تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 518 از 2734 اولاول ... 1841846850851451551651751851952052152252856861810181518 ... آخرآخر
نمايش نتايج 5,171 به 5,180 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #5171
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ا بازم كه اشتباه
    ميم واسه چي؟
    بايد با " ي" مي داديد

  2. #5172
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط magmagf
    تمام نقشه‌های یک شبه مردن
    چه نافرجام می‌ماند!
    زمین دیگر نمی‌لرزد.
    دگر در لحظه‌ای یکجا نمی‌میریم.
    به یک آن مرگ را در بر نمی‌گیریم، بی رنجی
    و محکومیم
    به یک کابوس هرروزه
    به یک اعدام تدریجی.
    يادته تو اوج پاييز،اخرين لحظه ديدار

    خب مواظب خودت باش،دو سه بار،دوباره تكرار
    يادته به ماجرامون چقدر نگا مي كرديم
    تا يكي دلش بياد و بگه خب،خدا نگهدار
    تو خداحافظي كردي،دل من يه كم تكون خورد
    بعدش اسمتو نوشتم روي ساقه ي سپيدار
    بارون گريه كه باريد از تو ابر غصه هامون
    هر دومون سرو گذاشتيم روي اجراي ديوار
    يه بار ديگه مي پرسم راس راسي بايد جدا شيم ؟
    يادته اشك تو افتاد روي سيم گرم گيتار ؟
    منم انگار مث اشكت از چشات افتاده بودم
    يه جوري دلت مي لرزيد پس ديگه نكردم اصرار
    خيلي اونجا مونده بوديم همه ما رو ديده بودن
    بد جوري نگا مي كردن مردم كوچه و بازار
    نگاتو گرفتي از من گفتي خب كاري نداري
    من شكستم ولي گفتم برو به اميد ديدار
    دو سه تا فردا گذشت و من ديگه تو رو نديدم
    شنيدم ولي رسيدي به يكي شبيه دلدار
    دل من دوباره لرزيد مث اون لحظه ي اخر
    خاطرت،هر چي كه گفتي،شد رو روياي من اوار
    حالا موندم از خدامون چي بخوام،خوشيت يا غصت
    همه گفتن عكس اونو ديگه از رو تاقچه بردار
    اما من ميگم خدايا،من كه كلي غصه دارم
    غماي اونم بگير و باز به اين ديوونه بسپار ...

  3. #5173
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    پيش فرض

    رهسپار عشقم من..برسون مرا به فردا.
    دستم بگیرو بگزار..برسم به صبح فردا.

    (همین الان از خودم در وکردم به خدا!!!!).

    یا حق....

  4. #5174
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض

    اي پيك راستان خبر يار ما بگو
    احوال گل به بلبل دستانسرا بگو

    ما محرمان خلوت انسيم غم مخور
    با يار آشنا سخن آشنا بگو

    بر هم چو ميزد آن سر زلفين مشكبار
    با ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو

    هر كس كه گفت خاك در دوست توتياست
    گو اين سخن معاينه در چشم ما بگو

    آن كس كه منع ما ز خرابات مي كند
    گو در حضور پير من اين ماجرا بگو

    گر ديگرت بر آن در دولت گذر بود
    بعد از اداي خدمت و عرض دعا بگو

    هر چند ما بديم تو مارا بدان نگير
    شاهانه ماجراي گناه گدا بگو

    بر اين فقير نامه ي آن محتشم بخوان
    با اين گدا حكايت آن پادشا بگو

    جانها ز دام زلف چو بر خاك مي فشاند
    بر آن غريب ما چه گذشت اي صبا بگو

    جان پرور است قصه ي ارباب معرفت
    رمزي برو بپرس و حديثي بيا بگو

    حافظ گرت به مجلس او راه مي دهند
    مي نوش و ترك زرق ز بهر خدا بگو

  5. #5175
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    وقتي كه تنگ غروب بارون به شيشه مي زنه
    همه غصه هاي دنيا توي سينه ي منه

    توي قطره هاي بارون ميشكنه بغض صدام
    ديگه غير از يدونه پنجره چيزي نمي خوام

    پشت اين پنجره مي شينم و آواز مي خونم
    منتظر واسه رسيدنت تو بارون مي مونم

    زير بارون انتظارت رنگ تازه اي داره
    منم عاشق ترم انگار وقتي بارون مي باره
    ...

