تنها يک لبخند
چاره بود
بر زخم حشمهايمان
تيزي نشتري
بيرون کشيدن٫ حرکابه ي تاولي را.
خنديديم ؟
تنها يک بوسه چاره بود
يخ زار بيگانگي را
چون هرم عشقي
تفسيدن.
بوسيديم؟
يک نعره اما باعث بود
انديشه ي بکري را
آلودن
و نقش کاردي
بر درخت دلي کندن.
آه٫
چه فريادها کشيديم.