تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 500 از 934 اولاول ... 400450490496497498499500501502503504510550600 ... آخرآخر
نمايش نتايج 4,991 به 5,000 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #4991
    آخر فروم باز Traceur's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    پست ها
    2,360

    پيش فرض

    خدایا اگر تو درد عاشقی را می چشیدی
    تو هم زهر جدایی را به تلخی می چشیدی
    چون عاشق به مرگ آرزوها می رسیدی
    پشیمان می شدی از اینکه عشق را آفریدی ....

    ---------- Post added at 05:04 AM ---------- Previous post was at 05:01 AM ----------

    سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راهو میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه می چشیدم

  2. این کاربر از Traceur بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #4992
    آخر فروم باز Traceur's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    پست ها
    2,360

    5

    آدمک مرگ همین جاست بخنــد

    دست خطــی که تو را عـاشق کرد

    شوخی کاغــذی ماست بخنــد

    آدمک خر نشــی گریه کنی !

    کل دنیا ســراب است بخنــد

    آن خدایی که بزرگش خواندی

    به خدا مثل تو تنهاست بخنـد ....

  4. این کاربر از Traceur بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #4993
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    12



    تنها تو را ستودم





    آنسان ستودمت كه بدانند مردمان
    محبوب من به سان خدايان ستودني است







  6. 2 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4994
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض



    زيبايي زندگي اينه که

    بي خبر دعات کنن ،

    نبيني و نگات کنن ،

    ندوني و دوست داشته باشن . .

  8. 4 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #4995
    پروفشنال Amirdb's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    800

    پيش فرض


    عشق یعنی مستی و دیوانگی
    عشق یعنی با جهان بیگانگی
    عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
    عشق یعنی سجده با چشمان تر
    عشق یعنی سر به دار آویختن
    عشق یعنی اشک حسرت ریختن
    عشق یعنی درجهان رسوا شدن
    عشق یعنی سست و بی پروا شدن
    عشق یعنی سوختن با ساختن
    عشق یعنی زندگی را باختن

  10. #4996
    پروفشنال siya22's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    esfahan city
    پست ها
    885

    پيش فرض

    حرفت قبول، لایق خوبی نبوده ام
    وقتی بدم، موافق خوبی نبوده ام
    عذرای پاک دامن اشعار آبی ام
    من را ببخش، وامق خوبی نبوده ام
    فهمیدی این که خنده تلخم تصنعی است؟
    الحق که من منافق خوبی نبوده ام!
    هر چه نگاه می کنم این روزها به خویش
    جز شانه های هق هق خوبی نبوده ام
    این بادها به کهنگی ام طعنه می زنند
    من بادبان قایق خوبی نبوده ام
    من هیچ وقت شاعر خوبی نمی شوم!
    من هیچ وقت خالق خوبی نبوده ام!
    فهمیدم این که فلسفه من شکستن است
    هرگز دچار منطق خوبی نبوده ام
    حرفت قبول، هرچه که گفتی قبول، آه
    اما نگو که عاشق خوبی نبوده ام!

  11. 3 کاربر از siya22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #4997
    پروفشنال siya22's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    esfahan city
    پست ها
    885

    پيش فرض

    نفرین به زندگی که تو ماهی، من آدمم
    نفرین به من، که پیش فراوانی ات کمم
    نفرین به آن که فرق نهاده ست بین ما
    تا تو بهشت پاکی و تا من جهنمم
    نفرین به خلقتی که مرا عرضه کرده است
    من که تمام رنجم و من که فقط غمم
    آهسته تر به زندگی من قدم بنه
    من گور دسته جمعی گل های مریمم
    لب های من دو مار له اند و لورده اند
    با بوی خون به سینه فرو می رود دمم
    ای ماه! مهربانی تو می خورد مرا
    ای ماه! من سیاه دلم از تو می رمم
    بالا بلند خوبی عظمای مرحمت
    نفرین به من که پیش فراوانی ات کم

  13. 2 کاربر از siya22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #4998
    پروفشنال siya22's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    esfahan city
    پست ها
    885

    پيش فرض

    حاصلی از هنر عشق ِ تو جز حرمان نیست
    آه از این درد که جز مرگ ِ من اش درمان نیست

    این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم
    که بلاهای وصال ِ تو کم از هجران نیست

    آنچنان سوخته این خاک ِ بلا کش که دگر
    انتظار ِ مددی از کرم ِ باران نیست

    به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت
    آن خطا را به حقیقت کم از این تاوان نیست

    این چه تیغ است که در هر رگ ِ من زخمی از اوست
    گر بگویم که تو در خون ِ منی ، بهتان نیست

    رنج ِ دیرینه ی انسان به مداوا نرسید
    علت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست

    صبر بر داغ ِ دل ِ سوخته باید چون شمع
    لایق ِ صحبت ِ بزم ِ تو شدن آسان نیست

    تب و تاب ِ غم ِ عشق ات ، دل ِ دریا طلبد
    هر تــُنـُـک حوصله را طاقت ِ این توفان نیست

    سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز
    ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست

  15. 2 کاربر از siya22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #4999
    پروفشنال siya22's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    esfahan city
    پست ها
    885

    پيش فرض

    با یاد شانه های تو سر آفریده است
    ایزد چه قدر شانه به سر آفریده است
    معجون سرنوشت مرا با سرشت تو
    بی شک به شکل شیر و شکر آفریده است
    پای مرا برای دویدن به سوی تو
    پای تو را برای سفر آفریده است
    لبخند را به روی لبانت چه پایدار
    اخم تو را چه زودگذر آفریده است
    هر چیز را که یک سر سوزن شبیه توست
    خوب آفریده است ـ اگر آفریده است ـ
    تا چشم شور بر تو نیفتد هر آینه
    آیینه را بدون نظر آفریده است
    چون قید ریشه مانع پرواز می شود
    پروانه را بدون پدر آفریده است
    می خواست کوره در دل انسان بنا کند
    مقدور چون نبود، جگر آفریده است
    غیر از تحمل سر پر شور دوست نیست
    باری که روی شانه سر آفریده است

  17. 3 کاربر از siya22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #5000
    پروفشنال siya22's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    esfahan city
    پست ها
    885

    پيش فرض

    توی دالانی از سکوت و هراس
    پشت دیوارهای دلتنگی
    می کشم انتظارو میکشدم
    بین یک مشت آدم سنگی

    در اتاقی که فقر می چکد از
    سقف و دیوار سرد و نمناکش
    پدر و منقلی که می سوزد
    مادر و چشم های غمناکش

    پشت در حاجی شکم گنده
    آمده هی نزول می خواهد
    انکاحُ...چه سنت تلخی
    که مرا جای پول می خواهد

    ***

    مثل یک پیچ هرز می لولم
    توی سوراخ آرزوهایم
    می شوم یک پرنسس خوشبخت
    در دل کاخ آرزوهایم

    و تو یک شاهزاده مغرور
    می رسیدی سوار کالسکه
    می شدی محو رقص من در نور
    توی شبهای جشن بالماسکه

    مشت می کوبم از درون به سرم
    هی لگد می زنم به بخت دلم
    می روم از تویی که آویزان
    شده ای روی بند رخت دلم

    گور بابای عشق ، می خندم
    به تو و اشک های غمگینم
    به تو و التماس های دلم
    به تو و خاطرات شیرینم

    عشق یعنی حساب بانکی ِ پـُر
    فقر را با نزول بلعیدن
    عشق یعنی سیبیل حاج آقا
    روی لبهات وقت بوسیدن . . .


    از : زنده یاد ساناز بهشتی

  19. 6 کاربر از siya22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •