تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 51 از 61 اولاول ... 41474849505152535455 ... آخرآخر
نمايش نتايج 501 به 510 از 610

نام تاپيک: .:: رضــا یزدانــی ::.

  1. #501
    ناظر انجمن موسیقی MILAD MGH's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    Paddy's Pub
    پست ها
    2,468

    پيش فرض

    new song "Nostalgia" by Reza Yazdani



    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  2. 8 کاربر از MILAD MGH بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #502
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    231

    پيش فرض

    آهنگ قشنگی بود خاطراتمون زنده شد

  4. این کاربر از ahmad0120 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #503
    پروفشنال salar79's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    805

    پيش فرض

    من خیلی از آهنگ خوشم اومد
    البته فکر کنم بیشت به خاطر شعرش هست
    از نظر من به خواطر طرز خوندنش هست



    این آهنگ دقیقا کی منتشر شده
    Last edited by salar79; 16-10-2013 at 14:09.

  6. #504
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    231

    پيش فرض

    از نظر من به خواطر طرز خوندنش هست





    این آهنگ دقیقا کی منتشر شده
    روز میلاد رضایزدانی

  7. #505
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    56

    پيش فرض

    دوستان فکر میکنید در کنسرت 6 آبان چه کارهایی رو اجرا کنه ؟
    میخوام کسی رو ببرم کنسرت که با رضا یزدانی زیاد آشنا نیست و یه جورایی نمیشه کل آلبومها رو هم گوش بده توی این فرصت کم !
    بنظر شما چیا رو بهش پیشنهاد کنم ؟
    Last edited by sargis; 22-10-2013 at 23:16.

  8. #506
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    231

    پيش فرض

    دوستان فکر میکنید در کنسرت 6 آبان چه کارهایی رو اجرا کنه ؟
    میخوام کسی رو ببرم کنسرت که با رضا بیزدانی زیاد آشنا نیست و یه جورایی نمیشه کل آلبومها رو هم گوش بده توی این فرصت کم !
    بنظر شما چیا رو بهش پیشنهاد کنم ؟
    کافه نادری
    کوچه ملی
    شمال
    کارتون
    لاله زار
    چرا یادم نمیاد؟
    نوار،ادامه یده،کجا گمت کردم و... (آلبوم آخری)

  9. این کاربر از ahmad0120 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #507
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    زشت و زیبای تهران، جنگیدن برای صاف نخواندن، مشکلات موسیقی اجتماعی و ... در گفت‌وگو با رضا یزدانی




    رضا یزدانی می‌گوید برای جا انداختن سبک و جنس متفاوت خواندن خود سال‌ها صبر کرده و جنگیده است.
    مهدی یاورمنش: «مدت‌ها پافشاری کردم و گفتم آقایان نمی‌خواهم صاف بخوانم و ...» این را رضا یزدانی در کافه خبر گفت؛ جمله ای که شاید دلیل اصلی متفاوت بودن این خواننده موسیقی پاپ و راک ایران است.


    بهانه دعوت از رضا یزدانی، کنسرتی است که ششم آبان در برج میلاد برگزار می‌شود، اما از این فرصت استفاده کردیم و بیشتر به ابعاد محتوایی و سبک خواندن او پرداختیم. شیوه ای که از آلبوم «پرنده بی پرنده» شروع شده و با «هیس»، «ساعت 25 شب»، «ساعت فراموشی» و «خاطرات مبهم» ادامه پیدا کرده است. «حکم»، «محاکمه در خیابان»، «رئیس»،«ساخت ایران»، «کیفر»، «رازهای این خانه»، «گام های معلق»، «مرگ تدریجی یک رویا»، «قلب یخی»، «طهران تهران» هم از جمله فیلم‌ها و سریال‌هایی هستند که رضا یزدانی برای آن‌ها خوانده است.


    این خواننده که سبک ویژه او هواداران بسیاری پیدا کرده است، در یک بعد از ظهر پاییزی مهمان و پاسخ گوی پرسش‌ها ما شد که بخشی از آن را می‌خوانید. دیگر قسمت‌های کافه خبر رضا یزدانی در روزهای آینده منتشر می‌شود.


