تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 53 از 58 اولاول ... 343495051525354555657 ... آخرآخر
نمايش نتايج 521 به 530 از 575

نام تاپيک: داستانهای مینیمالیستی

  1. #521
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض يادش آمد

    يادش آمد وقتي بچه بود چقدر خوب اداي راه رفتن پدربزرگ را در مي آورد.دست به عصا ، كمر خميده ، قدم هاي لرزان و آهسته درست مثل پدر بزرگ.
    حالا ديگر سالها از آن زمان گذشته ، ديگر نمي خواهد اداي پدر بزرگ را در بياورد ، اما نميتواند.

  2. 3 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #522
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    پرنده بر شانه‌های انسان نشست. انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت: اما من درخت نیستم. تو نمی‌توانی روی شانهٔ من آشیانه بسازی.

    پرنده گفت: من فرق درخت‌ها و آدم‌ها را خوب می‌دانم. اما گاهی پرنده‌ها و انسان‌ها را اشتباه می‌گیرم.

    انسان خندید و به نظرش این بزرگ‌ترین اشتباه ممکن بود.

    پرنده گفت: راستی، چرا پر زدن را کنار گذاشتی؟

    انسان منظور پرنده را نفهمید، اما باز هم خندید...

  4. 2 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #523
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض آتش سوزی ته دره/ جواد سعیدی پور

    من اين قدر ضعيف نبودم. اين قدر ترسو نبودم. نمی لرزيدم. چيزی ندارم از دست بدهم. چاقوی ظامن دارش را گذاشت بيخ گلوی راننده اتوبوس و گفت: بگير طرف دره.

  6. این کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #524
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض نامه/ مهدي مقدم

    پسر جوان تمام وزنش را به سمت جلو پرتاب کرد، پاهايش از زمين جدا شدند و کاملا در هوا معلق شد. خودکشي از روي بلند ترين ساختمان شهر را به اين خاطر انتخاب کرده بود که او را در راس اخبار قرار دهد. مطمئنا روزنامه ها نامه خودکشي او را چاپ مي کردند ، اينطوري مي توانست از عشق خيانتکارش انتقام بگيرد، و به همه بفهماند که نبايست عشق او را دست کم مي گرفتند ، با اين خودکشي معشوق و خانواده اش را تا ابد شرمنده مي كرد.
    فاصله تا زمين زياد بود اما وقتي به انتهاي راه مي رسيد از ترس زهره ترک شد، ولي نه به دليل ترس از مرگ، بلکه به خاطر اين که نامه خودکشي اش را با خود نياورده بود.

  8. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #525
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض دو دوست/ نويد رافعي

    دو دوست صميمي ساليان سال باهم رفاقت ميکردند. از دست روزگار يکي از آنها فقير شد و ديگري پولدار. بازهم از دست روزگار آن مرد فقير زنش را در يک تصادف از دست داد. ساليان سال گذشت و صميميت اين دو دوست هر روز کمتر و کمتر ميشد. دست روزگار باز هم بي رحمي کرد و مرد فقير را مريض و خانه نشين کرد. ساليان سال همچنان گذشت و سرانجام هر دوي آنها پير شدند و مردند. دست روزگار قبر هر دو را کنار هم چيد. مرد فقير احساس آرامش ميکرد که بعد از ساليان دراز بازهم دوست قديمي را ميبيند. اما مرد ديگر به هيچ چيز فکر نميکرد.

  10. این کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #526
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض آیا نام من در دفتر هست؟

    دخترکی به میز پدرش نزدیک میشود و کنار آن می ایستد. پدر به سختی گرم کار و زیر و رو کردن انبوهی کاغذ و نوشتن چیزهایی در سررسید و اصلا متوجه دخترش نمیشود تا اینکه دخترک میگوید: " پدر چه میکنی؟"

    و پدر پاسخ میدهد: "چیزی نیست. مشغول ترتیب دادن برنامه هایم هستم. اینها نام افراد مهمی است که باید با آنها ملاقات کنم."

    دخترک پس از کمی تأمل میپرسد: "پدر، آیا نام من هم در دفتر هست؟"

  12. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #527
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض مسابقه بیسبال

    سال گذشته به تماشای مسابقه بیسبال برادر کوچکترم رفتم، همانطور که همیشه میرفتم. برادرم در ان زمان ۱۲ سال داشت و دو سال بود که بیسبال بازی میکرد. وقتی دیدم او خودش را گرم میکند که توپ بعدی را بزند، تصمیم گرفتم به او نزدیک شوم و توصیه هایی بکنم.
    اما وقتی نزدیک شدم فقط گفتم:( دوستت دارم.) در پاسخ پرسید: ( منظورت این است که میخواهی امتیاز بگیرم؟ ) با لبخند گفتم:( سعی خودت را بکن.)
    وقتی وارد زمین شد٬ حال و هوای خاصی دراطرافش احساس میشد. او کاملا مطمئن بود که چه میخواهد بکند. چرخید و با چوب ضربه ای عالی به توپ زد. من واقعا خوشحال شدم ولی انچه بیشتر مرا تحت تاثیر قرار داد هنگامی بود که از زمین خارج شد. با وسیع ترین لبخندی که تا کنون دیده ام به من نگریست و گفت: ( من هم دوستت دارم.)

  14. این کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #528
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض نمیشه

    - وقتی میگم نمیشه ، یعنی نمیشه !

    - خوب چرا نمیشه ؟

    - وقتی پول نباشه خوب نمیشه دیگه !

    - خوب از یکی قرض کن .

    - با کدوم پشتوانه به من پول قرض میدن ؟

    - ...

    پسرک لنگ از پشت در به نزاع پدر و مادر گوش میداد ، او هم حق داشت سالم باشد ...

  16. 3 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #529
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض اول سطر

    قرمزی پیشانی بند دویده بود توی چشم هایش و تیر قناصه کمی گود کرده بود نقطه زهــــــــــرا را ......

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    احمد یزدانی

  18. 4 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #530
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض دلقک


    وقتی از دنیا رفت صورتش خندان بود و از صبح تا غروب باران بارید. او باران را خیلی دوست داشت و وصیت کرده بود که پس از مرگش هیچ کس لباس سیاه نپوشد و سر مزارش گریه نکند، روی سنگ قبرش هم نوشته شده بود، دلقک ها به مرگ هم می خندند.

  20. 2 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •