یه وقت به سرت نزند! که شعرهایم را بتکانی...
چرا که رسوا خواهم شد...!
و همه خواهند دید!!
لحظه لحظه تـ ـــــــــــــ ـ ـ و را "میان واژه هــــــــــــــایم"!!!...
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
یه وقت به سرت نزند! که شعرهایم را بتکانی...
چرا که رسوا خواهم شد...!
و همه خواهند دید!!
لحظه لحظه تـ ـــــــــــــ ـ ـ و را "میان واژه هــــــــــــــایم"!!!...
دیگر
شمال بروی
جنوب بیایی
از غرب طلوع کنی
از شرق غروب
شق القمر کنی
یا در آتش گلستان بیافرینی
دیگر فرقی ندارد
طعمت از خاطره ام پاک شده
چمدان دوست داشتنت را برایت پس می فرستم
از راهی که آمدی برگرد
گفتم دوستت دارم ؛ باور نكرد
گفتم عاشقتم ؛ باور نكرد
گفتم اگه بری از غصه میمیرم ؛ بازم باور نكرد
گفتم نرو ؛ ولی رفت ............................
دیزوز اومده بود پیشم
یه دسته گلم برام آورده بود
گفت دوستت دارم ؛ هیچی نگفتم
گفت عاشقتم ؛ بازم هیچی نگفتم
گفت باشه جوابمو نده ؛ ولی یادت باشه پشیمونم
اینو گفت و رفت ؛ منم آروم اشكهامو پاك كردمو حرفی نزدم
رفت ولی .................................................. ......................
جای اشكاش هنوز روی سنگ قبرم مونده ...............................
تو نیستی
و من چه خانه تکانی ها که کردم
یا مقلب القلوب هایم را – تنها خواندم
چه سال ها که تمام شد
و چه سال ها که شد نو
در رویا هایم
میان گل ها و پروانه ها
...
هـــــر روز می آمـــد .. می نشســـت .. نــگاه می کـــرد .. و می رفـــت .. /.
روز ِ بعــد می آمـــد .. می نشســـت .. نـــگاه می کـــرد و ..
بعدتـرش می آمـــد .. می نشســـت و ..
یک روز آمـــد .. بی آنکـــه بنشینـــد بــه شـــوق پــرواز پریـــد ارتفـــاع را ..
می گفـــت پریــدن بــال نمی خواهـــد .. دل می خواهـــد .. /.
/ هــه / .. دیوانـــه بـــود .. مثــــل ِ م ن .. /.
دلـتـنـگ یـعـنـی . . .
روبـروی دریـا ایـسـتـاده بـاشـی و خـاطـرات یـک خـیـابان خـفـه ات کـنـد .
به چه می اندیشی؟
به زمین یا به زمان؟
به نگاهم که در آن ... هاله ی غم
چو پرستوی سیاهی ز کران تا به کران
بال گسترده در این دشت سکوت
به چه می اندیشی؟
به هم آغوشی من با غمها
یا به این رشته ی مرواریدی
که ز چشمم ریزد؟
به چه می اندیشی؟
کاش میدانستم
به چه می اندیشی؟
که نگاه تو چنین سر و صقیل به سراپای وجودم دلسرد
خنده ات از سر زور
و کلامت همه با فکر دلم بیگانه
به چه می اندیشی؟
از تمنای دلم بی خبری؟
من و احساس دلم دشمن سختت هستیم؟
یا تقاصیست که باید به دلت پس بدهم
بابت عاشق شدنم؟
اِنـقِـــضــــــــــای / خـــــــاص / بـودَن هایَـــت به پایان رسید
بـــــــــــــــــالا مــــی آوَ رَ م
تـَمــام ِ "دوستَـتــــــــــ دارم " هایی را که به خُوردَم داده ای
شــاید که دیگر دَر من تَــمــــام شَــــوی .../.
من
می نه ز بهر تنگدستی نخورم
یا
از غم رسوایی و مستی نخورم
من
می ز برای خوشدلی میخوردم
اکنون
که تو بر دلم نشستی نخورم
***************************************
وای اگر دل شکسته ای گاهی کشد از روی دلشکستگی آهی....!
Last edited by Puneh.A; 17-08-2011 at 13:43.
من ، تو را ...
در ميان گذشته هايم گم كرده ام
ميان سكوت سرد اتاقم
در بندبند خاطراتم ...
در اشكهاي ريخته بر قالي بي رنگ دلم
...گم كرده ام
در شبي تاريك ....
و
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
جواب بصورت نقل قول
