یعنی میگی تفسیر نکنیم!شما هم این سریال درپیتی را چقدر تفسیر میکنید![]()
یعنی میگی تفسیر نکنیم!شما هم این سریال درپیتی را چقدر تفسیر میکنید![]()
اصلا مثل اینکه سریال اسمش ایرانی میشه یا هرچی که ایرانی باشه میشه ضعیف .
من هم این سریال رو میبینم هم خیلی از سریال های خارجی رو دیدم و قطعا میگم درسته توش ضعف داره اما در حد سریالهای ایرانی خوبه و میشه درسهایی ازش گرفت .
ایول راستی میگی ... خداییش از خنده داشتم می مردم با این حرف زدنش!
حتی میترسید درو باز کنه!![]()
من میگم با این کاری که محسن لا اون مامور کرد،وقتی که برگرده بهش گیر میدن که.......
عين اوا خواهرا حرف ميزد!![]()
حتمالا مثل بن توی لاست به یه دلیلی حافظش پاک شده...رفته تو دسته ی othersراستی یه چیزی... فرزین این همه تو زمان بچگیش محسن رو دیده چرا تو بزرگی اونو به خاطر نمیاره...؟...ولی جدی بخوام بگم فکر کنم یه دلیلش اینه که بچه به اون کوچیکی چطوری باید بعد این همه مدت محسن رو یادش بیاد؟؟؟شایدم جوری میشه که تو گذشته که قبل از بزرگ شدن فرزین این محسن اینا میرن یه جای دیگه...خلاصه اینکه قبل از اینکه این فرزین اونقدر بزرگ بشه که بتونه قیافه ی محسن رو نگه داره تو مغزش(
)محسن لینا میرن از اونجا.
هرچند که بعد از 24 سال آدم گنده هم یادش میره![]()
كارگردان ميخواسته سريال لاست وماورارا به سبك ايراني بسازه -اين سريال دراومده
خب فعلا ميريم تو خماري تا شنبه كه دوباره پخش بشه!!![]()
به نظر من هم نباید یادش باشه و اگه اون یادش نباشه، هما (یاهمون غزل) هم نباید محسن و به خاطر بیاره، چون فقط یه نظر موقع بچگیش محسنو جلو در خونشون دید...
آره عین تراب...!![]()
حمید گودرزی بازیگر توانایی است که از ۳۰ سالگی به این حرفه رو آورده است. او در کنکور سال ۷۴، در رشته دندانپزشکی قبول شد، پدر، مادر، دوستان و اقوام همه بر این تصور بودند که او هفت سال دیگر دکتر دندانپزشک خواهد شد، ولی او پایش رادر یک کفش کرد، که میخواهم بازیگر شوم و سرانجام هم به این آرزویش رسید و پلهپله مراحل ترقی را پیمود تا امروز، البته وی با اینکه محبوبیت و شهرت خود را از تلویزیون به دست آورد، اما در سالهای اخیر یکباره به فعالیتهای سینمایی رو آورد، پیشنهاد «علیرضا افخمی» به او برای حضور در «پنجمین خورشید» باعث شد که حمید این بار «بله» بگوید و بازگشتی دوباره به تلویزیون داشته باشد. گرچه در سالهای گذشته او قرار بود در «او یک فرشته بود» و «زیرزمین»، هر دو به کارگردانی علیرضا افخمی حضور داشته باشد، اما این امر میسر نشد و اینک در رمضان سال ۸۸، او با پنجمین خورشید آمده است. جا دارد از دوست خوبمان «شهرام زمانی» که هماهنگیهای لازم را برای این گفتگو انجام داد، تشکر کنیم.
