تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 50 از 109 اولاول ... 4046474849505152535460100 ... آخرآخر
نمايش نتايج 491 به 500 از 1081

نام تاپيک: میزگرد علمی-فلسفی

  1. #491
    آخر فروم باز Dr.FANOOS's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    1,056

    پيش فرض

    در مورد این استدلال ابن سینا؛ آدم می خواد اینو بفهمه کم کمش باید 10 بار بخونه. من هم دیدم با این متن نمی تونم کاملا منظورش رو متوجه بشم . یک متن دیگه ای رو خوندم که برام بیشتر تبیین کرد .
    من با توجه به اثبات های دیگه ای که خوندم به نظرم ابن سینا کاملا روان تر و سلیس تر گفته.
    مطمئنا وقتی متن ساده ی ابن سینا برای شما قابل قبول نیست پس متون دیگر هم که توسط فیلسوفان دیگر مطرح شده به مراتب سخت تر هست و و البته قابل رد تر!!!
    در مورد صحبت های راسل (که قرار بود کیش و مات کنه) باید بگم که . احتمالا منظور راسل رو خوب متوجه نشدید. راسل اینجا نیومده بگه که خدایی وجود نداره.بلکه یک انتقاد خیلی ظریف کرده نسبت به اعتقادات و اصولی که ما مبنای زندگی-مون قرار دادیم.
    یعنی می گه (به قول کیارش) اگر از بچگی بهت گفتن این قرمزه و توی کتابهات نوشتن این رنگه قرمزه تا آخر عمرت قرمز قبول می کنی!!! در واقع عوام انسان ها بدون تحقیق اصول دین رو پذیرفتند(مشکل اکثر مسلمانان مخصوصا شیعه ها همین هست! به خاطر همینه که در بحث کردن با سنی ها به مشکل می خورند)
    ولی من نمی تونم طلوع خورشید رو ببینم و بگم خدا وجود نداره ...آفرینش رو ببینم رو بگم وجود خدا در هاله ای از ابهام هست!!
    اعتقاد داشتن به براهین مختلف که بماند!
    ه من بگی میگم بدنیا اومدن ما خودش ظلمه !
    به نظر من دیدگاه منفی-ی نسبت به دنیا دارید.
    اگر چه در اعتقادات دین اسلام اومده که به دنیا دل نبندید اما دنیا به نظر من قشنگ تر از اونی هست که فکر می کنیم و گرنه انقدر کشته مرده نداشت! هم غمش قشنگه هم خنده اش!! اگر غم نبود که شادی تعریف نشده بود. البته دنیا از کلمه ی "دون" می یاد و به معنی پست و فرومایه هست! و گرنه جای زیاد بدی نیست اگر هم این حرفا رو می زنم نفسم از جای گرم بلند نمی شه مثل خیلیای دیگه عزیز از دست داده ام و نزدیک ترین فرد زندگی-م به بیماری صعب العلاج مبتلا شده. غمش رو دیدم خنده اش رو دیدم.
    و هیچ چیز جز زیبایی ندیدم((جمله حضرت زینب(س) در خطبه های بعد از ماجرای عاشورا!!))

    این از نظر من انتظار درستی نیست ! مثلا من به یه عده رو بدون خواست خودشون بگم بیاید برید فلان جا. اونجا هم هزارتا سختی و بدبختی بکشن . بعد بهشون بگم سختی رو تحمل کنید برگشتید من میبرمتون یه جای توپ (بهشتِ خدا) . حالا به نظرتون چند نفر میان بگن چشم، حتما اینکارو میکنم ؟!
    سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست/////هرکه در این حلقه نیست،فارغ ازین ماجراست
    معلومه که بعیده. این عده حتی اون جای توپ رو ندیدن که دلشون خوش باشه. حتی به گفته خود خدا براشون قابل درک نیست. که بدتر میشه اوضاع !
    100 درصد....این دیگه به مراتب ایمانی هر فرد بستگی داره....باید در میدان بود تا با سختی مبارزه کرد.خارج از میدان بودن که نمی توان مبارزه کرد.
    منظورم از میدان همون ایمان هست!
    "ان مع العسر یسرا...."
    این وعده ی خود خداوند هست که همانا پس از هر سختی ، آسانی است!!!
    Last edited by Dr.FANOOS; 16-12-2010 at 21:21.

  2. این کاربر از Dr.FANOOS بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #492
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    اقیانوس
    پست ها
    636

    پيش فرض

    در مورد نظم فک کنم صحبت کردیم ... اصلا یکی از ضعیفترین اثبات هاست ... اصلا اثبات نیست

    شر رو هم بحث من و davy jones تقریبا همین بحثه. و اتفاقا به نظر من استدلال قوی هست که البته میشه با برداشتن فروضی اون رو رد کرد. اونم اینه که خداوند فقط مهربان رحیم نیست ، بلکه ذات شر هم در او هست . که ادیان هم به سادگی این رو قبول نمی کنن.
    چه استدلالي زيبايي ارائه داديد واقعا لذت بردم

  4. این کاربر از Hasan.M بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #493
    آخر فروم باز Dr.FANOOS's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    1,056

    پيش فرض

    چه استدلالي زيبايي ارائه داديد واقعا لذت بردم
    در این رابطه داستان جالبی وجود داره که در راستای همین موضوع هست.



    استاد دانشگاه با این سوال " آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟" شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند :

    آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

    - شاگردی با قاطعیت پاسخ داد : بله او خلق کرد.

    - استاد گفت : اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان است.

    شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

    - شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت : استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟

    - استاد پاسخ داد : البته.

    - شاگرد ایستاد و پرسید : استاد, سرما وجود دارد؟؟

    - استاد پاسخ داد : این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟

    - شاگرد گفت: در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست،در واقع سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد.

    - شاگرد ادامه داد : استاد تاریکی وجود دارد؟

    - استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد.

    - شاگرد گفت : دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان ، تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد.

    - در آخر شاگرد از استاد پرسید : آقا, شیطان وجود دارد؟؟

    - استاد که زیاد مطمئن نبود پاسخ داد : البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.

    - و آن شاگرد پاسخ داد : شیطان وجود ندارد آقا . یا حداقل در نوع خود وجود ندارد . شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست . درست مثل تاریکی و سرما . کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد . خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.

    آن مرد جوان آلبرت انیشتین بود...


    البته ما به خاطر همون عقاید مذهبی که داریم و داستان هایی که وجود دارد بر این اعتقاد هستیم که شیطان موجود خاطی-ی است که از بارگاه خداوند اخراج شده و به گمراه کردن بندگان خداوند می پردازد.
    در آیه از قرآن هم وجود دارد که خداوند می فرماید:
    "و مکرو مکر الله و الله خیر الماکرین..."


    و در واقع می گه اگر قرار باشه حیله مکر کسی بورزه خداوند از همه ی حیله گر ها حرفه ای تر هست!!!

    +

    دیروز داستان جالبی رو خوندم که با بحث قبلی هم راستا بود .در مورد همون گرفتاری هایی که انسان ها دارند و چرا خداوند این گرفتاری ها را به بنده اش می دهد؟!!


    مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها درگرفت.
    آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسید
    آرایشگرگفت:من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.
    مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
    آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.
    مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود.
    مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
    آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
    مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
    آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.
    مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمی گردند.
    برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد . .

  6. 2 کاربر از Dr.FANOOS بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #494
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    208

    پيش فرض

    دوستان دستتون درد نکنه. من تازه امشب به بحث وارد شدم و 4-5 صفحه ای از اول بحث رو خوندم اما راستش یکم خسته شدم
    در مورد دوتا داستان دوست عزیز [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نظر من اینه که با قصه و داستان نمیشه چیزیو اثبات کرد، خدا اصلا شباهتی به آرایشگر نداره، به فرض که خدایی یکتا و با قدرتی بی انتها و رحمانیتی بی وصف رو بپذیریم میتونه تموم آدمارو جوری بسازه که برن آرایش!! یا اصلا خودشون آرایشگر بشن!! یا توی اون یکی داستان خدای قادر میتونه باید بتونه تمام تاریکی هارو ازبین ببره.
    در ضمن من تا اونجایی که مطالبتون رو خوندم از طرز تفکر شما و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] واقعا لذت بردم. چون واقعا به دنبال حقیقت هستید و ابدا قصد ندارید که نظر خودتون رو تحمیل یا حتی برای بقیه اثبات کنید. و این شرط اول رسیدن به حقیقته

  8. 2 کاربر از nicholas206 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #495
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    نه دیگه ... نشد ... محافظه کارانه جواب نده .

    اگه شرایط انسان، باعث تفسیر نسبی او از خوبی ها و بدی ها در شرایط متفاوت بشه، این ضعف دیدگاه و یا ضعف نفس آدمی رو میرسونه که میخواد اعمال و افکارش رو در هر مقطعی بنا به شرایط اون مقطع مشروعیت ببخشه. وگرنه مگه میشه چیزی در این عالم از طرف خالق اون چیز، مطلق خلق شده باشه، ولی بشه اون رو از دیدگاه خودمون گاهی مطلق و گاهی نسبی در نظر گرفت؟؟


    خیلی سپاسگذارم از اینهمه صراحت لهجه ی حضرتعالی یعنی از همین الان معلومه که بنده دارم گل لگد میکنم دیگه دست آخر میخوای بگی که این استدلال از اول کشک بوده؟ هان؟
      محتوای مخفی: شرمنده ام که این حرفو میزنم ولی ... 
    اگه از همین اول کار، مبنای فکریت رو بر قانع نشدن به هر قیمتی گذاشتی، بگو که خودمونو خسته نکنیم


    موفق باشین.
    89/9/24
    1.
    محافظه کارانه نیست ...منو شما که از درون اسنان خبر نداریم که بگیم بخاطر ضعف نفسه یا هر چیز دیگه ای . انسان همینجوریه که هست. چرا هست خدا می دونه .

    اصلا شما میخوای راجع به خدا با هم بحث کنیم ، پس اینجوری در نظر بگیر که خوبی و بدی مطلقه . وگرنه اونجوری واسه خودش بحث داره .

    2.
    نه دوست من . من وقتی حرف میزنم ، بر اساس اندیشه ام تا همون لحظه هست. منم گفتم داریم راجعش بهش بحث میکنیم. اون حرف رو هم خطاب به دوست دیگری زدم . جایی باید بحث کنیم که اصول اندیشمون به هم تطابق نداشته باشه. مثلا همون مطلق بودن خوبی و بدی. اگه جوابامون مختلف بود باید بحث متوقف میشد.