  6. #5176
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط saye
    وقتي كه تنگ غروب بارون به شيشه مي زنه
    همه غصه هاي دنيا توي سينه ي منه

    توي قطره هاي بارون ميشكنه بغض صدام
    ديگه غير از يدونه پنجره چيزي نمي خوام

    پشت اين پنجره مي شينم و آواز مي خونم
    منتظر واسه رسيدنت تو بارون مي مونم

    زير بارون انتظارت رنگ تازه اي داره
    منم عاشق ترم انگار وقتي بارون مي باره
    ...
    هرچی میخوای بگی بگو..اما نگو بهم برو.
    این دل رو عاشقش نکن..اگه منو دوست نداری.

    راحت بگو اگه میخوای قلب منو جا بزاری.
    دلم پر از شکایت..اما صدام در نمیاد..میترسم از دستم بری..کاری ازم بر نمیاد.

  7. #5177
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    رخسار خیسم از اشک آغشته شد به باران
    عطر یاس و بنفشه گوید آمد بهاران

    با ظاهر خموشم در سینه میخروشم
    شاید که عطر یادت باز اورد به هوشم

    با برگ گل نام تو مینویسم
    باران شوید رخسار خیس خیسم

    شبنم ز عمر کوتهش با شکوه ها سر میکند
    خندان لب گل را به اشک دیده اش تر میکند
    بهر خدا با او نگو حرف حیات جاودان
    چون قلب او پاک است و این افسانه باور میکند

    با برگ گل نام تو مینویسم
    بران شوید رخسار خیس خیسم

    در گلرنگ بهاران جای تو مانده خالی
    دیدار روی ماهت شد فرصت محالی
    چون سایه روی دیوار از بی کسی شکستم
    با تو بخود رسیدم
    شد باور که هستم
    در جان با جان مهر ترا سرشتم
    فریاد فریاد از بخت و سرنوشتم
    با برگ گل نام تو مینویسم
    باران شوید رخسار خیس خیسم

  8. #5178
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    پيش فرض

    من و تو اگه باهم یار و هم صدا بمونیم..نمیبینیم غم و درد روزگار رو.
    اگه همهیشه با هم دوست و آشنا بمونیم...نمیبینم غم و رنج روزگار رو

    (یه چیزی تو همین مایه ها بود!).

    یا حق....

  9. #5179
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    وقت رفتن، تو چشماش نگاه نکردم
    آسمون چشماشو ابری نکردم

    با یه قلب پاره پاره، برمی گشتم از دیارش
    به یاد اون گُل سرخی که می داد به دست یارش

    قلب من براش می تپید، اون ولی چیزی نمی گفت
    توی قلب ساده ی من، باز گُل عاشقی می شکفت

    توی دنیایی که داره، آسمون پر از ستاره اس
    من ولی دنیایی دارم، که شباش فقط خاطره اس

    خاطراتی پُرِاز عشق، پُرِ از شادی و خنده
    همه لحظه های نابی که دیگه برنمی گرده

    همه واژه های این شعر بمونه به یادگاری
    شاید یک روزی شقایق، بخونه برای یاری

    ...

  10. #5180
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    ياور از ره رسيده با من از ايران بگو
    از فلات غوطه در خون بسياران بگو
    باد شبگرد سخن چين ، پشت گوش پرده هاست
    تا جهان آگه شود ، بي پرده از ياران بگو
    شب سياهي مي زند بر خانه هاي سوكوار
    از چراغ روشن اشك سيه پوشان بگو
    پرسه ي يأس است در آواز اين پيتارگان
    از زمين ، از زندگي ، از عشق ، از ايمان بگو
    سوختم ، آتش گرفتم از رفيق نارفيق
    از غريبه ، آشنا ، ياران هم پيمان بگو
    ضجه ي نام آواران زخمي به خاموشي نزد
    از خروش نعره ي انبوه گمنامان بگو
    قصه هاي قهرمانان قهر ويرانگر نداشت
    از غم و خشم جهان ساز تهي دستان بگو
    با زمستاني كه مي تازد به قتل عام باغ
    از گل خشمي كه مي رويد در اين گلدان بگو

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •