با سلامنوشته شده توسط Dash Ashki
عجب سوتی های میدن بچه ها...خوش به حالم که سوتی نمیدم
داش اشکی جوم مگه میشه ادم سوتی نده یخورده فکر کن یادت میاد جیگررررررر
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
--
--
با سلامعجب سوتی های میدن بچه ها...خوش به حالم که سوتی نمیدم
داش اشکی جوم مگه میشه ادم سوتی نده یخورده فکر کن یادت میاد جیگررررررر
سلام...فكر كنم پايه سوتي هاي من تو باشي سينايي...هميشه روحيه ميدي آدم دوس داره هي سوتي بده.
پس خودتي چي؟
منتظريما....
يا حق
با سلام
این سوتی نیست ولی دیدم جاش خالیه البته خیلیشو میزنم به علت هایی
آقا آذر پارسال بود چشمتون روز بد نبینه تو بیمارستان شریعتی بستری بودم برای پیوند
اونجا یه تلفن داشت که 4 نفری استفاده میکردیم البته تو اتاق های جداگونه
ساعت 7 بود من هوس کردم زنگ بزنم به پسر خالم که تو تهرانه آخه تلفن درون شهری بود
از شانس گند ما هم این تلفنی که برای من آورده بودن میکروفون گوشیش کار نمی کرد و من مجبور بودم با میکروفون خود دستگاه کار کنم که همون حال اسپیکرش میشه
یعنی با کسی صحبت میکردم صدا تو اتاق پخش میشد البته خوب کسی نبود ولی دیگگههههه
تا زنگ زدم دختر خالم گوشی رو برداشت گفتم رضا هست گفت نه رفته باشگاه خوب مشغول احوال پرسی بودیم که دیدم این پرستارم که خیلی باحاله و مانکن (شرمنده کلمه دیگه ای به ذهنم نرسید) اومد تو و منم سریع بای بای کردم و قطع کردم
اومد داخل گفت با کی حرف میزدی گفتم با پسرخالم گفت اااا دختر بود که گفتم خوب دختر خالم گفت عجب دوست دخترت بود؟؟؟؟؟
گفتم؟نه بابا دختر خالم بود
گفت اره دروغ گو دوست دخترت بود
حالا شما همه اینا رو با نازو ادا بخونیدا
خلاصه از ما انکار از اون اصرار تا اینکه کارش تموم شد رفت
فردا صبح اومد تو اتاق برای اینکه فشارمو انداززه بگیره دید رو 15 هست ازش پرسیدم چرا بالا رفته گفت برای اینکه با دوست دخترات حرف میزنی برای همین
من گفتم من که فقط با شما صحبت کردم الان
آقا اینو که گفتم گقتم چی گقتم
یارو موند چی بگه البته بدش هم نمی یومد ولی خوب دیگه
شده بود
منم شده بودم این
خلاصه تا فردا که شیفتش بود اصلا با ما حرف نزد البته من خیلی اذیتش کردم
یادمه داشت فیلمه مرد نامریی از شبکه 2 میداد من نشستم کل فیلمو بدون سان سور تعریف کردم کلی حال کرد گفت یادم باشه حتما بگیرم نگاه کنم
فعلا همین میترسم بن شم بقیشو بگم
با سلام
تروخدا این سینایی رو نگو هر چی میخوای بگی بگو ولی نگو سینایی سر همین دوبار با مسئول ازمایشگاه قلهک کل کل کردم البته دکترشون خیلی باحاله
در ضمن سوتیمو مشغول تاپی بودم الان پست بالایی هستش
ممنون سينا جان كلي خنديدمبا سلام
این سوتی نیست ولی دیدم جاش خالیه البته خیلیشو میزنم به علت هایی
آقا آذر پارسال بود چشمتون روز بد نبینه تو بیمارستان شریعتی بستری بودم برای پیوند
اونجا یه تلفن داشت که 4 نفری استفاده میکردیم البته تو اتاق های جداگونه
ساعت 7 بود من هوس کردم زنگ بزنم به پسر خالم که تو تهرانه آخه تلفن درون شهری بود
از شانس گند ما هم این تلفنی که برای من آورده بودن میکروفون گوشیش کار نمی کرد و من مجبور بودم با میکروفون خود دستگاه کار کنم که همون حال اسپیکرش میشه
یعنی با کسی صحبت میکردم صدا تو اتاق پخش میشد البته خوب کسی نبود ولی دیگگههههه
تا زنگ زدم دختر خالم گوشی رو برداشت گفتم رضا هست گفت نه رفته باشگاه خوب مشغول احوال پرسی بودیم که دیدم این پرستارم که خیلی باحاله و مانکن (شرمنده کلمه دیگه ای به ذهنم نرسید) اومد تو و منم سریع بای بای کردم و قطع کردم
اومد داخل گفت با کی حرف میزدی گفتم با پسرخالم گفت اااا دختر بود که گفتم خوب دختر خالم گفت عجب دوست دخترت بود؟؟؟؟؟
گفتم؟نه بابا دختر خالم بود
گفت اره دروغ گو دوست دخترت بود
حالا شما همه اینا رو با نازو ادا بخونیدا
خلاصه از ما انکار از اون اصرار تا اینکه کارش تموم شد رفت
فردا صبح اومد تو اتاق برای اینکه فشارمو انداززه بگیره دید رو 15 هست ازش پرسیدم چرا بالا رفته گفت برای اینکه با دوست دخترات حرف میزنی برای همین
من گفتم من که فقط با شما صحبت کردم الان
آقا اینو که گفتم گقتم چی گقتم
یارو موند چی بگه البته بدش هم نمی یومد ولی خوب دیگه
شده بود
منم شده بودم این
خلاصه تا فردا که شیفتش بود اصلا با ما حرف نزد البته من خیلی اذیتش کردم
یادمه داشت فیلمه مرد نامریی از شبکه 2 میداد من نشستم کل فیلمو بدون سان سور تعریف کردم کلی حال کرد گفت یادم باشه حتما بگیرم نگاه کنم
فعلا همین میترسم بن شم بقیشو بگم
سلام داشی
حالا به قول شما یه کم فکر کنم..ببینم چیزی یادم میاد یا نه..ولی بعید میدونم
فکر کنم امشب داش نوید بخواد پست هاشو از مرز 2000 بگذرونه الا پست هاش1993 تا هستش
فكر يكي از يزرگترين سوتي هاي ! اخيرم حمين تاپيك عكس جالب از جاده چالوس باشه
داش اشكي جون
چون فردا و پس فردا تعطيلهامشب ميخوام پي سي ورلد رو بتركونم
پست هام هم زياد شه به حالم تاثير نداره
WooKMaN البته ربطي به من نداره ولي بچرخ تا بچرخيم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
جواب بصورت نقل قول
