آيا مي دانيد 7 مركز انرژي « چاكرا» در بدن شما وجود دارد؟
هر انساني نيروي بالقوه اي براي كامل بودن در خود دارد. نيروي شگفت انگيز و فريبنده أي كه اعجاز خلقت محسوب مي شود. نام ديگر اين نيروي بالقوه «چاكرا» مي باشد. چاكراها انرژي حياتي را از محيط اطراف و از كيهان مي گيرند و آنها را به امواج مورد نياز نقاط مختلف بدن تبديل مي كنند. علاوه بر اين آنها انرژي را به اطرافشان پخش مي كنند. توسط اين سيتسم انرژي، انسان نهايتا در حوزة تبادل دايم انرژي با كيهان و دنيا و انسان هاي ديگر است.
طبق دست نوشته هاي قديمي 88000 چاكرا در بدن هر يك از ما وجود دارد و به ندرت مي توان نقطه أي در بدن انسان پيدا كرد كه در برابر دريافت و انتقال يا تغيير دادن انرژي ها حساس نباشد. فقط حدود 40 چاكراي فرعي وجود دارد كه مهمترين آنها در طحال، پشت گردن، كف دست ها و كف پاها قرار دارند. اما تقسيم بندي ديگري هم براي تعداد چاكراها وجود دارد كه مي گويند چاكراهي مهم در بدن انسان 7 تا مي باشند كه دائما در حال چرخش به سر مي برند. چرخش چاكراها به سمت راست (در جهت عقربه هاي ساعت). وقتي درمانگران مي خواهند چاكرايي را تقويت كنند مي توانند در جهت چرخش چاكراها كار درمان را انجام دهند. مثلا در رايحه درماني مي توان مواد معطر را به صورت دوراني در جهت چرخش چاكراها حركت داد يا اگر با سنگ هاي قيمتي مي خواهيد روي چاكراها تأثير بگذاريد باز مي توانيد جهت چرخش چاكراها را در نظر داشته باشيد.
چاكراها مراكزي براي تبادل انرژي كيهاني با بدن مي باشند. در بدن انسان هفت چاكراي اصلي وجود دارد كه انرژي كيهاني از طريق آنها وارد بدن شده يا از آن خارج مي شوند.چاكرا درماني يك درمان مكمل براي همه بيماري هاي جسمي و رواني است.علاوه بر آن فعاليت متعادل چاكراها انسان را به تكامل معنوي نزديك مي سازد . شما دوستان عزيز مي توانيد براي هر مشكل جسمي يا رواني كه داريد از اين درمان مكمل برخوردار شويد. تاكيد مي كنم شما هر مشكلي كه داشته باشيد ميبايست تحت نظر پزشكان متخصص مربوطه درمان خود را ادامه داده و در عين حال از چاكرادرماني نيز براي سرعت بخشيدن به درمان خود استفاده كنيد.
در بدن انسان ۷ چاکرا در امتداد ستون فقرات وجود دارد. واژه ی چاکرا ريشه سانسکريت داشته و دلالت بر مراکز خاص توزيع انرژی در بدن دارند. اين مراکز انرژی دارای ارتعاشات و امواج الکترومغناطيسی خاص خود هستند. در برخی از کتب معتبر يوگا اينگونه عنوان گرديده که شخصيت انسانها تحت تاثير اين چاکراهاست و انسانها هم به لحاظ فيزيکی و هم به لحاظ روانی از چگونگی کارکرد اين چاکراها تاثير می پذيرند. ضمير ناخودآگاه انسان عرصه تجلی و تعامل نهادين کارکردی چاکراهاست.
مولادارا ، اولين و پايين ترين چاکرا در انسان است. که عنصر آن زمين است ( اين چاکرا در حيوانات بالاترين چاکرا می باشد).
ساهاسرارا ، بالاترين و رفيع ترين چاکراست. ارتعاشات اين چاکراها به ترتيب از پايين به بالا ظريف تر می شوند ( نوسانات سيکل آنها افزايش می يابد) . پيروان يوگا با تمرينات مختلف در يوگا منجمله تمرينات تنفسی ( پراناياما) تلاش می نمايند که حد ارتعاشات چاکراها را افزايش دهند. افزايش سطح انرژی چاکراها را که تاثيرات زيادی روی شرايط ذهنی و جسمانی انسان می گذارد اصطلاحا بيداری چاکراها گويند. با افزايش سطح انرژی چاکراها بخشهای خاصی از مغز که به دليل انرژی محدود قادر بر کار کردن نيستند فعال گرديده و فرد نيروهای فرا حسی و نيروهای برتر را کسب کند.