    خوب برهان نظم رو که قبول ندارید یک برهان جدید میارم اول بفهمیمش بعد ردش کنیم!
    محمد جانم لطفا خودشون رو روی این بحثا متمرکز کنن چون این بحثا نیاز به تمرکز داره خود ما هستیم که باید یا اثبات رو بپذیریم یا ردشون رو بسیار پیچیدست

    موجودات یا وجودشون از خودشونه یا اینکه وجودشون رو از جایی دیگه آوردن
    تسلسل علت ها هم محاله, یعنی اینکه موجودی وجودش رو از موجود دیگه ای گرفته باشه و اون موجود هم وجودش رو از موجود دیگه و این تا بینهایت ادامه پیدا کنه
    با توجه به این دو مقدمه باید گفت که در عالم وقتی موجوداتی رو می بینیم که وجودشون از خودشون نیست به این معنا که بود یا نبودشون مساویست و ممکنه یه لحظه باشن و لحظه دیگه ای نباشن پی می بریم که این موجودات باید وجودشون رو از جایی دیگه آورده باشن
    از جایی که دیگه خودش نیازمند به موجود شدن از طریق موجود دیگه ای نباشه. که به ان اصطلاحاً واجب الوجود می گن یعنی موجودی که وجودش از خودشه .
    مشکل در فروض شما می بینم.اینکه تسلسل علت ها محاله ...
    این از اصول منطقه فک کنم . درست. ولی از اصول جهان که نیست ؟!!
    از کجا معلوم که جهان هم همونطوری باشه که منو شما تعیین میکنیم (در اصول اولیه) .
    و این مشکل اساسی همین استدلاله از نظر من.

    من با توجه به اثبات های دیگه ای که خوندم به نظرم ابن سینا کاملا روان تر و سلیس تر گفته.
    مطمئنا وقتی متن ساده ی ابن سینا برای شما قابل قبول نیست پس متون دیگر هم که توسط فیلسوفان دیگر مطرح شده به مراتب سخت تر هست و و البته قابل رد تر!!!
    در مورد صحبت های راسل (که قرار بود کیش و مات کنه) باید بگم که . احتمالا منظور راسل رو خوب متوجه نشدید. راسل اینجا نیومده بگه که خدایی وجود نداره.بلکه یک انتقاد خیلی ظریف کرده نسبت به اعتقادات و اصولی که ما مبنای زندگی-مون قرار دادیم.
    یعنی می گه (به قول کیارش) اگر از بچگی بهت گفتن این قرمزه و توی کتابهات نوشتن این رنگه قرمزه تا آخر عمرت قرمز قبول می کنی!!! در واقع عوام انسان ها بدون تحقیق اصول دین رو پذیرفتند(مشکل اکثر مسلمانان مخصوصا شیعه ها همین هست! به خاطر همینه که در بحث کردن با سنی ها به مشکل می خورند)
    ولی من نمی تونم طلوع خورشید رو ببینم و بگم خدا وجود نداره ...آفرینش رو ببینم رو بگم وجود خدا در هاله ای از ابهام هست!!
    اعتقاد داشتن به براهین مختلف که بماند!
    به نظر من دیدگاه منفی-ی نسبت به دنیا دارید.
    اگر چه در اعتقادات دین اسلام اومده که به دنیا دل نبندید اما دنیا به نظر من قشنگ تر از اونی هست که فکر می کنیم و گرنه انقدر کشته مرده نداشت! هم غمش قشنگه هم خنده اش!! اگر غم نبود که شادی تعریف نشده بود. البته دنیا از کلمه ی "دون" می یاد و به معنی پست و فرومایه هست! و گرنه جای زیاد بدی نیست اگر هم این حرفا رو می زنم نفسم از جای گرم بلند نمی شه مثل خیلیای دیگه عزیز از دست داده ام و نزدیک ترین فرد زندگی-م به بیماری صعب العلاج مبتلا شده. غمش رو دیدم خنده اش رو دیدم.
    و هیچ چیز جز زیبایی ندیدم((جمله حضرت زینب(س) در خطبه های بعد از ماجرای عاشورا!!))


    سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست/////هرکه در این حلقه نیست،فارغ ازین ماجراست

    100 درصد....این دیگه به مراتب ایمانی هر فرد بستگی داره....باید در میدان بود تا با سختی مبارزه کرد.خارج از میدان بودن که نمی توان مبارزه کرد.
    منظورم از میدان همون ایمان هست!
    "ان مع العسر یسرا...."
    این وعده ی خود خداوند هست که همانا پس از هر سختی ، آسانی است!!!
    1.
    دیگه من سعی کردم طوری در مورد اندیشه ابن سینا حرفمو رو بزنم . قابل رد ترش رو بعد از مطرح کردنش بیان کنید.

    2.
    در مورد راسل من این جمله رو بعدش نوشتم :

    مثلا یکیش از راسل هست (که واقعا متنش هم سریع کیش و مات میکنه ) ، که البته اثبات نیست. فقط نقدیه به روش اثبات خدا. بر پایه ی رد خدا از دیدگاه استقرایی هست (که در ادامه حتما روش بحث میکنیم).
    و البته کاملا هم حرف شما درست نیست. اون قسمتی که آبی رنگ کردم رو توجه نکردید .
    میخواد بگه برهان های اثبات خدا همشون یک ایراد برشون وارده که در مورد چیزی حرف میزنن که قابل درک برای انسان نیست (استعاره رو مشاهده گرفته). بخاطر همین میگم بر پایه رد خداوند با استفاده از استقرا هست.
    شما فقط اون قسمت انتهاییش رو خوندید که نقد بر نوع عقیده بود.
    این جمله از بخضی دیگر از ویکی پدیا در معرفی نظر راسل :

    برخی فلاسفه خداناباور چون برتراند راسل ارائه برهان در اثبات عدم وجود خدا را اصولآ ناممکن دانستند، و اشیای موهومی را مثال آوردند که رد کردنشان ممکن نیست، اما این ردناپذیری باعث نمی‌شود که باور به وجودشان موجه باشد. راسل در مقام تمثیل از اصطلاح قوری چای سماوی بهره جست.