    شما یکی از انگشت شمار خوانندگان موسیقی کشورمان هستید که کارتان تشخص دارد. مخاطبان خاصی هم دارید؛ بیشتر کسانی هستند که دغدغه های هنری، ادبی، فرهنگی و اجتماعی دارند. این تشخص اگر چه نشان دهنده اصالت و سبک ویژه شماست، اما چون دایره مخاطبان شما را محدود می‌کند، می‌تواند اثر منفی هم بگذارد. نظر خود شما چیست؟


    از این بابت خدا را شاکرم که این موقعیت را به دست آورده‌ام و خوشحال هستم قشری فرهیخته و تحصیل‌کرده‌تر مخاطب کارهای من هستند. با این حال چند سالی است کارهایی را در آلبوم‌ها، فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها انجام داده‌ام که عمومی‌تر هستند و مخاطبان عام‌تری را جذب می‌کنند.


    در واقع این تصمیم را از آلبوم «ساعت 25 شب» گرفتیم و در «خاطرات مبهم» خودش را بیشتر نشان داد و قطعات ساده فهم تر شد، اما همان طور که گفتید، این تشخص کار و جنس مخاطبان می‌تواند از یک جهاتی ضرر هم بزند. برای مثال من در کنسرت آینده‌ام، چهار سئانس روی صحنه می‌روم در حالی که چند خواننده چون مخاطبان عام‌تری دارند، می‌توانند هشت نوبت هم اجرا کنند.


    با توجه به سبک و شیوه شما و مضمون ترانه‌هایی که می‌خوانید، این استقبال خوبی است. شما هر وقت کنسرت گذاشته‌اید، خیلی زود بلیت‌هایش تمام شده است. یادم می‌آید برای کنسرت اسفند پارسال شما، چند چهره شناخته شده بازیگری، در بدر دنبال بلیت بودند و پیدا نمی‌کردند. منظورم این است که دایره مخاطبان شما با توجه به سبکی که دارید، جدا از کیفیت از نظر عددی هم قابل توجه است.


    بله اما شاید نتوانم هفت یا هشت سئانس کنسرت بگذارم، در حالی که چند نفر از خواننده‌ها این ظرفیت را دارند. تعداد این خواننده‌ها که بتوانند بیش از هفت یا هشت سئانس پشت سر هم کنسرت بدهند، زیاد نیست. درست است، این بعضی که می‌گویم حد اکثر چهار یا پنج نفر هستند که این استقبال گسترده از کنسرت‌هایشان می‌شود.


    با این حال جایی که ایستاده‌ام را خیلی دوست دارم، چون می‌دانم مال خودم است و این که چه اندازه باشد، خیلی مهم نیست. جنس دایره مخاطبان برای هر هنرمندی به ویژه اهل موسیقی خیلی مهم است.


    می‌خواهم بحث موسیقی پاپ اجتماعی و اعتراضی را باز کنم....


    نمی‌توانیم باز کنیم، چون اصلاً چنین چیزی نداریم، چون اصلاً وجود ندارد.


    چرا نداریم؟


    چون عموم مردم دنبال چیز دیگری هستند و تنها قشر خاصی به ترانه های اجتماعی گوش می‌دهند. خواننده‌ها هم این ریسک را نمی‌کنند، چون موسیقی اجتماعی مشکلات دیگری هم سر راهش وجود دارد.


    اما شما به عنوان یک خواننده که ترانه‌های اجتماعی را می‌خواند شناخته می‌شوید، پس اگر کسی بخواهد شدنی است.


    چون من سال‌هاست دارم این طوری می‌خوانم. چه کسی این قدر کارهای نوستالژیک در‌باره لاله زار، کافه نادری، جردن، کوچه ملی و ... دارد. وقتی من می‌روم جردن می‌بینم جوان‌ها با ماشین دارند دور می‌زنند و وقتشان را به سادگی تلف می‌کنند، ترانه «جردن» را می‌خوانم. با خواندن ترانه «مش رمضون» به مهاجرت بی رویه مردم از روستاها به شهرهای بزرگ می‌پردازم. یا ترانه «برج» اعتراضی است به شهرسازی بی در و پیکر تهران که در هیچ جای دیگر جهان دیده نمی‌شود. این‌ها همه دغدغه های اجتماعی من در یک دوره و برهه بوده که شکل ترانه و قالب موسیقی گرفته است.


    خیلی‌ها این جور کارها را نمی‌خوانند، چرا که آن وقت آدم‌هایی خاص طرفدارت می‌شوند، یک عده خاص به آلبوم‌هایت گوش می‌دهند و جمعی خاص بلیت‌های کنسرت تو را می‌خوانند. اما اگر کسی به اصطلاح عاشقانه بخواند و قربون صدقه چشم و ابروی یار شود، مخاطبانی عام پیدا می‌کند.


    این دغدغه های اجتماعی حتی در کارهای سفارشی شما مثل «مترو» هم دیده می‌شود. این چه جوری رخ می‌دهد؛ آیا ترانه سرایی هم که می‌خواهد سفارشی برای شما بنویسد، خودش را به حال و هوا و سبک تان نزدیک می‌کند؟


    بله خود به خود به من نزدیک می‌شود. این وضعیت باعث خوشحالی من است، برای مثال وقتی در انجمن ترانه کسی کار تازه‌اش را می‌خواند و جمع می‌گوید این به درد رضا یزدانی می‌خورد، نشان می‌دهد مؤلف بودن یک صدا جا افتاده است. وقتی بگویند چنین جنس ترانه ای به درد فلان خواننده می‌خورد، معنی‌اش این است که او صاحب برند شده است.


    من دو یا سه کار سفارشی بیشتر انجام نداده‌ام و خیلی استقبال نمی‌کنم. ترانه «مترو» هم را چون به جنس کار من نزدیک بود، خواندم. این ترانه که سروده عبدالله رواست، برای مترویی گفته شده که تهران را دور می‌زند و از متروی شهرداری نمی‌گوید. این یکی از تک آهنگ‌های بسیار خوب من است که دانلود آن هم در اینترنت خیلی بالا بود.


    با توجه به حال و هوا و مضمون کارهای شما، می‌توان گفت این ترانه‌ها بیشتر برای اهالی شهرهای بزرگ است.


    در آلبوم بعدی که بعد از ماه صفر منتشر می‌شود، در مورد شهر و شهر نشینی، کنار آمدن با آن یا فرار از شهرهای بزرگ کارهای بیشتری دارم. این را هم بگویم امروزه تقریباً روستاها از بین رفته‌اند و فن‌آوری و رسانه‌ها همه جا را به شهر تبدیل کرده‌اند. در این حالت بیشتر مردم درگیر شهر نشینی شده‌اند.


    همچنین در ترانه های اجتماعی شما، حضور تهران خیلی پر رنگ است. تهران در کارهای شما، شهری خسته است که با وجود تمام زشتی‌ها دوستش دارید.


    تهران شهر عجیبی است، چون از سپید سپید تا سیاه سیاه را می‌توانید در آن ببینید. در تهران می‌توانید رنگارنگی را ببینید و خاکستری و سیاهی را هم مشاهده کنید. زیبایی و خلوتی تعطیلات نوروز تهران و آلودگی و شلوغی زمستان را که اجازه نفس کشیدن به شما را نمی‌دهد، در کنار هم دارید. همه چیز دیگرش هم این طوری است و می‌توان از صفر تا صد به آن نمره داد.


    حتی به مردمش؟


    همه چیز را می‌توان تو این فاصله که گفتم بسط داد؛ از سپیدی تا سیاهی. این شهر هم آدم‌های پول‌دار و میلیاردر دارد و هم مردم فقیر و بی چیز. این گوناگونی و تضاد می‌تواند سال‌های سال دستمایه ساخت فیلم قرار بگیرد و برایش رمان و داستان نوشت.


    مثل فیلم «طهران تهران»؟


    بله آقای مهرجویی تهران را در این فیلم خیلی رنگارنگ دیده است و آقای کرم‌پور کمی تیره‌تر.


    شما هم در ترانه‌هایتان هم تهران سپید را دیده‌اید و هم تهران سیاه را.


    همین طور است و البته با وجود سیاه و سپیدی، همیشه تهران را دوستش داشته‌ام. در مورد یک کلان شهر مثل تهران خیلی می‌توان حرف زد.


    چیزی بوده که می‌خواسته‌اید بگویید و اما نتوانسته‌اید؟


    نه. من در مورد مشکلاتی مثل کارتن‌خواب‌ها هم در آلبوم «ساعت فراموشی» خوانده‌ام. یک ترانه هم قرار است به نام «واکسی» برای صدا و سیما بخوانم که موضوعش کودکان کار است.


    جدا از رویکردهای اجتماعی کارهای شما، اگر کسی برداشت‌های سیاسی هم از آن‌ها داشته باشد، واکنش شما چیست؟


    من اصلاً و ابداً سیاسی نیستم. در تمام انتخابات هم وقتی از من درخواست کرده‌اند بروم در کمپین های نامزدها حضور پیدا کنم، پرهیز کرده‌ام. من حتی نامزدی را که دوستش داشته‌ام، به او رای داده‌ام و ... نرفته‌ام در همایش انتخاباتی‌اش بخوانم.


    البته نپرسیدم شما سیاسی هستید یا نه، منظورم این بود آیا اگر کسانی برداشت سیاسی از کارهایتان داشته باشند، برایتان عجیب خواهد بود یا طبیعی و چه واکنشی نشان می‌دهید؟


    وقتی شما کاری اجتماعی می‌خوانید، طبیعی است که می‌توان از آن برداشت سیاسی هم داشت. اما این به معنی سیاسی بودن من یا کارم نیست.


    در کارنامه شما، آلبوم اولتان به نام «شهر دل» رنگ و بوی اجتماعی ندارد و در آن اشعار مولانا را خوانده‌اید. می‌خواهم بدانم همان زمان آیا همین دغدغه های اجتماعی را داشتید؟


    بله داشتم که در موسیقی تئاترهایی که کار کردم می‌توان رد پای آن را دید. با این حال چون ارادت زیادی به مولانا داشتم و دارم، خواستم نخستین کارم در این حال و هوا باشد. جالب است بدانید بعد از انتشار آلبوم هفتم من که بعد از ماه صفر می‌آید، تدارک یک آلبوم دیگر را خواهم دید و در آن به سراغ مولانا و حافظ و ... خواهم رفت که فعلاً کار در مرحله طرح و ایده است.


    بحث به ادبیات و شاعران کلاسیک ایران رسید که با موسیقی اصیل عجین شده است. همین جا می‌خواهم بپرسم رابطه شما با موسیقی ایرانی چگونه است؟


    من موسیقی سنتی گوش نمی دهم و تو ضبط ماشینم نمی رود. با این حال کنسرت خواننده هایی چون همایون شجریان را می‌روم که دوست صمیمی و نزدیک هم هستیم. به ویژه این کنسرت اخیرش با نام «هوای گریه» که با ارکستر بزرگ بود که من خیلی دوست داشتم. جدا از دوستی و رفاقت، یک دلیل که خیلی کارهای همایون را دوست دارم، این است که همیشه در حال نوآوری و تجربه های جدید است. هر خواننده ای که خلاق باشد، می تواند نگاه ها را به سمت خود برگرداند و بازار را بگیرد.


    ارکستر مجلسی تهران به رهبری بردیا کیارس در این اجرا خیلی خوب ظاهر شد.


    بله. من با تعدادی از اعضای این ارکستر کار کرده ام که در کنسرت «هوای گریه» صدا دهی خیلی خوبی داشت.


    همان طور که ابتدای گفت‌و‌گو مطرح کردیم، یکی از ویژگی‌های کارهایتان که به شما تشخص داده، ترانه‌هایی است که می خوانید. به طور کلی می خواهم نظرتان را در باره وضعیت ترانه سرایی در موسیقی پاپ امروز ایران بدانم.


    ترانه ها خیلی پیشرفت کرده اند. به نظرم پیشرفت ترانه و شعر به نسبت موسیقی خیلی بیشتر بوده است. یک دلیلش این است که در حوزه ترانه سرایی، آدم های بیشتری به نسبت ساخت موسیقی و آهنگسازی فعالیت دارند.


    ترانه‌ها به نسبت گذشته پیچیده‌تر هم شده‌اند.


    زندگی و آدم های امروز هم خیلی به نسبت گذشته پیچیده‌تر شده اند و پس بدیهی است ترانه‌های امروز هم پیچیده‌تر شوند.


    بخشی از ترانه‌های تولیدات موسیقی خارج از کشور هم در ایران سروده می شود.


    بخش عمده اش مال داخل است، چه خوب و چه بدش. 75 میلیون داخل کشور زندگی می کنند و شاعر هم باید با آنان نفس بکشد و زندگی کند تا بتواند بسراید. ترانه در میان مردم است که ساخته می شود.


    پایان گفت‌و‌گو می خواهم برگردم به بحث اول این نشست که مربوط بود به سبک ویژه و تشخص کارهای شما، چرا که بر خلاف بسیاری از خوانندگان پاپ پس از انقلاب، کار شما تقلیدی نبود. می خواهم بپرسم این شیوه خاص از کجا ریشه گرفت و بارور شد.


    بالاخره هر کسی که سعی می کند مولف باشد...


    یعنی از همان اول خواستید مولف باشید و کاری کنید که دیگران نکرده اند؟


    بله و خیلی سخت بود. از شما می پرسم آلبوم اول من 13 سال پیش منتشر شده و تازه چند سال است که معروف شده‌ام؟ در تمام این سال‌ها من درگیر این بوده‌ام که بگویم این موسیقی هم هست و این جوری هم می‌توان خواند. وقتی «پرنده بی پرنده» را که آلبوم دوم من بود، با این سبک و شیوه خواندم و دادم وزارت ارشاد، انتقاد کردند چرا این جوری می خوانم و می گفتند درست نیست. 18 ماه طول کشید تا مجوز آن را صادر کردند. در تمام این مدت پافشاری کردم و دلیل آوردم و گفتم آقا من نمی خواهم صاف بخوانم و اجازه دهید جور دیگری بخوانم.


    من برای جا انداختن این سبک مدت‌ها جنگیدم و مقاومت کردم. آلبوم «پرنده بی پرنده» در حدود پنج هزار تا فروخت و من صبر کردم و بر کارم اصرار ورزیدم. بعدش «هیس» را به بازار دادم و در ادامه «ساعت 25» را منتشر کردم که بعد از آن کم کم جایم را باز کردم.


    خواندن برای فیلم‌های سینمایی هم در این میان به کمک شما آمد.


    بله. فیلم‌های مسعود کیمایی مثل «حکم»، «رییس» و «محاکمه در خیابان» خیلی به من کمک کردند. همه از آن زمان بود که می‌پرسیدند این چه کسی است که دارد می خواند. در این مسیر سریال «مرگ تدریجی یک رویا» را هم نباید فراموش کرد، چرا که خیلی باعث شد شناخته شوم.

    +

    رضا یزدانی می‌گوید آلبوم هفتم خود را نیمه دوم دی یا اوایل بهمن امسال منتشر می‌کند.


    به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این خواننده و آهنگساز با بیان آن که هنوز برای آلبوم تازه‌اش نامی انتخاب نشده است، آن را ترکیبی از کارهای قبلی‌اش چون «ساعت فراموشی»،«ساعت بیست و پنج» و «خاطرات مبهم» معرفی می‌کند.


    یزدانی با اشاره به این که آلبوم هفتم او بعد از ماه صفر به بازار می‌آید، می‌گوید: «این مجموعه شامل 14 قطعه است که آهنگسازی آن‌ها را خودم انجام داده‌ام و ترانه‌هایش را شاعرانی چون مهدی ایوبی، حسن علیشیری، علیرضا باران، احسان گودرزی و ... سروده‌اند.»


    این خواننده راک که 24 مهر به مناسبت چهلمین سالگرد تولدش قطعه «نوستالژی» از آلبوم هفتم خود را در سایت‌های اینترنتی منتشر کرد، می‌افزاید: «تنظیم کارهای این آلبوم توسط میلاد عدل (چهار قطعه)، بهروز پایگان (چهار قطعه)، آرش زمانیان (دو قطعه)، محمد خرمی نژاد (دو قطعه) و خودم (دو قطعه) انجام شده است.»


    خواننده «نوستالژی» توضیح می‌دهد: «این ترانه بلند به مدت 9 دقیقه، مروری است بر همه کارهای نوستالژی قدیمی من که می‌تواند حال و هوای حاکم بر آلبوم تازه‌ام را نمایندگی کند و خیلی خوشحال هستم که مورد استقبال و پسند مردم قرار گرفته است.»


    رضا یزدانی در باره مراحل تولید آلبوم هفتم خود می‌گوید: «دو سال است که درگیر این کار هستم. در واقع حتی قبل از شروع تولید آلبوم «خاطرات مبهم» که اواخر سال گذشته منتشر شد، در حال ساخت ملودی‌های این مجموعه بودم.»