واژه چاکرا، واژه اي برگرفته ازفرهنگ هنديان باستان است.شکل کلي چاکراهاساختاري،قيف گونه داردکه تاحدودي شبيه به گل نيلوفراست.
وظايف چندگانه چاکراها
يکي ازمهم ترين وظيفه ي شبکه ي چاکراهاعبارت است از انتقال نيروي حيات به هسته ي تک تک سلولهاي بدن.همچنين هرچاکراجريان وتبادل انرژيهاي ابعادلطيف راازطريق تنزل دادن آنها تسهيل مي کندتاآنهابتوانندمورداستفا ده ي کالبدجسماني قرارگيرند.به طورمشابه ، چاکراها ارتعاشات انرژي رااعتلامي بخشندتاآنهابتواننددرسطوح لطيف مورداستفاده قرارگيرند.
تعدادچاکراهاي انرژي
عقايدمتفاوتي درموردتعدادچاکراهاي انرژي انسان وجوددارد، عده اي 14،عده اي ديگر11،9،7 مي دانند،اماشيعيان تعدادمراکزانرژي انسان را14مرکزمي دانند.
چاکراهاي انرژي
هفت چاکراي اصلي عبارتنداز:
چاکراي تاجي(chakra Crown)
اين چاکرادربالاي سرواقع است ومرکزورودانرژيهاي روحاني است.چاکراي تاجي ارتباط مستقيمي باسرچشمه حيات برقرارمي کندوبامسائل روحي ومعنوي سروکاردارد.
چاکراي تاجي دربعدمادي باغده صنوبري(گيرنده نور)مرتبط است.انرژيهاي آن همچنين برمغزوبقيه اندامهاي بدن تاثيرمي گذارد.
چاکراي تاجي دريک حالت تعادل به رنگ بنفش مرتعش مي شود.
چاکراي پيشاني(Brow chakra)
اين چاکرادروسط پيشاني (درون جمجمه)قرارداردوجايگاه الهامات ودانش روح است،برفعاليتهاي چاکراهاي تحت خودنظارت مي کند،وبه نيروي ذهن واستدلال ذهني تعادل مي بخشد.
اين چاکرابامسائل مرتبط باپرورش واعتمادبرالهامات درزندگي ما،دانش روح،وپرورش واستفاده ازادراک فراحسي به عنوان مهارت زندگي سروکاردارد.
چاکراي پيشاني دربعدمادي باهيپوتالاموس وغده ي هيپوفيزمرتبط است.انرژيهاي آن همچنين براعصاب سر،مغز،چشم،وصورت تاثيرمي گذارد.
چاکراي پيشاني درحالت تعادل به رنگ نيلي ياآبي مايل به ارغواني مرتعش مي شود.
چاکراي گلو(Throat chakra)
اين چاکراباتمامي اشکال ارتباط وابرازوجودازطريق هنر،رقص،موسيقي وغيره سروکاردارد.اين چاکراهمچنين به مسائل مرتبط باحقيقت وابرازحقيقي روح مي پردازد.
چاکراي گلودربعدمادي باغده ي تيروئيدوپاراتيروئيدمرتبط است.انرژيهاي آن همچنين برشبکه عصبي گلويي،اندامهاي گلو،گردن،بيني،دهان،دندانه اوگوشها تاثيرمي گذارد.
چاکراي گلودرحالت تعادل به رنگ آبي آسمان مرتعش مي شود.
چاکراي قلب(Heart chakra)
اين چاکرادرمرکزسينه واقع است وجايگاه روح،راهنماي دروني ما،ومحل عواطف عالي تربراساس عشق بي قيدوشرط همچون دلسوزي،همدردري،عشق واقعي، دوستي وبرادري وخواهري است.دراين سطح ،احساس ازقيدوشرط ذهن رهااست.چاکراي قلب ازلحظه ي لقاح باتمامي مسايل مرتبط باعشق ومحبت سروکاردارد.
اين چاکرادربعدمادي باغده تيموس مرتبط است.انرژيهاي آن همچنين برشبکه عصبي قلبي وريوي،قلب،ريه ها،مجاري برونشي،سينه،وبخش فوقاني سينه وبازوهاتاثيرمي گذارد.
چاکراي قلب درحالت تعادل به رنگ سبزمرتعش مي شود.
چاکراي شبکه ي خورشيدي (chakra Solar plexus)
اين چاکرادرمقابل شبکه ي خورشيدي،جايي که مادرآنجااحساس مي کنيم((ته دلمان خالي مي شود))،قراردارد.دراين چاکراذهن وشخصيت ابراز مي گردند.حالتهاي عاطفي پست تر چون ترس،اضطراب،عدم امنيت،حسادت وخشم نيزدراينجابوجودمي آيندوارتباط مهمي باذهن وعواطف برقرارمي کنند.هرفکرماچه مثبت وچه منفي ،تاثيرزيادي برذهن وعواطف ما دارد.
دراين چاکراانرژيهاي منفي مرتبط باافکارواحساسات پردازش مي شوند.
چاکراي شبکه ي خورشيدي دربعدمادي باجزايرلانگرهانس لوزالمعده مرتبط است.انرژيهاي آن همچنين برشبکه ي عصبي طحالي وخورشيدي،دستگاه گوارش،لوزالمعده،کبد،کيسه صفرا، پرده ي ديافراگم وبخش مياني پشت تاثيرمي گذارد.
چاکراي شبکه ي خورشيدي درحالت تعادل به رنگ زردطلايي روشن مرتعش مي شود.
چاکراي خاجي(sacral chakra)
اين چاکرادرمقابل استخوانهاي خاجي ستون فقرات،بين ناف وچاکراي پايه قراردارد.سروکاراين چاکراباتمامي مسائل مرتبط باخلاقيت وجنسيت(اينکه ماچگونه جنسيت خودراابرازمي داريم)است.اين چاکراجايگاه لذت است.
چاکراي خاجي دربعدمادي بابيضه هادرمردان وتخمدانهادرزنان مرتبط است.همچنين انرژيهاي آن براندامهای ادراري- تناسلي،رحم،کليه ها،اندامهاي تحتاني گوارشي وکمرتاثيرمي گذارد.
چاکراي خاجي درحالت تعادل به رنگ نارنجي مرتعش مي شود.
چاکراي پايه ياريشه(The base or root chakra)
اين چاکرادرپايين ستون فقرات واقع است.اين مرکز،ارتباط ماباطبيعت وسياره ي زمين رافراهم مي سازدوباتمام مسائل طبيعت مادي وفيزيکي- بدن،حواس وحس گرايي،جنسيت شخص ،بقاوادامه حيات،تهاجم ودفاع ازخود- سروکاردارد.
اين چاکرادربعدمادي ازطريق غددکليوي بادستگاه غدددرون ريزدرارتباط است. انرژيهاي آن همچنين بربخش تحتاني لگن خاصره،باسن،ران وپاهاتاثيرمي گذارد.
این چاکرا درحالت تعادل به رنگ قرمزمرتعش مي شود.اين رنگ،به مانند تمام چاکراها،بابصيرت دروني ديده مي شودوبارنگهاي موجوددرعالم مادي يکي نيست.
چاكرا كلمه ای سانسكريت به معنای چرخ است، چرخ سمبل حركت دورانی حول يك محور است. به عبارت ديگر شكلی كه از حركت حول يك محور ايجاد می شود، دايره است. به همين صورت رابطه دايره با مركز آن از همه اشكال ديگر كامل تر است. گروهی از افراد كه آگاهی و انرژی روانی آنها يك قصد مشترك دارد، دايره يا حلقه را بوجود می آورند. شكل چرخ برای چاكراها نمود يگانگی و اتحاد درونی آنها است.
