اقای کارگردان من شنا بلد نیستم
اشکال نداره چون قراره غرق شی
اقای کارگردان من شنا بلد نیستم
اشکال نداره چون قراره غرق شی
یه ترکه تو دستشویی میمیره ، روحش از تهویه خارج نمیشه
در جهنم
مهستی رو به هایده: اینجا خوش می گذره
هایده: اره ، فقط بوی پای داریوش ما رو کشته
بعد از سه تا بچه مرض قندی
زن: اخه مرد این .... یا کله قند
فرق خر با ماشینو می دونی
.
.
.
.
.
.
.
.
خر برف پاکنش عقبه ولی ماشین جلو
پدر به معلم : من گاوم ؟
نه دور از جون
پس چرا به پسرم گفتی گوساله
عجب رسميه رسم زمونه، اس ام اس شده کار شبونه، ميرن مسيجا از اونا فقط هزينه هاشون به جا ميمونه، چي شد اون ترکه کجاس اون لره، جکاشون چي شد، خدا ميدونه
تو زندگی به همه چیز فکر کردم الا تو ، حالا تو اومدی تو زندگیم و ریدی تو افکارم
آدمک آخر دنياست بخند / آدمک مرگ همين جاست بخند / آن خدايي که بزرگش خواندي / به خدا مثل تو تنهاست بخند / دستخطي که تو را عاشق کرد / شوخي کاغذي ماست بخند / فکر کن درد تو ارزشمند است / فکربکن گريه چه زيباست بخند
عزیزم میدونستی توي دنيا يه قلب هست كه فقط براي تو ميتپه اونم قلب خودته!!!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)