    و این نظر راسل کمک کرده به خداناوران که بسطش بدن و ... .


    3.
    همونطور که گفتم دید ما از خوبی ها و بدی ها نسبیه .
    من هم نگفتم که سراسر دنیا زشته ، ظلمه یا ... . وگرنه ما هم از خیلی جاهای دنیا خوشمون اومده.

    اصلا به نظر من این بحث بی فایدست . چون همونجوری که گفتم به davy jones اگه اصول پایه ای افراد فرق کنه بحث باید متوقف بشه تا روی اصول بحث بشه. وگرنه فقط داریم فکمون (انگشتامون) رو درد میاریم.

    4.
    آقا تکلیف ما چیه سلسله موی دوست رو ندیدیم ؟!!!
    دوست من به سوال من جواب بده . میگم آیا انتظار من از اون افرادی که همچین حرفایی بهشون زدم و در همچین شرایطی قرارشون دادم بجا بوده یا نبوده ؟؟؟ فرظ کن اگه اونا سلسله موی دوست رو میدیدن هم بلاکش میشدن. حالا ندیدن تکلیفشون چیه ؟

    چه استدلالي زيبايي ارائه داديد واقعا لذت بردم
    جالبه شما چی رو میگید زیبا ؟؟!! چون من استدلالی نیاوردم . مشخصا نظر شخصی رو گفتم .
    حالا چون تشنه استدلالی نمونش رو میارم.نه بزار به روش سقراط عمل کنیم ... سوال ؛

    اگر یک لاتاری کاملا شانسی وجود داشته باشه که شانس برنده شدنش برای هر فرد یک در یک میلیارد باشه . یا هر عدد کوچکتری. آیا برنده شدن شما در این لاتاری نشان دهنده تقلب کردن شما یا دست داشتن کسی این میان است ؟

    حالا جهان به این صورت در اومده . فرض هم معنای نظم مطلق باشه (که نیست). با این حال هم نظم داشتن جهان می تونه یکی از بینهایت شانس جهان باشه. نظم جهان مستلزم داشتن خالق نیست.
    به نظر شخص بنده اینگونه استدلال های ساده ، که همشان در واقع ممکن الوجود بودن خدا رو میگن نه واجب الوجود ، بسیار ناکارآمد هستند. مال اون زمانیه که هنوز اینقدر فلسفه عقب افتاده بود که با تمثیل و این داستنا پیش می رفت. امروزه بکار بردن این جور استدلال های ، اونم بعنوان قوی ترین به نظر من کار عجیبیه.


    در این رابطه داستان جالبی وجود داره که در راستای همین موضوع هست.



    استاد دانشگاه با این سوال " آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟" شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند :

    آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

    - شاگردی با قاطعیت پاسخ داد : بله او خلق کرد.

    - استاد گفت : اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان است.

    شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

    - شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت : استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟

    - استاد پاسخ داد : البته.

    - شاگرد ایستاد و پرسید : استاد, سرما وجود دارد؟؟

    - استاد پاسخ داد : این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟

    - شاگرد گفت: در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست،در واقع سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد.

    - شاگرد ادامه داد : استاد تاریکی وجود دارد؟

    - استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد.

    - شاگرد گفت : دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان ، تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد.

    - در آخر شاگرد از استاد پرسید : آقا, شیطان وجود دارد؟؟

    - استاد که زیاد مطمئن نبود پاسخ داد : البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.

    - و آن شاگرد پاسخ داد : شیطان وجود ندارد آقا . یا حداقل در نوع خود وجود ندارد . شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست . درست مثل تاریکی و سرما . کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد . خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.

    آن مرد جوان آلبرت انیشتین بود...


    البته ما به خاطر همون عقاید مذهبی که داریم و داستان هایی که وجود دارد بر این اعتقاد هستیم که شیطان موجود خاطی-ی است که از بارگاه خداوند اخراج شده و به گمراه کردن بندگان خداوند می پردازد.
    در آیه از قرآن هم وجود دارد که خداوند می فرماید:
    "و مکرو مکر الله و الله خیر الماکرین..."


    و در واقع می گه اگر قرار باشه حیله مکر کسی بورزه خداوند از همه ی حیله گر ها حرفه ای تر هست!!!

    +

    دیروز داستان جالبی رو خوندم که با بحث قبلی هم راستا بود .در مورد همون گرفتاری هایی که انسان ها دارند و چرا خداوند این گرفتاری ها را به بنده اش می دهد؟!!


    مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها درگرفت.
    آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسید
    آرایشگرگفت:من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.
    مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
    آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.
    مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود.
    مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
    آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
    مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
    آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.
    مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمی گردند.
    برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد . .
    داستان اول رو همون اول بحثم جوابی بهش دادم که اینجا مطرح نشه که شما مطرح کردید .

