تو خانقاه و خرابات را در ميانه مبين
خداگواه كه هرجا كه هست با اويم
تو خانقاه و خرابات را در ميانه مبين
خداگواه كه هرجا كه هست با اويم
حالا بفرمایید منو بزنید چوب بدم خدمتتون؟![]()
-----------------
دستخوش صیاد کرکسها ,کبوتر می کشی
با یکی می پروری بادست دیگر می کشی
تکه شمشی بودی اول بار که دیدم تورا
ای تبرزین مسی استاد مسگر می کشی
از کدام ایل وتباری که اینچنین یک مرغ را
بازبان تشنه اما دیده ای تر می کشی
عزيز خودتو ناراحت نكن گلم
يارب آن زاهد خود بين كه بجز غيب نديد
دود آهيش در آئينه ادراك انداز
زندگی هنگامه فریادهاست
سر گذشت در گذشت یادهاست
------------
قربونت بشم عسلی نازم
توانا بود هر كه دانا بود
زدانش دل پير برنا بود
فکر کنم باره Nام باشه که این شعر توسطه خوده شما نوشته می شه ...نوشته شده توسط behroooz
![]()
--------
دنيا پر از سگ ست جهان سر به سر سگي ست
غير از وفا تمام صفات بشر سگي ست
لبخند و نان به سفره ي امشب نمي رسد
پايان ماه آمد و خُلق پدر سگي ست
از بوي دود و آهن و گِل مست مي شود
در سرزمين من عرق كارگر سگي ست
جنگ و جنون و زلزله؛مرگ و گرسنگي
اخبار يك.. سه... چار... دو... تهران... خبر سگي ست
آهنگ سگ ترانه ي سگ گوشهاي سگ
اين روزها سليقه ي اهل هنر سگي ست
بار كج نگاه شما بر دلم بس ست
باور كنيد زندگي باربر سگي ست
آدم بيا و از سر خط آفريده شو
ديگر لباس تو به تن هر پدر سگي ست
عجب شعری![]()
تا مرد سخن نگفته باشد
عيب و هنرش نهفته باشد
--------------------
بچه زدن نداره!!!
بچه زدن نداره!!!
-----------------
در این فراسوی زمان
چرا مرگ ثانیه ها را می خندیم؟
مگر چه مانده به جا از خوشی ؟
فقط نعشه یک طلوع
که نه گرمی دارد ونه زیبایی
همچون وجود ما بهم
که نه می رویم ونه می مانیم
این زمستان شاید
به آخر نرسد با "ما"
آمد افسوس كنان مغبچه باده فروش / گفت بيدار شو اي رهرو خواب آلوده
شست و شوي كن وآنگه به خرابات خرام / تا نگردد وز تو اين دير خراب آلوده
پاك و صافي شو از چاه طبيعت به در آي / كه صفايي ندهد آب تراب آلوده
همه ويراني و ويراني
همه خاموشي و خاموشي
سايه افكنده به روزنها
پيچك خشك فراموشي
هم اکنون 3 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 3 مهمان)