واقعا کار فوق العاده نویسنده را تو این سکانس دیدم. چقدر زیبا آدم هایی را نشون داد که به نظر میرسه با علاقه به فرد مقابلشون نگاه می کنند و حرف های اونو مشتاقانه گوش میکنند. اما حقیقت چیز دیگریه... زمانی که ستاره و ناهید با هم راجع به بهرام بحث میکردند همه بیننده ها فکر میکردند شهاب (61) داره به حرف های اونا گوش میده. اما در واقع با گوش ها تلویزیون (احتمالا جومونگ!
) میدید و با چشم هایش صدای تلویزیون رو میشنید. با تفکری که پشت این سکانس بود حال کردم!
راستی با دهن پر حرف زدن ما ایرانی ها تو غذا خوردن رو رو تو جایی که فرخ و بهرام کلپچ میخوردند چقدر باحال پروند... واقعا نویسنده ها ترکوندن!
یه چیز دیگه... دقت کردید صدا گذاری فیلم روی شهاب که یه رباته خیلی افت کرده... بیچاره رادش خودشو میکشه که ادا رباتو دراره ولی یه صدا رباتو روش نمیذارن...
به نظر من بهترین صحنش نبود ولی خداییش خیلی باحال بود![]()