    او با اشاره به این که روایت خاطره های زخمی ایام گذشته، بن مایه بسیاری از کارهای او بوده است، می‌افزاید: «امیدوارم آلبوم هفتم من همه مخاطبانم را که بعضی‌شان بیشتر کارهایی چون «ساعت فراموشی» و «ساعت بیست و پنج» را دوست داشته‌اند و برخی «خاطرات مبهم» را بیشتر می‌پسندیده اند، با هم راضی کند.»


    این خواننده که ششم آبان روی صحنه سالن همایش‌های برج میلاد می‌رود،همچنین از اجرای دو قطعه از آلبوم هفتمش در آن کنسرت خبر می‌دهد که یکی از آن‌ها «نوستالژی» خواهد بود.


    «نوستالژی» با ترانه حسن علیشیری و صدای رضا یزدانی در واقع قطعه ای ترکیبی است که تصویرهایی خاطره انگیز را کنار هم می‌چیند. در بخش نخست این ترانه می‌شنویم: « پشت خط قرمز ترانه‌ها/ عابر یه شهر گمشده تو دود/ راوی خاطره های زخمی‌ام/ پر نوستالوژی روزای کبود/ پر بغضن پر بهت و انتظار/ انتظاری عبث و پوچ و محال/ انتظار با تو همسفر شدن/ دوباره میون جادهٔ شمال/ دلم پره بیا بازم با هم دیگه بریم سفر/ جای ما اونجا خالیه منو ببر منو ببر/ یه عمره جادهٔ شمال منتظر عبور ماست/ نمی دونه یکی از اون دو تا قناری بی صداست.»

  11. 3 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #508
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    متأسفانه این جور که رضا گفته سینگل نوستالژی یکی از ترک های آلبوم بعدیه و نماینده‌ی فضای کاری اون آلبوم !!

    امیدوارم بخش دومش درست نباشه، چون این وکال، اصلاً وکال خوبی نیست ...

    در کل شعر و ابتکار خوب بود، اما صدا اصلاً ...

    یه جورایی همه خاطرات خوبی که از این آهنگا داشتم رو هم خراب می‌کنه ...

    تغییر تنظیم اصلی آهنگای نوستالژیک چیزیه که من متنفرم ازش !

    با این حال رضا ثابت کرده همیشه آلبوماش قوی و خوبن، باز هم باید از این سینگل گذشت ... !

  13. 2 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #509
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    3,485

    پيش فرض

    متأسفانه این جور که رضا گفته سینگل نوستالژی یکی از ترک های آلبوم بعدیه و نماینده‌ی فضای کاری اون آلبوم !!
    فکر میکنم منظورش از نماینده بودن ، فضای تلفیقی بودن آلبوم باشه:
    آن را ترکیبی از کارهای قبلی‌اش چون «ساعت فراموشی»،«ساعت بیست و پنج» و «خاطرات مبهم» معرفی می‌کند.
    نه اینکه فضای ترانه ها همه به این صورته:
    او با اشاره به این که روایت خاطره های زخمی ایام گذشته، بن مایه بسیاری از کارهای او بوده است، می‌افزاید: «امیدوارم آلبوم هفتم من همه مخاطبانم را که بعضی‌شان بیشتر کارهایی چون «ساعت فراموشی» و «ساعت بیست و پنج» را دوست داشته‌اند و برخی «خاطرات مبهم» را بیشتر می‌پسندیده اند، با هم راضی کند.»

    چند تا ترک نوستالژی....(خسته شدیم یک زمانی یزدانی میخوند از کنار گذاشتن نوستالژی!) چندتا هم مربوط به احوال امروزمون! چند تا هم اجتماعیِ روز...

  15. این کاربر از Arash4484 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #510
    Banned
    تاريخ عضويت
    Oct 2013
    محل سكونت
    ;)
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    خواننده بسیار سبک گرا و خاصی هست البوم اخرش رو بسیار پسندیدم به جد از گوش دادن

    به تک تک تراک ها لذت بردم

    مخصوصا ادامه بده

    و شک می کنم که محشر بود




    .

  17. 2 کاربر از بانو . ./ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •