

    :Example
    He does not often want to do his task at home quickly at night

    ساختار دوم:

    فاعل + فعل کمکی وجهی + Not + قید تکرار (تک‌کلمه‌ای) + فعل اصلی (به صورت مصدر بدون to) + مصدر یا اسم فعل + مفعول بی‌واسطه یا صریح + قید مکان + قید وصفی + قید زمان + قید تکرار (چندکلمه‌ای مانند Everyday)

    :Example
    He could scarcely quit eating chocolates there happily yesterday

    * نکته‌ی ۱: تمامی این صفت‌ها لزوما نباید در یک جمله به کار بروند.
    * نکته‌ی ۲: قیدها ممکن است به صورت یک‌کلمه‌ای یا عبارت‌های حرف اضافه‌ای باشند.
    * نکته‌ی ۳: جای قیدهای مکان و زمان ممکن است در جمله با هم عوض شود.
    * نکته‌ی ۴: منظور از وجه وصفی یا صفت فاعلی هم اسم مفعول و هم مضارع با مسندها و معرف‌هایشان است. معمولا آن‌ها را حالات مختصر عبارت‌های موصولی در نظر می‌گیرند.

    «فهرست منابع»

    [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] .Wishon George E., Burks Julia M. Let’s Write English. Book (1). American book Company. pp. 54-55. New York. 1968

    [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ] [ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ]
    Last edited by pro_translator; 06-09-2022 at 02:00.

  11. 15 کاربر از pro_translator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #5368
    اگه نباشه جاش خالی می مونه m-a-88's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    زیر آسمان خدا
    پست ها
    270

    پيش فرض

    sepid12ir،pro_translator واقعا از توضيحاتتون ممنونم... يه دكمه تشكر پايين پست براي تشكر از شما خيلي كمه
    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    يه قسمت ديگه ي ابهامات من مربوط به قسمت ساختار جمله است.ميخواستم بدونم بر چه مبنايي بايد گزينه ها را انتخاب كرد؟ من جواب بعضي سوالات را تنها حدس زدم يعني به نظرم ميامد كه جواب صحيح تري ست يعني هيچ دليلي كه بتونم بگم ساختار اين جمله غلطه پيدا نكردم! آيا كتابي هست تو اين زمينه كمك كنه ؟ يا تنها تجربه كار با زبان ميتونه تو جوابگويي اين جور سوالات موثر باشه ؟
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Last edited by m-a-88; 09-08-2011 at 19:33.

  13. 3 کاربر از m-a-88 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #5369
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,820

    پيش فرض

    با سلام
    توي سوالات كنكور گروه زبان امسال ، چند تا سوال تو قسمت گرامر و ساختار جمله داشتم.ممنون ميشم دوستان جواب اين قسمتها را برام توضيح بدهيد.ممنون
    [CODE]
    Grammar]
    سلام دوست عزيز ...

    من اين سوالات رو فقط يكيش رو غلط زدم ... اونم اون سوال اتاق تاريك : دي بودش.

    حتي يه رمزي هم واسه خودم گذاشته بودم كه شامل حروف اول نوع صفت بود. اما سر جلسه 2-3 بار تو دهنم مرور كردم ولي اصلا قاطي كردم و رفتم سوال بعد ( استرس داشتم شديد : دي )

    ولي سوالاي امسال خيلي سخت بودش برام ( تا ريدينگ) ... من 4 سال گذشته رو كار كرده بودم ... اما امسال فقط 60 درصد زدم . نميدونم اما شايد دليلش اين بود كه خيلي عربي خونده بودم و انگليسي كمي يادم رفته بود : دي. تا 2 روز قبل از كنكور داشتم عربي ميخوندم و 5 بار دوره كردم ( فكرش رو بكن ديگه آدم عرب ميشه : دي ). اما زبان هم اصلا نخوندم ... حتي يك كلمه از بريجيت گپ و اون كتاب 16 سال كانون نخوندم ( وقت كم آوردم و ميترسيدم عمومي ها فراموشم شه)

    ولي سر جلسه تا رسيدم به قسمت ريدينگ خيلي خوب شدش ... تمام سوالات ريدينگ رو درست زدم به جز يدونه كه شك داشتم و نزدم.

    اون متني هم كه در مورد كاستاريكا و اكو توريسم نوشته بود خيلي جالب بودش .

  15. 5 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #5370
    پروفشنال singleguy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    ٍEsfahan
    پست ها
    807

    پيش فرض

    در مواقعی که سیلندر نسبتا پر است
    زیاد معنا نمیده. شاید همون چیزی که آقای pro translator گفتن درست باشه. باید بیشتر تحقیق کنم درموردش.

    یک سوال دیگه. توی جمله بعدی، in case of spill به چه معناست؟

    it is no longer used because of its danger to water sources in case of spill.
    ممنون

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •