می پسـندم پاییـز را
که معافم می کنـد از پنـهان کردن دردی که در صـدایم می پیچـد
و اشکی که در نگاهـم می چرخـد
آخر همه مـی داننـد سـرما خورده ام !!!!!!
می پسـندم پاییـز را
که معافم می کنـد از پنـهان کردن دردی که در صـدایم می پیچـد
و اشکی که در نگاهـم می چرخـد
آخر همه مـی داننـد سـرما خورده ام !!!!!!
آن قدر از هم دوريم
که وقتي تو به شب مي رسي
من از سحر گذشته ام !
...
زمين را نمي بخشم
که اين گونه مي چرخد ... !
ببار باران کهدلتنگم...مثالِ مرده بی رنگم
ببار باران کمی آرام...
که پاییز هم صدایم شد
که دلتنگی وتنهایی رفیق باوفایم شد
ببار باران......
ببار باران......
هر روز تکراریست صبح هم ماجرای ساده ایست
گنجشک ها بیخودی شلوغش می کنند!
صــــ ـدای "تــــــ ــو" کافــی بود ,
صدای گـرفتـــ ـه ای که می گفت
.. ... ..
اشتباه گرفته ایــــد ..
<<محمد موسویــان>>
نمـــی دانم چــــرا ؟!
این روزهــــا
در جـــواب هـــركــــه از حـــالم مـــی پرســــد
تـــا مــــی گویــــم ... " خوبــــــــم "
چشمـــــانم
خیس مــــی شـــــود ... !
هر روز معجزه ایست
صبح شیرین ترین ماجرای دنیاست
بیخود نیست که گنجشک ها شلوغش می کنند !
پــــاییز
فصـــل رسیدن انــــارهای سرخ استــ؛
و انــــار
...
چــــه دل ـ خــــونی دارد
از رسیـــدن ....!
تــــو
تمــام گذشـتهِ منی
و مـــن
...
میدانم که گاهی بایـ ـد
از گذشــته هم گُذشت...!
در همین حوالی هستند
کسانی که تا دیروز میگفتند:
بدون تو حتی نفس هم نمیتوانم بکشم...
و امروز در آغوش دیگری نفس نفس میزنند....
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)