    این نقل من :
    بزارید صراحتا با این نوع برداشت که شر و بدی ، نبود خوبی هست مخالفت کنم . اشکالی که در این استدلال هست اینه که ما داریم در مورد خالق جهان صحبت می کنیم . نه در مورد ویژگی های جهان. در اون پست ها هم گفتم ، این نوع استدلال رو با مثال هایی مثل نور و تاریکی شناختم. گفته میشه اون چیزی که وجود داره نور هست و نبودش میشه تاریکی . ولی مثال مشکل اساسی داره از نظر من .
    مثلا خالق جهان می تونست تاریکی رو طور دیگری هم در بیاره. مثلا تاریکی رنگ نارنجی باشه ! یا هر چیز دیگه ای. این نشون میده خدا بر آنچه که خوبی نیست هم تسلط داره و در واقع خدا باید اونو خلق کنه . نه اینکه صرفا بعد از خلق خوبی ،متضادش بشه بدی.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    قصه دوم هم بر میگرده به مسائل اعتقادی ... در همین نوشته گفتم که تکلیف اونهایی که محضر خدا رو درک نکردن چیه و ... . اگر اینگونه بحث ها رو پیگیری نکنیم فکر کنم کمک کردیم به تاپیک

  10. این کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #496
    آخر فروم باز Dr.FANOOS's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    1,056

    پيش فرض

    نظر من اینه که با قصه و داستان نمیشه چیزیو اثبات کرد، خدا اصلا شباهتی به آرایشگر نداره، به فرض که خدایی یکتا و با قدرتی بی انتها و رحمانیتی بی وصف رو بپذیریم میتونه تموم آدمارو جوری بسازه که برن آرایش!! یا اصلا خودشون آرایشگر بشن!! یا توی اون یکی داستان خدای قادر میتونه باید بتونه تمام تاریکی هارو ازبین ببره.
    داستان اولی که واقعی هست!
    داستان دومی هم می تونه واقعی باشه . در واقع مشتری از طریق برهان خلف اومده آرایشگر رو متقاعد کرده و گرنه هدف تشبیه کردن خدا به چیزی نبوده!!


    2.
    در مورد راسل من این جمله رو بعدش نوشتم :
    من بیشتر این جملتون رو توجه کردم:
    [QUOTE]که البته اثبات نیست. فقط نقدیه به روش اثبات خدا. بر پایه ی رد خدا از دیدگاه استقرایی هست[/QUOTE]

    اصلا به نظر من این بحث بی فایدست . چون همونجوری که گفتم به davy jones اگه اصول پایه ای افراد فرق کنه بحث باید متوقف بشه تا روی اصول بحث بشه. وگرنه فقط داریم فکمون (انگشتامون) رو درد میاریم.
    بی فایده نیست.
    در مورد اثبات وجودی خدا من اگر اشتباه نکنم پارسال تابستون با چند تا از دوستانم که کاملا از نظر مذهبی هم فکر بودیم بحث کوتاهی شکل گرفت و چون همه چیزایی که اون می دونست من می دونستم و قبول داشتم و بالعکس.بحث به این جا رسید ما چرا توی قرن 21 داریم در این مورد صحبت می کنیم.
    من هم تا قبل اینکه اینت تاپیک بیام فکر نمی کردم همچین موضوعی شکل بگیره اما با این موضوع افکار دیگه رو دیدم و متوجه شدم تفکر های دیگه هم زنده هستند.
    شنیدن حرف های تفکرات دیگه بی فایده نیست.اگر چه base فکری افراد متفاوت است که این امر فقط کار رو سخت می کنه!!
    4.
    آقا تکلیف ما چیه سلسله موی دوست رو ندیدیم ؟!!!
    یار بی پرده از درو دیـــــوار/////در تجلی است یا اوالابصار


    دوست من به سوال من جواب بده . میگم آیا انتظار من از اون افرادی که همچین حرفایی بهشون زدم و در همچین شرایطی قرارشون دادم بجا بوده یا نبوده ؟؟؟ فرظ کن اگه اونا سلسله موی دوست رو میدیدن هم بلاکش میشدن. حالا ندیدن تکلیفشون چیه ؟
    تاگور یه شعر بسیار زیبایی داره که می گه:
    « خدا
    نه برای خورشید
    و نه برای زمین ،
    بلکه برای گلهایی که برایمان می فرستد
    چشم به راه پاسخ است...»

    بعدش می گه:

    « خدا به انسان می گوید :
    " شفایت می دهم
    چرا که آسیبت می رسانم ...
    دوستت دارم چرا که مکافاتت می کنم ... " »


    جواب سوالتون سخته.چون برمی گرده به حکمت خداوند.و همونطور که می دونی کسی تا به حال سر از این حکمت در نیورده.
    من با توجه به اعتقادات خودم گفتم ما باید در برابر مشکلات به این شکل عمل کنیم.خداوند هم حجت را بر انسان تمام کرده.
    عقل داده که انسان فکر کنه و راه درست رو انتخاب کنه انسان نمی تونه عذری بیاره.
    تکلیف اونایی هم که سلسله ی موی دوست رو ندیدن با کرام الکاتبینه!!!
    داستان اول رو همون اول بحثم جوابی بهش دادم که اینجا مطرح نشه که شما مطرح کردید .
    من هم که درپایان داستان گفتم که با این داستان موافق نیستم چون شر و بدی دو چیز جدا از هم هست.فقط خواستم به تفکر آلبرت انیشتین اشاره کنم.
    قصه دوم هم بر میگرده به مسائل اعتقادی ... در همین نوشته گفتم که تکلیف اونهایی که محضر خدا رو درک نکردن چیه و
    من این رو از یکی از معلمان دینی دوران دبیرستانم شنیدم که خدا از اون آفریقایی که توی چادر زندگی می کنه از هیچی خبردار نیست انتظار نداره!!!کسی که اصلا نمی دونه دین چیه خدا چیه ....این افراد هنور که هنوزه وجود دارن.مثلا یه عکسی دیدم توی یکی از جنگل های آفریقا یه تعدادیشون به هلی کوپتر داشتن حمله می کردن
    خب معلومه تکلیف اینها چیه.خدا از این ها انتظار نداره.حتی در روایتی منقول از آقای دانشمند هست که امام زمان می فرمایند من از شیعه هام انتظار دارم نه از یهودی و مسیحی و ....
    این حرف هایی هم که من زدم برمی گرده به کسایی که از خدا بویی بردن.
    اگر اینگونه بحث ها رو پیگیری نکنیم فکر کنم کمک کردیم به تاپیک
    نمی دونم اما فکر نکنم ضرری داشته باشه!

  12. این کاربر از Dr.FANOOS بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #497
    حـــــرفـه ای davy jones's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    کشتی مرد هلندی
    پست ها
    1,786

    پيش فرض

    1.
    محافظه کارانه نیست ...منو شما که از درون اسنان خبر نداریم که بگیم بخاطر ضعف نفسه یا هر چیز دیگه ای . انسان همینجوریه که هست. چرا هست خدا می دونه .

    اصلا شما میخوای راجع به خدا با هم بحث کنیم ، پس اینجوری در نظر بگیر که خوبی و بدی مطلقه . وگرنه اونجوری واسه خودش بحث داره .

    2.
    نه دوست من . من وقتی حرف میزنم ، بر اساس اندیشه ام تا همون لحظه هست. منم گفتم داریم راجعش بهش بحث میکنیم. اون حرف رو هم خطاب به دوست دیگری زدم . جایی باید بحث کنیم که اصول اندیشمون به هم تطابق نداشته باشه. مثلا همون مطلق بودن خوبی و بدی. اگه جوابامون مختلف بود باید بحث متوقف میشد.
    گرچه هنوز با این طرز فکر شما در مورد درون انسانها و اینکه شما از طرف همه ی انسانها میگین انسان همین جوریه که هست مشکل دارم و این مشکل هم مشکلی اساسی است ولی به خاطر عقیم نموندن بحث، بیشتر از این روی این قسمت تمرکز نمیکنیم. (اگه خواستین بعدا یه زمانی در مورد همین با هم بحث کنیم)

    بزارید صراحتا با این نوع برداشت که شر و بدی ، نبود خوبی هست مخالفت کنم . اشکالی که در این استدلال هست اینه که ما داریم در مورد خالق جهان صحبت می کنیم . نه در مورد ویژگی های جهان. در اون پست ها هم گفتم ، این نوع استدلال رو با مثال هایی مثل نور و تاریکی شناختم. گفته میشه اون چیزی که وجود داره نور هست و نبودش میشه تاریکی . ولی مثال مشکل اساسی داره از نظر من .
    مثلا خالق جهان می تونست تاریکی رو طور دیگری هم در بیاره. مثلا تاریکی رنگ نارنجی باشه ! یا هر چیز دیگه ای. این نشون میده خدا بر آنچه که خوبی نیست هم تسلط داره و در واقع خدا باید اونو خلق کنه . نه اینکه صرفا بعد از خلق خوبی ،متضادش بشه بدی.
    همونطور که قبلا هم گفتم، خدا از نظر من با خلق خوبی ها عملا باعث معنا پیدا کردن بدی ها هم شده و این کار خدا غیر ارادی هم نبوده، بلکه از اول میدونسته که داره چه بدی هایی و با چه کیفیتی خلق میشه. ولی همونطور که گفتم، صفات، مطلق هستند. یعنی خوبی ها همواره خوب، و بدی ها هم همواره بدند. پس نمیشه گفت که خدا میتونست تاریکی، فقر، نفرت، ضعف و ... رو طوری خلق کنه که یه جور دیگه از آب در بیان و تا حدودی بشه گفت که مثلا از بدی اینها کاسته بشه. این حرف شما به نظرم کاملا غیر منطقیه. بدی ها اگر واقعا از دیدگاه شما مطلق باشند، به هر شکلی که در این عالم بروز و ظهور کنند، باید باز هم منفی باشند. پس نمیشه قبول کرد که خدا میتونسته تاریکی رو مثلا به رنگ نارنجی و یا هر چیز دیگه ای در بیاره که دیگه بعد منفی نداشته باشه.

    1.
    و برعکس استدلال من ، استدلال شما تعریف خدا رو مخدوش میکنه (قادر بودن خدا) . اگه صرفا نبود خوبی بشه بدی ، این یعنی خدا در خلق چیزی از جهان دستی نداشته !
    فکر کنم برای بار چهارمه که دارم میگم که نظر من هم بر اینه که خدا همه چیز رو خلق کرده. حتی بدی ها رو.
    ولی بدی ها چیز مستقلی از خوبی ها نیستندو هر صفت خوبی که مثال بزنین، میشه صفت بد متضاد با اون خوبی رو گفت. پس اینها به هم وابسته اند.