● بازگشت دوباره حمید گودرزی در سریالهایی چون مسافری از هند، تب سرد و کمکم کن، خاطرات زیادی در ذهن بینندگان تلویزیون خلق کرد، اما به یکباره، تصمیم گرفت فعالیت در سینما را ادامه بدهد و حالا پس از گذشت ۶ سال، دوباره ماه رمضان امسال با سریال پربیننده «پنجمین خورشید» به تلویزیون بازگشت. گودرزی میگوید: طی این سالها پیشنهادهای زیادی تلویزیونی داشتم، که بیشترشان هم مناسبتی و برای ماه رمضان بود، اما بنا به دلایلی این پیشنهادها را رد کردم، تا اینکه قسمت شد، امسال در خدمت مردم با بازی در یک مجموعه «ماورایی» به نام پنجمین خورشید حضور داشته باشم. طی این مدت سریالهای ماه رمضان را دنبال میکردم، به خصوص کارهای «رضا عطاران» که سریالهای مفرحی بودند و همچنان سریال «میوه ممنوعه» کار حسن فتحی که خیلی دیدنی بود. گودرزی میگوید: «البته قرار بود پس از «تب سرد» در سریالهای «او یک فرشته بود» و «زیرزمین»، هر دو به کارگردانی علیرضا افخمی بازی کنم که هر دو بار، این امر میسر نشد. متن پنجمین خورشید به علیرضا افخمی اعتماد دارم، او متنهای خوبی را مقابل دوربین میبرد، درست مانند کارهای گذشتهاش، این داستان کسی را نصیحت نمیکند، البته لایههای معنوی و مذهبی دارد که افخمی با ظرافت خاصی به بیان آن پرداخته است. این داستان پرمحتوا، عبرتآموز و البته تا حدی ماورایی است، اما نه به آن شکل که در سالهای اخیر در سریالها مرسوم بوده و به دنبال برزخ و روح و... باشد. اتفاقی است که در این کره خاکی میافتد و یک انسان به زمانی دیگر منتقل میشود.«محسن» نقش محوری را بازی میکند که یک دوره ۲۴ ساله را نشان میدهد، همانطور که دیدید در این مجموعه من پسر خانوادهای هستم که با مادر و خواهرش زندگی میکند و دچار مشکلات مادی است، این داستان مربوط به سال ۱۳۶۴ است. در ادامه میبینیم که سن من تغییر نمیکند، اما در مورد بقیه بازیگران، ۲۴ سال به سن و سالشان اضافه میشود.
● کیش و مات همزمان با اینکه علاقهمندان به هنر، حمید گودرزی را هر شب پس از افطار از شبکه سه میبینند، فیلم «کیش و مات» او روی اکران است، اگر این فیلم را ندیدهاید، بخوانید که داستان آن و نقش گودرزی در آن چیست. گودرزی میگوید: نقش یک پسر بدشانس را بازی میکنم که اگر دست به طلا هم بزند، خاکستر میشود! او یک روز تصمیم میگیرد خودکشی کند، اما موفق نمیشود و سر از بیمارستان درمیآورد، در آنجا یک خانم دکتر روانشناس (که آن نقش را الناز شاکردوست بازی میکند) را به او معرفی میکنند، آن جوان بدشانس چند جلسهای به مطب آن خانم دکتر میرود و این ارتباط باعث میشود که آنان نسبت به هم علاقهمند شوند. خانم دکتر هم با کمک گودرزی در فیلم، از خجالت آنهایی که میخواهند پولهایش را بالا بکشند، درمیآید. آدم بدهای فیلم، تیرشان به سنگ میخورد و آدم خوبهای فیلم هم در نهایت با یکدیگر ازدواج میکنند. این داستان معمولا در میان تماشاگران جواب میدهد. چرا که آنان پایان خوش را دوست دارند، ازدواج پسر فقیر با دختر پولدار و برعکس...
● خاطرهای از رمضان آن زمانی که «کمکم کن» پخش میشد با آن داستان جذابش، یکی از دوستانم، خواهرش را در بیمارستان خاتمالانبیا(ص) بستری کرده بود، از من خواست که با حاضر شدن در بیمارستان به خواهرش روحیه بدهم. میخواستند خواهرش را عمل جراحی کنند، وقتی که رفتم آنجا، همراهان دیگر بیماران، در بخشهای مختلف بیمارستان میخواستند به عیادت بیمارانشان بروم، خاطرهای که هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود. اینکه به بیمارستانها و آسایشگاهها سر بزنم، کاری است که دوست دارم انجام و ادامه بدهم، امسال هم اگر فرصتی پیش بیاید این کار را انجام خواهم داد.
● از دندانپزشکی تا بازیگری حمید گودرزی از جمله بازیگران نسل جوان کشورمان است که خیلی زود پلههای ترقی را پیمود و توانست جزئی از نسل ستارههای دهه هشتاد سینمای ایران باشد. حمید گودرزی در سوم آذرماه سال ۱۳۵۶ به دنیا آمد و جالب اینکه با مادرش تنها ۱۴ سال اختلاف سنی دارد. پدر او فرشفروش و مادرش خانهدار است، تنها خواهرش هم که از حمید کوچکتر است، گرافیک خوانده. گودرزی دیپلم تجربی دارد، اما فارغالتحصیل دانشکده هنر و معماری است. گرچه حمید گودرزی در کنکور سال ۷۴، در رشته دندانپزشکی قبول شد، اما از بس عاشق بازیگری بود، دندانپزشکی را رها کرد. او بزرگ شده میدان آرژانتین در تهران است و خاطرات زیادی دارد فکر میکنید، چه شد او به بازیگری رو آورد؟ میگوید: «در خیابان الوند تهران، همان جایی که شبکه دو واقع شده است، اتومبیل «بهروز بقایی» پنچر شد، به کمکش رفتم و اتومبیل او را هل دادم، همان جا از بقایی خواستم که به من بگوید چگونه بازیگر شوم.» او علاوه بر استعداد زیاد در بازیگری، صدای خوبی هم دارد و در اولین کارش «دانی و من» ترانه هم خواند، ضمن اینکه مدتی با گروه «سون» همکاری کرد. او علاوه بر بازیگری در بیزینس هم فعالیت دارد، در تجارت فرش و شکلات فعالیت میکند. بارها گفته اگر بازیگر نمیشد، شاید مربی فوتبال! رهبر ارکستر یا دکتر میشد. حمید گودرزی به شدت به فوتبال علاقه دارد و در گفتگوهای مختلف بارها اعلام کرده که طرفدار تیم استقلال است. گل کوچیکش هم زیاد بد نیست، اما میگوید: بازیام بهتر از فوتبال است. گرچه باید اشاره کرد که او به ورزشهای بوکس، تنیس و بدنسازی نیز علاقه دارد. نکته خواندنی این است که حمید گودرزی در سال ۷۴ با کامبیز دیرباز و پرستو گلستانی هم دانشگاهی بوده و هر سه آنها نیز در دنیای هنر موفق شدند. حمید گودرزی بیستم شهریورماه سال ۱۳۸۳، زمانی که ۲۷ ساله بود، پای سفره عقد نشست و زندگی مشترک خود را آغاز کرد.او در دوران کودکی پسر شیطانی بود، میگوید: «این خاطره هیچگاه از خاطرم نمیرود، کلاس اول دبستان که بودم، تمام کتابهایم را به یک دورهگرد دادم و به جای آن، گوجهسبز گرفتم!» یکی دیگر از ویژگیهای او این است که کم مصاحبه میکند، میگوید: «باید چیزی برای گفتن داشته باشم تا مصاحبه کنم.»
● ۲۲ قسمت ابتدا قرار بود این مجموعه در ۳۰ قسمت ساخته شود، اما کارگردان تشخیص داد تا کار را در ۲۲ قسمت بسازد.
● همکاری با سلوکی از قبل با مهدی سلوکی در «تب سرد» همکاری داشتهام، ما دوستان خوبی هستیم و این دوستی باعث شد تا همکاریمان خوب از کار دربیاید، ضمن اینکه از حضور شهرام قائدی هم نباید بگذریم، دوست و همکار خوب من در این مجموعه... و تمام عواملی که برای این مجموعه زحمت کشیدند.
● کار و زندگی دو مقوله جدا اینکه در زمان مطرح شدن نامم در سینما ازدواج کردم، کمک زیادی به من کرد، گرچه این تاثیرگذاری به دو طرف و توافقهایی که با هم دارند و قول و تعهدهای زن و شوهرها بستگی دارد. من در حال حاضر کار و زندگی را از هم جدا کردهام. در اوایل ازدواج از آنجایی که همسرم با فضای کار هنری من غریبه بود، کمک فکری نمیکرد، اما الان فیلمنامه را میخواند و نظراتش را به من انعکاس میدهد.
● موسیقی تیتراژ اینکه من روی تیتراژ بخوانم، موضوعی بود که ایده آن مطرح شد، اما آقای افخمی نظرشان مثبت نبود. او اعتقاد داشت که اگر شخصیت اصلی داستان بخواند، بینندگان او را آنطور باید و شاید باور نمیکنند.
● ورزش بدنسازی را دوست دارم و فوتبال را دنبال میکنم. از میان ورزشکاران با جواد نکونام، علی انصاریان، نیکبختواحدی و آرش میراسماعیلی (که البته این آخری از قهرمانهای جودوی ایران است) رفاقت نزدیکی دارم.
خانواده سبز
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)