چاكراها ريشه در باورها و ديدگاه متافيزيك هندو دارند. در ديدگاه هندو، هستی از جنس تفكر و آگاهی است و قصد آگاهی تبلور به شكل ماده است. اين امر خلاف ديدگاه مادی است،كه ماده را سر آغاز جهان، و آگاهی را ناشی از آن می داند. مبنای اين نوشته، ديدگاه متافيزيك هندو است. از اين ديدگاه جهان رويای، رو يابينی است كه همه اجزای اين رو يا خود نيز رو يا می بينند. در اين ديدگاه يك جهان اكبر وجود دارد كه خود متشكل از بی شماری جهان های اصغر است. در اين بين چاكراها واسطه های بين جهان اكبر وجهان اصغر هستند. بنابراين تجربه ما از جهان هستی در سطوح مختلف آگاهی و از طريق چاكراها تجربه می شود. مجموعه چاكراها مانند يك رنگين كمان متشكل از هفت رنگ است و هر چاكرا طيفی از اين رنگين كمان را تدائی ميكند و درك و برداشت صحيح موقعی اتفاق می افتدكه هرهفت رنگ اين مجموعه حضور داشته باشند. به عبارت ديگر چيزی كه مانع دريافت واقعيت می شود، آن است كه تعادل بين اجزای سيستم ادراكی برقرار نبوده و درك و برداشت ما كامل نيست.
چاکراها مانند گردابی عمل می کنند که انرژی و آگاهی را از محيط اطراف ما دريافت کرده و در قسمتهای مختلف بدن پخش می کنند. هريک از چاکراها در هر قسمت از بدن که قرار داشته باشد انرژی آن قسمت از بدن و سطحی از آگاهی را در کنترل خود دارد.
در نگرش کوندالينی هفت چاکرای اصلی در بدن ما تعريف شده است که همگی در امتداد ستون فقرات از حدود مقعد آغاز شده و تا تاج سر ادامه پيدا می کنند.
تاملي ديگر در چاكرا ها ما را برآن داشت تا آنها را از پايين به بالا مجدد ارزيابي نماييم
نمايی از چاکرای اول در ديدگاه کوندالينی: شکل اصلی چاکرا نيلوفری با چهار گلبرگ است که به چهار جهت زمين اشاره می کند. حيوان درون چاکرا فيل هيجان زده است که هفت خرطوم دارد. در اين چاکرا يک ايزد بنام براهما و ايزد بانويی بنام داکينی متصور است.
چاكرای اول مولاداهارا نام دارد، كه در زبان سانسكريت به معنی ريشه است. ريشه در گياهان، وسيله دريافت انرژی و جريان حيات از سوی زمين است. انسان ها نيز همانند گياهان در زمين ريشه دارند، اگرچه اين ريشه نمود فيزيكی ندارد، ليكن اگر دقت كنيم، بخش عمده ای از حيات ما يعنی هر آن چه كه می خوريم اعم از گياه و حيوان از زمين حاصل شده است. در واقع ما بطور غير مستقيم در زمين ريشه داريم. زمين برای ما شروع كننده و خاتمه دهنده حيات است.
هدف چاکرای اول حفظ بقای فيزيکی از راه ترسها و خوردن غذا است. اين چاکرا ريشه حياتی همه ماست و به نوعی می توان آن را مهمترين چاکرای بدن برای حفظ بقا دانست. اين چاکرا از راه پاها ما را به زمين وصل می کند. عصب سياتيک مهمترين عصب مربوط به اين چاکرا است.
چاكرای اول در قسمت ميان دوراه، يعنی مابين مقعد و آلت تناسلی، در پايين ترين قسمت ستون مهره ها واقع شده است. تمام پاها از لگن تا نوک انگشتان به اين چاکرا مربوط هستند. يکی از مهمترين عملکردهای اين چاکرا برای بقا، حس ترس و واکنش نشان در هنگام خطر است. به همين دليل است که در ترسها زانوهای شخص شل شده و يا قفل می شوند. رنگ اين چاکرا در ديدگاه کوندالينی قرمز خونی و عنصر آن زمين است
نمايی از چاکرای دوم در ديدگاه کوندالينی.
حيوان چاکرا سوسمار ماهی است. خود چاکرا به صورت نيلوفری با شش گلبرگ کشيده می شود. ايزد چاکرا ويشنو و ايزد بانوی آن شاکتی راکينی نام دارد.![]()