    مثالی هم که در مورد چاقو جراحی زدید ؛ ببینید ممکن یه نفر چاقو جراحی رو اختراع کنه و به قصد خوب اختراع کنه ولی خود این چاقو در عمل برای بدی ها هم استفاده بشه. و اینجا نمیشه گفت ذات سازنده بد بوده. حرف شما درسته. ولی بازم مثالی زدید که نمیشه به خداوند تعمیمش داد. چون مخترع چاقو کاملا بر کاربرد های شیئ احاطه نداره. و توانایی بی نهایت هم نداره که بخواد طوری درستش کنه که استفاده بد نداشته باشه. ولی خدا چیزی رو در شرایط محدود اختراع نمیکنه. بلکه ذات هر چیز در دست اونه. اگه اراده کنه می تونه چاقویی بسازه که برای کشتن کاربرد نداشته باشه ! (قادر مطلق) .می تونست خوبی هایی رو بوجود بیاره که اصلا متضاد بد نداشته باشه. براش کاری نداره مطمئنا. ولی الان وضع طوریه که ذات بد رو هم در جهان قرار داده.
    این از این قسمت بحث که خدا در بوجود آوردن ذات بد در جهان کاملا با دستهای خودش عمل کرده. این بحث بالا ، پیش نیاز حرف پایانی هست که می خوام الان بزنم.
    اتفاقا برای همین جملاتی که قرمزش کردم بود که از شما پرسیدم که آیا به مطلق بودن خیر و شر معتقدی یا نه. بزارید صراحتا بهتون بگم. در این عالم، از دیدگاه من، نمیشه هیچ خیر تام و کاملی قرار داد که هیچ شری متضاد با اون خیر قابل تعریف نباشه. این حرف من به معنی عدم قادر مطلق بودن خدا نیست. بلکه خدا از روی عمد چنین سیستمی در این عالم بنا کرده. دلایل زیادی هم برای این کارش داره. مهمترینش اینه که خدا میخواد بنده هاش رو با این معانی خیر و شر، امتحان کنه و اونها رو فردای قیامت در برابر عملکردشون (که اون عملکرد متاثر از اختیاری هستش که فقط به انسانها در قبال معانی خیر و شر داده شده) پاداش بده. بنابراین اگه قرار بود در این دنیا، خدا خوبی هایی رو خلق کنه که متضاد نداشته باشند، پس ما انسانها چه هنری میکردیم که انسانهای خوبی بشیم؟؟ معنا و مفهوم پاداش الهی در اون صورت چه بود؟ عدالت خدا کجا می رفت و چه معنایی پیدا میکرد؟
    --------------------------------------------

    بیشتر برخوردهایی که با این استدلال من میشه از این جهته که فکر می کنیم همین که بگیم در ذات خدا بدی هم وجود داره ، می ترسیم که خدا رو موجود بدی فرض کرده باشیم یا تعریفش رو خراب کرده باشیم. ولی خود من میگم که هرگز اینجور نیست. من فقط می خوام تاکید کنم که خدا همه چیز این جهانه. هر چیزی که فکرش رو بکنیم و مسلما هر چیزی که ما درکش نمی کنیم. اینکه خدا در ذاتش بدی ها رو هم داره ، دلیل بر استفاده از اون بدی ها نیست . مثل انسانی که ذاتش متشکل از هر دو بدی و خوبیه. ولی تا حدودی بر خودش مسلط میشه و خوبی رو پیشه میکنه. خداوند که مسلما کاملا بر خودش مسلطه و به نظر من اینکه میگن خداوند سراسر خوبیه از این جهته که خداوند ذات خوب خودش رو برتر قرار داده.

    ولی بازمنمیشه کاملا نتیجه گرفت خدا از ذات بدش در رفتار با بنده هاش استفاده نمیکنه. اینجا خودش بحث جدایی می طلبه که دوستمون kiarash3500 داره سوال هایی با همین مبنا می پرسه.

    در دو قسمت بالا، تناقضی میان صحبت های شما مشاهده میکنم. خصوصا در قسمتهایی که برای شما با رنگ آبی مشخص کردم. ابتدا خودتون نتیجه گرفتین که چون خدا مسلما بر خودش مسلطه پس حتما اگر هم فرض کنیم که بدی ها در ذات خدا راه داشته باشند، حتما از اونها استفاده نمیکنه و این نمیتونه دلیلی باشه بر استفاده ی خدا از شرور علیه بنده هاش. ولی بعد نمیدونم چرا شما با چرخشی آشکار، همین استدلال خودتون رو نقض کردین.

    البته همونطور که گفتم، بنده در این فرض که ذات خدا شامل بدی ها و شرور میشه، با شما مخالفم، ولی حتی اگه موافق هم بودم، باز هم اشکال و تناقض بالا به حرفهای شما وارده.

    ------------------

    البته دلائل دیگه ای هم دارم که به علت طولانی شدن پستم، در ادامه ی بحث به اونها اشاره میکنم.
    و اما دلیل سوم: آیا شما معتقدین که یکی از صفاتی که خداوند متعال در ذاتش، اون رو حتما داره، صفت کبریایی ذات خدا بر مخلوقاتش هستش؟ کبریا و اینکه به خدا نسبت تکبر بدیم، به زبون ساده یعنی خداوند غرورش اجازه نمیده که (یا به زبون خیلی خیلی ساده تر، چشم اینو نداره که ببینه که) مخلوقی از مخلوقاتش برای او گردن کشی و خود نمایی کنه. اگه با من در این جمله موافقید، میشه از همین استفاده کرد و گفت که ذات خدا شمال بدی ها نمیشه و ذات خدا خیر محضه. تازه در صفات خیر هم آخرین حد و درجه ی هر خوبی رو داره. چرا که همونطور که گفته شد، خدا کبریاست و نمیتونه تحمل کنه که مثلا مخلوقی از مخلوقاتش به نام حاتم طاعی از او بخشنده تر و سخاوتمند تر باشه. بنابراین، حتما غرور خدا باعث خواهد شد که صفت سخاوت در ذات خدا، از هر سخاوتمند دیگری بیشتر و اعلا تر باشه. مثلا (به زبون خیلی ساده) خدا چشم دیدن اینو نداره که مادری نسبت به فرزندش خیلی محبت و مهربانی میکنه در حالی که خودش در این حد از مهربانی و عطوفت نیست. بنابراین غرور خدا چنین اجازه ای به خدا نمیده و مسلما خدا مهربان ترین مهربانان هستش. (ارحم الراحمین) یا مثلا خدا نمیتونه تحمل کنه که فردی به نام کوروش و یا داریوش، بر تخت پادشاهی، دارن کمال عدالت رو در برخورد با زیر دستاشون رعایت میکنن و مواظبند که حق هیچ مظلومی پایمال نشه، در حالیکه خدا در این حد از عدالت نباشه و نتونه بالاتر از این بندگانش، عدالت رو به اجرا در بیاره. غرور خدا چنین اجازه ای بهش نمیده. پس حتما خدا عادلتر از هر بنده ی عادلش هست.
    همینطور بگیر برو جلو ... همه ی صفات خیر رو میشه با همین استدلال منطقی به ذات خدا نسبت داد. تازه بالاترین و اعلاترین حد همه ی صفات خیر و خوبی. آیا کسی که بالاترین صفات خیر در ذات او وجود داره، میتونه در ذاتش بدی های متضاد با این خوبی ها رو هم داشته باشه؟

    و در آخر چون دارم احساس میکنم که بحثمون از سوال اصلی داره منحرف میشه، مجددا سوال اصلی این بحث رو که همون سوال کیارش خان بود، تکرار میکنم:

    آیا اگه خدا وجود داشته باشه، میشه فرض کرد که اون خدا، خدای بدی باشه؟


    جوابهاتون رو با در نظر گرفتن این سوال اساسی که اصلا همین باعث شکل گیری بحث شد، بنویسین.

    موفق باشین.
    89/9/28

  14. این کاربر از davy jones بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #498
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    208

    پيش فرض

    آیا اگه خدا وجود داشته باشه، میشه فرض کرد که اون خدا، خدای بدی باشه؟
    از اون جایی که من هم بدم نمیاد وارد بحث بشم نظرمو در مورد این سوال میگم:
    بستگی داره تا چه نوع خدایی رو فرض کنیم. بر طبق عقاید اسلامی خداوند یکتاست، خالق کل جهان هستیه و رحمانیت و قادر بودن خداوند بی انتهاست. البته چنین چیزی غیرممکن به نظر میرسه چون اگه رحمانیت خدا بی انتها باشه باید سعی کنه تا تمام بدی ها، زشتی ها و ظلم ها رو نابود کنه پس اگه هنوز ظلمی وجود داره و بدی و زشتی هم هست:یا خداوند رحمانیت مطلق نداره یا قادر مطلق نیست و یا فرض ما بر واحد بودن خدا به خطا رفته. البته چون ممکنه دوباره از بحث خارج بشیم بیشتر در مورد این صحبت نمیکنم


  16. #499
    حـــــرفـه ای davy jones's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    کشتی مرد هلندی
    پست ها
    1,786

    پيش فرض

    از اون جایی که من هم بدم نمیاد وارد بحث بشم نظرمو در مورد این سوال میگم:
    بستگی داره تا چه نوع خدایی رو فرض کنیم. بر طبق عقاید اسلامی خداوند یکتاست، خالق کل جهان هستیه و رحمانیت و قادر بودن خداوند بی انتهاست. البته چنین چیزی غیرممکن به نظر میرسه چون اگه رحمانیت خدا بی انتها باشه باید سعی کنه تا تمام بدی ها، زشتی ها و ظلم ها رو نابود کنه پس اگه هنوز ظلمی وجود داره و بدی و زشتی هم هست:یا خداوند رحمانیت مطلق نداره یا قادر مطلق نیست و یا فرض ما بر واحد بودن خدا به خطا رفته. البته چون ممکنه دوباره از بحث خارج بشیم بیشتر در مورد این صحبت نمیکنم
    سلام دوست عزیز.

    من از ورود شما به این بحث استقبال میکنم به شرطی که سیر بحث های صورت گرفته در گذشته حول همین موضوع رو در صفحات قبلی همین تاپیک پیگیری و مطالعه کنین. این حرف رو از این نظر میگم که پاسخ به اشکالی که شما وارد کردین، قبلا داده شده و مفصلا روش بحث شده و داره میشه.

    فقط به عنوان یه نکته ی خیلی کوچیک هم خدمتتون عرض کنم که نه تنها بر طبق عقاید اسلام، بلکه بر طبق عقاید تمام ادیان پیشین (تا قبل از تحریف کتاب آسمانی اونها) خداوند یکتا بوده است.

    البته ما در اینجا صرف نظر از عقاید مذاهب گوناگون، تنها با استدلالات عقلی (و نه استدلالات نقلی) سعی میکنیم با همدیگه به بحثی دوستانه بپردازیم. چون اینطوری نتایج بحثها راحت تر قابل پذیرش هستش.

    موفق باشین.
    89/9/30

  17. #500
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    208

    پيش فرض

    فقط به عنوان یه نکته ی خیلی کوچیک هم خدمتتون عرض کنم که نه تنها بر طبق عقاید اسلام، بلکه بر طبق عقاید تمام ادیان پیشین (تا قبل از تحریف کتاب آسمانی اونها) خداوند یکتا بوده است.
    ممنون. اما اولا همه ی ادیان آسمانی یکتا پرست نبودند( مثل یهودیان) و دوما به نظر من نباید با فرض اینکه مثلا فلان دین یا ادیان چون فلان حرف رو زده همه چیزو تموم شده دونست،(
    تنها با استدلالات عقلی (و نه استدلالات نقلی) سعی میکنیم با همدیگه به بحثی دوستانه بپردازیم
    ) همونطور که خودتون هم عرض کردید

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •