تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 532 از 638 اولاول ... 32432482522528529530531532533534535536542582632 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,311 به 5,320 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #5311
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    روزگاریست همه عرض بدن میخواهند
    همه از دوست فقط چشم و دهن میخواهند
    دیو هستند ولی مثل پری می‌پوشند
    گرگ‌هایی كه لباس پدری می‌پوشند
    آنچه دیدند به مقیاس نظر می‌سنجند
    عشق‌ را همه با دور كمر می‌سنجند
    خب طبیعی ست كه یك روزه به پایان برسد
    عشق‌هایی كه سر پیچ خیابان برسد

  2. 2 کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #5312
    داره خودمونی میشه M A H M O U D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    پست ها
    22

    پيش فرض

    روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت

    هر کسی غصه اینکه چه می کرد نداشت

    چشم سادگی از لطف زمین می جوشید

    خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت !

  4. 3 کاربر از M A H M O U D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #5313
    ناظر انجمن عکاسی و دوربین های دیجیتال و فیلم برداری و میکس و مونتاژ Переклад не's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    3,911

    پيش فرض

    اي باغبان دررا مبند
    من مرد گلچين نيستم


    مينشينم گوشه اي ،
    گل را تماشا ميكنم

  6. 4 کاربر از Переклад не بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5314
    کاربر فعال گالری عکس attractive_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    FaR & AwAy حالت:TiReD
    پست ها
    1,754

    پيش فرض

    مثل ساقه‌ی گیاهی ترد


    گره‌ام بزنید به چوبی ، چیزی


    ترسیده‌ام ...


    مدام باد می‌آید

  8. 5 کاربر از attractive_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5315
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    بگذار
    عزیز
    بگذار ساده لوحی آفتابگردان ها را
    زار بگریم...
    با اشک های یخ زده
    چشم های خاموش،
    ببین
    چه آسان
    به شعله ی ناچیز کبریت های خرد
    چهره می گردانند
    بگذار بگریم، عزیز

  10. 3 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #5316
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض


    زیر پــتو
    پا را جمع میکنم توی دلم
    یک ورق دلتنگی زیر سرم
    یک نفس تنهایی هم قفسم
    بخار میشود شب طولانی
    راستی در علوم خوانده بودیم
    چه بود بعد تبخیر ؟
    میـعان؟
    شاید میعان است
    "این صـبح تنهایی "


    _رضوانه سوری_

  12. 5 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #5317
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    پست ها
    125

    پيش فرض

    كيست ؟
    كجاست ؟
    اي آسمان بزرگ
    در زير بال های خسته ام
    چقدر كوچك بودي تو ...

  14. 2 کاربر از ilta بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #5318
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    پست ها
    125

    پيش فرض

    گمان می کردم وقتی نباشم دلت می گیرد
    1 روز
    1 ماه
    1 سال
    از رفتنم می گذرد
    اما ...
    چه خیال بیهوده ای
    وقتی دلت با دیگریست


    خودم

    واقعا زیبا گفتید ...


    من گمان میکردم رفتنت ممکن نیست
    رفتنت ممکن شد باورش ممکن نیست ...

  16. 2 کاربر از ilta بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #5319
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    از بهــــار چه بنویسم

    بهار در چشمان توست

    وقتی غرق رویـــایی



    _علیرضا بخشعلی_

  18. 7 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #5320
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    من یار ندارم، حسرت‌كش ِ یار دگرانم



    یك ذهن ِ پُر از دود

    یك سینه پُر از داد



    آن است زمینم، این است زمانم

    آن یك همه در باد، وین یك همه در یاد



    باشد كه دراین شیره تریاك،

    باشد كه از این سوزن ِ جان‌سوز ِ دهان‌سوز ِ شَرَرناك!

    - باشد كه از این نشئگی گرم و از این وَهْم ِ پُف‌آلود -

    از یاد برم

    شاد شوم

    دور شوم، دور شوم... دور

    زین مردم انسان‌صفت ِ پاک!!!، زین خانه غمناك



    در وَهْم فرورفته و بر دود نشینم

    بر دود نشسته

    در وَهْم گسسته



    هی زار بگریم.



    از این همه سوراخ كه بر دست نشسته

    از این همه سوزن كه به بازوم شكسته

    این «من»

    هه! كو «من»؟!



    از یار، این یار،

    این همدم و همراز

    این ساعد ِ بسته

    این رَگ

    این سوزن ِ خونین

    این مستی افیون

    هی زار بگریم كه خدایا:

    بی سایه ترین مرد جهانم.

  20. 2 کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •